آیا رابطه شغل و شخصیت مهم است؟ شغل مناسب من چیست؟
اینها سوالاتی است که امروزه ذهن همهی افراد را درگیر میکند.
چون یا تابهحال شغل مناسب خود را پیدا نکردهاند و یا از شغلی که دارند، احساس رضایت نمیکنند.
بنابراین، پرسش اصلی ما این است که چه شغلی با شخصیت ما تناسب دارد؟
در پاسخ به این سوال، ما حاصل کار بیش از 50 سال تحقیق دانشمندان را آماده کردهایم.
دانشمندانی که عمر خود را صرف شناخت شخصیت کردهاند تا شغل مناسب هر فرد را کشف کنند.
پس اگر میخواهید بدانید:
- رابطه شغل و شخصیت چیست؟
- تیپ شخصیتی من، مناسب چه شغلی است؟
- چهکار کنیم تا از شغل خود رضایت داشته باشیم؟
خبر خوب اینست که جای درستی آمدهاید😉.
در این مطلب ما از شخصیت افراد به شغل مناسب آنها میرسیم. بنابراین، شاید برایتان جالب باشد که از شغل، چگونه میتوان به شخصیت افراد رسید.
پس مقالهی ویژگیهای شخصیتی برای استخدام را از دست ندهید.
حال در ابتدا، به مرور مطالبی که قرار است گفتهشود، میپردازیم:
فهرست مطالب
تناسب شخصیت با شغل یعنی رابطهی بُردبُرد!
آرزوی هر کارمندی، داشتن حال خوب و رضایت از شغل بوده و آرزوی هر مدیری، داشتن کارمندانی پرکار و خشنود است.
بنابراین، لازمهی رسیدن به این رابطهی بُردبُرد، این است که هر کس در جای درست خودش باشد.
به عبارت دیگر، شخصیت و شغل هرکسی با هم انطباق داشته باشد.
در این مقاله، برای رسیدن به این رابطهی بُردبُرد، از شخصیت به شغل مناسب فرد میرسیم.
پس در ابتدای کار باید بدانیم که نوع شخصیت ما چگونهاست؟ به کمک قسمت اول مقاله، به نوع شخصیت یا همان تم شغلی خود پی میبریم.
سپس در قسمت دوم مقاله، به چگونگی سازگارکردن شخصیت خود با شغلی مناسب میپردازیم.
حال، اگر برای موفقیت شغلی آمادهاید، همراه ما باشید😎.
رابطه شغل و شخصیت چیست؟ نظریه تِم شغلی پاسخ میدهد
جان هالند، برای تبیین رابطه شغل و شخصیت، نظریهی تم شغلی را توسعه دادهاست.
این نظریه به تاثیر شخصیت بر شغل اشاره دارد؛ یعنی هر فرد یک شخصیت شغلی دارد که باید شغل خود را متناسب با آن، انتخاب نماید.
از نظر جان هالند، 6 تیپ شخصیت شغلی وجود دارد که در ادامه هر کدام را بررسی میکنیم:
- واقعگرا
- جستجوگر
- هنری
- اجتماعی
- متهور (با جسارت)
- قراردادی
تِم اول: تیپ شخصیت واقعگرا
افراد دارای شخصیت واقعگرا به کار با دنیای واقعی علاقهمندند.
به عبارت دیگر تمایل دارند تا به صورت آشکار و منظم با اشیا، ابزار، ماشینها و حیوانات کار کنند.
یعنی به اکتساب مهارتهای فنی و عملی مثل مکانیکی، کشاورزی، ورزشی و الکتریکی اهمیت داده و از فعالیتهای تئوریمحور مثل آموزش و درمان، گریزانند.
درنتیجه قدرت خود را از طریق تقویت مهارتهای عملی و فنی افزایش میدهند.
پس به طور کلی، شخصیت واقعگرا دارای 3 ویژگی است:
- به آزادی عمل و کارهای فنی، علاقه دارند، چرا که در کار فنی (مثلاً نحوهی تعمیر) از کسی دستور نمیگیرند.
- گرچه در مهارتهای عملی استعداد دارند اما در ارتباطات اجتماعی ضعیف هستند.
- برای اشیای عینی مثل پول ارزش زیادی قائل هستند (مادیگرا بودن).
شغل مناسب افراد واقعگرا:
تمامی ورزشهای بدنی مثل بدنسازی، فوتبال و … و تمامی کارهای فنی مثل برقکاری، جوشکاری، تعمیر خودرو، تعمیر قطعات الکترونیکی و … برای این افراد مناسب است.
تِم دوم: تیپ شخصیت جستجوگر
داشتن شخصیت جستجوگر به منزلهی علاقه به مشاهده، کنجکاوی و استفاده از هوش خلاق، برای پیداکردن راهحل است.
به عبارت دیگر، افراد جستجوگر تمایل دارند که به بررسی پدیدههای گوناگون مثل پدیدههای فیزیکی، زیستشناختی و فرهنگی پرداخته و با کاوش در آنها، روش کنترلشان را بیاموزند.
همچنین از فعالیتهای اجتماعی (برونگرایانه) و کارهای تکراری (مثل کارمندی) دوری میکنند. یعنی به دنبال کارهای پژوهشگری و مستقل هستند.
در نتیجه قدرت خود را در پرورش علمی خود میبینند.
پس مجموعاً شخصیت جستجوگر دارای 4 ویژگی اصلی است:
- ذاتاً پژوهشگر و کنجکاوند.
- برای حل مشکلات جستجو کرده و سپس با تفکر و ایدهپردازی، بهترین راهحل را انتخاب میکنند.
- به ارتباطات اجتماعی و رهبری گروه علاقه ندارند.
- برای علم ارزش قائل بوده و دارای صلاحیت علمی و محاسباتی هستند.
شغل مناسب افراد جستجوگر:
تمام فعالیتهایی که نیازمند پژوهش هستند مثل نویسندگیِ علمی، ستارهشناسی، پژوهشگری در آزمایشگاههای علمی، استادی دانشگاه و …برای این افراد مناسب است.
تِم سوم: تیپ شخصیت هنری
افراد دارای شخصیت هنری به خلاقیت و استفاده از اشیا، ادبیات و رفتارها برای خلق زیبایی علاقهمند هستند و از کارهای منظم و سازمانیافته دوری میکنند.
به همین دلیل، در شغلهای تجاری و اداری موفق نمیشوند.
بنابراین، از طریق پرورش استعدادهای خود در 7 شاخهی اصلی هنر، قدرت و عزت نفس مییابند.
هفت شاخهی هنر:
- هنر موسیقی
- هنر حرکات نمایشی (سیرک، شعبدهبازی و…)
- هنرهای ترسیمی
- هنرهای تجسمی (معماری، طراحی لباس و…)
- هنرهای ادبی
- هنرهای نمایشی (تئاتر، شعرخوانی و…)
- هنر سینما
پس شخصیت هنری دارای 4 ویژگی اصلی است:
- مبتکر و خلاق
- مستقل و سازشناپذیر
- معمولا نامنظم (یعنی دوری جستن از کلیشهها و تقلید و تکرار)
- عاشق خلق ظرافت و زیبایی
شغل مناسب افراد هنرمند:
در واقع، محصول هنر و فروش آن، محل کسب درآمد یک هنرمند است. اما از آنجا که هنرمندان در زمینهی هوش مالی توانایی کمتری دارند، پیشنهاد میشود که همیشه از مشاوران مالی استفاده نمایند.
تِم چهارم: تیپ شخصیت اجتماعی
افراد دارای شخصیت اجتماعی، به بودن در جمع و برقراری روابط انسانی تمایل دارند.
این افراد اغلب برونگرا بوده و از تعلیم و آگاهیرسانی و درمان و کمکرسانی، لذت میبرند. در نتیجه تاثیرگذاری زیادی بر دیگران دارند.
از طرفی، کارهای انفرادی و کار با ابزار و ماشینها، آزارشان میدهد و از آنها اجتناب میکنند. به نوعی برعکس افراد واقعگرا هستند.
بنابراین، از طریق معاشرت با دیگران، انرژی میگیرند.
بهطور کلی شخصیت اجتماعی دارای 3 ویژگی اصلی است:
- برونگرا و یاریرسان
- مسئولیتپذیر و ارزش نهادن به مسائل اخلاقی
- صمیمی و ابرازکننده احساسات
شغل مناسب افراد اجتماعی:
مشاوره، روانشناسی، مددکار اجتماعی و …، همچنین روابط عمومی و بازاریابی از شغلهایی است که نیاز این افراد به معاشرت را تامین میکند.
تِم پنجم: تیپ شخصیت متهور (با جسارت)
افراد جسور (متهور)، توانایی بینظیری در رهبری و هدایت دیگران دارند.
آنان برونگرا بوده و ریسکپذیرند. به همین دلیل با هدایت دیگران، میتوانند موفقیتهای بزرگی برای شرکتها رقم بزنند.
از طرفی، به فعالیتهای مشاهدهای و علمی علاقهای نداشته و بیشتر از دانستههای دیگران بهره میبرند.
بنابراین، از طریق ماجراجویی و انجام فعالیتهای جسورانه احساس قدرت میکنند.
افراد جسور (متهور)، 4 ویژگی اصلی دارند:
- با اعتماد به نفس و پرحرف
- ماجراجو و ریسکپذیر
- مشتاق کسب قدرت و مقام
- توانایی رهبری دیگران
شغل مناسب افراد جسور:
این افراد، بیشتر جذب شغلهای سیاسی و اقتصادی میشوند.
تِم ششم: تیپ شخصیت قراردادی
افراد قراردادی علاقهمند هستند که کارهای منظم و مشخصی را انجام بدهند.
به عبارت دیگر از فعالیتهایی که مبهم و ابتکاری هستند، اجتناب میکنند؛ چراکه تمایل دارند شغلشان به صورت ساده و تکرارشونده باشد.
همچنین به دلیل اینکه برای نظم اهمیت خاصی قائلند، اغلب مقرراتی و انعطاف ناپذیرند.
این افراد از انجام درست وظیفه، احساس قدرت میکنند.
افراد قراردادی، 5 ویژگی اصلی دارند:
- محتاط و وظیفهشناس
- دوری جستن از کارهای پیچیده و ابتکاری
- بیعلاقه به هنر و کارهای فنی
- دوراندیش
- انعطاف ناپذیر
شغل مناسب افراد قراردادی:
به نوعی، شغلهایی مناسب این افراد است که در آنها وظایف از قبل مشخص باشند؛ مثل انواع شغلهای اداری و حسابداری و بایگانی.
اکنون نوبت به تستهای شخصیتشناسی شغلی میرسد. از طریق لینک زیر به 6 تست شخصیت برای انتخاب شغل دسترسی پیدا میکنید تا متوجه شوید تیپ شخصیت شغلی شما چیست:
تا اینجای کار، 6 تیپ شخصیتی معرفی شد. در همهی این تیپها، کوشش شد تا رابطه شغل و شخصیت فرد به درستی نشان داده شود.
حال باید بدانیم که شخصیت شغلی خود را چگونه با محیط شغلی سازگار کنیم.
نظریهی سازگاری شغلی به این سوال، پاسخ جامعی میدهد:
بیشتر بخوانید: تست شخصیت شناسی رایگان
تاثیر شخصیت بر شغل : نظریه سازگاری شغلی
فارغ از اینکه تیپ شغلی ما چه باشد، همهی افراد به احساس رضایت از شغل خود نیازمندند.
این احساس رضایت از شغل یک رابطهی دوطرفه است. یعنی همیشه در هر شغلی دو طرف وجود دارد:
- کارفرما و مشتری.
- مدیر و کارکنان و ….
پس مسئلهی مهم در این ارتباط دوطرفه، سازگاری و هماهنگی افراد با یکدیگر است.
بنابراین، در نظریه سازگاری شغلی، کاری مناسب است که من حداکثر رضایت را از آن داشته باشم.
حال چگونه به این شغل ایدهآل دست پیدا کنیم؟
دیویس (Dawis) و لافکوایست (Lofquist) پس از 50 سال تحقیق درباره سازگاری شغلی، به این نتیجه رسیدند که 5 مؤلفه در رضایت شغلی تاثیرگذارند:
- تواناییها
- ارزشها
- سبکهای شخصیت
- علایق
- سبک سازگاری
در ادامه با بررسی این 5 بخش، به نقششان در رضایت شغلی پی میبریم:
بیشتر بخوانید: بهترین تست شخصیت شناسی جهان چیست؟
مؤلفه اول: تواناییها
در این نظریه، تواناییها (استعدادها)، پیشبینی کنندهی مهارتها هستند. یعنی افراد تمایل به کسب مهارتی را داشته که در آن استعداد دارند.
به همین دلیل، شناخت تواناییها به دانستن مهارتهای افراد منجر میشود.
و هر کسی که مهارت بیشتری دارد، معمولاً در شغل خود سازگارتر است و رضایت بیشتری دارد.
اگر فرق استعداد و مهارت را نمیدانید، مطلب زیر تفاوتشان را به خوبی توضیح دادهاست. مطالعهی آن را از دست ندهید:
در نظریه سازگاری شغلی، 9 توانایی یا استعداد ذکر شدهاست:
یک: توانایی یادگیری عمومی: توانایی کلی برای یادگیری، مثل دانش عمومی
دو: توانایی کلامی: درک کلمات و پاراگرافها
سه: توانایی عددی: انجام محاسبات و به کاربردن منطق در جمعبندی و دستهبندی اطلاعات
چهار: توانایی فضایی: توانایی دیدن اشیا در فضا و فهم روابط بین اشیای دوبُعدی و سهبُعدی
پنج: توانایی ادراک: توانایی دیدن جزئیات در ترسیم دوبُعدی و سهبُعدی
شش: توانایی انشائی: توانایی دیدن تفاوتها در جدولها و لیستهایی که شامل کلمات و اعداد است.
هفت: توانایی هماهنگی حرکتی: توانایی هماهنگی بین حرکات دست و چِشم.
هشت: چالاکی انگشتان: توانایی به حرکت درآوردن اشیای کوچک، آنهم به سرعت و همراه با درک.
نُه: چالاکی دستی: توانایی استفاده از دستها و بازوها در دستکاری سریع و ماهرانهی اشیا.
حال میزان استعداد افراد در هر یک از این تواناییها، به عنوان یک راهنمای شغلی عمل میکند.
مثلاً کسی که توانایی کلامی و انشائی بالایی دارد، احتمالاً در شغل تولید محتوا، مهارت و سازگاری خوبی دارد. و این یعنی رضایت از کار!
مؤلفه بعدی، ارزشهای افراد است؛ این بخش بسیار مهم است چراکه بخش زیادی از رفتار ما ناشی از ارزشهاست.
مؤلفه دوم: ارزشها
براساس نظریه سازگاری شغلی، انسان 20 نیاز اصلی در شغل خود دارد.
و شغل هر کسی در قالب 6 ارزش به این 20 نیاز پاسخ میدهد. این 6 ارزش عبارتند از:
- پیشرفت
- راحتی
- جایگاه
- نوعدوستی
- ایمنی
- خودمختاری
جالب اینجاست که این ارزشها بهطور جفت جفت، در تقابل با یکدیگر اند.
یعنی ارزشهای پیشرفت و راحتی، جایگاه و نوعدوستی و درنهایت ایمنی و مختاری، مخالف هم هستند!
به این معنی که افراد در کمال تعجب، خواهان حفظ دو ارزش مخالف هم هستند. البته که به طور صد درصد در پایبندی به این دو ارزش مخالف، موفق نشده و معمولاً حدّ وسطی را بین آنها انتخاب میکنند.
حال به تعریف این ارزشها میپردازیم:
ارزش اول: پیشرفت
هر جویای کاری، نیازمند این است که از تواناییهایش بهرهبرداری شده (نیاز اول) و انجام کار به او احساس پیشرفت دهد (نیاز دوم). همچنین نیاز به شغلی دارد که فرصت ترقی در آن وجود داشته باشد (نیاز سوم).
بنابراین، پیشرفت کردن در کار برای او ارزشمند میگردد.
ارزش دوم: راحتی
از طرف دیگر، گرچه افراد پیشرفت را دوست دارند اما، تمایل دارند که استرس شغلی کمتری را تجربه کرده و آسودهخاطر باشند.
بنابراین، ارزش راحتی شامل شش نیاز میشود:
- نیاز به فعالیت همیشگی و نداشتن استرس برای بیکاری (نیاز چهارم)
- نیاز به استقلال در کارکردن و دخالت نکردن دیگران در کار فرد (نیاز پنجم)
- نیاز به تنوع در کار (نیاز ششم)
- نیاز به پاداش در کار (نیاز هفتم)
- نیاز به امنیت شغلی و مطمئن بودن نسبت به از دست ندادن کار (نیاز هشتم)
- نیاز به محیط کاری مناسب شامل دما و نور و فضای مناسب محل کار (نیاز نهم)
ارزش سوم: جایگاه
هر فرد در محل کار خود نیاز دارد که به جایگاه شغلی خود افتخار کرده و حس غرور نسبت به آن داشته باشد.
در واقع ارزش جایگاه مناسب شغلی، به دلیل نیازهای زیر است:
- نیاز به اینکه شغل فرد به طور واضح تعریف شده باشد (نیاز دهم)
- نیاز به حس قدرتمندی و اقتدار در کار (نیاز یازدهم)
- نیاز به جایگاه اجتماعی مناسب (نیاز دوازدهم)
ارزش چهارم: نوعدوستی
گرچه داشتن شأن و جایگاه شغلی مناسب، اهمیت زیادی برای کارکنان دارد؛ در عین حال، نوعدوستی و کمکرسانی به دیگران، حسّ ارزشمند بودن را به آنان میدهد.
طبق نظریه سازگاری، ارزش نوعدوستی در شغل، هنگام پاسخ به سه نیاز، برای فرد ایجاد میشود:
- نیاز به ارتباط صمیمانه با همکاران (نیاز سیزدهم)
- نیاز به رعایت اصول اخلاقی، مثلاً پیشنهاد جنس خوب به مشتری و فریب ندادن او (نیاز چهاردهم)
- نیاز به حال خوب ناشی از کمک به دیگران (نیاز پانزدهم)
ارزش پنجم: ایمنی
ارزش ایمنی و سلامت در کار، اهمیت بالایی دارد چراکه برای هر فرد حفظ جان و سلامتی، مقدّم بر هر چیز است.
این ارزش مهم در پاسخ به سه نیاز شغلی مهم، شکل میگیرد:
- نیاز به امنیت روانی ناشی از سیاستها و خطمشی شرکت (نیاز شانزدهم)
- نیاز به حمایت و همراهی مدیران شرکت (نیاز هفدهم)
- نیاز به آموزش مناسب برای حفظ جان در برابر خطرات احتمالی (نیاز هجدهم)
ارزش ششم: خودمختاری
یکی از دلایل موفقیت شرکتها، دادن فرصت تجربه و خلاقیت به کارکنان است. چراکه حساب پسدادن دائمی به مدیران، دستوپای افراد را میبندد و رشد شرکت را کند میکند.
بنابراین، درکنار حفظ امنیت شغلی، داشتن استقلال عمل و خودمختاری برای کارکنان، یک ارزش اساسی محسوب میشود.
براساس نظریه سازگاری شغلی، ارزش خودمختاری در پاسخ به دو نیاز ایجاد میشود:
- نیاز به فرصت برای امتحان ایدههای جدید (نیاز نوزدهم)
- نیاز به تصمیمگیرنده بودن و مسئولیت قبولکردن (نیاز بیستم)
تا اینجای کار با دو بخش اصلی نظریه سازگاری، یعنی تواناییها و ارزشها، آشنا شدیم. در ادامه با مؤلفههایی آشنا میشویم که در اثر تواناییها و ارزشها، ایجاد میشوند:
مؤلفه سوم: سبکهای شخصیت
در نظریه سازگاری شغلی، دیویس سبک شخصیتی را بهصورت ویژگیهای استوار شخصیت تعریف میکند؛ که شامل تواناییها و ارزشهای اولیه فرد است.
طبق این نظریه، سبک شخصیتی فرد در هر شغلی اهمیت بالایی دارد. چراکه نحوهی فعالیت فرد در محیط کاری تابع این تواناییها و ارزشهاست.
به همین دلیل، هم برای مدیران و هم برای کارکنان، آشنایی با سبک شخصیتی، اهمیت ویژهای دارد تا از تعارضهای احتمالی جلوگیری شود.
در این نظریه، سبکهای شخصیت 4 مؤلفه اصلی دارد که در ادامه به تعریف آنها میپردازیم:
- سرعت عمل (چابکی): سرعت فرد در انجام وظایف
- شدت عمل: میزان تلاش فرد در انجام وظایف
- الگوی عمل (ریتم): شیوه یا روش فرد در انجام وظایف
- زمان عمل: مدت زمان اختصاص داده شده برای انجام وظایف
مؤلفه چهارم: علایق
براساس نظریه سازگاری شغلی، علایق نیز نتیجهی ارزشها و تواناییهای فرد است.
یعنی اگر فردی مهندسی یا وکالت را دوست دارد، بهخاطر ارزشها و تواناییهایش است.
مؤلفه پنجم: سبک سازگاری
سبک سازگاری فرد، در واقع نتیجهی 4 مؤلفهی تواناییها، ارزشها، سبکهای شخصیت و علایق است.
بهصورت سادهتر، سبک سازگاری مشخص میکند که افراد، چگونه با شغل خود هماهنگ میشوند.
معمولاً 2 شیوهی سازگاری وجود دارد که در ادامه، آنها را بررسی میکنیم:
اولین سبک سازگاری: فعالبودن
شیوهی فعالبودن، یعنی فرد محیط کار را با توجه به شرایط خود تغییر میدهد.
برای مثال، در برابر خواستهی مدیر که به نظرش نابجاست، میایستد و کوشش میکند تا نظر مدیر را تغییر دهد.
دومین سبک سازگاری: واکنشی بودن
روش واکنشی بودن، یعنی فرد به جای تغییر محیط، انعطافپذیری نشان داده و خود را با محیط وفق دهد.
به عنوان مثال، فرد در تیم کاری خود، از برخی خواستههای خود میگذرد تا تیم هماهنگی بهتری داشته باشد.
همانطور که مشاهده میکنید، هر دو سبک سازگاری برای موفقیت شغلی، لازم هستند.
اما مهم آنست که چه موقعی به کار برده شوند.
بنابراین، در هر شغلی، بررسی چهار مؤلفهی ارزشها، تواناییها، سبک شخصیت و علایق، لازم است.
چراکه به کارفرمایان و کارکنان کمک میکند تا شناخت بهتری از هم داشته و هرکس در جای مناسب خود، مشغول به کار شود.
ممنون که تا پایان مقاله همراه ما بودید🙏.
منابع:
[1]: شخصیت شناسی از روی شغل : تناسب بین شخصیت و شغل + دانلود [2]: مقاله رابطه شخصیت با کار و شغل : بررسی مفهوم و مؤلفههای نظریه سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست + دانلودمطالب مرتبط با رابطه شغل و شخصیت
امیدوارم که با مطالعهی این مقاله، به اهمیت تناسب شخصیت با شغل پی بردهباشید. بنابراین، پیشنهاد میکنم که در تستهای شغلی زیر شرکت کنید تا به صورت حدودی، شغل مناسب خود را پیدا نمایید.
پس از دانستن شغل مناسب خود، باید بدانیم چگونه آن را شروع کنیم.
مطلب زیر کمک میکند تا با توجه به هدفتان، در شغل مناسب خود، مشغول به کار شوید. چه ازین بهتر!
در این مطلب کوشش شد تا به درستی رابطه شغل و شخصیت تبیین شود.
اگر برایتان مفید بود، لایک و ساب اسکرایب فراموش نشود.
اما چون این قابلیتها رو نداریم😂
توی کامنتها
سنگتمام بگذارید😎.