علی نصیریان بازیگر مطرح و یکی از باتجربهترین بازیگران این سرزمین است. زندگی نامه علی نصیریان مسیر پرفراز و فرودی بوده است. او در عرصههای متفاوت خود را آزموده و همیشه سربلند بیرون آمده است.
او عاشق بازیگری بوده و یکی از موفقترینها در این عرصه است.
در این مطلب به زندگی نامه استاد علی نصیریان میپردازیم؛ از دوران کودکی تا این روزهای او.
آنچه در مطلب زندگی نامه علی نصیریان میخوانیم:
هنرستان هنرپیشگی؛ نقطه عطفی در زندگی نامه علی نصیریان
جمعبندی زندگی نامه علی نصیریان
دوران کودکی و نوجوانی
علی نصیریان، روز دوشنبه 15 بهمن 1313 در میدان شاهپور خیابان مهدی خان به دنیا آمد.
در آن سالها نقالهخوانی در قهوهخانهها و تعزیهخوانی در مراسم ماه محرم رواج زیادی داشته است و فضای مذهبی خانواده او باعث شد که در آن دوران زیاد به دیدن این گونه مراسم برود. دیدن همان نمایشها زمینهساز علاقهمندیاش به بازیگری شد.
خودش در این باره میگوید:
گاهی آن صحنههایی که در تعزیه بود را در خانه برای خودم اجرا میکردم و میدیدم این کار چقدر حالم را خوب میکند.
دوران دبیرستان
علی نصیریان در 13 سالگی به دبیرستان پیرنیا در چهارراه گمرک رفت و در آنجا با جمشید لایق (بازیگر)، اسماعیل داورفر (بازیگر) و مهدی فتحی (بازیگر و گوینده) همکلاس شد.
سه سال بعد و همزمان با تحصیل در دبیرستان، به کلاس جامعه باربد در خیابان لالهزار رفت.
آن کلاس را اسماعیل مهرتاش در سال 1305راهاندازی کرده بود و در آن موسیقی، تئاتر و ادبیات درس میداد.
بعد از آن در کلاسهای تئاتر سعدی حضور یافت. این کلاسها را همسر عبدالحسین نوشین اداره میکرد.
علی نصیریان میگوید:
از سال دوم دبیرستان علاقهمندی به بازیگری برایم جدی شد. در دبیرستان دوستی داشتم به اسم بهمن فرسی؛ او یک روز به من گفت که میخواهم تئاتر کار کنم. من هم رفتم و با او همکاری کردم.
بعد از مدتی با چند نفر دیگر از دوستانم، یک گروه تئاتری راه انداختیم. لالهزار پاتوق اصلیمان بود. بعد از مدتی با رونق گرفتن گروهمان افرادی مثل جمشید مشایخی و عزتالله انتظامی هم به ما پیوستند.
نصیریان در سال 1330 و در 17سالگی کتاب هنر تئاتر را خواند. این کتاب اولین کتاب آموزشی تئاتر در ایران بود که تصمیم او را برای بازیگر شدن نهایی کرد.
هنرستان هنرپیشگی؛ نقطه عطفی در زندگی نامه علی نصیریان
بعد از کودتای 28مرداد سال 1328 تئاتر سعدی بسته شد و نصیریان برای ادامه فراگیری هنر نمایش به هنرستان هنرپیشگی رفت. جایی که طبق الگوی درسی کنسرواتوار هنرهای دراماتیک پاریس در ایران دایر شده بود.
او سه سال در آنجا تحصیل کرد و دیپلمه آن هنرستان محسوب میشود اما ارزش این مدرک به اندازه دکترای حال حاضر است.
در سن 19سالگی از طریق فهیمه راستکار با شاهین سرکیسیان آشنا شد که نقطه عطفی در زندگی او محسوب میشود.
او با سرکیسیان «زندگی من در هنر استانیسلاوسکی» را صفحه به صفحه میخواندند و تمرین میکردند.
خودش در این باره میگوید:
سرکیسیان ما را آگاه کرد، ما را راه انداخت و به ما یاد داد. او تئاتر امروز و استانیسلاوسکی را به ما شناساند. الان این چیزها چه در فیلم و چه در تئاتر عادی شده است؛ اما آن زمان تئاتر دکلماسیون بود.
اصلاً زبان تئاتر این چیزی که الان هست نبود، کمدیش فرم کلیشهای داشت، درامهایش دکلماسیونوار بود و ما هنوز به رئالیسم نرسیده بودیم. همه اینها را مدیون سرکیسیان هستیم. او به گردن بچههایی مثل من و نسل بعد از ما دین دارد.
در سن 22 سالگی اولین نمایشنامهاش به نام افعی طلایی را نوشت. افعی طلایی الهامی از قصه داش آکل نوشته صادق هدایت بود؛ سال بعد خودش آن را روی صحنه برد و کارگردانی کرد.
در همان سال با نوشتن نمایشنامه «بلبل سرگشته» در مسابقه نمایشنامهنویسی جایزه اول را به دست آورد.
در مصاحبهای علی نصیریان در این باره میگوید :
نمایشنامه نوشتنم به این دلیل بود که ما احتیاج به متن داشتیم. آن زمان بیشتر متنهای ترجمه شده برای نمایشها استفاده میشد.
توصیهها و تشویقهای احمد شاملو، امیرحسین جهانبگلو و جلال آل احمد بود که ما را به آن سمت و سو هدایت میکرد. آنها ما را تشویق میکردند که تئاتر ایرانی کار کنیم.
استخدام و همکاری با تلویزیون
علی نصیریان از سال 1336 یعنی از 23 سالگی به استخدام اداره هنرهای زیبا درآمد و سرپرستی یکی از گروههای اجراکننده را گرفت.
در سال 1337 تلویزیون خصوصی ایران راهاندازی شد و دو سال بعد همکاری اداره هنرهای دراماتیک با تلویزیون در قالب اجرای نمایشهای زنده تلویزیونی شکل گرفت.
نصیریان در آن سالها در مجموع 50 یا بیشتر تئاتر تلویزیونی در قالب بازیگر یا کارگردان اجرا کرد.
ازدواج و فرزندان
در سن 24 سالگی از طریق آشنایان، با فاطمه بیات آشنا شد و ازدواج کردند.
حاصل این ازدواج سه پسر به نام های برمک، باربد و بابک است.
در 28 سالگی نمایشنامه هالو را نوشت.
خودش در خصوص این نمایشنامه میگوید:
داستان هالو مربوط به زمانی میشود که من در توپخانه فردی حیران را دیدم که بهتزده به ساختمانها نگاه میکرد. من در آن شلوغی و رفتوآمد مردم او را دیدم با کت و شلوار، خودنویسی در جیب، کلاه شاپکو، کراوات ….
متأسفانه در آن شلوغی نتواستم با او از نزدیک حرف بزنم. او را گم کردم. اما همین دیدن الهامبخش من شد.
آن سالها به شهرستانها هم رفتوآمد میکردم و آدمهای متفاوتی را میدیدم که لحن و انتخاب کلماتشان بعدها برایم تداعیگر نوشتن قصه هالو شد.
در 29 سالگی توانست یک بورس مطالعه تئاتر در کشور آمریکا را دریافت کرده و به مدت شش ماه آنجا تحصیل کند و یاد بگیرد.
شروع بازیگری مقابل دوربین
در سال 1348 و در سن 35 سالگی اولین تجربه بازیگری در مقابل دوربین سینما برایش رقم خورد؛ فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی.
سال بعد با پیشنهاد آقای مهرجویی نمایشنامه هالو را به صورت فیلمنامه نوشتند و به این صورت سناریو آقای هالو آماده شد. این فیلم را مهرجویی کارگردانی کرد و نصیریان اولین نقش اصلی خود را بازی کرد.
تا قبل از انقلاب در 7 فیلم بازی کرد که همگی به موج نو و روشنفکرانه معروف بودند.
یکی از مهمترین فیلمهایش در آن دوران، «دایره مینا» به کارگردانی داریوش مهرجویی بود.
این فیلم به مدت 3 سال توقیف شد و سرانجام در سال 56 اکران شد.
بعد از انقلاب
وی که در سال 55 به ریاست اداره تئاتر وزارت فرهنگ منسوب شده بود، در سال 57 بعد از سلسله اعتراضهایش به توقیف فیلمها و تئاترها در زمان پهلوی، از این سمت برکنار شد.
در سال 59 وی که 46 ساله بود از هنرهای زیبا بازنشسته شد و چون دیگر گروه نداشتند تئاتری کار نکرد.
محمدعلی نجفی از او برای نقش قاضی شارع در مجموعه تلویزیونی سربداران دعوت کرد.
علی نصیریان میگوید:
بازیام در سربداران رو به پایان بود که مرحوم علی حاتمی پیشنهاد نقش ابوالفتح در سریال هزاردستان را مطرح کرد. ساخت این سریال طولانی شد. البته من تنها دو ماه در لوکیشن بازارچه مشغول بودم.
حاتمی میخواست این مجموعه نو باشد. تا حدودی هم موفق شد. در واقع جمع کردن این همه هنرپیشه کار آسانی نبود. حاتمی به خاطر خلق خوشش توانست همه را دور خودش جمع کند.
بعد از آن علینصیریان در سریالهای تلویزیونی زیادی بازی کرد که مهمترین آنها «میوه ممنوعه» به کارگردانی حسن فتحی بود. این مجموعه داستان زندگی مردی بود که با ورود دختری به زندگی خانوادگیاش عقایدش دچار تزلزل شد.
نصیریان در آن سالها یکی از پرکارترین بازیگران مدیوم سینما بود.
دو تا از مهمترین نقشآفرینیهای وی فیلم «کمال الملک»به کارگردانی علی حاتمی و «کفشهای میرزا نوروز» به کارگردانی محمد متوسلانی بود.
در زندگی نامه علی نصیریان فیلمهای مختلف به چشم میخورد که هرکدام حال و هوای متفاوتی دارند.
آخرین فیلم به اکران درآمده از او فیلم سینمایی «لامینور» به کارگردانی داریوش مهرجویی است.
در سال 1372 با دعوت مجمع جهانی تئاتر نمایش «بلبل سرگشته» را در آمریکا، کانادا و آلمان به روی صحنه برد.
یکی از درخشانترین آثار وی در تئاتر، نمایش «سلطان و سیاه» بود که در سالن سنگلج رکورد فروش تئاتر را شکست.
تقدیرها
علی نصیریان در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر، برای بازی در فیلم «مسخرهباز»به کارگردانی همایون غنی زاده، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد و تبدیل به مسنترین فردی شد که این جایزه را دریافت کرده است.
در 17خرداد سال 1384، نشان درجه یک هنری را از رئیسجمهور وقت، محمد خاتمی دریافت کرد.
همچنین جشن تولد 80 سالگی علی نصیریان در هشتمین نشست صمیمانه هنرمندان، با عنوان «تولد ماه» در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد. در این مراسم از تندیس علی نصیریان رونمایی شد.
فاطمه بیات، همسر علی نصیریان در تاریخ 13 بهمن 1397 دارفانی را وداع گفت.
آن دو 60 سال با هم زندگی کردند و در این مدت با عشق و تفاهم در کنار یکدیگر روزگار گذراندند.
نقشی ماندگار در شبکه نمایش خانگی
یکی از بهترین نقشآفرینیهای وی در این سالها در سریال شهرزاد رقم خورد. سریالی موفق با بازیگرانی به نام.
یکی از متفاوتترین نقشآفرینیها را هم علی نصیریان انجام داد؛ منتقدان این نظر را دارند که این شخصیت شباهتهای زیادی به شخصیت دون ویتو کورلئونه، پدر خوانده دارد.
در زندگی نامه استاد علی نصیریان نقشهایی رنگانگ وجود دارد؛ از سیاه سیاه در ناخدا خورشید تا سفید سفید در بوی پیراهن یوسف.
و حتی دیدن شخصیت بزرگ آقا در سریال شهرزاد برای ما احساسی دوگانه داشت؛ احساسی همراه با علاقه و تنفر.
جمعبندی زندگی نامه علی نصیریان
زندگی نامه استاد علی نصیریان بیان میکند که چگونه میتوان با عشق به کار و حرفه، سختیهای مسیر را تحمل کرد.
او مثال درخشانی است برای حرف همیشگی ما :
کار نکن! با کارت عشق کن.
در ادامه با آثار این هنرمند ارزشمند بیشتر آشنا خواهید شد.
تله تئاترها:
- مارگریت، افعی طلایی، وظیفه پزشک، خودکشی، ده و سه دقیقه، در منطقه جنگی، بعد از سی سال، اسب سیرک، خانه اجارهای، شب شوم، پزشک دهکده کوکونیان، غرور زندگی، ویلای یوکا، متهم، شام خصوصی (1339)
- عروسی جناب میرزا، طلسم، بن بست، تابستان طولانی، رستاخیز، شیدوش و ناهید، ترانه شادی (1340)
- بازگشتی نیست، مارتی، آتشکده (1341)
- سیاه، پنجره، افعی طلایی، سیسیل یا مکتب پدران، دشتبان، هالو، کنارجاده، بیگانه در خانه، ابرام آقا، عروسکهای گوشتی (1342)
- مرداب، روشناییهای ماه، پهلوان کچل، گوهر شب چراغ، یک کلاغ چهل کلاغ (1343)
- جعفر خان از فرنگ برگشته، گاو (1344)
- لولوسرخرمن، رعد در خیابان، سیزده به در، مجسمه جاندار (1345)
- خانه روشنی (1346)
- استعمال دخانیات ممنوع (1354)
- سوزنبانان (1363)
- نیرنگهای آقای اسکابن (1377)
- آدم خوابش میگیره (1387)
نمایشها:
- بلبل سرگشته (1337)
- امیرارسلان (1339)
- پدر (1340)
- سلطان و سیاه (1340)
- بازرس (1341)
- کاپیتان قراگز (1342)
- چوب به دستهای ورزیل (1344)
- سگی در خرمن جا (1345)
- لونه شغال (1346)
- آگهی ازدواج (1357)
- هفت شب با مهمان ناخوانده (1373)
- سلطان و سیاه (1378) اجرا در ایران آلمان آمریکا
- پنجرهها (1384)
- بازیگر و زنش، آدم خوابش میگیره (1390)
- هفت شب با مهمانی ناخوانده در نیویورک (1391)
- تانگوی تخم مرغ داغ (1393)
- اعتراف (1396)
- کنسرت نمایش سی صد (1401)
سریالهای تلویزیونی:
- سربداران (1363)
- هزاردستان (1358-1366)
- آژانس دوستی (1375-1378)
- زمان شوریدگی (1378)
- ثقهالاسلام تبریزی <12 روز از تاریخ مشروطه> (1378)
- همسایهها (1379)
- تصمیم نهایی (1380)
- روشنتر از خاموشی (1378-1381)
- روزهای بیادماندنی (1381)
- نیمه گمشده (1382)
- مهر و ماه (1383)
- پرواز در حباب (1385)
- میوه ممنوعه (1386)
- شیخ بهایی (1387)
- بهشت و بهار (1387)
- زمین انسانها (1388)
- تله فیلم درخت چشمه (1388)
- خستهدلان (1388)
- تله فیلم ارتباط خانوادگی (1389)
- تله فیلم قلب دوم (1389-1390)
- رویای گنجشکها (1391)
- تله فیلم در آغاز یک روز (1392)
- قاب خاطره (1392-1393)
- برادر جان (1397)
شبکه نمایش خانگی:
شهرزاد (1394)
سینمایی:
- گاو (1348)
- آقای هالو (1349)
- ستارخان، پستچی (1351)
- دایره مینا (1353)
- مهرگیاه (1354)
- سرایدار (1355)
- مدرسهای که میرفتیم (1359)
- فصل خون، بند، آفتاب نشینها (1360)
- جایزه (1361)
- کمال الملک (1362)
- کفشهای میرزا نوروز، جادههای سرد، دزد و نویسنده (1364)
- ناخدا خورشید، شیرسنگی، ترنج (1365)
- سالهای خاکستر، روزباشکوه (1367)
- پول خارجی (1368)
- عشق من شهر من (1370)
- شعلههای خشم (1371)
- بوی پیراهن یوسف، برج مینو (1374)
- کمیته مجازات (1377)
- زندانی 707 (1380)
- دیوانهای از قفس پرید (1381)
- شاه خاموش، جزیره آهنی (1382)
- پستچی سه بار در نمیزند (1387)
- شکارچی شنبه (1388)
- ایران برگر (1393)
- حکایت دریا، اپراتور جهنم (1395)
- مسخرهباز (1397)
- خورشید، لامینور (1398)
- هفت بهار نارنج، روشنایی (1400)
*برای کامل کردن بخشهایی از این مطلب، از سایت بیتوته و بازیگر آنلاین بهره جستهام!
مطالب مرتبط
در زندگی بعضی انسانها رنج معنای دیگری مییابد. بعضیها رنج را تبدیل به پلی میکنند برای بهبود زندگی خود و دیگران. خانم سعیده قدس زندگی پرفرازونشیبی داشته است و موسسه محک حاصل عشق او به کمک به دیگران و تبدیل رنج سرطان کودک 2 سالهاش به حال خوب خیلی از انسانهاست.
الگوهای موفقیت الزاماً افرادی نیستند که از همه ثروتمندتر بوده یا فلان جایزه را بردهاند، الگوهای ما میتوانند افرادی باشند که با وجود رنجها و سختیها و حتی معلولیت و بیماری، به سوی آرزوهایشان رفتند و این جهان را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کردند.
یادگرفتن زبان انگلیسی این روزها دغدغه خیلی از ما آدمهاست. خیلی روشها برای این کار وجود دارد. اما بیشتر آنها نیازمند صرف زمان طولانی است. روشی خوب است که در زمان کم باعث بیشترین بازدهی میشود.
شخصیتشناسی به عنوان شاخه ای از علم روانشناسی، همیشه برای افراد جذاب بوده است. با فهمیدن ویژگیهای شخصیتی خودتان میتوانید آگاهانهتر شغل مناسب خود را انتخاب کنید، ویژگیهای منفی در شخصیتتان را کمرنگ کرده و ویژگیهای مثبتتان را ارتقا ببخشید. در ابتدا بهتر است بیشتر با این علم آشنا شوید.
امیدوارم زندگی نامه علی نصیریان مورد توجه شما قرار گرفته باشد. برایمان بنویسید که با کدام یک از فیلمهای این استاد عزیز خاطره دارید؟ شاید یکی از فیلمهای قدیمی او را در سینماهای قبل از انقلاب دیده باشید و یا شاید با سریال میوه ممنوعه و شهرزاد با این بازیگر آشنا شدهاید!
به نظر شما کدام یک از فیلمهای علی نصیریان خاطرهآفرینتر بوده و شما کدام یک از نقشآفرینیهای او را بیشتر دوست داشتید؟
بادرود وتشکراز مطلب کامل درمورد زندگینامهء آقای نصیریان عزیز
فقط یک مورد اشتباه تایپی داشتید،که به جای نام محمدخاتمی برای رئیس جمهور وقت ، نوشته بودید رئیس جمهور وقت،آقای علی حاتمی
ممنونیم از دقت و توجه شما دوست عزیز. اصلاح شد.
در هر نمایشی خوش میدرخشند استاداستعداد طلایی
استاد بزرگی هستند….خدا حفظشون کنه