امروزه موضوع خلاقیت بسیار مورد توجه است. دلیل آن هم این است که هر جا فرد موفقی هست، همراه آن ایده خلاقانهای نیز وجود دارد. در رادیو کارنکن میتوانید با تعدادی از افراد خلاق و موفق ایران آشنا شوید.
به عبارتی میتوان گفت لازمه موفقیت، خلاقیت است. اگر خلاقیتتان را شکوفا نکنید، شما هم مانند افراد معمولی جامعه خواهید بود.
اگر این سوالها برای شما هم پیش آمده که:
- من فرد خلاقی هستم؟
- خلاقیت مادرزادی است؟
- اصلاً خلاقیت یعنی چه؟
- برای تقویت خلاقیت چه کارهایی باید انجام داد؟
و میخواهید جواب آنها را بدانید و متوجه شوید خلاقیت یعنی چه و چگونه میتوان به تقویت خلاقیت پرداخت، در این مقاله با ما همراه شوید.
بخش اول: خلاقیت یعنی چه ؟
بخش دوم: خلاقیت چیست با مثال
بخش سوم: آیا چیزی به عنوان “خلاقیت طبیعی و وراثتی” وجود دارد؟
بخش چهارم: خلاقیت یک الگوی تفکر است
بخش پنجم: رابطه هوش و خلاقیت
بخش ششم: رابطه سن و خلاقیت
بخش هفتم: 5 گام برای پرورش خلاقیت
بخش اول: خلاقیت یعنی چه ؟
خلاقیت یکی از آن ویژگیهایی است که به نظر میرسد مردم درک درستی از آن دارند، اما اگر در واقع از آنها بخواهید آن را تعریف کنند، دچار مشکل میشوند.
تهیه فهرستی از افراد خلاق (فریدا کالو، استیو جابز، استیو وزنیاک و اینشتین) و نتایج خلاقیت (رمان، اختراع، شیوه جدید نگاه به جهان) آسان است، اما فهمیدن مفهوم واقعی خلاقیت کمی دشوار است. خلاقیت یک پدیده فوقالعاده ظریف است.
اما باید از جایی شروع کرد، بنابراین اجازه دهید با یک تعریف شروع کنیم: خلاقیت توانایی عبور از شیوههای سنتی تفکر یا عمل و توسعه ایدهها، روشها یا اشیاء جدید است.
بیایید این جمله را تجزیه کنیم:
خلاقیت یک توانایی است؛
یعنی مانند توانایی یک کیلومتر دویدن یا توانایی خواندن شعرهای حافظ و سعدی، خلاقیت هم یک توانایی است. برای برخی افراد ممکن است طبیعی به نظر برسد و خلاقیت را به صورت ذاتی در خود احساس کنند، اما هر کسی با صرف وقت و تلاش میتواند به آن برسد.
خلاقیت عبور یا فراتر رفتن از شیوههای سنتی تفکر یا عمل است؛
مفهوم فراتر رفتن، یعنی محدودیتها را به رسمیت میشناسید و سعی میکنید آن را بهبود بخشید.
خلاقیت ایدهها، روشها، اشیاء و فرآیند جدید را توسعه میدهد؛
کلمه کلیدی در اینجا توسعه است. اگر ایدهای دارید، بیرون بروید و برای اثبات آن تحقیق کنید. فرآیندی جدید است؟ آن را امتحان کنید و ببینید که کار میکند یا خیر. اگر شی است آن را بسازید. همان طور که میبینید لازمه خلاقیت، تبدیل ایدهها و رویاها به واقعیت است.
این تعریف روشنی از خلاقیت است. افراد خلاق، الگوهای پنهان را میبینند و میتوانند بین چیزهایی که با هم مرتبط نیستند ارتباط برقرار کنند و در نتیجه ایدههای جدید ایجاد میکنند.
اگر به دنبال مطالعه بهترین کتاب برای خلاقیت هستید از طریق دکمه زیر وارد لینک شوید. آن جا بهترین کتابها در مورد خلاقیت معرفی شدهاند.
بخش دوم: خلاقیت چیست با مثال
اگر بخواهیم تعریف خلاقیت را به نحوی دیگر بنویسیم میتوان گفت فرآیند خلاقیت عبارت است از ایجاد ارتباطات جدید بین ایدههای قدیمی یا شناخت روابط بین مفاهیم.
تفکر خلاق این نیست که چیزی جدید را از یک صفحه خالی تولید کنید. باید چیزی را که در حال حاضر وجود دارد گرفته و قطعات را به گونهای ترکیب کنید که قبلاً انجام نشده است.
اگرچه خلاقیت آسان نیست، اما تقریباً همه ایدههای عالی از یک روند خلاقانه مشابه پیروی میکنند. در سال 1940، یکی از مدیران تبلیغاتی به نام جیمز وب یانگ، راهنمای کوتاهی با عنوان “تکنیکی برای تولید ایده” منتشر کرد. یانگ معتقد بود که روند ارتباط خلاق همیشه در پنج مرحله اتفاق میافتد.
1- در ابتدا یاد میگیرید مطالب جدید جمع آوری کنید. در این مرحله شما روی یادگیری مطالب خاص که مستقیماً با وظیفه شما مرتبط است و یادگیری مطالب عمومی که روی طیف گستردهای از مفاهیم است تمرکز میکنید.
2- روی مطالب موجود در ذهن خود کاملاً کار کنید. در این مرحله، با بررسی حقایق از زوایای مختلف، و آزمایش تطبیق ایدههای مختلف با یکدیگر، آموختههای خود را بررسی میکنید.
3- در این مرحله مشکلات را فراموش کنید. کاری را انجام دهید که شما را هیجانزده میکند و به شما انرژی میدهد.
4- اجازه دهید ایدههایتان به ذهنتان بازگردد. وقتی دوباره به ایدههایتان فکر میکنید، ایده شما با یک چشمانداز و انرژی تازه به ذهن شما باز میگردد.
5- ایدههایتان را بر اساس بازخوردها شکل و توسعه دهید. برای موفقیت هر ایده، باید آن را در جهان منتشر کنید، آن را در معرض انتقاد قرار دهید و در صورت نیاز آن را تصحیح کنید و با نیازهای جامعه تطبیق دهید.
بیشتر بخوانید: نقشه راه کسب درآمد از کارهای هنری
بخش سوم: آیا چیزی به عنوان “خلاقیت طبیعی و وراثتی” وجود دارد؟
ما اغلب خلاقیت را یک رویداد وراثتی یا یک مهارت طبیعی میدانیم که برخی افراد از آن برخوردارند و برخی دیگر ندارند، اما این تفکر اشتباه است. تحقیقات نشان میدهد که خلاقیت قابل آموزش است.
این ادعا که “من خلاق نیستم” یک بهانه ضعیف برای اجتناب از تفکر خلاق است. مطمئناً برخی از افراد از خلاقیت بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند. با این حال، تقریباً همه افراد با سطح یکسانی از خلاقیت متولد میشوند و اکثر تواناییهای تفکر خلاق ما قابل آموزش است.
خلاقیت یک هدیه جادویی نیست که فقط به چند فرد خوششانس اعطا شود، بلکه مهارتی است که میتوانید آن را تقویت کرده و توسعه دهید. ترفند این است که بفهمید چگونه عضلات خلاقیت خود را منعطف کنید.
بیشتر بخوانید: نقشه راه پروژه گرفتن به صورت فریلنسری
بخش چهارم: خلاقیت یک الگوی تفکر است
همانطور که متوجه شدید خلاقیت یک توانایی است که به افراد اجازه میدهد ایدههای جدیدی را توسعه دهند. اما این تعریف هنوز کمی مبهم و نامحسوس به نظر می رسد، مانند این که بگوییم شنا توانایی غرق نشدن در آب است. از نظر فنی درست است، اما برای درک عمیقتر باید در موقعیت قرار بگیرید، آماده شوید و به انتهای عمیق شیرجه بزنید.
همه مهارتها از مغز سرچشمه میگیرد، چه فیزیکی مانند یادگیری شنای پروانه، و چه ذهنی مانند یادگیری حل معادلههای جبری. با فعالیت نورونهای موجود در مغز، قادر به انجام این مهارتها هستید.
گفتیم خلاقیت مهارت غلبه بر شیوههای سنتی تفکر و ارائه ایدههای جدید است؛ اما این ایدههای جدید از کجا میآیند؟
بخشهایی از مغز ما وجود دارد که عملکردهای خاصی دارند. اما ارتباطات بین این مناطق و شبکههای بعدی ایجاد شده، باعث ایجاد شناخت میشود.
به عنوان مثال، اگر سعی کنید روی چوبی که در مسیر افتاده است راه بروید، به احتمال زیاد شبکهای را درگیر میکنید که بخشهایی از مغز شما که تصاویر بصری را پردازش میکند را به بخشی که هماهنگی حرکتی را کنترل میکند، پیوند میدهد. اگر در حال توضیح نحوه حرکت به روی چوب مذکور هستی، قسمتهایی از مغز خود را که زبان را کنترل میکنند، به آن شبکه اضافه میشود.
سه شبکه مهم مغز برای خلاقیت
دانشمندان مغز و اعصاب سه شبکه وسیع مهم مغز را در بروز خلاقیت شناسایی کردهاند:
- شبکه اجرایی؛ به شما در توجه و تمرکز کمک میکند.
- شبکه تخیل؛ این امکان را فراهم میکند تا خیالپردازی کنید یا خود را به جای دیگران تصور کنید.
- شبکه برجسته یا جالب توجه؛ به شما اجازه میدهد چیزهایی که در اعماق مغز خود دفن کردهاید به دنیای اطراف خود نشان دهید. به عنوان مثال برای پیاده روی به جنگل میروید و از مناظر استفاده میکنید. در همان موقع متوجه یک گیاه میشوید، که به نظر آشنا میرسد. قصد دست زدن به آن را دارید که ناگهان یادتان میافتد این پیچک سمی است! شما در آن لحظه خود را نجات دادهاید!
هرچه این شبکهها در مغز شما فعالتر باشند و هرچه بیشتر با هم کار کنند، خلاقتر خواهید بود.
بنابراین به سوال اصلیمان باز می گردیم، ” خلاقیت چیست ” و به تعریف دیگری از آن میرسیم:
خلاقیت مهارتی است که به شما امکان میدهد درک درستی از جهان پیرامون خود داشته باشید، این مشاهدات را به مخازن دانش موجود خود اضافه کرده و کاربردهای جدیدی از دانش خود را در جهان تصور کنید.
بخش پنجم: رابطه هوش و خلاقیت
آیا افراد خلاق باهوشتر هستند؟ ای کاش جواب بله یا خیر آسانی برایش وجود داشت، اما مطالعه در مورد خلاقیت هنوز چیز جدیدی است و هنوز تحقیقات به طور کامل در این زمینه انجام نشده است.
در سال 1999 ، دو محقق به نامهای استرنبرگ (Strenberg) و اوهارا (O’Hara) چارچوبی از پنج رابطه احتمالی بین خلاقیت و هوش ارائه کردند:
1- خلاقیت نوعی هوش است.
2- هوش نوعی خلاقیت است.
3- خلاقیت و هوش سازههای همپوشانی هستند (آنها ویژگیهای مشترکی دارند).
4- خلاقیت و هوش بخشی از یک ساختار هستند (اساساً یک چیز هستند).
5- خلاقیت و هوش ساختارهای متمایزی هستند (هیچ رابطه ای بین آنها وجود ندارد).
مطالعاتی وجود دارد که شواهدی را به نفع هر یک از این دیدگاهها ارائه میدهد، اما تاکنون به هیچ نتیجه قطعی نرسیدهاند. بنابراین اساساً هیچ چیز نشان نمیدهد که اگر باهوشتر باشید، خلاقتر هستید. اما هیچ چیز نشان نمیدهد که همبستگی بین این دو وجود ندارد!
بخش ششم: رابطه سن و خلاقیت
اگر در زمینه خلاقیت در گوگل جستجو کنید، با مقالههایی روبرو میشوید که در آن به مطالعه پروفسور جورج لند (George Land) اشاره شده است. این مقالات نشان میدهند خلاقیت کودکان با گذشت زمان کمتر میشود!
لند برای تهیه تست خلاقیت با سازمان ناسا (NASA) همکاری کرد و به آنها کمک کرد تا مهندسان و دانشمندان خلاق را برای برنامههای فضایی انتخاب کنند. در سال ۱۹۶۸، او و همکارش بت جارمن (Beth Jarmen)، همان تست را از ۱۶۰۰ کودک گرفتند و دریافتند که ۹۸٪ از کودکان ۵ ساله، بسیار خلاق هستند و هرچه سنشان افزایش پیدا میکند، خلاقیتشان کاهش مییابد تا اینکه فقط ۲٪ از بزرگسالان، بهعنوان افرادی بسیار خلاق شناخته میشوند.
کودکان خردسال دارای مغز شگفتانگیزی هستند، آنها در چند سال اول زندگی، میلیاردها سیناپس عصبی دارند. سپس با گذشت زمان طی فرآیندی به نام هرس سیناپسی، این اتصالات کاهش مییابد، زیرا برخی از این سیناپسها خاموش میشوند.
به عبارت دیگر، بچه ها همه چیزهای عجیب و غریب را در ذهن خود به هم متصل میکنند، زیرا آنها یاد نگرفتهاند که این چیزها لزوماً هنوز با هم ترکیب نمیشوند. توانایی برای ایجاد ارتباط بین چیزهای به ظاهر غیر مرتبط، تفکر واگرا نامیده میشود. این موضوع یک عامل مهم در تفکر خلاق است.
اگر علاقهمند به خواندن کتاب در زمینه پروش خلاقیت کودکان هستید، لینک زیر را به شما پیشنهاد میدهیم. در این لینک 8 کتاب از بهترین کتابها در این زمینه معرفی شده است.
بخش هفتم: 5 گام برای پرورش خلاقیت
گفتیم خلاقیت آموختنی است پس باید راههایی برای پروش آن داشته باشیم.
زندگینامه افراد خلاق را بخوانید و از آنها درس بگیرید. برای پرورش خلاقیت میتوانید از مراحل زیر کمک بگیرید .
گام اول: به خودتان اجازه اشتباه کردن بدهید
به خودتان اجازه اشتباه کردن بدهید. در هر تلاش خلاقانه، باید به خود اجازه اشتباه بدهید. هیچ راه گریزی در این مورد وجود ندارد.
گاهی اوقات باید 4 صفحه وحشتناک بنویسید تا متوجه شوید یک جمله خوب در پاراگراف دوم صفحه سوم نوشتهاید. ایجاد چیزی مفید و قانعکننده مانند معدنچی طلا بودن است. شما باید مقدار زیادی خاک و سنگ را الک کنید تا در میان آن یک ذره طلا پیدا کنید.
گام دوم: برنامهریزی کنید
برای خود یک برنامه ایجاد کنید. تمرین مداوم در حرفهای که هستید، تنها راهی است که میتواند شما را به شایستگی برساند.
کسی که در مورد این که کتاب پرفروش چگونه است فقط نظریهپردازی میکند، هرگز آن کتاب را نمینویسد. در صورتی که نویسندهای که هر روز حاضر میشود و روی صندلی مینشیند و دستان خود را روی صفحه کلید میگذارد و شروع به کار میکند، نحوه انجام کار را یاد میگیرد.
اگر می خواهید بهترین کار خلاقانه خود را انجام دهید، آن را به اختیار خود واگذار نکنید. برنامه ای برای کار خود تنظیم کنید تا ایدههایتان را عملی کنید.
گام سوم: عملی کردن ایدهها
کاری را به پایان برسانید. فقط کار را تمام کنید. تحقیق، برنامهریزی و آماده شدن برای کار را متوقف کنید و فقط کار را انجام دهید.
مهم نیست چقدر خوب یا بد است. نیازی نیست با اولین تلاش خود، جهان را به آتش بکشید! شما فقط باید به خود ثابت کنید که آنچه را برای تولید چیزی لازم است دارید.
هیچ هنرمند، ورزشکار، کارآفرین یا دانشمندی وجود ندارد که با به پایان رساندن کار خود عالی شود. بحث درباره آنچه باید بسازید را متوقف کنید و فقط چیزی بسازید.
گام چهارم: کارتان را قضاوت نکنید
قضاوت در مورد کار خود را متوقف کنید. همه برای خلق هنر عالی تلاش میکنند، حتی هنرمندان بزرگ.
طبیعی است که احساس ناامیدی کنید اگر آفرینش شما آنطور که انتظار داشتید فوقالعاده نیست، یا اینکه در کار خود پیشرفت نمیکنید. اما نکته اصلی این است که اجازه ندهید نارضایتی، شما را از ادامه کار باز دارد.
باید به اندازه کافی با خودتان مهربان باشید تا مدام خود را قضاوت نکنید. مطمئناً شما به کار خود اهمیت میدهید؛ اما آنقدر جدی نگیرید که نتوانید به اشتباهات خود بخندید. به تولید چیزی که دوست دارید ادامه دهید. اجازه ندهید قضاوت مانع رسیدن به اهدافتان شود.
گام پنجم: اشتراکگذاری کارها
کارهای خود را به صورت عمومی به اشتراک بگذارید این کار شما را مسئول خلق بهترین اثر خود میکند.
بازخوردی که از دیگران میگیرید، شما را برای انجام کارهای بهتر آماده میکند. و وقتی می بینید دیگران با آنچه شما خلق میکنید ارتباط برقرار میکنند، برای شما الهامبخش است و باعث میشود بیشتر تلاش کنید.
گاهی اوقات به اشتراک گذاشتن کار، خود به این معنی است که باید با افراد منتقد برخورد کنید. اما بیشتر اوقات تنها اتفاقی که میافتد این است که افرادی را پیدا میکنید که به همان چیزهایی که شما معتقد هستید اعتقاد دارند یا ممکن است از کارهایی که شما به آنها اعتقاد دارید حمایت کنند. این موضوع شما را هیجانزده میکند.
جهان به افرادی نیاز دارد که کارهای خلاقانه را در این دنیا انجام دهند. آنچه برای شما ساده به نظر میرسد ممکن است برای شخص دیگر درخشان و خارقالعاده باشد. اما هرگز آن را نخواهید فهمید مگر اینکه اشتراکگذاری را انتخاب کنید.
سوالاتی که مردم درباره خلاقیت میپرسند
اگر مدام به فکر بهتر کردن چیزی یا وضعیتی هستید، بدانید که جزو افراد خلاق هستید.
خیر. ژنی به عنوان خلاقیت نداریم. بنابراین هر فردی این قابلیت را دارد که این مهارت را در خود تقویت کند.
درجه خلاق بودن فرد بی ارتباط با شخصیت او نیست، با شناخت شخصیت خود به کمک تستهای خودشناسی مثل MBTI و انواع آزمونهای استعداد، هوش و شخصیت میتوانید بفهمید چقدر خلاق هستید.
کمترین اثر آن این است که به عنوان فردی معمولی، در یک زندگی معمولی و کسلکننده گیر میافتیم و لذت خلق کردن و تجربه چیزهای جدید را نخواهیم چشید.
تنها چیزی که لازم داریم تمرکز کردن بر روی انجام دادن کارها و به اتمام رساندن آنهاست. بدون اینکه در مرحله فکر کردن و برنامهریزی و رویابافی گیر بکنیم.
مطالب جالب و خواندنی مرتبط با خلاقیت
در نگارش این مطلب از 2 منبع استفاده شده است. به راحتی میتوانید از طریق دکمههای زیر وارد آنها شوید.
همانطور که با خواندن این متن متوجه شدید، خلاقیت را میتوان به طرق مختلف تعریف کرد.
یافتن نبوغ خلاق در شما آسان است، کار را انجام دهید، آن را به پایان برسانید، بازخورد بگیرید، راههایی برای بهبود پیدا کنید، فردا دوباره حاضر شوید و تا ده سال یا بیست یا سی سال تکرار کنید. الهام گرفتن تنها پس از تلاش زیاد خود را نشان میدهد.
9 ایده شگفتانگیز از ایدههای خلاقانه پولساز مطلبی است که با مطالعه آن میتوانید با ایدههای خلاقانه کسب درآمد داشته باشید.
لینک این مطلب بسیار مفید برای شما قرار داده شده است.
میخواهید در مورد کارآفرینان و ویژگیهایشان بدانید، میخواهید بدانید آیا کارآفرینان از خلاقیت بالا برخوردار هستند یا نه؟ برای خواندن جواب این سوالها کافی است وارد لینک زیر شوید.
در این مقاله مفهوم خلاقیت و راههای پرورش خلاقیت را شرح دادیم. شما چگونه خلاقیت خود را پرورش میدهید؟ لطفاً تجربیات خود را در قسمت نظرات برای ما بنویسید.