در این مطلب، به محتوا و نکات گفتگوی امین آرامش و ندا عروضی، مدیر بازاریابی درونگرای یکتانت، در اپیزود سی و نهم پادکست کارنکن پرداختیم.
گفتگو با ندا عروضی
امین آرامش: سلام ندا جان، خیلی خوشحالم که امروز مهمان ما هستی. داستان رشد سریع تو در دنیای کار برای من و خیلی از شنوندهها بسیار جذابه. میخوایم بدونیم چی میشه که یک نفر در اولین تجربههای شغلیش، اینقدر سریع و موفق پیشرفت میکنه. برای شروع، بگو امروز دقیقاً داری چیکار میکنی؟
ندا عروضی: سلام، من هم خیلی خوشحالم که اینجام. در حال حاضر، مدیر بازاریابی درونگرا در شرکت یکتانت هستم.
امین آرامش: عالیه! مدیر بازاریابی درونگرا دقیقاً یعنی چی؟
ندا عروضی: بازاریابی دو بخش داره. یک بخش برونگراست، یعنی وقتی برند سراغ مخاطب میره؛ مثل بیلبوردها یا پیامکهای تبلیغاتی. بخش درونگرا زمانیه که مخاطب به سمت برند میاد؛ مثلاً از طریق جستجو در گوگل، سوشال مدیا یا محتوای سایت. تیم من روی همین بخش درونگرا کار میکنه و شامل سه قسمت سئو، سوشال و محتواست. در حال حاضر یک تیم ۶ نفره هستیم و با حدود ۵ نویسنده هم به صورت فریلنسری همکاری میکنیم.
از راهروهای دانشکده برق تا دنیای کسبوکار
امین آرامش: بسیار هم خوب. یک دختر جوان در جایگاه مدیریت، هنوز پدیده رایجی نیست و این ارزش کارت رو بیشتر میکنه. حالا برگردیم به عقب. داستان ندا از کجا شروع شد؟ میدونم که شروع متفاوتی داشتی؛ از مهندسی برق تا MBA و حالا بازاریابی محتوا.
ندا عروضی: داستان من از دبیرستان شروع شد. همیشه شاگرد درسخونی بودم و با همین تصور رفتم مهندسی برق که بعداً ارشد مهندسی پزشکی بخونم. اما همون ترمهای اول دانشگاه فهمیدم که مسیر رو کاملاً اشتباه اومدم. اون موقع میتونستم به راحتی تغییر رشته بدم و برم کامپیوتر یا صنایع، ولی به خاطر اسم و کلاس رشته برق موندم! در نهایت لیسانس رو گرفتم ولی تصمیم قطعی گرفتم که دیگه ادامهش ندم و برای ارشد سراغ MBA برم؛ تصمیمی که اون زمان کلی باهاش مخالفت شد.
امین آرامش: این تغییر مسیر خودش جسارت میخواد. اما مسیر شغلیت از کجا کلید خورد؟
ندا عروضی: فکر میکنم سال سوم دانشگاه بودم. کلی کتاب درسی داشتم که دیگه به دردم نمیخورد. یک کانال تلگرام زدم به اسم «کولهپشتی» و کتابهای دست دوم خودم و بقیه دانشجوها رو برای فروش آگهی میکردم. ایده خیلی ساده بود ولی تو دانشکده برق خواجه نصیر خیلی گرفت. اما یک حس بدی داشتم؛ با خودم میگفتم یعنی این همه درس خوندم که آخرش کتاب جابهجا کنم و برای هر کتاب دو سه هزار تومن سود کنم؟ با این حال، حدود یک سال و نیم این کار رو ادامه دادم.
از شکست یک رویا تا پیدا کردن یک مسیر جدید
امین آرامش: پس همون موقع هم دست به کار شدی. بعد از کانال تلگرام چی شد؟
ندا عروضی: وقتی برای کنکور MBA آماده میشدم، کانال رو به دوستم سپردم. بعد از قبولی در دانشگاه علامه، تصمیم گرفتم کار رو جدیتر کنم. با خودم گفتم چرا کانال؟ بیا یک سایت بزنیم! یک دوره آموزش وردپرس خریدم و با کلی آزمون و خطا و کمک گرفتن از دوستان، سایت «کولهپشتی» رو بالا آوردم. ماهها براش زحمت کشیدم و رویای بزرگی داشتم که این پلتفرم در تمام دانشگاهها فراگیر بشه.
امین آرامش: و نتیجه چی شد؟
ندا عروضی: سایت بالا اومد، چندتا از دوستام هم خرید کردن، ولی یکدفعه به خودم اومدم و دیدم من تنهای تنهام! نمیدونستم قدم بعدی چیه. فهمیدم که برای جذب مشتری باید بازاریابی بلد باشم و من هیچی ازش نمیدونستم. پس تصمیم گرفتم در یک کلاس دیجیتال مارکتینگ شرکت کنم. اون کلاس خیلی گرون بود و منم سر یک لجبازی با خانواده، چند ماهی بود که ازشون پول نگرفته بودم و با یک بودجه خیلی محدود زندگی میکردم. با کلی ریسک، اون پول رو برای کلاس دادم.
وقتی باید شجاعت «تمام کردن» را داشته باشی
امین آرامش: این یعنی روی خودت سرمایهگذاری کردی. بعد از کلاس چه اتفاقی افتاد؟
ندا عروضی: بعد از کلاس فهمیدم که سایت «کولهپشتی» با تمام رویاهایی که براش داشتم، هیچ آورده مالی قابل توجهی نداره. پذیرفتن این واقعیت خیلی سخت بود، اما تصمیم گرفتم بیخیالش بشم و دنبال کار بگردم. این شجاعت پذیرش شکست خیلی مهم بود. اگه میخواستم به اون پروژه بدون بازده بچسبم، فقط زمان و انرژیمو از دست میدادم.
امین آرامش: و پروسه کاریابی چطور بود؟
ندا عروضی: خیلی سخت! حدود سه ماه طول کشید و دهها جا رزومه فرستادم. جالبه که اصلاً دلم نمیخواست وارد حوزه محتوا بشم. حس میکردم کار پیش پا افتادهایه و هر کسی که مهارت دیگهای نداره، میره سراغ نوشتن. دلم میخواست در حوزه منابع انسانی که گرایش درسیم بود کار کنم، ولی هرجا مصاحبه میرفتم رد میشدم. واقعاً ناامید و عصبانی شده بودم.
امین آرامش: پس چطور سر از یکتانت و کار محتوا درآوردی؟
ندا عروضی: داستانش جالبه. آخرین روزهای کاریابی، با ناامیدی به یک نمایشگاه کار رفتم. داشتم از نمایشگاه برمیگشتم که یک حسی بهم گفت برگرد و یک بار دیگه به غرفه یکتانت سر بزن. این بار مدیر منابع انسانی اونجا بود. گپ زدیم و فهمیدیم هر دو برق خوندیم و بعد رفتیم سراغ مدیریت. برای مصاحبه دعوتم کرد و خیلی شفاف گفت: «تو برای منابع انسانی مناسب نیستی، ولی با توجه به سایت و کلاسی که رفتی، برای کارشناس تولید محتوا چطوری؟»
امین آرامش: و تو که از محتوا بدت میومد، چی گفتی؟
ندا عروضی: دقیقاً! با اکراه و فقط برای اینکه بالاخره یک جایی مشغول به کار بشم قبول کردم. ولی مصاحبه دوم با مدیرعامل وقت، خیلی فان و خوب پیش رفت و در کمال تعجب استخدام شدم. اون لحظه خیلی خوشحال بودم.
رشد ۱۵ برابری در دو سال و نیم!
امین آرامش: خب رسیدیم به بخش هیجانانگیز ماجرا. این اتفاقات برای زمستان ۹۷ بود، یعنی حدود دو سال و نیم پیش. در این مدت کوتاه، هم به جایگاه مدیریت رسیدی و هم شنیدم که درآمدت رشد فوقالعادهای داشته. اگر ایرادی نداره، میشه در این مورد صحبت کنی؟
ندا عروضی: بله حتماً. حقوق من در خود شرکت تقریباً ۱۰ برابر شد. اما اگر درآمدهای جانبی که به واسطه همین مسیر برام ایجاد شد (مثل فعالیت در لینکدین یا برگزاری دورهها) رو حساب کنم، این عدد به ۱۵ برابر میرسه.
امین آرامش: فوقالعادهست! بچهها این رو بشنوید! در کمتر از سه سال، رشد درآمد ۱۵ برابری! این یعنی در اکوسیستم کسبوکارهای خصوصی ایران، چنین بسترهایی برای رشد وجود داره. ندا برای رسیدن به اینجا نیازی به پارتی نداشته و فقط روی تواناییهای خودش تکیه کرده. این یک پیام خیلی مهم برای جوانهاست. خب ندا، راز این موفقیت چی بود؟ چه مهارتهایی داشتی که این مسیر رو برات هموار کرد؟
ندا عروضی: البته محیط و مدیری که فضا رو برای رشد باز میذارن خیلی مهمه و من خوششانس بودم. اما ویژگیهایی که دیگران در من دیدن و بهم گفتن اینها بود:
- تغییرپذیری و فیدبکپذیری: من هیچوقت جلوی تغییر گارد نمیگیرم. هر بازخوردی که میگرفتم، چه در مورد نحوه ارائهام و چه درمورد رفتارم، سریعاً لیست میکردم و برای دفعه بعد اصلاحش میکردم.
- استمرار و ناامید نشدن: وقتی کاری رو شروع میکنم، حتی اگر نتیجه اولیه کوچک باشه، ادامهش میدم. مثلاً ماهها در لینکدین پست میذاشتم، حتی وقتی فقط دو نفر لایک میکردن. خیلیها همزمان با من شروع کردن ولی بعد از یک ماه رها کردن. همین استمرار در کتاب خوندن، یادگیری و کار باعث میشه در بلندمدت نتایج بزرگ خلق بشه.
- شخم زدن اتفاقات بد: این شاید مهمترین ویژگی باشه. وقتی یک اتفاق بد یا یک شکست پیش میاد، من ازش عبور نمیکنم. برمیگردم و موشکافانه تحلیلش میکنم. مثلاً بعد از یک چالش مدیریتی سخت، نشستم و ۱۷ صفحه نوشتم که دقیقاً کجا چه اشتباهی از سمت من یا بقیه رخ داد. این کار باعث میشه از یک اتفاق درس بگیری و رشد کنی، نه اینکه فقط فراموشش کنی.
- جسارت و بیتوجهی به حرفهای منفی: از همون روزی که کانال تلگرامی رو زدم، همیشه کسانی بودن که مسخره میکردن یا انرژی منفی میدادن. اگر قرار بود به حرف اونها گوش کنم، هیچکدوم از این اتفاقها نمیافتاد. آدمها حرفهاشون رو فراموش میکنن، پس بهتره ما کار خودمون رو بکنیم.
چالشهای یک مدیر جوان
امین آرامش: چقدر نکات دقیق و کاربردی. حالا که خودت مدیر شدی و نیروی جدید جذب میکنی، دنیا از اون طرف میز چه شکلیه؟
ندا عروضی: سعی میکنم با نیروهای تازهکار خیلی همدل باشم، چون روزهای خودم رو به یاد میارم. بیشتر از تخصص فنی، به سافت اسکیلها، اشتیاق و تلاشی که تا امروز کردن نگاه میکنم. آدمی که خودش رفته دنبال دوره، یا برای یک پروژه دانشگاهی مسئولیتپذیری به خرج داده، یعنی پتانسیل رشد داره.
امین آرامش: به عنوان یک مدیر خانم جوان، حتماً با چالشهایی هم روبرو بودی.
ندا عروضی: بله، تلخترین تجربهام با همکاری بود که به تیم اضافه شد و چون من از نظر سنی کوچکتر، خانم و در تخصص دیگری بودم، مدیریت من رو نمیپذیرفت. اون دو ماه یکی از سختترین دوران کاری من بود و باعث شد از مدیریت کردن آقایان بترسم. این ترس تا مدتها با من بود تا اینکه با یک چالش جدید روبرو شدم و سیاوش به تیم ما اضافه شد؛ کسی که هم از من بزرگتر و هم در حوزه دیگری متخصص بود. اما این بار ارتباطمون انقدر خوب شکل گرفت که فهمیدم مشکل از کلیت ماجرا نیست، بلکه عدم تفاهم با یک فرد خاص بوده. این تجربه ترسم رو کاملاً از بین برد و اعتماد به نفسم رو برگردوند.
حرف آخر و نگاهی به آینده
امین آرامش: ندا جان، به عنوان حرف آخر، اگر بخوای به کسی که دقیقاً در موقعیت پاییز ۹۷ تو قرار داره یک توصیه بکنی، اون چیه؟
ندا عروضی: بهش میگم اول از همه از تغییر نترسه. هر چیزی که اشتباهه، از مدل حرف زدن تا یک مسیر شغلی، باید تغییرش داد. دوم اینکه برای مصاحبه آماده بره. راجع به شرکت تحقیق کنه، شرح شغلی رو دقیق بخونه و حتی مصاحبههای آزمایشی رو در اینترنت ببینه. این آمادگی، مسیر سهماهه رو به یک ماه کاهش میده. و در آخر، برای شغل اول، بیشتر از حقوق اولیه، به محیط رشد، آدمهایی که قراره باهاشون کار کنه و فرهنگ اون شرکت اهمیت بده. حقوق خوب، نتیجهی رشد کردنه، نه پیشنیاز اون.
امین آرامش: و برنامه آینده ندا عروضی چیه؟
ندا عروضی: همیشه رویای اینو داشتم که به آدمهای تازهکار و همینطور به زنان جامعه کمک کنم تا خودشون رو باور کنن و بدونن که توانایی رسیدن به هر جایگاهی رو دارن. در همین راستا، اخیراً یک تاکشوی ویدیویی هم راه انداختم تا تجربهها رو با بقیه به اشتراک بذارم. مهمترین چیز اینه که ایدهآلگرایی رو کنار بذاریم و فقط شروع کنیم.
امین آرامش: ندا جان، بینهایت از این گفتگوی صادقانه و پر از درس ممنونم. مطمئنم آیندهی بسیار درخشانی در انتظار توست.
ندا عروضی: ممنونم از شما که این فرصت رو در اختیار من گذاشتید.
پیشنهاد میکنیم تماشای این گفتگوی جذاب رو در یوتیوب از دست ندید:
داستان رشد ندا پر از نکتههای کلیدی بود: جسارت تغییر، استمرار در تلاش، نترسیدن از شکست و سرمایهگذاری روی خود. اگر قرار بود فقط یک درس از این گفتگو برای خودتان بردارید، اون درس چی بود؟