اگر شما به دنبال تست روانشناسی انتخاب رشته مورد علاقه میگردید، ما به شما تست هالند رو پیشنهاد میکنیم.
تست استعدادیابی انتخاب رشته دانشگاهی که با دادن اون، هم با شخصیت خودتون آشناتر میشید، هم با مشاغلی که برای شما مناسبتر هست.
- هدف من در زندگی چی هست؟
- در چه زمینهای استعداد دارم؟
- چجوری رشتهای که مناسب من هست رو انتخاب کنم؟
- آیا تستی هست که من انجامش بدم و بیشتر با خودم آشنا بشم؟
خب ما توی این مقاله سعی کردیم به همه سوالهای بالا جواب بدیم، کافیه تا انتهای این مطلب همراه ما باشید و دل به دل ما بدید و کارهایی که لازمه رو هم انجام بدید.
در این مطلب ابتدا ما به معرفی تست هالند میپردازیم که در اون شما بیشتر با مشاغل و علاقهمندیهای خودتون آشنا میشید.
بعد از اون راجع به این که چجوری کاری که براش شور و اشتیاق داریم رو پیدا کنیم کمی توضیح و راهکار میدیم.
در انتها میریم که ایکیگای خودمون رو پیدا کنیم.
حالا شاید براتون سوال پیش بیاد که ایکیگای چی هست؟ ما در اینجا کامل کامل براتون توضیح دادیم که چی هست و چجوری باید انجامش داد.
2) پیدا کردن کاری که براش شور و اشتیاق داریم
- چجوری بفهمیم کاری که الان میکنیم همون ایکیگای هست یا نه؟
- ایکیگای، تست استعدادیابی انتخاب رشته دانشگاهی
- چجوری باید این ایکیگای رو پیدا کنیم؟
- مرحله آخر پیدا کردن ایکیگای
1) نظریه هالند
نظریه دکتر جان هالند به نظریه RIASEC معروفه، هسته اصلی این نظریه اینه که افراد و محیطهای کاری رو میتونیم بر پایه شش اصل اساسی، شامل واقعبین، پژوهشگر، هنرمند، اجتماعی، ابتکاری و متعارف طبقهبندی کنیم.
یکی از اصلیترین مباحث این نظریه این هست که هرقدر که تیپ شخصیتی شما با محیط کاریتون همسوتر باشه، احتمال پیشرفت کاری شما بیشتر هست.
چه کسی نمیخواد از کاری که میکنه، لذت ببره؟
اکثر ما از هزاران موقعیت شغلی که در بازار کار امروز وجود داره آگاهی نداریم به همین علت فقط مشاغلی رو که با اونها بیشتر آشنا و در ارتباط هستیم به عنوان حرفه خودمون برای آینده در نظر میگیریم.
جان لوئیس هالند که بود و چه کرد؟😅
آقای جان هالند در 21 اکتبر 1919 در ایالت نبراسکا ( با تشکر از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که تمام ایالات آمریکا رو به ما یاد داد :دی) در خانوادهای مذهبی😆 چشم به جهان گشود.
خب شوخی بسه میریم سر اصل مطلب.
یکم بریم جلوتر یعنی سال 1958 زمانی که آقای روانشناس و استاد جامعهشناسی دانشگاه جانز هاپکینز، تصمیم گرفت که روی تئوری جدیدش که امروزه به تئوری تیپ شخصیتی (personality type theory) معروفه شروع به کار کنه.
هدف این نظریه توضیح رابطه بین تطابق افراد با مشاغل اونهاست.
در انتها اون از این نظریه یک تست روانشناسی انتخاب رشته مورد علاقه تهیه کرد تا افراد با امتحان دادن در این تست از علایق خودشون در زمینه شغلیشون آگاهتر بشند.
هالند در تحقیقاتی که کرد متوجه شد وقتی افراد شغلی متناسب با سلیقه و علایق خود دارند، در کوتاه مدت بهرهوری بیشتری در کارشون دارند و همچنین مسیر شغلی پایدارتری هم در بلند مدت تجربه میکنند.
در همین زمینه کنفوسیوس فیلسوف چینی یه جمله قشنگ گفته:
اگر کاری رو انجام بدی که دوستش داری انگار هرگز در زندگیت یک روز هم کار نکردی.
کنفوسیوس
تست هالند، تست روانشناسی رشته مورد علاقه
بیشتر افراد، زمانی که بین شخصیتشون با محیطی که در اون کار میکنند درجهای از تناسب وجود داره از انتخابهای شغلی خودشون راضیترند.
مدل هالند فرض میکنه برای نمونه افراد دارای 6 شخصیت اصلی هستند.
البته هر فرد شخصیت منحصربفرد خودش رو داره و قرار نیست یکی از این 6 تایپ شخصیتی دقیقاً مطابق با شخصیت شما باشه.
در اصل هویت شغلی شما در محیط کار مخلوطی از این شش نمونه اصلی هست اما احتمالاً دو یا سه مورد از این تایپهای شخصیتی با شما سازگارتر باشه و شما بعد از انجام تست درصد بالاتری در اونها بدست بیارید.
ما با استفاده از کنار هم قرار دادن حرف اول سه تیپ شخصیتی که برای ما درصد بالایی دارند یک کد میسازیم.
برای مثال SAI مخفف Artistic ,Social و Investigative هست که به معنی اجتماعی، هنری و جستجوگر است.
خب از لینک زیر میتونید تست هالند رو انجام بدید.
جزئیات بیشتری راجع به این تست در لینک زیر وجود داره. بهتون توصیه میکنم این مطلب رو از دست ندید.
معرفی 6 تایپ شخصیتی
خب حالا آمادهاید که با شش تایپ شخصیتی که در تست روانشناسی انتخاب رشته مورد علاقه اومده، آشنا بشید؟
1) واقع بین (عامل)
آیا شما عملگرا هستید؟
رک و بیپرده و سرراست عمل میکنید یا کارهاتون رو با قاعده و قانون انجام میدید؟
آیا برای چیزهایی که میشه دید، لمسشون کرد و از اونها استفاده کرد ارزش قائل هستید؟
افرادی که در این طبقه قرار میگیرند، معمولاً تواناییهای ورزشی دارند، از کار در فضای باز لذت میبرند و با نگاهی واقعبینانه خودشون رو میبینند.
همچنین ممکنه کار با حیوانات، گیاهان و متریال دنیای واقعی رو ترجیح بدند.
مشاغلی که برای این گروه مناسبتر است:
- نجاری
- مهندسی
- ماهیگیری
- مربیان ورزشی
- لولهکشی
- تکنسینهای صوتی و تصویری
مشاغلی که دوری از آنها برای این گروه بهتر است:
- معلمی و آموزش
- پزشکی و شغلهای درمانی
- مددکاری و خدمات اجتماعی
- حوزههای آگاهسازی اقشار جامعه
2) شخصیت پژوهشگر (متفکران)
اگر میتونید به استراتژیها فکر کنید، محاسبات پیچیده انجام بدید و نظریهها رو درک کنید، شما شخصیتی پژوهشگر دارید.
افراد با شخصیت پژوهشگر معمولاً تمایل بیشتری برای کار کردن به صورت مستقل دارند، ایدههای چالش برانگیزی رو جستجو و کشف میکنند و دوست دارند خودشون رو شخصی دقیق و علمی و خردمند ببینند.
مشاغلی که نیازمند مشاهده، ارزیابی و گستره فکری بالا هستند، برای این افراد مناسب است.
برای مثال، موارد زیر مشاغل مناسبی برای این گروه است:
- زیست شناسی
- باستان شناسی
- جامعه شناسی
- روانشناسی
به طور کلی افرادی که در این دسته قرار میگیرند بهتره از مشاغل مربوط به مدیریت، فروش و عموماً مشاغلی که نیاز به ترغیب و متقاعد کردن افراد دارند دوری کنند.
3) شخصیت هنرمند (آفریننده)
اگر خودتون رو خیالپرداز، آزاد از قیود و رسوم میدونید و ترسی از بیان احساساتتون ندارید، ممکنه خودتون رو مرتبط با این گروه بیابید.
آفرینندهها اغلب از کاری بیشترین لذت رو میبرند که تا به سرانجام رسیدن اون نیازی به پیروی از یک مجموعه قوانین مشخص نداشتهباشند.
مشاغلی که احتمال موفقیت این گروه در اونها بیشتر است:
- کارهای هنری
- رقص
- موسیقی
- تئاتر
- نوشتن خلاقانه
- عکاسی
- روزنامهنگاری
- بهطور کلی مشاغل حوزه سرگرمی
کسایی که دارای شخصیت هنری هستند معمولاً از انجام کارهای روتینوار و تکراری که نیازمند نظم و قاعدهاند، پرهیز میکنند.
4) اجتماعی (یاوران)
اگر دوست دارید به بحث و گفتگو درباره موضوعات مختلف و با افراد گوناگون بپردازید و یا بر فعالیتها نظارت کنید، ممکنه شخصیت اجتماعیای داشته باشید.
این تیپ شخصیتی به بهترین شکل افرادی رو که در استفاده از کلمات مهارت دارند توصیف میکنه. افرادی که از مشاغلی که مربوط به کمک کردن به افراد مختلف، روشنگری، آگاهسازی و یا درمان دیگران لذت میبرند.
در این گروه اغلب مشاغلی هستند که با مردم در ارتباطند.
فرصتهای شغلی بالقوه برای این افراد شامل موارد زیر است:
- تراپیست
- مددکاری
- افسر پلیس
- بخش اداری مدارس و دانشگاهها
شخصیتهای اجتماعی معمولاً برای دستیابی به هدفشون لازم نمیبینند که از ابزار، ماشینآلات یا حیوانات استفاده کنند.
5) ابتکاری (ترغیب کنندگان)
شاید شما اعتمادبهنفس بالایی دارید، جسورانه و خودجوش عمل میکنید و خوشبین هستید.
اگر این صفات رو دارید میتونید خودتون رو در شخصیت ابتکاری ببینید.
معمولاً کارآفرینان افرادی هستند که از مشاغلی که به ریسکپذیری نیاز دارند، لذت میبرند و برای دستیابی به اهداف سازمانی یا منافع اقتصادی با منابع انسانی کار میکنند.
فرصتهای شغلی مناسب این گروه عبارتند از:
- صنعت تبلیغات
- کارآفرینی
- سیاستمدار
- کارگزار سهام
شخصیتهای کارآفرین اغلب از فعالیتهایی که نیاز به مشاهده دقیق و تفکر تحلیلی علمی دارند، اجتناب میکنند.
6) شخصیت متعارف (سازمان یافته)
آیا شما خودتون رو فردی منظم میدونید؟ کسی که رابطه خوبی با آمار و ارقام داره؟ احترام زیادی به قوانین و مقررات میذارید؟
اگر بله، احتمالاً شما از دستهای از مشاغل که شامل کار با دادههاست هم، لذت میبرید.
شما جزء افرادی هستید که اغلب موفقیت در تجارت رو ارزیابی میکنند و با نظم و ترتیب به انجام کارها میپردازند.
موقعیتهای شغلی مناسب این افراد شامل موارد زیر است:
- مشاور مالیاتی
- حسابداری
- کارمند آژانسهای مسافرتی
- مشاور مالی
- بانکداری
این شخصیتها معمولاً از فعالیتهای غیر ساختارمدارانه و مبهم پرهیز میکنند.
2) چجوری کاری که براش شور و اشتیاق داریم رو پیدا کنیم؟
- من کی هستم؟
- هدف من از زندگی چیه؟
- من چه کاری رو دوست دارم برای بقیه زندگیم انجام بدم؟
- چه کاری برای من مناسبه و با انجام دادنش موفق میشم؟
- قدم بعدی من در زندگی چیه؟
احتمالاً شما هم به سوالات بالا فکر کردید و هی با خودتون تکرار کردید که چرا جواب این سوالات رو نمیدونید؟
یا چرا من نمیدونم که میخوام چه کاری رو در آینده انجام بدم؟
اگر از دستهای هستید که از بچگی میخواستید برای مثال دکتر بشید و هنوز هم این هدف شما در زندگی هست که خوشبحالتون.
احتمالاً شما تا به حال نیازی برای تست روانشناسی انتخاب رشته مورد علاقه حس نکردید.
و همچنین کار شما یکم از بقیه آسونتره و فقط باید ببینید چجوری به این دکتر شدن برسید.
ولی اگر شما هم مثل من نمیدونید که دوست دارید چهکاره بشید، خب من میخوام براتون یه سری راهکار عملی ارائه بدم.
راهکارهایی جدا از تست روانشناسی رشته مورد علاقه که در قسمت قبل این مطلب به اونها پرداختیم.
اول از همه بزارید یه مثال بزنم.
فکر کنید شما تو کل زندگیتون فقط لوبیا پلو و فسنجون خوردید.🤤😋 (چه بهشتی میشد زندگی)
در اونصورت شما هیچ وقت متوجه نمیشید که چقدر عاشق پیتزا و سوشی هستید.
پس اگر دست به امتحان کردن کارهای مختلف در زندگی نزنید چطور میخواید بفهمید که شغل موردعلاقتون چی هست؟
بنابراین اگر پشتوانه مالی این رو دارید که بتونید کارهای مختلف رو امتحان کنید و نیازی نیست برای گذران زندگی هر ماه حقوق دریافت کنید، پس شروع کنید به کارآموزی در شغلهای مختلف تا ببینید در چه کاری مهارت و علاقه دارید.
اگر هم به حقوق ماهانه احتیاج دارید در یک کار استخدام بشید و بعد از ساعت کاریتون، اگر امکانش هست به کارآموزی بپردازید، اگر هم نه، باید بگیم غمتون نباشه چون ما در دنیای امروز یک امتیاز عجیب داریم.
جادوی اینترنت
شما احتمالاً میدونید از چی حرف میزنم، درسته؟
بله اینترنت🔮✨
مثلاً دوست دارید که طراح گرافیک بشید؟
یوتیوب رو باز کنید و درباره اینکه چطور باید یک طراح گرافیک شد ویدیو ببینید.
همچنین میتونید ویدیوهایی که بقیه آدمها از تجربهشون به عنوان طراح گرافیک گفتن و نکات مثبت و منفی این شغل بشنوید.
جواب آسونی برای این سوالات سخت بود، نه؟
واقعاً همینطوره، در واقع انقدر هم که فکر میکردیم مسئله پیچیده نیست!
این تقریباً تنها راه برای مطمئن شدن از این هست که واقعاً دوست دارید چه کاری انجام بدید.
3) ایکیگای چی هست؟
در این جا میخوام از یک تست روانشناسی انتخاب رشته مورد علاقه، که تست شاید اسم دقیقش نباشه ولی به ما کمک میکنه که هدف زندگیمون رو پیدا کنیم، صحبت کنم.
معنی لغوی این کلمه ژاپنی یعنی ایکیگای، دلیل وجودی هست.
این مفهوم از اصول اساسی بهداشت و سلامتی طب سنتی ژاپن تکامل یافته.
این سنت پزشکی معتقده که سلامت جسمی تحت تأثیر سلامت روحی-روانی هست و اگر ما این احساس رو داشته باشیم که هدف زندگیمون رو پیدا کردیم، سطح سلامت جسمی و روانیمون بالاتر میره و آدم خوشحالتری در زندگی میشیم.
روانشناس ژاپنی میشیکو کومانو (2017) میگه پیدا کردن ایکیگای از اون چیزاییه که بهمون علاوه بر لذت آنی، یک لذت پایدار میده.
مثل اینکه وقتی 80 سالت شد به زندگیای که کردی نگاه میکنی و میگی آخیش… چه زندگی خوبی داشتم.
منظور از لذت پایدار این هست که وقتی از همه فرصتهای زندگیتون به خوبی استفاده کردید، پشیمونیای بابت کارهای نکرده ندارید.
شما اون کاری رو که میخواستید صرف نظر از اونچه دیگران گفتند، انجام دادید.
شما زندگی رو جوری که خودتون میخواستید، زندگی کردید و از همه جنبههای زندگیتون خوشحال هستید.
میدونید که آدمها برای کارهای نکردهشون بیشتر احتمال داره افسوس بخورند تا اینکه بابت کارهایی که انجامشون دادند پشیمونی داشته باشند.
ایکیگای همون هدفی هست که باعث میشه صبحها از تختخوابمون بلند بشیم و یه روز جدید رو آغاز کنیم.
ایکیگای باعث میشه در یه حالت روحی قرار بگیریم که به انگلیسی به این حالت Flow گفته میشه.
این همون حالتیه که در حین کار کردن گذر زمان رو حس نمیکنیم و وقتی یک لیوان چایی میخوایم بنوشیم هی باید عوضش کنیم چون چاییمون یخ کرده!
ما در این حالت طوری روی اون کار متمرکز میشیم که زمان و مکان اطراف رو حس نمیکنیم و فرآیند این کار یه حس خوشنودی در ما ایجاد میکنه.
چه جوری بفهمیم کاری که الان میکنیم همون ایکیگای هست یا نه؟
خب یه راهحل ساده برای این کار وجود داره اونم اینه که به حس غروب جمعهتون توجه کنید.
کار عجیبی برای فهمیدن هدفمون در زندگیه، نه؟
ولی عوضش راحته و جواب میده!
اگر شما مشتاقید که هرچه زودتر تعطیلات آخر هفته تمام بشه و برگردید سرکار، این شغل همون هدف شما در زندگی و ایکیگای هست.
اما اگر دوست ندارید تعطیلات تمام بشه و افسرده و مستأصلید، پس با ما همراه بشید تا ایکیگای خودتون رو پیدا کنید.
ایکیگای، تست استعدادیابی انتخاب رشته دانشگاهی
صرف پیدا کردن ایکیگای خودش یک هدف نهایی نیست بلکه این یه پروسه برای کشف اهدافمون در زندگیه.
بنابراین نمیشه به ایکیگای به عنوان تست روانشناسی انتخاب رشته مورد علاقه نگاه کرد.
و ممکنه شما با اولین تلاش هدف خودتون رو پیدا نکنید و این اصلاً اشکالی نداره.
هدف ما اینه که از امروز این پروسه رو شروع کنیم.
چرا باید این پروسه رو شروع کنیم؟
همه ما میخوایم خوشحال باشیم اما بیشتر ما نمیدونیم که میخوایم چی کار کنیم.
پیدا کردن ایکیگای خودش به معنای داشتن یه هدف در زندگی است که این هدف نه تنها خواستههای خودتون بلکه نیازهای دنیا رو هم برآورده میکنه، این از ویژگیهای ایکیگای هست!!!
و اگر این هدف رو پیدا کنید و همون ایکیگای باشه، طبیعتاً دوست دارید هر روز این کار رو به طور مکرر انجام بدید.
چجوری باید این ایکیگای رو پیدا کنیم؟
خب پاشید، پاشید برید یه کاغذ بیارید که میخوایم ایکیگایمون رو پیدا کنیم.
آوردید؟
این تمرین حدوداً نیم ساعت بیشتر طول نمیکشه.
وقتی شروع کردید لازم نیست که خیلی به چیزایی که مینویسید فکر کنید و هرچی همون موقع به ذهنتون رسید رو، روی کاغذ بیارید.
باشه؟ پس اول یه به اضافه مثل شکل زیر بکشید و به این سوالات جواب بدید.
توی شکل پایین یه سری مثال زدم براتون که ایده بگیرید.
برای هر قسمت چند سوال میپرسم تا بهتر فکر کنید.
1) چیزهایی که دوست دارید انجام بدید.
- از انجام چه چیزی اصلاً خسته نمیشید؟
- چه کاریه که باعث میشه در طول زمان دوباره بخواید انجامش بدید؟
- چه کاریه که حین انجامش زمان از دستتون در میره و خورد و خوراک یادتون میره؟
2) چیزایی که بلدید انجام بدید.
- شما برای یادگیری چه مهارتهایی وقت گذاشتید؟
- برای انجام چه کارهایی مردم سراغ شما میان تا اون کار رو براشون انجام بدید؟
- مهارتی هست که شما بخواید یادش بگیرید؟
3) کارایی که با انجام دادنش پول در میارید.
- برای انجام چه کاری پول دریافت کردید؟
- اگر مشغول انجام کاری که الان میکنید نبودید، چه میکردید؟
- دوست دارید برای انجام چه کاری حقوق بگیرید؟
4) کارایی که دنیا بهش نیاز داره.
این بخشی هست که برای اکثر افراد جواب دادن بهش سخت هست.
پس بیاید به چند قسمت تقسیمش کنیم تا راحتتر بهش جواب بدیم.
به جای فکر کردن به کل دنیا، به دنیایی که اطراف شماست و شما در اون زندگی میکنید، فکر کنید.
- مردم اطراف شما چه شکلین؟ نیازهاشون چیه؟
- چجوری میتونید یه تاثیر مثبت روی اونها بذارید؟
بالاخره مرحله آخر پیدا کردن ایکیگای
خب این مرحله آسونه!
اگر یه مورد در هر چهار قسمت وجود داره؛ پس تبریک میگم شما ایکیگای خودتون رو پیدا کردید.
اگر دارید فکر میکنید همیشه هم انقدر ساده نیست، باید بگیم حق با شماست.
اگر مورد مشترکی در هر چهار قسمت ندارید اصلاً اشکالی نداره و این خیلی معموله که دفعه اول اینطور بشه.
بهتره این کار رو هر چند وقت یکبار انجام بدید تا ایکیگای خودتون رو پیدا کنید.
یادتون باشه که این کار یه پروسه است و شما حتماً باید در طول زمان تکرارش کنید تا به یه نتیجه قطعی برسید.
پس به خودتون زمان بدید و از خودتون سوالات سخت بپرسید و سعی کنید که صادقانه به این سوالات جواب بدید.
همیشه برای تجربههای جدید آماده باشید، چون اگر یه کاری رو امتحان نکنید نمیدونید که دوست دارید انجامش بدید یا نه؟
نکته بسیار مهم
هدف ما در زندگی یه چیز نیست و در طول زمان تغییر میکنه، پس ما میتونیم سوالات ایکیگای رو هر چند وقت یکبار از خودمون بپرسیم و چیزای بیشتری راجع به خودمون یاد بگیریم.
نکتههایی راجع به ایکیگای
خب این عکس رو دوباره گذاشتم تا یه سری توضیحات راجع بهش بدم.
اگر یه مورد مشترک در 1) چیزایی که دوست دارید انجام بدید با 2) چیزایی که بلدید انجام بدید دارید، این مهارت سرگرمی و علاقه شماست.
برای مثال در عکس بالا کتاب خوندن سرگرمی منه!
اگر یک مورد مشترک در 1) چیزایی که دوست دارید انجام بدید با 4) کارایی که دنیا بهش احتیاج داره، دارید این کار ماموریت شما در زندگیتون هست.
مثل نقاشی کشیدن و معلمی در عکس بالا که ماموریت من در زندگیه!
همچنین اگر یک مورد مشترک در 2) چیزایی که بلدید انجام بدید با 3) کاری که با انجام دادنش پول در میارید دارید این شغل و حرفه شماست.
مثلاً شغل و حرفه من نوشتن متنهای کاربردی هست.
همونطور که قبلاً هم گفتم ایکیگای، کاریه که در هر چهار قسمت تکرار بشه و من باید تمرین کنم تا به ایکیگای خودم برسم.
ایکیگای همون عمل بیدردسریه که ما در حالت Flow انجامش میدیم و باعث آرامش درونی میشه.
صحبتهای پایانی
خب در این مطلب ما تست روانشناسی انتخاب رشته مورد علاقه و یک تست استعدادیابی انتخاب رشته دانشگاهی رو به شما معرفی کردیم.
زندگی یه مسیر پیچیده است که در اون باید هزاران تصمیم سخت بگیریم که هر کدوم از این تصمیمها ممکنه زندگی و مسیری که در اون هستیم رو به کلی تغییر بده.
تصمیمهایی که در نهایت زندگی ما رو تشکیل میدن.
جامعه از ما میخواد این تصمیمها رو در سنین کم بگیریم، وقتی که ما تجربه و شناخت کافی از خودمون نداریم.
امیدواریم مطالبی که ما در این مقاله جمعآوری کردیم، بتونه کمک کوچیکی در راستای این شناخت و آگاهی باشه.
البته به شرطی این مقاله برای شما تاثیرگذاره که به این نکات عمل کنید و صرفاً به خواندن چنین مطالبی اکتفا نکنید.
مطالبی در حوزه استعدادیابی و خودشناسی
برای شما هم این سوال پیش اومده که اصلاً چند تا استعداد داریم؟
مسلماً اگر این استعدادها رو بشناسیم بهتر میتونیم تقویتشون کنیم و بیاریمشون توی نقاط قوتمون.
در مطلب زیر میتونید هم این استعدادها رو بشناسید و هم تست کلیفتون رو انجام بدید و تحلیلش کنید.
اگر دوست دارید بیشتر راجع به استعدادهای شخصی خودتون بدونید.
این که آیا فقط استعداد داشتن در یک حوزه، باعث موفقیت ما میشه؟
مطلب زیر رو حتماً بخونید تا به جواب سوالات بالا برسید.
شما تا حالا واژه استعداد تحلیلی به گوشتون خورده؟
میدونستید وقتی مهمون دارید و میتونید هم به همه کارای مهمونی برسید و هم میزبان خوبی باشید این معنیش اینه که استعداد تحلیلیتون بالاست؟
در این مطلب میتونید بیشتر راجع بهش بخونید.
الان که راجع به استعداد و هدفهای زندگیمون بیشتر فکر کردیم و باهاشون آشناتر شدیم، آشنایی با انواع هوش هم میتونه بسیار کمککننده باشه!
مثلاً منظور از ضریب هوشی، هوش هیجانی و هوش اجتماعی چیه؟ و اینا چه فرقهایی با هم دارند؟
از شما ممنونیم که تا پایان این مقاله همراهمون بودید.
پیشنهاد میکنیم حتماً تستهای بالا رو انجام بدید و اگر دوست داشتید نتیجه رو با ما هم درمیون بذارید.
کد هالند شما چیه؟
ایکیگایتون رو پیدا کردید؟
شما تجربه کارآموزی دارید؟ در چه شغلی؟
خوشحال میشیم پاسخ سوالات بالا و تجربیات خودتون در این زمینهها رو در قسمت نظرات برامون بنویسید.