“خره خرازی میکرد. اسبه عصاری میکرد. شتره نمدمالی می کرد…” این بخشی از یک متل قدیمی است که احتمالاً شما هم آن را در کودکی شنیدهاید. اما آیا میدانستید که عصاری چیست؟ اصلاً تا به حال کارگاه نمدمالی را از نزدیک دیدهاید؟ بعضی مشاغل قدیمی از بین رفته اند اما به نوعی اجداد مشاغل امروزی بودهاند. در این مطلب در مورد شغل هایی که دیگر وجود ندارند صحبت میکنیم. البته در کارنکن، دسته معرفی شغل هم داریم که در آن بخش میتوانید با مشاغل امروزی آشنا شوید.
و اما راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار، چنین نقل کردهاند که در روزگاران پیشین شاغلانی میزیستند که اکنون از شغل آنان جز یاد و خاطره و شاید عکسی، چیزی به یادگار نمانده است.
در ادامهٔ مطلب قصد داریم تا سفری به تاریخ داشته باشیم و با برخی از این مشاغل آشنا شویم. با ما همراه شوید تا در تهران قدیم دوری بزنیم و ببینیم چه شغل هایی در گذشته رواج داشته است .
آنچه خواهید دید:
1- شغل هایی که در ایران از بین رفته اند
2- شغل هایی که در جهان از بین رفته اند
اول: شغل هایی که در ایران از بین رفته اند
جعفر شهری در کتاب تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم از مشاغلی نام میبرد که در سرشماری سال 1301 استخراج شدهاند. نمودار شاغلان را ببینید و مقایسه کنید با الآن!
طویلهداری که امروزه جزو مشاغلی که در اثر توسعه فناوری از بین رفته اند طبقهبندی میشود، به علت ورود ماشین و استفاده از آن توسط همهٔ مردم منسوخ شد. حمامها هم که تا همین چند دهه پیش هنوز رونق داشتند، الان اگر شانس بیاورند مرمت میشوند و به موزهای، سفرهخانهای چیزی تبدیل میشوند. وگرنه که مثل اکثر بناهای قدیمی سرنوشتی جز تخریب در انتظارشان نیست.
اصلاً بیاید با هم سفر کنیم. به تهران قدیم. حوالی دورهٔ قاجار و پهلوی اول. برویم سری به مشاغل قدیمی از بین رفته بزنیم…
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
تصور کنید که در حال قدم زدن در بازار تهران هستیم. اوه اوه تجمع دلار فروشها را ببینید… مثل اینکه اشتباهی پیش آمده! اجازه بدهید زمان را اصلاح کنم… حالا شد… الان در حال قدم زدن در بازار تهران هستیم و میخواهیم با شغل هایی که دیگر وجود ندارند آشنا شویم.
1) گذر پوست به دباغخانه افتاد!
از اولین دکان سمت راست شروع میکنیم:
اینجا دکان دباغی است. البته بخش کوچکی از کارگاه دباغی است. آقای دباغ پوست را تبدیل به چرم میکنند. بعضی مشاغل مثل مسگری و آهنگری سروصدای زیادی دارند اما بعضی مشاغل عطر خاصی دارند. عطر فروشی و عطاری را عرض نمیکنم، منظور بوی تند دباغی است! احتمالاً قصهٔ مرد دباغ را در مثنوی خواندهاید. اگر هم نخوانده بودید تا الان متوجه شدید که بوی این دکان با همه دکانها فرق دارد.
مراحل دباغی از این قرار است:
- ابتدا پوست را خشک میکنند و نمک میزنند؛
- بعد قسمتهای اضافی پوست مثل دم و سم را جدا میکنند؛
- پس از خیساندن پوست، گوشتهای اضافی را از آن میگیرند؛
- در این مرحله با آهکزنی، موزدایی از پوست را انجام میدهند؛
- حالا آهک را از پوست حذف میکنند و با مواد مخصوصی آن را لطیف میکنند؛
- در انتها نوبت صاف و یکدست کردن پوست و برش آن است.
من که دیگر تحمل این بوی تند را ندارم. خواهش میکنم از دباغی دل بکنید و برویم سراغ شغل بعدی…
2) همی کوفت چون پتک آهنگران
از بوی دباغخانه رها شدیم گیر صدای آهنگری افتادیم. حیف که قرصهای ماشینم را همراهم نیاوردم وگرنه تا دوران قبل از اسلام میرفتیم و با کاوهٔ آهنگر آشنا میشدیم.
امروزه عنوان آهنگری منحصر شده به آهنگری ماشین و عملاً در لیست شغل هایی که از بین رفته اند به چشم میخورد. اما هنوز هم در شهرهای کوچک میتوان صدای پتک آهنگری را شنید که شغل خانوادگیاش را ادامه میدهد. مثل آقای خیر الله جعفرزاده.
نعلبندی
نعلبندی یکی از شاخههای آهنگری است. برای اینکه سم اسب اذیت نشود، کفشی آهنی پایش میکردند که نعل نام داشت. نعلبندی شغل دقیق و باظرافتی بود چرا که میخ نباید در گوشت حیوان فرو میرفت. اگر ذرهای اشتباه میکردند حیوان میلنگید و هم خودش اذیت میشد هم کار مردم هم لنگ میماند.
3) نایب آمد گفت صندوقت به چند؟
از آهنگری که بگذریم به دکانی میرسیم که هم آهن دارد و هم چوب. اینجا مغازهٔ صندوقسازی است.
احتمالاً شما هم در انباری منزل پدربزرگتان صندوقهای قدیمی جهیزیه مادربزرگتان را دیدهاید و در کودکی ساعتها با نقش و نگار روی فلزش خیال پردازی کردهاید و محو پارچهٔ مخمل داخلش شدهاید. خوشبختانه در صندوق خاطرات کودکی من هم صندوق مادربزرگ مرحومم نقش بسته. صندوقی که حکم گاوصندوق بانک مرکزی را داشت! طلا، پارچههای از کربلا آمده، دفترچه مخصوص چایکاران و هزار یادگاری دیگر.
در گیلان میگویند که این صندوقها از روسیه وارد شدند. (صندوق بولاکی) اما در مناطق غرب کشور این صندوقها به نام یغان مشهورند. آخرین بازمانده صندوق سازی زنجان از خاطراتش گفته و اینکه با ورود چوب های نئوپان کارشان از رونق افتاد.
در رشت راستهای وجود دارد به نام صندوق سازان که گویا در گذشته محل تجمع کارگاههای صندوقسازی بوده و برای خودش بروبیایی داشته. اما الان روی نقشهٔ شهرداری به عنوان بافت فرسوده مشخص شده و هیچ اثری از صندوق سازان نمانده.
متاسفانه این شغل هم مانند بسیاری از شغل هایی که دیگر وجود ندارند به لیست مشاغل قدیمی از بین رفته پیوسته است.
یادش جاودان
بیشتر بخوانید: شغل های اشباع نشده در ایران
4) کاتب و خط خوانم و من امجدی
متاسفانه چندین قرن دیر آمدیم وگرنه میتوانستیم در این مکان مرد قلم به دستی را ببینیم که به شغل کاتبی مشغول بود.
از آنجا که تعداد باسوادها هنوز زیاد نشده بود و حالا کو تا اختراع ماشین چاپ؛ عدهای از افراد باسواد که عمدتاً از طبقات بالای اجتماع بودند مسئولیت کتابت را در دربار به عهده داشتند. مثل ابوالفضل بیهقی، نویسندهٔ تاریخ بیهقی.
خارجیها هم کاتب داشتند. اما بهشان میگفتند Scribe. بعضی کاتبها نسخههای خطی و سایر اسناد را کلمهبهکلمه یادداشت میکردند. اگر میبینید مثلاً نسخههای متفاوتی از کتابهایی مثل دیوان حافظ وجود دارد به علت همین تفاوت کاتبان است.
5) تشنه را بانگ سقا میآید
آن آقای مشک بر دوشِ کاسه در دست را میبینید؟ ایشان سقای محله هستند. گویا امروز کسی نذر کرده و پول کل مشک را داده که همه مجانی از آب گوارا استفاده کنند.
به گواه سازمان بهداشت جهانی حتی امروز هم در دنیا از هر سه نفر یک نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارد. چه رسد به دوره قاجار! در آن دوران افرادی به نام سقا، آب گوارای قابل خوردن را با مشک به مردم و منازل میرساندند. کم کم با احداث خطهای لولهکشی آب، این حرفه منسوخ شد و امروزه سقاها را فقط در روزهای تاسوعا و عاشورا میتوان دید.
6) اسپ و استر، زین و پالان، الرحیل!
ای بابا! خسته شدید؟ حق دارید. روی این زمینهای خاکی و با این گیوهها که نمیشود پیادهروی کرد. اجازه بدهید اسنپی… ببخشید… استری کرایه کنیم تا ما را به حوالی میدانچه برساند.
آقایی که همراه استر هستند شغلشان چارواداری (چهارپاداری) است. به ایشان خرکچی هم گفته میشود. ایشان در ازای دریافت پول، جانوران بارکش خود را به مردم کرایه میدهند. البته خودشان هم همراه استر قدم رنجه میکنند.
7) معرکه گیری
اوه میدانچه را ببینید! عجب جمعیتی جمع شده است. برویم نزدیکتر… بله، بساط معرکه گیری به راه است!
تصور کنید جایی زندگی میکنید که برق ندارد، تلویزیون هم ندارد چه برسد به گوشی هوشمند! شما بودید چه تفریحی جز دیدن مارگیرها، پهلوانیها و بعضاً خیمهشببازی میداشتید؟
نه فقط ایران بلکه در دنیا هم این شغل حسابی مخاطب جمع کن بوده. مثلاً این آقا را ببینید. ایشان در دوران ویکتوریایی محله به محله میرفتند، سنگ قورت میدادهاند و مردم هم شگفتزده شده و برایشان پول میریختند.
این شغل امروزه در لیست مشاغل قدیمی از بین رفته جا دارد اما هرازگاهی، حوالی تئاتر شهر یا میدانچه خستهای هنوز میتوان پهلوانانی را دید که در حال پاره کردن زنجیر و امثالهم هستند.
بیشتر بخوانید: 30 تا از شغل هایی که در آینده از بین میروند
8) ایستاده در بخار
در حاشیه میدان محله حمام عمومی وجود دارد. برویم سری به آنجا بزنیم. حمام که میگویم احتمالاً یاد حمام فین کاشان می افتید ولی منظورم چیزی شبیه به حمام امیر احمد کاشان است. تو در تو با معماری خاص و چشم نواز. اگر دقت کنید در مسیرمان چندتایی حمام عمومی دیدیم. در شهرهای سنتی ایرانی حمام در کنار مسجد یکی از عناصر ثابت محله است.
قدیمیترین حمامهای خفن دنیا مربوط به دورهٔ امپراتوری روم بوده است. حمامها بخش مهمی از سبک زندگی رومیان بودند؛ به طوری که بعضی حمامهای بزرگ، اتاق کتابخانه هم داشتهاند. مثل کاراکالا، دیوکلتیان. حمام ترکی بازماندهٔ حمام رومی است.
اگر فکر کردید که در حمامهای ایرانی فقط شستوشو بوده و احیاناً ماساژی، سخت در اشتباهید!
تنوع مشاغل در حمام به شرح زیر بوده است:
شغل | وظیفه |
گرمابه دار یا حمامی | مدیریت حمام |
تونتاب | گرم کردن آب، مواظبت از آتش |
دلاک | کیسه کشی، دندان کشی و درمان بیماری، حجامت، تراشیدن سر (آچار فرانسه حمام) |
خارکش | تامین سوخت از طریق هیزم، خار و خاشاک، فضولات حیوانی و هر چه قابل اشتعال بود. |
آبیار/ میرآب/ آبکش | تامین آب حمام از قنات یا چاه |
مشتومالچی | مشتومال دادن |
سلمانی | تراشیدن سر و ریش، بعضاً کشیدن دندان |
پادو | جفت کردن کفش مردم |
لُنگزن | دزدی :)) البته وظیفه رسمیشان نبوده. کاری بوده که از دستشان برمیآمده به هر حال! |
حمامیهای قدیمی معتقد بودند که این کار بابرکت است و ثواب دارد؛ هر چند که سود مالی چندانی برایشان نداشته باشد.
گل در اومد از حموم سنبل در اومد از حموم، شازده دومادو ببین خندون دراومد از حموم
حمامها نقش بسیار موثری در روابط اجتماعی داشتند و با مراحل زندگی انسانها پیوند میخوردند. انواع مراسم حمام عبارت بودند از:
- حمام زایمان
- حمام عروسی
- حمام حنابندان
- حمام روز تاسوعا و عاشورا
- و حمام های دیگری که اکنون کمتر کسی آن را به خاطر می آورد.
حمومی آی حمومی فرش و قالیچه م رو بردن!
بخشی از ادبیات عامه از طریق اشعار، متلها و هیچانههای شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. یکی از این اشعار که توسط مرحوم مرتضی احمدی بازخوانی شده همین شعر حمومی است. در بیپتونز میتوانید آن را خریداری کنید.
حمام ها نمی میرند.
همان طور که میدانید با رواج لولهکشی آب در منازل، حمام هم به بخشی از خانههای ایرانی تبدیل شد. سرنوشت بسیاری از گرمابهها هم متروکه شدن بود مثل حمام حاجی رشت.
اما حمامهای خوششانستری هم بودند که با تغییر کاربری و مرمت توانستند زنده بمانند. مثل:
- حمام مهدی قلی بیک مشهد به عنوان موزهٔ مردم شناسی
- حمام قجر قزوین به عنوان موزهٔ مردم شناسی
- حمام قلعه همدان به عنوان رستوران- موزه
گردش ما در تهران قدیم در همین نقطه به پایان میرسد اما هنوز مشاغل دیگری مانده اند…
بیشتر بخوانید: شغل های ناشناخته در ایران و جهان که از آنها بیخبریم!
دوم: شغل هایی که در جهان از بین رفته اند
انقلاب صنعتی، انقلاب اطلاعاتی، پیشرفت فناوری و… طبیعتاً در همه جای دنیا موجب تغییر در مشاغل شده است. در بخش قبل از شغل هایی که در ایران از بین رفته اند صحبت کردیم. اجازه بدهید به برخی دیگر از مشاغل قدیمی از بین رفته و مشاغلی که در اثر توسعه فناوری در جاهای دیگر دنیا از بین رفته اند نیز اشاره کنیم:
1) بیدارکننده
بله! در قدیم عدهای شغل بیدار کردن مردم را به عهده داشتند و این کار را به کمک ابزاری که در تصویر پایین میبینید انجام میدادند.
جالب است بدانید که در ایران هم این کار به صورت یک رسم قدیمی وجود داشته است! رسم چاوش خوانی در سحرگاه ماه رمضان. چاوش خوانان در محله راه میرفتند و اشعاری را با صدای بلند میخواندند تا مردم بیدار شوند و از فیض سحری خوردن محروم نمانند! 😀
2) قیچی تیزکنی
احتمالاً برای شما هم پیش آمده که چاقوی منزلتان کند شود. ما که معمولاً با ساییدن آن بر پشت نعلبکی کارمان راه میافتد ولی برای ساتور و کاردهای بزرگتر روش دیگری لازم است!
در گذشته به این شکل چاقو، قیچی و لوازم بُرندهٔ منزل را تیز میکردند.
این روش از دهه 1970 در انگلستان منسوخ شده چون کسی سراغش را نگرفته. اما در همین تهران خودمان یکی از قدیمیترین مغازههای چاقوتیزکنی وجود دارد! در خیابان خیام، چهار راه گلوبندک. مصاحبهشان را بخوانید.
3) فود تیستری
بله! تعجب نکنید. در زمانهای دور شغلی در همه جای جهان بوده که احتمالاً زیرمجموعه اداره پیشمرگان همایونی بوده است. اگر یادتان باشد یانگوم اینها هم فود تیستر داشتند. فود تیسترها، غذاها را پیش از اعلی حضرت میل میکردند تا اگر دردی، بلایی، سمی، چیزی در آن هست، اینها بگیرند و گزندی به خاندان سلطنتی نرسد. (مقایسه کنید با فود تیسترهای الآن! تیستر هم تیسترهای قدیم…)
4) روشن کنندهٔ لامپ
پیش از اختراع لامپهای برقی، دورهٔ لامپهای گازی بود. برای روشن کردن این لامپها نیاز به نیروی انسانی بود که تکتک و خیابان به خیابان، لامپها را روشن کند. به این شکل که میبیینید.
5) اپراتور تلفن
احتمالاً این ضربالمثل را شنیدهاید که بادآورده را باد میبرد. گویا فناوری آورده را هم فناوری میبرد! مثل همین شغل.
در ابتدا استفاده کردن از تلفنهای قدیمی اصلاً کار سادهای نبود. بنابراین شرکتهای تلفنی اپراتورهایی را برای کمک به برقراری ارتباط مشتریان استخدام میکردند. حوالی دهه 1880 این کار به زنان سپرده شد. چرا؟ زیرا زنان، مودبتر قلمداد میشدند! (بر منکرش لعنت!) بهمرور زمان و با پیشرفت تکنولوژی این شغل هم به جرگهٔ شغل هایی که دیگر وجود ندارند پیوست.
بیشتر بخوانید: پردرآمدترین ابر شغلهای آینده تا سال 2030
بدو بیا این ور بازار
این همه از مشاغل قدیمی از بین رفته گفتیم و بر نابودیشان تاسف خوردیم اما باید حواسمان باشد که روند جهانی شدن و ورود مشاغل جدید مانع از توجه ما به مشاغل قدیمی رو به زوال نشوند.
نه که فکر کنید مشکل فقط امپریالیسم و فلان است ها! اگر با دقت فکر کنیم درمییابیم که اتفاقاً خود ما خریداران هم در از بین رفتن رونق برخی مشاغل موثریم. مثلاً خرید کردن از فروشگاههای زنجیرهای بزرگ منجر به تضعیف فروشگاههای کوچک میشود. این قضیه در مورد دوگانه پاساژ- بازار سنتی هم صادق است.
این تازه اول ماجراست! باید منتظر ورود روباتها هم باشیم! کرونا هم که موجب تضعیف بسیاری از مشاغل شده است. اگر خودتان صاحب شغل هستید در این آشفتهبازار باید حواستان باشد که تا حد امکان کسبوکارتان را به روز نگه دارید و به فکر خلق ارزش افزوده برای مخاطبانتان باشید تا به شما وفادار بمانند.
پ.ن: ولی انصافاً دمشق بدون چای فروشهای کلاه قرمز، نجف بدون دهین فروشیها و ایران بدون مشاغل سنتیاش انگار چیزی کم دارند. کاش بعضی مشاغل همیشه بمانند.
مطالب مرتبط با شغل هایی که دیگر وجود ندارند
حامی کسبوکارهای کوچک باشیم.
همان طور که در انتهای مطلب اشاره شد باید حواسمان باشد تا روند تغییرات مشاغل منجر به حذف کسبوکارهای کوچک نشود. یکی از انواع این کسبوکارها، مشاغل خانگی هستند. بهخصوص مشاغل خانگی زنان روستایی. پیشنهاد میکنم مطلب زیر را ببینید.
مشاغل متنوع را بشناسیم.
حالا که تا انتهای مطلب همراهمان بودید مطمئنم با چندین شغل قدیمی آشنا شدید که شاید از وجودشان بیخبر بودید. بد نیست شغلهای ناشناخته امروزی را هم بشناسید. در این پست 32 شغل ناشناخته معرفی شدهاند.
با آگاهی انتخاب کنیم.
حضرت علی (ع) میفرمایند: «فرزند زمان خویشتن باش!» برای اینکه مطابق با زمانه خود رفتار کنیم باید آن را بشناسیم. بهخصوص مشاغل را! اگر صفر کیلومترید باید با آگاهی و شناخت کامل وارد مسیر شغلی شوید. شغل مردانه و زنانه هم ندارد! در مطلب پایین 10 شغل جدید و آیندهدار برایتان معرفی شدهاند.
به فکر بازنشستگی خود باشیم
شاید شما جزو کسانی باشید که عاشق کار کردن هستید و دوست دارین حتی بعد زا بازنشستگی نیز کار بکنید در این مطلب ما پیشنهادهایی برای دوران بازنشستگی برای شما داریم.
اگر قرار بود به تاریخ سفر کنید دوست داشتید چه شغلی میداشتید؟
در منطقهٔ زندگی شما کدام مشاغل قدیمی از بین رفت اند؟
به نظر شما چطور میشود مشاغل قدیمی را حفظ کرد؟
خیلی جالب و مفید بود.