دوست عزیزم سلام. امیدوارم حالت خوب باشد. تو امروز اینجا هستی تا با پولسازترین شغلهای دنیا آشنا شوی.
اما گمان نمیکنم که این موضوع دغدغهی اصلی تو باشد؛ بلکه حدس میزنم هدفهای بزرگتری در سر داشته باشی.
شاید به زودی باید انتخاب رشته کنی و به دنبال رشتهای هستی که راحتتر تو را به یکی از شغلهای پولساز آینده برساند.
شاید هم دقیقاً برعکس؛ میخواهی بدانی “چه شغلهای پولساز ی نیاز به درس و دانشگاه ندارند؟”.
ممکن است کسی را دوست بداری و بخواهی هر چه زودتر با او ازدواج کنی و تنها راه چارهی تشکیل زندگی مشترک را، داشتن یکی از شغلهای پولساز دنیا بدانی.
شاید هم فردی هستی که میخواهد بدون سرمایهی اولیه یک شغل پردرآمد خانگی را آغاز کند.
جزو هر کدام از افراد بالا که باشی، پس از خواندن این مطلب با کلی شغل و ایدهی پولساز آشنا میشوی.
از آن مهمتر به راز پولساز شدن این مشاغل پی میبری؛ رازی که میتواند آیندهات را تغییر دهد.
در قسمت زیر میتوانی تمامی موارد مطرح شده در این نوشته را در یک نگاه ببینی:
بخش اول: راز بزرگی که در پولسازترین شغلهای دنیا وجود دارد.
بخش دوم: معرفی 10 مورد از پولسازترین شغلهای دنیا
- پزشکی
- وکالت
- وبلاگنویسی
- طراحی وبسایت
- مدیر بازاریابی
- دندانپزشکی
- کپیرایتینگ یا تبلیغنویسی
- طراحی لباس
- بلاگری فروش
- تدریس آنلاین
بخش سوم: آیا انتخاب یکی از پولسازترین شغلهای دنیا ، پولدار شدن ما در آینده را تضمین میکند؟
بخش اول: راز بزرگی که در پولسازترین شغلهای دنیا وجود دارد.
قبل از اینکه بخواهم پولسازترین شغلهای دنیا را به تو معرفی کنم، میخواهم رازی را با تو در میان بگذارم.
رازی که پس از پی بردن به آن، تفاوت شغلهای پولساز دنیا با مشاغل معمولی را بهتر میفهمی.
فرض کن به فکر راهاندازی یک رستوران هستی و به تو میگویند فقط میتوانی یک برگ برنده داشته باشی؛ آن برگ برنده چیست؟
- با کیفیتترین مواد اولیه؟
- با تجربهترین سرآشپز؟
- لوکسترین نوع معماری برای رستوران؟
اکثر افراد چنین برگ برندههایی را انتخاب میکنند.
اما برگ برندهای که یک رستوران موفق و پولساز را از یک رستوران معمولی متمایز میکند، یک چیز است:
صف طولانی از مشتریان گرسنه.
احتمالاً الآن متوجه شدی که تفاوت شغلهای پولساز دنیا با مشاغل معمولی در چیست؟
بله! درست است.
صف طولانی از مشتریان.
اما سؤال اینجاست که چه شغلهایی در جهان میتوانند صفهای طولانیتری از مشتریان را ایجاد کنند؟
شغلهایی که روی بزرگترین مشکلات مردم تمرکز میکنند.
وقتی بتوانی بزرگترین مشکلات مردم را حل کنی، صف طولانی مشتریان در انتظار توست.
آن وقت است که شغلی پولساز و پردرآمد خواهی داشت.
اما بزرگترین مشکلات مردم چه هستند؟
- نیاز به توجه، عشق و دوست داشته شدن
- نیاز به دوری از درد جسمانی، اضطراب و نگرانی
- نیاز به سلامتی و زنده ماندن
- نیاز به امنیت و اطمینان خاطر از آینده
- نیاز به تحسین شدن و مورد قبول واقع شدن
- نیاز به خاص بودن یا برنده شدن
- نیاز به مراقبت از خانواده و عزیزان
هر شغلی که بتواند تعداد بیشتری از این مشکلات را برای مردم حل کند، پولسازتر و پردرآمدتر خواهد بود.
بخش دوم: معرفی 10 مورد از پولسازترین شغلهای دنیا
در این بخش میخواهم تو را با 10 شغل پردرآمد دنیا آشنا کنم.
برخی از این مشاغل به تحصیلات دانشگاهی نیاز دارند؛ اما برخی به گونهای هستند که بلافاصله پس از خواندن این مطلب میتوانی آنها را شروع کنی.
پیشنهاد من این است که مطالب مربوط به هر ده شغل را بخوانی؛ چون حتی در شغلی که برای به دست آوردنش شانسی برای خود قائل نیستی، میتوانی ایدههای پولسازی کشف کنی.
1- پزشکی
بیدلیل نیست که امروز افراد زیادی برای قبولی در رشته پزشکی سر و دست میشکنند.
امروزه جراحان مغز و اعصاب، متخصصان بیهوشی، متخصصان زنان و زایمان و پزشک کودکان از پولدارترین شغل های دنیا به حساب میآیند.
آمارهای غیر رسمی در سال 2020 نشان میدهد که 10 شغل برتر جهان از نظر میزان درآمد، در اختیار پزشکی و زیرمجموعههای آن است.
شاید این خبر جدیدی برای من و تو نباشد.
اما اگر تو هم آرزوی پزشکی را در سر میپرورانی ولی از این نظر شانس زیادی برای خود قائل نیستی، به این سؤال فکر کن:
چه عاملی پزشکی را به یکی از پولسازترین شغلهای دنیا تبدیل کرده است؟
همانطور که پیش از این هم گفتیم، پولسازترین شغلهای دنیا ، بزرگترین مشکلات مردم را برطرف میکنند.
پزشکان هم دو مشکل بزرگ را رفع میکنند:
- ترس و نگرانی انسانها از مرگ
- ناتوانی انسانها در مواجهه با درد شدید جسمانی
بنابراین اگر ترجیح میدهی به رقابت شدید قبولی در رشتهی پزشکی وارد نشوی ولی مانند پزشکان درآمد خوبی داشته باشی، به دو سؤال زیر فکر کن:
- چه شغلهای دیگری به غیر از پزشکی میتوانم انتخاب کنم که ترس انسانها از مرگ را کاهش دهد؟
- چه شغلهای دیگری به غیر از پزشکی میتوانم انتخاب کنم تا دردهای شدید جسمانی انسانها را برطرف کنم؟
ضمناً ما در یکی از پادکستهای رادیو کارنکن به صورت اختصاصی با امیرمحمد قربانی، دانشجوی ممتاز دانشگاه علوم پزشکی شیراز، گفتگو کردیم.
اگر دغدغهی قبولی در رشتهی پزشکی را داری، این مصاحبهی جذاب را از دست نده.
2- وکالت
وکالت از جمله شغلهای پولساز رشته انسانی است؛ بنابراین برای رسیدن به آن، به تحصیلات دانشگاهی نیاز است.
فردی که میخواهد وکیل شود، باید 4 سال در رشتهی حقوق تحصیل کند و پس از آن آزمون وکالت دهد.
قبولی در آزمون وکالت هم درست مانند قبولی در رشتههای پزشکی و دندانپزشکی است که بسیاری افراد، به یک بار و دو بار بسنده نمیکنند و آنقدر آزمون میدهند تا بالاخره کامیاب شوند (هر چند که متأسفانه برخی هم هرگز کامیاب نمیشوند).
اما چرا رشتهی وکالت به یکی از پولدارترین شغل های جهان تبدیل شده است؟
استادی داشتم که «مذاکره» درس میداد و در ابتدای کلاسهایش جملهای میگفت که همواره در خاطر من مانده:
«در زندگی یک قانون مهم وجود داره. همیشه اون چیزی که حقت هست رو بهت نمیدن؛ بلکه چیزی رو بهت میدن که براش درست مذاکره کنی»
وکلا این قانون را خیلی خوب فهمیدهاند و از آن پول زیادی درمیآورند.
همهی ما خواهان عدالت هستیم و از اینکه حقمان ضایع شود بیزاریم؛ اما همزمان گرفتن حق برایمان اصلاً کار راحتی نیست.
چون گرفتن حق، به مهارتهای زیادی نیاز دارد که بسیاری از ما از آنها بیبهرهایم.
برای گرفتن حق باید:
- به قوانین آشنا و مسلط باشیم.
- قدرت مذاکره و متقاعدسازی دیگری را داشته باشیم.
- توانایی استدلال و اثبات منطقی یک موضوع را داشته باشیم.
- و …
وکیلهای پولساز دنیا تمامی این مهارتها را دارند.
در واقع بزرگترین مشکلی که وکلا از مردم حل میکنند این است:
رهایی از رنج ناعدالتی!
این رنج آنقدر بزرگ است که انسانها حاضر میشوند بابت برطرف کردن آن پول زیادی به وکلا بدهند.
اگر نتوانیم وکیل شویم، آیا میتوانیم از مهارتهای وکلا در شغلهای دیگر استفاده کنیم و به ثروتی در حد و اندازهی آنها برسیم؟
هنرمندی را در نظر بگیر که به ساخت صنایع دستی مشغول است.
او برای خرید مواد خام اولیه هزینه میکند؛ علاوه بر آن زمان زیادی برای کار بر روی ساخت صنایع دستی میگذارد.
حالا بر این اساس قیمتی برای این اثر هنری تعیین میکند.
مسئله اینجاست که مشتریان با وجود اینکه کارهای او را دوست دارند، حاضر نیستند محصول را با قیمتی که او تعیین کرده، بخرند.
به همین دلیل یا نمیخرند یا هنرمند مجبور است که به آنها تخفیف زیادی بدهد.
با این شرایط او هیچگاه از درآمدی که شایستهی هنر اوست، بهرهمند نمیشود.
حالا فرد دیگری را در نظر بگیر که مهارت بازاریابی و فروشندگی بالایی دارد.
او میتواند صنایع دستی هنرمند را به همان قیمتی که مدنظرش است، به تعداد زیادی از افراد بفروشد؛ بهطوری که حتی برخی از آنها حاضر باشند هزینهی بیشتری برای آن اثر هنری بپردازند.
به نظر شما کار این فروشنده، شبیه به یک وکیل نیست؟
3- وبلاگنویسی
مارک منسون در 24 سالگی از کارمندی استعفا داد. او تصمیم گرفت کسبوکار اینترنتی خودش را راهاندازی کند؛ اما هیچ ایدهای نداشت.
در آن زمان تنها موضوعی که برایش مهم بود، روابط عاطفی بود.
پس وبلاگی راهاندازی کرد و در آن از تجربیاتش در روابط عاطفی نوشت.
پس از مدتی وبلاگ او بازدیدهای بیشتری پیدا کرد و از فروش پیدیافها و دورههای آنلاین، درآمد قابل قبولی کسب کرد.
او به وبلاگنویسی در مورد موضوعات مورد علاقهاش ادامه داد تا اینکه در 31 سالگی یکی از پرفروشترین کتابهای توسعهی فردی در جهان را با عنوان هنر ظریف رهایی از دغدغهها نوشت.
این کتاب بیش از 175 هفته در لیست 10 کتاب پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت.
منسون پس از آن هم کتابهای پرفروش دیگری نوشت.
البته درآمد منسون صرفاً از فروش کتابهایش حاصل نمیشود؛ بخش عمدهی درآمد او از فروش دورههای آنلاین است.
به گفتهی خودش، او در 35 سالگی کم و بیش به هدفهای مالی 50 سالگیاش رسیده است.
بله. این است قدرت وبلاگنویسی!
وبلاگنویسی یکی از پولسازترین شغلهای دنیا است؛ دلیلش را دیگر میدانی.
وبلاگنویسی میتواند صفی طولانی از مشتریان را به همراه بیاورد؛ صفی طولانیتر از آنچه فکرش را کنی.
دوستی دارم که به موضوع گل و گیاه علاقهمند است.
یک سال و نیم قبل وبسایت جوانهبان را راهاندازی کرد و دربارهی روشهای نگهداری و پرورش گل و گیاهان مختلف نوشت.
امروز وبسایت او روزانه 5000 بازدیدکننده دارد.
او از طریق این وبسایت پربازدید، خدمات مشاورهی گل و گیاه و محصولات مرتبط با گل و گیاه مثل کود و … میفروشد و به درآمد خوبی رسیده است.
به نظر شما کدام مغازه یا فروشگاه گل و گیاه است که روزانه 5000 نفر به مغازهاش سر بزنند؟!
بله! این همان مفهوم صف طولانی مشتریان است که در تمام شغلهای پولساز دنیا میبینیم.
اما برای وبلاگنویسی نیاز به هیچ مدرک دانشگاهی ندارید.
تنها کافیست:
- به یک موضوع علاقه داشته باشید.
- بتوانید به زبان خیلی ساده (همانطور که حرف میزنید) ، دربارهی آن موضوع برای دیگران بنویسید.
برای تبدیل شدن به یک وبلاگنویس ثروتساز چه اقداماتی باید انجام داد؟
- موضوعی را که به آن علاقه داری یا در آن تجربهی بیشتری نسبت به دیگران داری، انتخاب کن.
- یک وبسایت سادهی وردپرسی درست کن و دربارهی آن موضوع بنویس. از راهاندازی سایت نترس. پیچیده نیست؛ حتی کسانی هستند که میتوانند این کار را با هزینهی کم برایت انجام دهند.
- موضوع خود را با عبارات مختلف در گوگل سرچ کن و ببین که مخاطبان، چه سؤالات دیگری در رابطه با آن موضوع دارند. سعی کن دربارهی تمامی سؤالات مخاطبان در وبسایت خود بنویسی و به تمامی دغدغههای آنها پاسخ دهی.
- قرار نیست مثل نویسندگان بزرگ، ادبی بنویسی؛ پس از نوشتن نترس و به همان شکلی که حرف میزنی بنویس.
در ویدئوی زیر میتوانی تجربهی شخصی یکی از پرکارترین و پولسازترین وبلاگنویسان ایرانی را از زبان خودش بشنوی:
علاوه بر این اگر به پولسازی از طریق نویسندگی علاقهمندی، مطالعهی مطلب زیر میتواند برایت بسیار مفید باشد:
اگر هم عزمت را جزم کردهای که به یک وبلاگنویس حرفهای و پولساز تبدیل شوی، دورهی آموزشی تولید محتوای مدرسهی نویسندگی یکی از بهترین انتخابهاست:
4- طراح وبسایت:
شایان فرهنگ پژوهف دانش آموز 15 سالهی من است.
او حدود 4 سال است که به طور جدی در زمینهی طراحی سایت فعالیت میکند.
یعنی از 11 سالگی!
شایان آموزش طراحی سایت میدهد و برای افراد و سازمانها وبسایت طراحی میکند.
علاوه بر این، او یک فروشگاه اینترنتی دارد که در آن قالبهای آمادهی طراحی سایت را میفروشد .
در آمد او از طریق این خدمات، گاهی به ماهی چند ده میلیون میرسد.
او تا به حال به بیش از 500 نفر یا کسب و کار کمک کرده تا وبسایت خود را طراحی و کسب و کار اینترنتی خود را توسعه دهند.
فکر میکنم این توضیحات کافیست که متوجه شوی چنین شغلهای پولساز و در ظاهر پیچیدهای، هیچ نیازی به دانشگاه رفتن ندارند و حتی یک نوجوان 12ساله هم میتواند با دو سال تلاش مستمر به چنین جایگاهی برسد.
آن هم در ایران و با اوضاع اقتصادی وخیم فعلی.
برای آشنایی با روشهای کسب درآمد از طریق طراحی سایت، میتوانی مطلب زیر را مطالعه کنی:
5- مدیر بازاریابی:
به یاد داری که گفتم راز بزرگ پولسازترین شغلهای دنیا ، صف طولانی از مشتریان است؟
مدیر بازاریابی هر شرکت همان کسی است که دائماً صفهای طولانیتری از مشتریان را جستوجو و کشف میکند.
بنابراین تصور اینکه مدیریت بازاریابی یکی از شغلهای پولساز دنیا است، دیگر برایت عجیب نخواهد بود.
البته اشتباهی که اکثر مردم دارند این است که مدیر بازاریابی را با ویزیتور اشتباه میگیرند؛ ویزیتورها فروشندههای یک شرکت هستند.
در واقع مدیران بازاریابی شرکتها با استفاده از ابزارها، روشها و استراتژیهای دقیق، صفهای طولانی مشتریان را پیدا میکنند و از ویزیتورها یا فروشندگان شرکت میخواهند که به سراغ مشتریان بروند و محصولات و خدمات شرکت را به آنها بفروشند.
بر خلاف پزشکی و وکالت، برای تبدیل شدن به یک مدیر بازاریابی لازم نیست حتماً به دانشگاه بروی.
افراد برای گرفتن این موقعیت شغلی معمولاً دو راه را انتخاب میکنند.
راه اول، تحصیل در رشتههای دانشگاهی مدیریت یا MBA با گرایش بازاریابی است؛ البته رشتهی MBA، صرفاً در مقطع کارشناسی ارشد ارائه میشود.
اما راه دوم گذراندن دورههای آزاد و مهارتی است. برخی از این دورهها با عنوان MBA بازاریابی برگزار میشود.
در این حالت میتوانی بدون هیچگونه آزمون ورودی به این دورهها وارد شوی و در کمتر از یک سال مدرک MBA بازاریابی را دریافت کنی.
مؤسسهی بهار، یکی از مؤسساتی است که دورههای MBA بازاریابی را برگزار میکند و تو میتوانی از هر کجای ایران، به صورت آنلاین، در دورههای آن شرکت کنی.
یکی دیگر از مراکزی که به صورت تخصصی بر روی آموزش بازاریابی و فروش متمرکز است، مؤسسهی بازارسازان است.
البته این را هم بگویم: “برای اینکه بتوانی طی چند سال، تبدیل به یک مدیر بازاریابی پولساز شوی، گذراندن دورهی آموزشی به تنهایی کافی نیست و باید در کنار گذراندن دوره، مشغول به کار شوی و تجربه کسب کنی.”
افراد بسیار جوانی هستند که در این مسیر از صفر شروع کردهاند و در عرض دو سال به جایگاه فوق العادهای رسیدهاند.
مانند ندا عروضی.
او طی دو سال و نیم توانسته از صفر به جایگاه مدیر بازاریابی شرکت یکتانت برسد و درآمد ده برابری را تجربه کند.
در قسمت زیر میتوانی داستان مسیر رشد او را از زبان خودش بشنوی:
6- دندانپزشکی
هیچ نیازی به توضیح نیست که دندانپزشکی یکی از پولسازترین شغلهای دنیا است.
میدانیم رقابت برای قبولی در این رشته در کنکور تجربی تا چه حد شدید است.
از طرفی اگر دلیل پولسازی این شغل را بدانی، با الگوهای مشابهی که در سایر شغلهای پولساز دنیا وجود دارد، آشنا خواهی شد.
احتمالاً هر چند سال یک بار، درد دندان را تجربه کردهای.
در اینگونه مواقع به نزدیکترین دندانپزشک محل زندگیات مراجعه میکنی؛ حتی اگر هیچ شناختی از او و کارش نداشته باشی.
در این حالت هر چقدر هم که هزینهی بهبود دندانت بالا باشد، در برابر پرداخت آن مقاومت نخواهی کرد.
چون تنها چیزی که برایت اهمیت دارد این است که به هر قیمت از درد دندان خلاص شوی.
اگر خاطرت باشد، در ابتدای این مقاله گفتیم که یکی از بزرگترین مشکلات مردم دردهای جسمی و روحی شدید است.
هر چه یک درد جسمی یا روحی شدیدتر باشد، مشاغلی که بتوانند آن درد را برطرف کنند، درآمد بالاتری خواهند داشت.
از آنجا که دندانپزشکی با یکی از شدیدترین دردهای جسمی سر و کار دارد، به یکی از پولسازترین شغلهای دنیا تبدیل شده است.
حالا که این موضوع را فهمیدی، چند مورد از بزرگترین دردهای جسمی و روحی انسانها را لیست کن و از خودت بپرس چه شغلهایی میتوانند این دردها را برطرف کنند؟! (در مورد شغل وکالت با یکی از دردهای روحی شدید آشنا شدیم؛ درد تجربهی ناعدالتی)
7- کپیرایتینگ یا تبلیغنویسی
در سالهای نه چندان دور فروشندگانی بودند که محصولات جدید کارخانجات را خانه به خانه میفروختند.
این فروشندگان از چنان قدرت متقاعدسازی برخوردار بودند که میتوانستند هر فردی را به خرید محصولاتشان ترغیب کند.
اما مشکلی وجود داشت!
آنها برای فروش حضوری، باید وقت زیادی صرف توضیحات به هر مشتری میکردند؛ تازه اگر زمان رفت و برگشت به هر خانه را در نظر نمیگرفتند.
به همین دلیل این فروشندگان، تصمیم جالبی گرفتند .
آنها همان دیالوگهای جذاب و تأثیرگذار فروش حضوری را روی کاغذ نوشتند، آن را در پاکت نامه گذاشتند و برای مشتری مورد نظر فرستادند.
نتیجه جالب توجه بود.
نامهها همان کار فروش حضوری را انجام دادند.
در واقع فروش محصولات از طریق نامه، فرقی با فروش حضوری آنها نداشت؛ با این تفاوت که در وقت فروشنده به میزان زیادی صرفهجویی شده بود.
پس از آن، ایدهی دیگری به ذهن فروشندگان رسید.
آنها با خود گفتند چطور میتوانیم درآمد یک سال خود را در یک هفته بدست آوریم؟
پس تصمیم گرفتند نامههای نوشته شده را برای تعداد بیشتری از مشتریان مشابه ارسال کنند.
نتیجه فوقالعاده بود.
اینگونه بود که حرفهای به نام «کپیرایتینگ» یا «تبلیغ نویسی» در دنیا متولد شد.
کپیرایتینگ = کپی + رایتینگ
رایتینگ = همان دیالوگهای فروش جذابی است که نوشته میشوند.
کپی = از آن نوشتهها کپی گرفته میشود و برای تعداد زیادی از افراد ارسال میشود.
به زبان ساده کپیرایتر یا تبلیغ نویس، فروشندهای است که مینویسد.
کپیرایتینگ یا تبلیغنویسی یکی از مشاغل پولساز آینده است؛ چرا که قادر است هر غریبهای را به صف مشتریان اضافه کند و این صف را طولانیتر کند.
بسیاری از کپیرایترهای تاریخ، این قدرت را داشتهاند که برای کسبوکارها، میلیونها دلار سود ایجاد کنند.
امروز با گسترش وبسایتها و شبکههای اجتماعی شغل کپیرایتینگ رونق بیشتری هم پیدا کرده است.
اما سؤال اینجاست که کپیرایترها از چه روشهایی به کسبوکارها برای فروش محصولاتشان کمک میکنند؟
- نوشتن صفحهی فروش برای محصولات
- نوشتن کمپینهای ایمیلی
- نوشتن متن ویدئوهای تبلیغاتی
- نوشتن نامهی فروشهای فیزیکی
- طراحی متن تبلیغات اینستاگرامی
- نوشتن متن و سناریوی تبلیغات تلویزیونی
- نوشتن شعار و متنهای تبلیغاتی برای بیلبوردها
- و …
در ایران کپیرایترهایی داریم که بابت نوشتن یک صفحه محصول 30 میلیون دریافت میکنند.
البته در مورد محصولات گرانقیمت، کپیرایترها علاوه بر مبلغ ثابت، درصدی از فروش را هم به عنوان پورسانت دریافت میکنند.
دیوید اگیلوی، نویسندهی کتاب مطرح اعترافات یک تبلیغات چی، یکی از پولسازترین کپیرایترها در طول تاریخ است.
افراد دیگری همچون دن کندی، فرانک کرن و گری هالبرت دیگر تبلیغنویسان افسانهای جهان هستند.
در ایران هم شاهین کلانتری، احسان حسنی، یوسف فراهانی و زهرا شابیکی از دیگر تبلیغنویسان مطرح هستند.
در این بخش یک دورهی آموزشی کپیرایتینگ را به تو معرفی خواهم کرد:
در پایان، ویدئویی از احسان حسنی به تو نشان میدهد که چرا کپیرایتینگ یکی از بهترین مهارتهایی است که میتوانی کسب کنی:
8- طراحی لباس:
«شما میتوانید به هر چه میخواهید در زندگی برسید، اگر برایش درست لباس پوشیده باشید»
ادیت هد، دیزاینر و طراح آمریکایی
شاید این حرف ادیت هد را همراه با اغراق بدانی.
شاید هم باور داری این حرف تا حد زیادی به واقعیت نزدیک است.
چه موافق باشیم و چه مخالف، باید قبول کنیم که لباس برای بسیاری از انسانها اهمیت بالایی دارد.
چرا؟
چون در صنعت طراحی لباس، پول زیادی در جریان است.
هر جا پول زیادی در جریان است، شغل پولسازی وجود دارد و هرجا شغل پولسازی وجود دارد، با یکی از مهمترین مشکلات و نیازهای انسان سروکار داریم.
حال سؤال اینجاست که بزرگترین مشکل و نیاز انسانها در رابطه با لباس چیست؟
- انسانها میخواهند دوست داشته شوند و مورد توجه قرار بگیرند.
- انسانها میخواهند خاص به نظر بیایند.
- انسانها میخواهند در یک جمع بدرخشند.
و لباس یکی از چیزهایی است که می تواند نیازهای بالا را برطرف کند.
کسی که میتواند این نیاز را برطرف کند، کسی نیست بهجز یک طراح لباس.
به نظر تو چه مشاغل دیگری وجود دارند که به انسانها کمک میکنند دوست داشتنی، مورد توجه و خاص به نظر بیایند؟
راستی اگر میخواهی سیر تا پیاز کسب درآمد از شغل طراحی لباس را بدانی، مقالهی زیر را از دست نده:
در پادکست زیر هم میتوانی داستان پرپیچوخم یکی از موفقترین طراحان لباس ایران، مرضیه سیدصالحی، را بشنوی:
9- بلاگری فروش:
اگر به تو بگویم چه محصولی است که عاشق فروختنش هستی، پاسخت چیست؟
احتمالاً دوست داری مغازهای هم داشته باشی و در آن به فروش محصول دوست داشتنی خودت بپردازی.
ممکن است بگویی شما هم دلت خوشه.
کو سرمایه؟
کو پول پیش مغازه و هزینهی کرایه؟
چطور تأمینکننده پیدا کنم برای جور کردن جنسم؟
کی اصلاً منو میشناسه که بیاد ازم بخره؟
ول کن بابا. کی میره این همه راه رو …
اما قبل از اینکه ناامید شوی، میخواهم راهکاری به تو پیشنهاد دهم که بتوانی محصول محبوبت را بفروشی و از آن پول خوبی دربیاوری.
در واقع راهکار من معرفی یکی از شغلهای پولساز دنیا است که میتوانی بدون سرمایهی خاصی آن را شروع کنی.
احتمالاً شنیدهای که امروزه حدود چهل میلیون ایرانی در اینستاگرام فعال هستند.
از طرفی بسیاری از مغازهداران به خاطر شرایط کرونا، کسبوکارشان کساد است و از نداشتن مشتری رنج میبرند.
بسیاری از آنها شنیدهاند که همکارانشان از طریق اینستاگرام فروش خوبی دارند.
به همین خاطر یک پیج اینستاگرامی راهاندازی کردهاند که در آن فقط چند عکس نصفه و نیمه و نه چندان دلچسب از محصولاتشان قرار دادهاند.
میدانی مشکل اصلی آنها چیست؟
آنها نمیدانند که برای فروش محصولاتشان از طریق اینستاگرام، باید جلوی دوربین بیایند و با علاقه و اشتیاق به صورت ویدئویی محصولشان را معرفی کنند.
اگر هم این موضوع را بدانند، از آمدن جلوی دوربین خجالت می کشند و فکر میکنند با این کار مورد تمسخر همکارانشان قرار میگیرند.
این درست همان جایی است که تو میتوانی مانند یک ناجی به آنها کمک کنی.
تو میتوانی به فروشگاهی که محصول مورد علاقهات را دارد، پیشنهاد مدیریت پیج اینستاگرامش را بدهی و محصولات را در قالب پستهای ویدئویی معرفی کنی و به ازای فروش هر محصول پورسانت دریافت کنی.
به این کار بلاگری فروش میگویند.
هر چقدر این کار را حرفهایتر انجام دهی، فروش بیشتری از طریق پیج اینستاگرام خواهی داشت و فروش بیشتر یعنی میزان پورسانت و درآمد بیشتر برای تو.
در این صورت پس از مدتی نه چندان طولانی می توانی مغازهی شخصی خودت را راهاندازی کنی.
البته برای این کار لازم است به طور جدی آموزشهای بلاگری فروش در اینستاگرام را ببینی.
احمدرضا غیاث، احمد کلاته و علی حاجی محمدی از جمله افرادی هستند که میتوانی از آنها بلاگری فروش را یاد بگیری.
10- تدریس آنلاین:
تا دو سال قبل افراد زیادی از مزیتهای آموزش آنلاین حرف میزدند.
حرفهایشان هم منطقی بود؛ اما منطقی بودن یک حرف کافی نیست که دیگران آن را باور کنند.
تا اینکه کرونا آمد و آنهایی که عاشق آموزش و تدریس بودند، برای امرار معاش راهی به غیر از تدریس آنلاین نداشتند.
در ابتدا هم آموزش آنلاین اصلاً کار ساده ای نبود؛ اما مدتی نگذشت که عدو سبب خیر شد.
حالا فردی که در اصفهان آموزش بورس میداد، با تدریس آنلاین، مخاطبانش از سراسر کشور بودند.
کلاسهایش از نظر تعداد محدودیتی نداشت و از همه مهمتر نیازی نبود که برای برگزاری کلاس، هزینهی سنگینی بابت اجاره به آموزشگاهها پرداخت کند.
این موضوع در مورد مدرسان مطرح دنیا جلوهی بیشتری هم داشت؛ مخاطبان میتوانستند از سرتاسر دنیا در کلاسهای آنها شرکت کنند.
این بود که تدریس آنلاین به مرور به یکی از پولدارترین شغل ها در جهان تبدیل شد.
روشی مؤثر و سریع برای شروع تدریس آنلاین
یکی از راههای سریع شروع تدریس آنلاین، آشنایی با سایت ایسمینار است.
در این قسمت میخواهم به تو راهکاری عملی بدهم که به کمک آن بتوانی تدریس آنلاین خود را هر چه زودتر آغاز کنی:
- به سایت ایسمینار برو.
- این سایت وبینارهای زیادی را اطلاعرسانی میکند؛ تا جایی که میتوانی عنوان وبینارها را بخوان. ( تذکر: وبینار همان سمینار آنلاین است.)
- از میان تمامی عنوانها، 20 مورد از جذابترینها را انتخاب کن؛ در واقع وبینارهایی را انتخاب کن که حاضری خودت همین الآن در آن شرکت کنی.
- حالا از خودت بپرس که چه ویژگیهایی در عنوان وبینار بود که من را به شرکت در آن ترغیب کرد؟
- در چند مورد از این وبینارها شرکت کن (آنهایی که واقعاً برایت جذاب هستند) .
- با توجه به تجربهای که از تحلیل سایر وبینارها کسب کردی و با توجه به علایق و مهارتهایت یک موضوع انتخاب کن.
- هیچ نیازی نیست که موضوع انتخابی بر اساس تحصیلات دانشگاهی تو باشد؛ حتی اگر دانشگاه نرفتهای ولی در موضوعی مهارت یا علاقه داری، میتوانی این کار را انجام دهی.
- دوست داری در وبینار چه چیزهایی به مخاطب بگویی؟ در مورد آنها اطلاعات جمع آوری کن. آنها را بنویس و یک اسلاید تهیه کن.
- عنوان وبینارت را تعیین کن. سعی کن برای آن عنوان جذابی تعیین کنی تا درست مثل خودت افرادی از سر کنجکاوی در وبینارت شرکت کنند.
- قیمت، تاریخ و ساعت وبینارت را مشخص کن.
تمام کسانی که به سایت ایسمینار میآیند دغدغهی آموزش و یادگیری دارند؛ بنابراین برای کسی که تدریس و آموزش آنلاین را دوست داشته باشد، همیشه مخاطب حاضر و آماده وجود دارد.
میتوانی وبینار اولت را رایگان برگزار کنی تا شانس جذب مخاطبان بیشتری داشته باشی.
در صورتی که بخواهی تعداد بیشتری در وبینارت شرکت کنند، ایسمینار با دریافت هزینه به شکلهای مختلف وبینار تو را برای مخاطبان تبلیغ خواهد کرد.
به مرور میتوانی وبینارهای بیشتری برگزار کنی و زمانی که مخاطبهای جدیتری در وبینارهایت پیدا کردی، اقدام به برگزاری دورههای آموزشی کنی.
در کنار برگزاری وبینارها، لازم است مهارتهایت را در زمینه معلمی و استادی ارتقا دهی.
مهارتهایی مثل فن بیان، تولید محتوا، داستانسرایی، متقاعدسازی و …
برای اینکه بتوانی تمامی این مهارتها را یاد بگیری و از برگزاری وبینار درآمد خوبی کسب کنی، پیشنهاد من دورهی زیر است:
در این بخش به ده شغل پردرآمد دنیا اشاره کردیم و سعی کردیم هر یک را به صورت مختصر توضیح دهیم.
اما هنوز یک سؤال مهم وجود دارد:
بخش سوم: آیا انتخاب یکی از پولسازترین شغلهای دنیا ، پولدار شدن ما در آینده را تضمین میکند؟
البته که خیر.
اگر میخواهی به یک فرد پردرآمد و پولدار تبدیل شوی، انتخاب از میان شغلهای پولساز تنها یکی از عوامل است.
برای اینکه بتوانی در یک شغل موفق شوی (و در نتیجه پولساز) ، به سه عامل دیگر هم نیاز داری:
1- علاقه:
اگر به شغلی علاقه نداشته باشی و صرفاً آن را به خاطر قرار گرفتن در لیست شغلهای پولساز انتخاب کنی، دو احتمال ناخوشایند وجود دارد:
احتمال اول این است که به دلیل عدم داشتن شوق کافی نسبت به آن شغل، در مواجهه با سختیهای آن دچار خستگی شوی و جا بزنی.
و احتمال دوم اینکه با تلاش مفرط، سختیهای موجود در آن مسیر شغلی را به جان بخری و به موفقیتهایی هم دست یابی؛ اما به خاطر فشار زیاد و عدم علاقه به آن شغل، پس از مدتی دچار فرسودگی شغلی شوی و آن را رها کنی.
به همین خاطر آشنایی با کتاب زیر از آلن دوباتن میتواند چراغ راه تو در تشخیص علایقت باشد:
2- استعداد:
خواستن شغلی پولساز، یک بحث است.
استعداد داشتن در جنبههای مختلف آن شغل، بحثی دیگر.
استعداد داشتن در یک کار به زبان ساده یعنی:
- آن کار را در زمان کمتری نسبت به دیگران انجام دهی.
- برای انجام آن کار انرژی کمتری نسبت به دیگران صرف کنی ( تا به حال شده بعد از انجام یک کار حسابی پرانرژی باشی؛ اما بعد از انجام برخی کارهای دیگر بسیار خسته و کم انرژی؟) .
ممکن است بگویی من به یکی از این شغلهای پولساز علاقه دارم؛ اما از کجا بفهمم در آن شغل استعداد دارم؟
روشهای زیادی برای تعیین استعداد وجود دارد که یکی از بهترین روشها، مدل استعدادیابی کلیفتون است:
یکی از مؤثرترین اقدامات برای تشخیص استعداد، شرکت در دورههای آموزشی مرتبط با آن شغل است.
دستاورد و خروجی یک دورهی آموزشی برای ما، تنها یادگیری یک حرفه نیست.
گاهی با شرکت در یک دوره و تجربه مهارتهای آن، متوجه میشویم استعداد یا علاقهی چندانی به آن حرفه نداریم.
این دستاورد کمی نیست.
3- مهارت:
تا زمانی که مهارتهای مرتبط با شغلهای پولساز را یاد نگیری، پولدار شدن چیزی جز رؤیا و خیال نخواهد بود.
حتی اگر مطمئن باشی که در آن شغل استعداد زیادی داری.
چون استعداد تا زمانی که با تلاش، تمرین و یادگیری همراه نشود، بیثمر خواهد ماند.
درست مانند بذری با کیفیت که به درستی پرورش داده نشود.
استعدادیابی مهم است؛ اما استعدادپروری است که فرد را به ثروت و موفقیت میرساند.
زمانی میتوانی استعدادهایت را پرورش دهی که یادگیرندهی خوبی باشی.
در ویدئوی زیر امین آرامش مؤسس سایت کارنکن دربارهی اهمیت یادگیری میگوید:
به یاد داشته باش که یادگیری یک مهارت است که میتوانی دائماً آن را بهبود دهی؛ مهارتی که به باور من مادر تمامی مهارتهاست.
برای تبدیل شدن به یک یادگیرندهی حرفهای، دورهی یادگیری اثربخش یکی از بهترین انتخابهاست:
سخن پایانی
در پایان میخواهم بار دیگر بر این موضوع تأکید کنم که شغلهای پولساز نتیجهی ارزش آفرینی هستند.
ارزش آفرینی یعنی بهتر کردن کیفیت زندگی دیگران.
زمانی میتوانی کیفیت زندگی دیگران را بهتر کنی که راه حلی برای بزرگترین مشکلات آنها داشته باشی.
خرج کردن پول برای مردم درد زیادی دارد.
زمانی این درد برای آنها کم میشود و به راحتی به تو پول میدهند که باور کنند میتوانی درد بزرگتری از آنها رفع کنی.
راستی من در ابتدای مطلب به تو قولی دادم!
درست است که تو دغدغهی داشتن یکی از پولسازترین شغلهای دنیا را داری؛ اما طبیعتاً هدف و انگیزه و مسیر تو برای رسیدن به شغلی پولساز، با فرد دیگر متفاوت است.
به همین خاطر طبق قولی که دادم، میخواهم بر اساس دغدغهات مطالبی را معرفی کنم که با خواندن آنها بتوانی پاسخ تمام سؤالهایت در مورد رسیدن به یک شغل پولساز را پیدا کنی:
اگر فردی در آستانهی انتخاب رشته هستی و میخواهی رشته ای را انتخاب کنی که در آینده به شغلی پولساز منجر شود، مطالب زیر دقیقاً برای تو نوشته شده:
اگر میخواهی با شغلهای پولساز ی آشنا شوی که نیازی به تحصیلات دانشگاهی ندارند، مطالب زیر پاسخ سؤالاتت را خواهند داد:
اگر در آستانهی ازدواج هستی یا به هر دلیل دیگر نیاز به یک ایدهی پولساز برای ثروتسازی داری، مطالب زیر برای توست:
اگر میخواهی بدون سرمایهی اولیه کسبوکار خانگی پردرآمدی را آغاز کنی، مطلب زیر میتوانند برایت مفید باشند:
تا چه حد با دیدگاه زیر موافقی؟
«انتخاب پولسازترین شغلهای دنیا ، پولدار شدن ما را تضمین نخواهد کرد.»
به نظر تو بدون علاقه به یک شغل، در بلندمدت میتوان از آن پول زیادی درآورد؟
آیا در میان دوستان، آشنایان و اطرافیان، کسی را میشناسی که در ظاهر شغل پولسازی نداشته ولی به دلیل علاقهی زیاد به شغلش توانسته درآمد زیادی کسب کند؟