وقتی آمریکا تبلیغ و تبلیغ نویسی برای سیگار رو ممنوع کرد، شرکت وینستون به دولت گفت: «آقا راست میگید. سیگار خیلی بده، اصلاً من خودم میخوام علیه سیگار تبلیغ کنم»!
وقتی همه با این حرف شرکت وینستون مثل برگ پاییزی پرهاشون ریخت، شرکت، برگ برندهشو رو کرد. اونم با یه متن نیم خطی سه نشون رو با هم زد!
« سیگار برای سلامتی مضر است، حتی وینستون »
هم خودش رو مدافع سلامتی مردم نشون داد و هم علاوه بر اینکه خودش رو به عرش برد، رقبا رو کوبوند روی فرش. فقط و فقط با یه جمله.
به این میگن هنر تبلیغ نویسی یا کپی رایتینگ
میخوام خیلی خلاصه بهت بگم تبلیغ نویسی چیست . لقمه رو برات آماده کردم، تو فقط قورت بده.
ما در این مطلب در مورد موارد زیر به صورت خلاصه و مفید صحبت کردهایم و گفتهایم که copywriting چیست و تبلیغ نویسی چه اهمیتی دارد.
فهرست مطالب:
- اهمیت تبلیغ نویسی
- کپی رایتر
- تفاوت کپی رایتینگ با تولید محتوا
- توی تبلیغ نویسی با محصول باید چیکار کرد؟
- هزار مشتری، هزار سلیقه
- CTA چیه؟
میدونی تبلیغ نویسی چیه؟ کپی رایتینگ چیه؟ آیا copywriting همون کپی رایته؟
بذار همین اول کار، تکلیف یه چیزی رو معلوم کنیم:
کپی رایتینگ (copywriting) ارتباط میان کاربر و شرکت برای یک هدف خاصه،
اما کپیرایت (copyright) حق تکثیر مجموعهای از حقوق انحصاریه.
کپی رایتینگ مثل یه پل میمونه که دنیای نویسندگی رو به دنیای کسبوکار وصل میکنه و اگه بخوایم تعریفش کنیم باید بگیم که:
تبلیغ نویسی، مهارت بازنویسی کلماته برای فروش بهتر
پس لطفاً این دو تا رو با هم اشتباه نگیر.
چرا آموزش تبلیغ نویسی مهم است؟
تبلیغات مثل شمشیر دو لبهس، همونجور که ممکنه ببردت بالا، امکانم داره که با سر بزندت زمین!
پس باید حساب شده عمل کنی. مخصوصاً توی بحث کپی رایتینگ که هر کلمهش روی کسبوکارت تأثیرگذاره.
کپی رایتر کیه؟
کپی رایتر، فروشندهی نویسنده یا به تعبیر دیگه یک نویسنده است که با قلمش، کاربر رو به سمت هدف نهایی شرکت جذب میکنه.
یک کپی رایتر باید چه مهارتهایی داشته باشد؟
1- مهارت نوشتن و ویراستاری
یه کپی رایتر خوب باید بتونه با هنر نویسندگیش نرخ تبدیل رو (Conversion Rate optimizasion) بهینه کنه. حالا این یعنی چی؟
یعنی این که بتونه وبسایتی که از هر 100 نفر بازدیدکنندش یه نفر تبدیل به خریدار میشه رو تبدیل کنه به 5 نفر خریدار
2- معرفی محصول به کاربر
کپی رایتر باید اینقدر به محصول اِشراف داشته باشه که انگار خودش اون محصول رو ساخته. اینجوری به بهترین نحو میتونه در مورد
محصول بنویسه.
3- شناخت کاربر
بذار جوری بگم که خوب درک کنی. کپی رایتر باید مشتری خودشو از باباشم بهتر بشناسه. فقط در این صورته که میتونه محتوا و تبلیغ
برحسب نیاز مشتری بنویسه.
وظایف متخصص کپی رایتینگ چیست ؟
1- ایده باید همینجور ازش بچکه.
2- شعار تبلیغاتی بنویسه که مشتری محوش بشه.
3- محتوای تبلیغاتیای درست کنه که به افزایش مشتری منجر بشه.
4-شرکت و اهداف شرکت رو به مشتری معرفی کنه.
5- بین مخاطب و شرکت، با استفاده از کلمات خاص و مرتبط با برند، تعامل مثبت ایجاد کنه.
6- بین مخاطب و برند، حس اعتماد ایجاد کنه.
درآمد کپی رایتر
درآمد یه کپی رایتر نه به شرایط اقتصادی کشور بستگی داره و نه شرایط اجتماعی. خلاقیت و قدرت قلمشه که میزان درآمدش رو مشخص میکنه.
البته نه خلاقیت خالی! چون به قول جف ای ریچارد:
خلاقیت بدون استراتژی یه هنره، اما خلاقیت با استراتژی، تبلیغه
بازهی مشخصیام نداره. ممکنه یه نفر تو این حوزه 500 هزار تومن دربیاره، یکیام 50 میلیون تومن.
خودمونی بگم: بستگی به جَنَمِ خودت داره.
تفاوت کپی رایتینگ یا تبلیغ نویسی و تولید محتوا چیه؟
در تولید محتوا با متنهای طولانی طرفیم که قراره در یه مدت مشخص، کاربر رو جذب کنه و به هدفش برسه،
اما توی تبلیغ نویسی ، متنهای کپی رایتینگ کوتاهتره و بیشتر به منظور معرفی کالا، خدمات و البته فروش نوشته میشن.
در واقع میشه گفت که تولید محتوا در راستای کپی رایتینگ صورت میگیره.
حالا دیگه وقتشه که بریم سراغ شناختن بخشهای مهم یک تبلیغ.
1-عنوان تبلیغ
عنوان مهمترین بخش داستانه. اینجوری واست بگم که تو اگه بهترین تبلیغ دنیا رو بنویسی ولی عنوان خوبی نداشته باشی، باید با یه پرتاب سه امتیازی تبلیغتو بندازی توی سطل آشغال!
پس چیکار کنیم که عنوان خوبی داشته باشیم:
- عنوان ما باید منحصربهفرد باشه. یعنی این که مخاطب وقتی این عنوان رو میخونه فقط یاد ما بیفته و مثل عنوان ما توی این کره خاکی وجود نداشته باشه!
- عنوان باید حسی از فوریت برای مخاطب ایجاد کنه. یعنی چی؟ یعنی اینکه منی که دارم این عنوان رو میخونم بعدش این حس در من القا بشه که اگه این محصول رو نخرم ضرر کردم. اگر از لحاظ زمانیام برای مخاطب فوریت ایجاد بشه که اصلاً نورعلینور میشه.
- مردم به دو علت خرید میکنند. افزایش لذت یا کاهش درد. مردم زمانی یه کالا یا خدماتی رو میخرند که یا داشتنش حس لذت بهشون بده یا نداشتنش حس ترس. هنر کپی رایتر اینه که توی چند کلمه، یکی از این دو حس یا هر دوشو به مخاطب القا کنه.
2- متن زیر عنوان
متن زیر عنوان بهنوعی ادامهی عنوانه، این متن باید طوری نوشته بشه که مانند توضیحاتی در مورد عنوان باشه و اونو تکمیل کنه.
3- متن تبلیغ:
عنوان و متن زیر عنوان، حکم پر کردن خشاب اسلحه و گرفتن نشونه سمت هدف رو داره. از اینجا به بعد باید شروع کنی به تیر زدن سمت هدف.
باید شروع کنی به خلق نیاز در راستای استفاده از محصولت.
تیر دوم اینه که مزایای داشتن محصولت رو برای مخاطب بنویسی. حالا ویژگیهای محصول رو ارائه میدی و شدت علاقهی مخاطب رو بالا میبری.
آخرین تیری که میزنیام، دعوت به اقدام مخاطبه که باید به سمت خرید هدایت کنی. یعنی call to action که یه کم بعد در موردش حرف میزنیم.
توی تبلیغ نویسی با محصول باید چیکار کرد؟
باید محصول رو درک کنی
اولین قدم توی تبلیغ نویسی یا کپی رایتینگ اینه که محصولتو مثل کف دست بشناسی.
دیوید اگیلوی تبلیغ نویس معروف، سه هفته به طور کامل به مطالعه و بررسی دقیق محصول پرداخت تا تونست مزیت رقابتی برند برای آگهی رولز رویس رو پیدا کنه.
بلندترین صدایی که در سرعت ۶۰ مایل بر ساعت، در رولز رویس جدیدتان میشنوید، صدای تیکتیک ساعت است.
برای تبلیغ نویسی باید محصولت رو توصیف کنی
توی متن تبلیغاتی باید به سه سؤال مهم جواب بدی:
- چه چیزی محصولت رو متمایز میکنه؟
- بزرگترین مزیت محصولت چیه؟
- محصولت چه مشکلی رو حل میکنه؟
سعی کن به جای گفتن ویژگیهای محصولت، اول مزیتش رو به مخاطب بگی. به مثال زیر توجه کن:
1- اینترنت با سرعت بالا کمک میکند فیلمها را با سرعت بهتر و بدون وقفه تماشا کنید.
2- اینترنت سرعت ۱۵ مگابایت بر ثانیه فراهم میکند.
جملهی اول مزایای محصول رو گفته و جملهی دوم به ویژگیش اشاره کرده. به نظرت کدوم تأثیرگذارتره؟
هزار مشتری، هزار سلیقه
هر گروه از مشتریان، سلایق، ترسها، علایق و انتظارات متفاوتی دارند.
برای مثال اولویت یه کارمند معمولی، صرفهجویی در هزینههاست، در صورتی که برای یه مدیر شرکت، صرفهجویی در زمان اولویت مهمتری محسوب میشه.
این تفاوتها روی نحوه تبلیغ نویسی و فروش محصول، قطعاً تأثیر میذاره.
برای اینکه مشتری و سلیقهشو بشناسی لازمه به چهار تا سؤال جواب بدی:
1- دوس داری چه کسی محصولت رو بخره؟
اول باید یه نگاه به خودت بندازی و ببینی اصلاً با چه گروه مشتریای دوس داری کار کنی.
2: در حال حاضر چه کسی خریدار محصولته؟
یه نگاهی به مشتریهایی که داری بنداز. ببین زن هستند یا مرد؟ پیرند یا جوون؟ تحصیلاتشون چقدره؟ دیگه چه ویژگیهایی دارن؟
3-مشتریان چه چیزی در مورد محصولت رو دوست دارند؟
باید بفهمی مهمترین ویژگیای که باعث شده مخاطب محصولت رو بخره چیه تا مانور بیشتری روی اون ویژگی بدی.
مثلاً تویوتا از زاویه حمایت از محیط زیست مانور میده و از سوی دیگه BMW بهظاهر خودرو توجه بیشتری داره.
4-مشتری معمولی چه شکلیه؟
شاخ و دم داره؟ عجیب غریبه؟ باید بدونی که مشتری عامهی تو چه خصوصیاتی داره.
CTA چیه و چه نقشی در تبلیغ نویسی داره؟
این همه کار کردیم تا مخاطب به دلش بیفته که محصول رو بخره، حالا باید تیر خلاص رو بزنیم. اینجاست که جناب CTA وارد میشود.
CTA مخفف Call to Action است که به معنای دعوت به عمله.
وقتی همه کارها رو انجام دادیم، باید به مخاطب بگیم لطفاً بخر. چجوری؟
اینجوری:
- دکمه پرداخت، دکمه خرید یا دکمه افزودن به سبد خرید در فروشگاههای آنلاین
- فرم دریافت ایمیل
- دکمههای به اشتراکگذاری مطالب در نرمافزارهای پیامرسان و شبکههای اجتماعی
- دکمه فراخوان مطالعه بیشتر یا ادامه مطلب
- یک بنر تبلیغاتی که برای کلیک کردن طراحی شده
اینجوری تیر خلاصم میزنی و غول مرحله آخرم میگذرونی.
برای توضیحات بیشتر برای کال تو اکشن بزن روی لینک زیر:
تبلیغ نویسی یکی از راههای پولدار شدن از طریق اینترنته. توی لینک زیر راههای دیگه رو هم گفتیم براتون.
چند سوال اساسی درباره کپی رایتینگ
در یه کلام یعنی «نگو، نشون بده»
با تبلیغ نویسی اصولی توی کسبوکارت حسابی رشد میکنی.
تولید محتوا، متن قشنگ و طولانی میخواد، اما کپی رایتینگ متن متقاعدکننده و کوتاه
تلاش بیشتر= پول بیشتر. بازهی نامحدودیام داره. مثلا 500 هزار تومن تا 50 میلیون و حتی بیشتر
توی این متن سعی شد که تبلیغ نویسی به صورت خلاصه و مفید بهت معرفی بشه. حالا تو بهم بگو. به نظرت کپی رایتینگ شغل مناسبیه واست؟ نظرت در مورد این کار چیه؟ مرسی که وقت گذاشتی و این متن رو خوندی. امیدوارم واست مفید باشه.
سلام وقتتون بخیر، خیلی خودمونی و دوستانه حق مطلب رواداکردین واین خودش باعث میشه خواننده ازمطلب آموزشی که در اختیارش قرار دادین لذت ببره وتوذهنش حک بشه
خداقوت
سبک نوشتنتون رو خیلی دوست داشتم.
بلاگری و داش مشتی!
مطلب خیلی خوبی نوشتید. ممنون
ممنونم از توجه و نظرتون. شاد باشید