زندگینامه مخترع تلویزیون | جان لوگی برد؛ نوری در تاریخ تلوزیون

می‌دانیم تلویزیون در زندگی همه ما نقش دارد اما تا به‌حال به زندگینامه مخترع تلویزیون و چالش‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو بوده است فکر کرده‌اید؟

تا به حال از رمان‌ها و داستان‌هایی که خواندید ایده گرفته‌اید؟ به طور کلی به نظر شما داستان می‌تواند الهام‌بخش یک مخترع باشد؟

اگر علاقه‌مند به مباحث اختراع و نوآوری هستید، خواندن زندگینامه مخترع تلویزیون و آگاهی از فراز‌‌وفرود‌های مسیر وی می‌تواند الهام‌بخش شما باشد.

در مطلب دیگری در سایت می‌توانید درباره‌ی نوآوری در کارآفرینی و اهمیت آن در کسب‌وکار بیشتر بدانید.

چه مطالبی در زندگینامه مخترع تلویزیون در انتظار شماست

• زندگی و پیشینه مخترع تلویزیون
• رویای کارآفرینی
• پنجره‌ای به دنیای تصاویر
• مخترع تلویزیون و داستان الهام‌پذیری از دنیای کتاب‌ها
• تاثیر جنگ‌ جهانی دوم بر صنعت تلویزیون و زندگینامه مخترع تلویزیون
• و ناگهان مرگ
• کتاب زندگینامه مخترع تلویزیون

زندگی و پیشینه مخترع تلویزیون

جان لوگی برد ( John Logie Baird ) مهندس و مخترع بریتانیایی در 13 آگوست سال 1888 در شهر هلزنبرگ، منطقه دانبارتون شایر در غرب اسکاتلند به دنیا آمد. او چهارمین و کوچکترین فرزند جان برد و جسی موریسون بود. پدرش نماینده کلیسای سنت براید و مادرش از اعضای یک خانواده ثروتمند بود.

دوران تحصیل

جان برد دوران تحصیل خود را در آکادمی لارچفیلد، کالج فنی سلطنتی و دانشگاه گلاسکو گذارند. با آغاز جنگ جهانی اول تحصیل او قطع شد و جان دیگر برای فارغ‌‌التحصیلی برنگشت.

در آغاز سال 1915 برای خدمت در ارتش بریتانیا داوطلب شد. او که به دلیل مشکلات بیماری قادر به شرکت در جنگ نبود، در شرکت Clyde Valley Electrical Power مشغول به کار شد.

زندگی شخصی

جان لوگی برد در سال 1931 در سفری که به آمریکا داشت، با مارگارت آلبو آشنا و با او ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های دیانا و مالکوم بودند. مالکوم پس از مرگ برد به جمع‌آوری یادداشت‌ها و آثار پدرش پرداخت. او مقالات متعددی در رابطه با زندگینامه پدرش به عنوان مخترع تلویزیون منتشر کرد.

رویای کارآفرینی

از همان سال‌های جوانی، برد تلاش زیادی برای توسعه کسب‌ و کار خودش داشت. برخی از اختراعات اولیه برد به طور کامل موفق نبودند. او در بیست سالگی سعی کرد با گرم کردن گرانیت الماس بسازد. در جریان تلاش‌های برد جوان برای ساخت الماس برق منطقه روترگلن قطع شد. البته الماسی هم به دست نیامد!

از تلاش‌های دیگر او ساخت یک تیغه شیشه‌ای بود که در برابر زنگ‌زدگی مقاوم بود اما شکست.

او سعی کرد با الهام از لاستیک‌های بادی، کفش‌های بادی بسازد. نمونه اولیه او حاوی بادکنک‌های نیمه باد شده بودند که ترکیدند.

او همچنین یک جوراب حرارتی اختراع کرد که نسبتاً موفق بود. برد از سردی پاهای خود رنج می‌برد. با انجام آزمایش‌هایی متوجه شد که یک لایه پنبه اضافی در داخل جوراب گرما را فراهم می‌کند.

این محصول به عنوان “جوراب دارویی” تبلیغ می‌شد که پاهای مردم را در هوای مرطوب گلاسکو خشک نگه می‌دارد، اما در واقع فقط یک جوراب نخی ساده بود که با بوراکس پوشیده شده بود.

به دلیل بیماری، برد در سال 1918، کسب و کار جوراب را متوقف کرد. درآمدی که به دست آورده‌ بود 15 برابر بیشتر از درآمدی بود که به عنوان کارمند نیروگاه می‌توانست به دست‌ آورد.

 سرمایه‌گذاری بعدی جان برد، یک کارخانه مربا در ترینیداد بود که به میوه و شکر فراوان نیاز داشت. این بار همه چیز بد پیش رفت. برد به درستی در مورد شرایط محلی تحقیق نکرده بود. او متوجه شیوع بیماری‌های ناشی از حشرات و خطر عفونت‌های استوایی نشده بود.

در اواخر سال 1920 لوگی برد با تمام سرمایه‌اش و دفترچه‌ای پر از ایده‌های خط خورده مانند ترمیم‌کننده مو، جلا دادن چکمه و غیره به لندن رفت. یک ایده به زودی بر زندگی او غالب شد؛ «تلویزیون»

پنجره‌ای به دنیای تصاویر

پس از چند سال توسعه فناوری جدید، برد به تدریج موفق شد یک تصویر تلویزیونی قابل تشخیص از سر و شانه را نشان دهد. او برای تأمین مالی تحقیقات خود به پس‌اندازهای رو به کاهش خود، حمایت خانواده‌اش و سرمایه‌گذاری 200 پوندی از سرمایه‌گذار خصوصی «ویل دی» وابسته بود.

برخی از شرکت‌های بزرگ برق نیز تجهیزات مورد نیاز مانند باتری‌ها را اهدا کردند.

با طولانی‌شدن روند توسعه محصول رابطه بین برد و دی رو به وخامت گذاشت. دی برای پیشرفت بی‌تاب بود، اما برد با مشکلات فنی، از جمله یک انفجار تقریباً فاجعه‌بار در آزمایشگاهش دست و پنجه نرم می‌کرد.

سرانجام در اکتبر 1925 برد به تصاویر تلویزیونی دست یافت.

در ژانویه 1926 اولین نمایش تلویزیونی به جامعه علمی، از جمله اعضای مؤسسه سلطنتی، در لندن اتفاق افتاد.

بلافاصله پس از آن، یک شرکت جدید به نام Television Limited با موفقیت در بورس لندن عرضه شد. همچنین سهام ویل دی خریداری شد. او برای سرمایه‌گذاری 200 پوندی خود 500 پوند دریافت کرد.

جان از مهارت‌های فنی و تبلیغاتی خود برای حفظ تلویزیون در دید عموم استفاده کرد. در سال 1927، تصاویر زنده تلویزیونی از لندن به گلاسکو با خط تلفن و در سال 1928 از لندن به نیویورک با استفاده از رادیو موج کوتاه پخش شد. تلویزیون رنگی نیز در سال 1928 نمایش داده شد.

اختراع Noctovision

جان برد با دستگاه جدیدی به نام “Noctovision” توجه عمومی را یک بار دیگر به خود جلب کرد. ساز‌و‌کار دستگاه به این شکل بود که در آن سوژه در تاریکی کامل جلوی دوربین می‌نشیند و نور توسط اشعه‌های فروسرخ به او می‌تابد.

شرکت برد Noctovision را یک اختراع بسیار مهم در نظر گرفت و در دفترچه اختراعات خود در سال 1928 در رتبه دوم بعد از تلویزیون قرار داد.

آن‌ها می‌خواستند با استفاده از فناوری مادون قرمز امکانی برای دید در شب و مه فراهم کنند که در واقع تنها توسط رادار در طول جنگ جهانی دوم به دست آمد.

برد در جایگاه مدیرعامل

در سال 1932، Baird Television Limited توسط cinema combine Gaumont British تصاحب شد. به عنوان مدیر عامل، برد سالانه 4000 پوند دریافت می‌کرد – تقریباً 25 برابر میانگین درآمد – اما عنوان او اسمی بود زیرا او هیچ وظیفه اداری نداشت و همچنان بر تحقیقات تمرکز می‌کرد.

شکست از رقیب

یک شکست بزرگ برای برد در سال 1937 رخ داد. زمانی که BBC سیستم تلویزیونی تمام الکترونیکی شرکت رقیب، Marconi-EMI را پذیرفت. با این حال، شرکت برد به عنوان تولیدکننده گیرنده باقی ماند. برد نیز همچنان بیشتر وقت خود را در آزمایشگاه خصوصی‌اش روی تلویزیون رنگی کار می‌کرد.

مخترع تلویزیون و داستان الهام‌پذیری از دنیای کتاب‌ها

اچ جی ولز نویسنده محبوب جان لوگی برد بود. در طول سال‌های نوجوانی، او ولز را «یک نیمه خدا» (به قول خودش) می‌دانست. او مشتاقانه داستان‌های علمی و آینده‌نگر ولز را مانند The Sleeper Awakes (1899) می‌خواند.

این کتاب حاوی توصیفی پیش‌گویانه از یک تلویزیون رومیزی بود.زدر این رمان شخصیت اصلی گراهام در خلسه عمیقی فرو می‌رود و دو قرن بعد از خواب بیدار می‌شود بدون آن که پیر شود. در این قسمت کتاب توضیحات دقیق و عجیبی از یک پخش‌کننده ویدئو ارائه می‌دهد:

اگرچه شواهد محکمی مبنی بر الهام گرفتن برد از The Sleeper Awakes وجود ندارد، اما به نظر محتمل است که این کتاب الهام‌بخش مخترع تلویزیون باشد.

رمان تونو بانگای

این یک ایده بسیار جدید در بریتانیای دهه 1900 بود – این ایده مبتذل و نه کاملاً “جنتلمنانه” تلقی می‌شد، اما در داستان ولز بسیار مؤثر بود.

برد با الهام از تونو بانگای در سال 1913 با نام مستعار H₂O مقاله‌ای طنز به نام “چگونه کسب درآمد کنیم ” برای مجله کالج نوشت:

تاثیر جنگ‌ جهانی دوم بر صنعت تلویزیون و زندگینامه مخترع تلویزیون

در سپتامبر 1939 انگلستان به آلمان اعلام جنگ کرد. تمام برنامه‌های تلویزیونی بریتانیا تعطیل شد. به قول خود برد، تلویزیون‌ها یک شبه به «آشغال‌های بی‌فایده» تبدیل شدند و شرکت در معرض فروش قرار گرفت.

با این حال برد به تحقیقات تلویزیونی خود ادامه داد. او از پس‌انداز شخصی‌اش استفاده می‌کرد. فعالیت‌های برد در آزمایشگاه کوچکش در مجاورت خانه‌اش در جاده کرسنت وود، با یک دستیار تمام وقت، ادوارد اندرسون، متمرکز بود. تا سال 1944، برد با تلویزیون رنگی و تلویزیون سه بعدی (استریوسکوپی) به نتایج چشمگیر جدیدی دست یافت.

برد گهگاهی استراحت‌های کوتاهی می‌کرد تا خانواده‌اش را که برای فرار از بمباران به سواحل غربی انگلستان نقل مکان کرده بودند، ببیند.

انتظار می‌رفت پخش عمومی تلویزیون پس از پایان جنگ از سر گرفته شود. برد بار دیگر دست به نوآوری زد و به دنبال علاقه و حمایت برای یک شرکت جدید بود. او خیلی بهتر از 20 سال قبل می‌توانست ارتباط برقرار کند و تیمی چشمگیر از مشاوران و حامیان را دور خود جمع کرد تا شرکت جدیدی به نام John Logie Baird Ltd تشکیل دهد.

و ناگهان مرگ…

به نظر می‌رسید همه‌چیز برای بازگشت جان لوگی برد آماده شده است. اما این بار دشمن قدیمی برد، یعنی سلامتی بد اودست بالا را گرفت.

او در 14 ژوئن 1946 در خواب درگذشت، درست چند روز پس از اینکه BBC خدمات تلویزیونی خود را پس از تعطیلی زمان جنگ از سر گرفت.

شرکت برد به کار خود ادامه داد و حدود 20 سال بعد به بخشی از Thorn Electrical تبدیل شد که کارخانه بزرگی در Bradford داشت. این کارخانه در سال 1978 به دلیل رقابت برون مرزی تعطیل شد.

خلاصه‌ای از زندگینامه مخترع تلویزیون را در ویدئوی زیر می‌توانید مشاهده کنید.

کتاب زندگینامه مخترع تلویزیون

کتاب Television and me، زندگینامه مخترع تلویزیون است که توسط خود لوگی برد نوشته شده است. خاطرات برد حاوی توصیه‌های مفید زیادی در مورد “بایدها و نبایدهای” راه‌اندازی یک کسب و کار کوچک، از جمله اهمیت تبلیغات و نوآوری است.

تبلیغات معمولاً توسط مردان حمل می شد، اما نیروی کار مردانه در طول جنگ کم بود، بنابراین برد به جای مردان از زنان استفاده کرد. او با این کار توجه زیادی را به خود جلب کرد.

اگر علاقه‌مند هستید راجع‌به بیوگرافی مخترع تلویزیون بیشتر مطالعه کنید، پیشنهاد می‌کنم از طریق لینک زیر سری به سایتی که توسط پسرش اداره می‌شود بزنید:

شاید برای شما جالب باشد

خواندن زندگینامه مخترعین و کارآفرینان و همچنین سرگذشتی که یک محصول جدید طی کرده می‌تواند برای ما ایده‌های جدیدی به همراه داشته‌ باشد.

هواپیما بی‌شک یکی از جذاب‌ترین ساخته‌های دست بشر است که رویای پرواز را محقق کرد. احتمالاً شما هم برادران رایت را به عنوان مخترع هواپیما می‌شناسید اما داستان اختراع هواپیما به سال‌ها قبل از برادران رایت برمی‌گردد.

اگر مسیر اختراع هواپیما برای شما جالب است و علاقه دارید انسان‌های کنجکاو و نوآوری که در اختراع آن نقش داشتند را بشناسید از شما دعوت می‌کنم به سراغ مقاله زیر بروید.

تسلا را شاید همه ما با نام ایلان ماسک بشناسیم. اما تا به حال فکر کرده‌اید اولین بنیان‌گذار این شرکت چه کسی بوده و چه مسیری را طی کرده است؟

اگر به مبحث نوآوری و کارآفرینی علاقه‌مند هستید، احتمالاً خواندن سرگذشت دو تن از کارآفرینان معروف ایرانی برای شما جذاب باشد.

همان‌طور که در مطلب زندگینامه مخترع تلویزیون اشاره شد، جان لوگی برد از همان دوران جوانی علاقه خود به اختراع و نوآوری را دنبال می‌کرد. او شکست‌های زیادی در این مسیر متحمل شد اما هرگز دست از تلاش برنداشت.
چه شخصیت‌های دیگری را می‌شناسید که در مسیر خود ثابت قدم بوده‌اند؟