آیا شما به آزمون استعداد یابی برای انتخاب رشته نیاز دارید؟ ما فکر میکنیم اول باید به فاکتورهای دیگری برای انتخاب رشته توجه کرد.
نکاتی مانند هوش، درونگرایی یا برونگرایی، علاقه و حتی شانس!!!
ما در مسیر زندگی باید تصمیمهای سخت زیادی بگیریم که انتخاب رشته و شغل جزء اولین تصمیمهای سخت ما محسوب میشند.
ما با این تصمیمها در نهایت سرنوشتمون رو میسازیم پس باید خیلی خوب راجع به این موضوع و جوانب تصمیمهامون تحقیق کنیم.
ما در این مطلب با توجه به تحقیقاتی که کردیم فاکتورهایی که برای انتخاب رشته و شغل بسیار مهمه رو سعی کردیم پوشش بدیم.
از مقالات معتبری که راجع به این موضوع نوشته شده و همچنین از صحبتهای آقای جردن پیترسن روانشناس معروف، کمک گرفتیم.
پس تا انتهای این مطلب همراه ما باشید که کلی حرفهای خوب راجع به این موضوع داریم که بزنیم تا بتونیم در گرفتن این تصمیم سخت کمکتون کنیم.
راستی درباره همین موضوع و پیدا کردن رشته و شغل موردعلاقه ما به شما روش ایکیگای و تست هالند هم پیشنهاد میکنیم حواستون باشه که لینک زیر رو به هیچ وجه از دست ندید.
با کلیک بر روی عکسهای زیر میتونید به لیست مطالب دسترسی داشته باشید.
1) چجوری توی 5 دقیقه هدف زندگیمون رو پیدا کنیم؟
خب این مسیر استعدادیابی و آزمون استعدادیابی تحصیلی رو میخوایم با یک تِدتاک (TED Talk) شروع کنیم.
این تدتاک از آقای آدام لایپزیگ هست که الان مدیرعامل شرکت Entertainment Media Partners و سخنران انگیزشیه.
در گذشته مدیرعامل دیزنی هم بوده و بر فیلمهایی مثل انجمن شاعران مرده نظارت داشته و فارغالتحصیل دانشگاه ییل هم هست.
(پیشنهاد میکنم فیلم انجمن شاعران مرده (Dead Poets Society) رو حتماً ببینید.)
حالا چرا اینها رو گفتم؟
چون وقتی ایشون به مراسم تجدید دیدار دانشجویان دانشگاه ییل که برای دانشجویانی که 25 سال پیش فارغالتحصیل شده بودند، رفت متوجه یک چیز عجیب شد.
ایشون متوجه شد بین 80 درصد این افراد، که افرادی تحصیل کرده، با موقعیتهای شغلی مناسب و وضعیت مالی عالی هستند؛ یک چیز مشترکه.
من بقیش رو توضیح نمیدم خودتون ادامهاش رو ببینید.
دیدید که چطور آقای لایپزیگ نتیجهگیری میکنه که چجوری میشه با پرسیدن پنج سوال ساده هدف زندگیمون رو پیدا کنیم:
این 5 تا سوال رو دوباره مینویسم تا راحت بتونین بهشون جواب بدین.
- شما کی هستید؟
- چه کارهاید؟
- مخاطب کار شما کیه؟
- نیاز و خواسته این مخاطب چیه؟
- در نتیجه اون چیزی شما به اونها میدید، مخاطبها چه تغییری میکنند و یا محصول و خدمات شما چه تاثیری روی اونها میذاره؟
از سوالات بالا میتونید به عنوان آزمون استعداد یابی برای انتخاب رشته هم استفاده کنید.
خب معلومه که اولین کار شما اینه که یه کاغذ بیارید و جواب این سوالها روی اون بنویسید.
در ادامه ما به بررسی نکاتی میپردازیم که هنگام انتحاب رشته باید به اونها توجه کنید.
با آزمون استعداد یابی برای انتخاب رشته میتونید میزان IQ خودتون رو هم بسنجید.
2) IQ و تاثیر اون در انتخاب رشته
اول از همه باید بدونید که تفاوتهایی در میزان هوش افراد وجود داره.
این موضوع بسیار مهمه.
چون اگر وارد کاری بشید که به اندازه کافی برای این موقعیت شغلی باهوش نیستید، هم زندگی خودتون عذابآور میشه، هم زندگی رو برای همکارانتون رنجآور میکنید.
بخاطر اینکه قادر نیستید افراد و موقعیتهای مختلف رو مدیریت کنید.
و هر چقدر که جایگاه شغلی بالاتری داشته باشید، به تناسب اون باید فرد باهوشتری هم باشید.
برای بالا رفتن در این سلسله مراتب باید به انواع مختلف هوش و ذکاوت مثل موارد زیر فکر کنید (شاید عجیب به نظر بیاد ولی موارد زیر جزء هوش محسوب میشند!) و ببینید توانایی دستوپنجه نرم کردن با اینها رو دارید یا نه؟
- ثبات احساسی
- با وجدانی
- وظیفهشناسی
- فکری باز برای ایدههای مختلف
- توانایی تحمل فشار و استرس
- وفقپذیری
برای مثال شما توانایی بالایی در سازش و وفقپذیری دارید بنابراین برای شما بهتره در محیط کاری مشغول به کار بشید که در اون محیط، محیط پایه برای به انجام رسوندن وظایف، همکاریه نه رقابتطلبی!
یا اگر شما روانرنجوری دارید، مسلماً دوست دارید جایی کار کنید که محیط استرسزایی نباشه.
آیا همهی افراد از همهی زمینههای هوشی بهرهمندند؟
نه لزوماً، اکثر افراد در یکی از این انواع هوش و ذکاوت، ضعف دارند.
باید به این نکته توجه کنید که خودتون رو در موقعیتی قرار ندید که نیازمند اون هوشی باشه که شما در اون ضعف دارید، این کار اشتباه بزرگی محسوب میشه.
اگر میخواید شانستون رو برای موفقیت شغلی و رفاه و آرامش روانی به حداکثر برسونید، باید خودتون رو در موقعیتی قرار بدید که از چند هوش و ذکاوتی که نقطه قوت شماست بیشترین بهره رو ببرید.
در این صورت انگار شما یه ماهی بزرگ در یک برکه هستید که معرکه است، دیگه چی میخواید؟
نکتهای که در انتخاب شغلتون باید به اون توجه کنید اینه که نباید احمقترین فرد در محیط کاریتون باشید که این جا جای بسیار بدی برای بودنه!
خب اشتباه نکنید قصدم این نیست که به شما توهین کنم😬
ممکنه شما IQ 140 داشته باشید که به این معنیه که شما فرد باهوشی در اکثر مکانها محسوب میشید ولی خودتون رو در بین آدمهایی با IQ بسیار بالاتر از خودتون قرار بدید که در این صورت شما…
نکنید این کار رو که از همه لحاظ بهتون ضربه میزنه!
آیا اینکه باهوشترین فرد در یک محیط هستید، نکته مثبتی است؟
همچنین اگر شما باهوشترین فرد در یک اتاق هستید، این بدین معنیه که شما در اون کار و وظیفه خبره شدید.
پس احتمالاً شما جای اشتباهی ایستادید و باید به جای دیگری برید که جای پیشرفت برای شما داشتهباشد تا شما بتونید چیزهای بیشتری یاد بگیرید.
آیا شما واقعاً میخواید در بالاترین موقعیتهای شغلی قرار بگیرید؟
اگر شما فرد بیش از حد وظیفهشناسی نیستید، احتمالاً دوست ندارید که 70 ساعت در هفته کار کنید چون اصلاً سیمکشی مغز شما اینطوری نیست.
شما دوست دارید تعطیلات هم داشته باشید و از وقتهای آزاد خودتون استفاده کنید و این طبیعیه و اصلاً چیز بدی نیست.
اما اگر شما از اون دست افرادید که نمیتونید یه جا بشینید و مدام دوست دارید کاری انجام بدید.
خب این اخلاق شماست و اینجوری خوشحالترید پس احتمالاً شما برای موقعیت شغلی که باید 75 ساعت در هفته کار کنید، مناسبید.
اکثر مشاغلی که باید در اونها 75 ساعت در هفته کار کرد، در بالای هرم سلسله مراتب قرار میگیرند.
این مشاغل نیازمند وظیفهشناسی و هوش و ذکاوت بالایی هستند.
همچنین در این مدل مشاغل شما باید تابآوری و توانایی تحمل استرس زیادی داشته باشید.
چون نوسانات شدیدی در شغل شما وجود خواهد داشت و شما باید تصمیمات بسیار پیچیده در افقهای زمانی کوتاه مدت بگیرید.
بنابراین کمی فکر کنید، آیا این چیزی است که شما از زندگیتون میخواید یا نه؟
چرا افراد باهوش در راس هرم سلسله مراتب قرار میگیرند؟
خب پاسخ این سوال تا حدودی اینه که اونها اول از همه به اونجا میرسند.
اگر کمی خشن صحبت کنیم میشه گفت که در این دنیا همه چیز مسابقه است و هر کس که در این مسابقه جلوتر باشه میتونه موقعیت بهتری کسب کنه.
همچنین میشه گفت که در بسیاری از موقعها سریع بودن همون هوش شماست.
شما باهوشید که در صف مقدم قرار دارید.
اگر شما با سرعت به سمت هدفی سخت حرکت میکنید، طبیعیه که افراد سریعتر، زودتر به اونجا خواهند رسید.
3) برونگرایی و درونگرایی و آزمون استعداد یابی برای انتخاب رشته
اینکه شما برونگرایید یا درونگرا هم از عواملیه که باید در هنگام انتخاب رشته و حوزه کاری به اون توجه کنید.
به نظر ما آزمون استعداد یابی برای انتخاب رشته هم باید در تستهای خود این موارد رو بسنجند و در نظر بگیرند.
تعریف برونگرایی
من میخوام درونگرایی و برونگرایی رو اینجوری تعریف کنم که برونگراها از بودن در جمع انرژی میگیرند.
ترجیهشون اینه که کارهای هیجانانگیز انجام بدن.
قبل از انجام کارهاشون خیلی فکر نمیکنند و اهل برنامهریزی طولانی مدت هم نیستند.
تعریف درونگرایی
در صورتی که دورنگراها از بودن در تنهایی انرژی جمع میکنند تا این انرژی رو در جمع بتونند خرج کنند.
درونگراها از تنهایی خودشون لذت میبرند و قبل از انجام کارها به همه جوانب اون کار خوب فکر میکنند.
اسکنهای مغزی نشون میده که افراد درونگرا قشر پیشانی ضخیمتری نسبت به افراد برونگرا دارند.
ضخیمتر بودن قشر پیشانی نشوندهنده اینه که این افراد تفکر و برنامهریزی عمیقتری در مقایسه با افراد برونگرا دارند.
افراد برونگرا حرکتهای عجولانه بیشتری در مقایسه با افراد درونگرا انجام میدند و افراد درونگرا عادت دارند قبل از انجام هر کاری به همه جنبههای اون فکر کنند.
اینکه افراد درونگرا تمایل زیادی برای فکر کردن به همه جنبههای یک موضوع دارند، احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب رو افزایش میده.
با توجه به اینکه ما انسانها موجودات اجتماعی هستیم و دوپامین هم در تعاملات اجتماعی ترشح میشه، بنابراین افراد برونگرا سیستم پاداشدهی دوپامین فعالتری نسبت به افراد درونگرا دارند.
دوپامین همون چیزیه که وقتی ما از چیزی لذت میبریم، داره ترشح میشه.
ترشح شاید لغت درستی نباشه چون دوپامین هورمون نیست و نوروترنسمیتره! میتونیم از این قضیه بگذریم چون فکر میکنم شما متوجه منظورم شدید 😉
درونگراها لزوماً افرادی خجالتی و تنها نیستند.
بلکه این افراد ترجیح میدند با یک یا دو نفر ارتباط صمیمیتری داشتهباشند تا اینکه با دهها نفر فقط دوست معمولی باشند.
درونگرایی و برونگرایی یک طیف است
یک نکته مهم اینکه این درونگرایی و برونگرایی یک طیف هست و اگر بخوایم این درونگرایی و برونگرایی رو در یه نمودار نشان بدیم، باید یه نمودار زنگولهای بکشیم.
اصولاً بیشتر افراد در میانه این نمودار قرار میگیرند و تعداد کمی از افراد هستند که بسیار درونگرا یا بسیار برونگرا باشند.
همچنین در طول زمان و طی ارتباطات اجتماعی، درونگراها یاد میگیرند که در اجتماع باشند.
همچنین برونگراها هم یاد میگیرند چطور از تنهایی خودشون لذت ببرند، البته اگر خودشون بخوان!
شغلهای مناسب برونگراها
برونگراها بهتره کاری رو انتخاب کنند که در اون ارتباطات اجتماعی زیاد باشه.
مشاغلی مثل فروش که نیازمند ارتباط و شبکهسازیاند.
حتماً شما هم افرادی رو دیدید که در یه اتاق تنها کار میکنند و تا فرصتی گیر بیارند، میرن جلوی در اتاقهای دیگه تا با اونها معاشرت کنند.😄
برای آشنایی بیشتر با مشاغل مناسب برونگراها و محیطهای کاری مناسب اونها لینک زیر رو اصلاً از دست ندید!
از لینک زیر میتوانید به عنوان تست استعدادیابی انتخاب رشته هم استفاده کنید.
شغلهای مناسب درونگراها
مشاغلی مثل برنامهنویسی و طراح گرافیک که نیاز به ارتباطات گستره با دیگران ندارند، از بهترین مشاغل برای درونگراها محسوب میشند.
گاهی اوقات آزمون استعداد یابی برای انتخاب رشته به این نکته توجه نمیکنند که درونگراها با محیطهای کاری مستقل راحتتر ارتباط برقرار میکنند.
4) علاقه
90,000 ساعت!!!
میدونید این چه عددیه؟
این 90,000 ساعت میانگین ساعتیه که آدمها در طول زندگیشون مشغول کار کردن هستند.
به عبارتی 13 سال و دو ماه از زندگیمون رو مشغول کار کردنیم.
پس ببینید چقدر مهمه که این کاری که قراره این همه از ساعات ارزشمند زندگیمون رو درش بگذرونیم رو دوست داشته باشیم.
نگرش کارنکن
ما در نگرش کارنکن میگیم که بهتره شغلی رو انتخاب کنیم که در ساعتهای کاری هی به ساعت نگاه نکنیم که پس کی تموم میشه تا برم به زندگیم برسم؟
یعنی کارمون هم جزء علایقمون باشه، انگاری که با شغلمون هم زندگی میکنیم.
نه اینکه عصرهای جمعه عزا بگیریم که باز شروع شد😒 باز شنبه اومد🤐
من که این حسها رو برای مدرسه داشتم دیگه حاضر نیستم برای شغلم هم اینها رو بگذرونم!!!
اگر دوست دارید بیشتر با نگرش کارنکن آشنا بشید و جوابی برای سوالات سختتون پیدا کنید روی دکمه زیر کلیک کنید.
راستی از پادکست رادیو کارنکن هم غافل نشید.
مطمئنم با گوش دادنش خیلی چیزهای خوبی یاد میگیرید و با آدمهای بسیار خفنی 🤓 🙊 در حوزههای مختلف آشنا میشید.
چرا نگرش کارنکن مفیده؟
برای بسیاری از افراد، علاقه، نیروی محرکه انگیزه و شادی در زندگی اونهاست.
یکی از مواردی که اصلاً نیازی به آزمون استعداد یابی برای انتخاب رشته نداره، علاقه است.
شما میدونید که چه درسهایی رو دوست دارید و از چه درسهایی خوشتون نمیاد.
یعنی شما اول باید به حوزهای که میخوای در اون مشغول به کار بشی علاقه داشته باشی.
و بعد به اینکه آیا در اون حوزه استعداد داری یا نه توجه کنی!
وقتی کاری رو که انجام میدیم دوست داشتهباشیم، همیشه بهترین عملکردمون رو ارائه خواهیم داد و برای یادگیری بیشتر سعی و تلاش میکنیم.
در نتیجه، این امر اعتماد به نفس ما رو نیز افزایش میده.
وقتی رشته تحصیلی و کاری که انتخاب کردیم رو دوست داریم، برای موفق شدن در اون زمینه همهی تلاشمون رو میکنیم تا بهترینمون رو نشون بدیم.
یه تحقیق (در سال 2002) که در رابطه با علاقه، یادگیری و فرآیندهای روانشناختیه نشون میده:
اگر به یک موضوعی علاقهمند باشید، یادگیری و تداوم در اون برای شما آسونتر میشه.
همچنین این تحقیق نشون داد که علاقه از مولفههای موثر و شناختیه که همین علاقه باعث مشارکت در مباحث و فعالیتها میشه.
(Interest, Learning, and the Psychological Processes That Mediate Their Relationship2002)
نام مقاله نام برده شدهاست.
بنابر متاآنالیزی که بر تحقیقات پیرو تاثیر علاقه بر عملکرد افراد در کشورهای مختلف انجام شد نشون داد، علاقه بر میزان پیشرفت آکادمیک هم بسیار موثره.
بنابراین این تحقیقات نشوندهنده میزان اهمیت نقش علاقه، در تحصیلات و همچنین شغل افراد است.
بیشتر بخوانید: اهمیت علاقه در انتخاب رشته
5) تاثیر شانس در موفقیت
آیا شانس یک حالت ذهنیه؟
تصور کنید صبح جمعه است و شما قرار کوه رو با دوستاتون کنسل نکردید😆 و شروع میکنید به بالا رفتن از کوه.
ناگهان یه سنگ بزرگ از ناکجاآباد میاد و میوفته دقیقا جلوی پای شما 😬
خب الان شما خوش شانسید که این سنگ روی شما نیوفتاده و شما سالمید؟
یا اینکه چقدر شما بدشانسید که اگر یه سنگ هم از آسمون بیوفته پایین، اگر روی سر شما نیوفته، حتماً جلوی پای شما میوفته!!!
کدومش؟
ما در ادامه به پاسخ این سوال خواهیم پرداخت.
آیا امکان داره همیشه بهترین و جزء استثناییها بود؟
شما هم ورزشکارانی رو دیدید که مدت کوتاهی در دوران طلایی ورزشی خودشون بودند ولی بعد از مدتی دوباره عملکرد متوسطی نشون میدند؟
این موضوع یک دلیل ساده داره.
مردم و همچنین ورزشکاران اکثراً عملکردی متوسط دارند.
حالا این متوسط بودن عملکرد و توانایی، برای هرکس متفاوته!
منظورم اینه که مثلاً ممکنه متوسط من در یک امتحان 14 باشه و برای شما 17.
افراد، از جمله ورزشکاران، برای برخی عملکردهای استثناییشون، جایزه میگیرند:
- برنده سوپربال میشند
- آقای گل فصل میشند
- در شغلشون خوب عمل میکنند
- اسکار میگیرند
خب طبیعی هم هست که افراد برای بهترین عملکردشون تشویق بشند، نه؟
اما عملکردهای استثنایی، خوب یا بد، همیشه توانایی رو به طور دقیق منعکس نمیکنه.
برای مثال فکر کنید یک امتحانی رو 5 بار، 7 بار یا حتی 13 بار بدید.
نمراتی که از این تست میگیرید همیشه یک عدد نمیشه ممکنه دو یا سه بار از میانگین نمراتتون بالاتر بشه.
احتمالاً دو یا سه بار هم نمراتی کمتر از میانگین خودتون کسب کنید.
اما میانگین نمرات شما نشاندهنده توانایی واقعی شماست.
نتایج، در این امتحان یا در ورزش و کلاً در زندگی، تحت تأثیر رویدادهای اتفاقیه که هیچکس نمیتونه اونها رو پیشبینی کنه.
برای مثال شب قبل از امتحان کابوس ببینید و اصلاً خواب خوبی نداشتهباشید.
یا اینکه در یه امتحان اکثر سوالات برای شما تکراریه و اونها رو بلدید.
افرادی که عملکرد ضعیفی در این امتحان دارند، احتمال داره دفعه بعد عملکرد بهتری داشته باشند.
دقیقاً مانند افرادی که عملکرد فوقالعاده خوبی در یه بازی دارند، ولی شاید دفعه بعد شانس با اونها یار نباشه و …
هر کس دارای یه توانایی و عملکرد متوسط مخصوص خودشه.
این توانایی تحت تأثیر حوادث تصادفی هم قرار داره.
بعد از یه عملکرد استثنایی، احتمال اینکه در بازی بعدی برای مثال نسبت به میانگین پسرفت داشته باشید، وجود داره.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که اتفاقات تصادفی بر زندگی ما تاثیر میذارن!
بنابراین بیایید بپذیریم که وقایع غیر قابلپیشبینی از کنترل ما خارجاند.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که بسیاری از اتفاقات در اون به صورت رندوم و تصادفی اتفاق میافته.
این تصادفی بودن بسیاری از کارهای ما رو تحت تأثیر قرار میده.
شانس دقیقاً چیه؟
به نظر میرسه شانس جاییه که فرصت و آگاهی با هم ترکیب میشند.
جایی که مغز ما برای تصادفی بودن جهان فیلتری قائل میشه و ما رو وادار به نتیجهگیری در مواردی میکنه که اصلاً وجود ندارند.
همچنین مشخص شده که واکنشی که در مقابل اون چیزی که اسمش رو شانس میذاریم داریم، میتونه زندگی ما رو تغییر بده.
شاید ما بتونیم شانس خودمون رو بسازیم.
چطوری؟
مثل مثالی که برای کوه رفتن برای شما زدم.
اینکه بهجای فکر کردن به اینکه چقدر بدشانسم که این سنگ دقیقاً جلوی پای من افتاد…
فکر کنیم که چقدر خوششانس بودیم که روی سرمون نیوفتاد و ما صدمهای ندیدیم.
چجوری اینکه ما فکر میکنیم خوششانسیم یا بدشانس، در زندگی ما تاثیر میذاره؟
ریچارد وایزمن روانشناس و استاد دانشگاه هرتفوردشایر در بریتانیا است.
ایشون تحقیقاتی روی صدها نفر از افراد که خودشون رو بسیار بدشانس یا بسیار خوششانس میدونند، انجام داده.
از اونها سوالاتی در مورد نگرششون به شانس و نقشی که در زندگی اونها داشته، پرسیده.
و نتیجهگیریهای خودشون رو با چهار اصل بیان میکنه.
- افراد خوششانس معمولاً با آرامش و گشودگی که نسبت به تجربیات جدید دارند
اونها به فرصتهای پیشرو توجه نشون میدن و در همین راستا عمل میکنند. - افراد خوششانس بر اساس بینش و احساسات درونیشون تصمیمهای موفقی میگیرند.
- انتظارات این افراد از آینده به اونها کمک میکنه تا رویاها و آرزوهاشون رو برآورده کنند.
- همچنین افراد خوششانس قادرند تا بدشانسی خودشون رو به خوششانسی تبدیل کنند.
پروفسور وایزمن یک کتاب هم در رابطه با همین موضوع دارد، که به نام کتاب کوچک شانس ترجمه شده است.
هر کدوم از این 4 اصل 3 زیرشاخه هم داره که میتونید از لینک زیر و با زبان انگلیسی اونها رو بخونید.
البته نقدهایی هم به این پژوهش وارده که یکی از این نقدها رو برای شما مثال میزنم.
اینکه در این تحقیقات از افرادی استفاده شده که به زندگی و تصمیماتشون از دریچه شانس نگاه میکنند.
و از اونها سوالاتی راجع به شانس و تاثیری که شانس بر زندگی اونها گذاشته، پرسیده شده، طبیعیه که پاسخ اونها نیز رابطه مستقیمی با شانس داره.
مثلاً اگر ما بخوایم کتابی با عنوان “اتخاذ یک نگرش مثبت نسبت به زندگی چه میزان به موفقیت کمک میکند؟” بنویسیم.
و از افراد، تقریباً همون سوالاتی که پروفسور وایزمن پرسیده رو بپرسیم و از عامل شانس اسمی نیاریم هم احتمالاً به همین نتایج میرسیم.
چجوری خوششانستر باشیم؟
خب بذارید یک مثال بزنم.
فرض کنید که شما فال قهوه میگیرید و نتیجه فال اینه که به زودی با آدم جدیدی آشنا میشید که این آدم همون فرد زندگی شماست که منتظرش بودید.
بعد این فال قهوه چه اتفاقی میافته؟
شما خوشحال میشید و با اعتماد به نفس، بیشتر بیرون میرید پس احتمال اینکه با آدمهای بیشتری در ارتباط باشید بیشتر میشه.
بنابراین احتمال اینکه با آدمی که دوست دارید آشنا بشید بیشتر شده!
دیدید چی شد؟
این فال قهوه آینده رو پیشبینی نکرد ولی به شما برای ساختنش کمک کرد.
وایزمن نشون داد که افراد وقتی چنین دیدگاهی به اطرافشون داشته باشند، با احتمال بیشتری اتفاقات خوب برای اونها رخ میده.
پس اگر این طرز فکر به دیدگاه نرمال زندگی شما تبدیل بشه، احتمالاً شما خودتون رو آدم خوششانستری خواهید دونست.
6) از هر دری سخنی!!!
خب درسته که در این مطلب به معرفی آزمون استعدادیابی انتخاب رشته نپرداختیم، ولی در قسمت بعدی لیست این تست های استعداد یابی برای انتخاب رشته رو قرار میدیم که استفاده کنید.
بهنطر ما اینکه از نقاط قوتتون شغل بسازید، خیلی گزینه بهتریه تا اینکه، اونچه که مدرسه از ما میخواد.
نظام آموزشی ما داره از ما کارمند میسازه، اینکه در همه درسها متوسط باشیم در آینده اصلاً به نفع ما نیست.
فرق بین شغل و حرفه همینه که از شغل فقط پول درمیارید ولی میشه از حرفه یه میراث ساخت.
این رو هم در انتخاب این کار و حرفه در نظر بگیرید که وقتی یه شغلی دارید که مبنای اون کمک کردن به بقیه هست نورونهای ما این پیام رو میدن که من عالیم و چقدر حس خوبی دارم!
چون که میگن:
”The struggle is guaranteed, the success is not.“
Tom Bilyeu-
”اینکه ما باید سعی و تلاش کنیم تضمین شدست ولی موفقیت نه“
پس اگر میخواید بیزنس خودتون رو بزنید این نکته رو پایه بیزنستون قرار بدید.
اگر در محیط شلوغی زندگی میکنید یا در کل زندگی شلوغی دارید، کمی به خودتون استراحت بدید و ریلکس کنید.
لازم نیست همیشه در حال انجام کاری باشید، ذهنتون رو آروم کنید و کمی راجع به مطالبی که امروز خوندید فکر کنید.
به فاکتورهایی که برای شما مهمند، به اینکه دوست دارید میراث شما در زندگیتون چی باشه؟
رویاپردازی کنید، رویاپردازی کنید، رویاپردازی کنید.🌱🌠
7) تست های استعداد یابی برای انتخاب رشته
خب در ادامه ما برای شما تعدادی آزمون استعداد یابی برای انتخاب رشته رو لیست میکنیم.
در ابتدا به تست استعداد یابی برای انتخاب رشته میپردازیم که با استفاده از اون شما میتونید 5 نقطه قوت خودتون که باید بر مبنای این نقاط قوت انتخاب رشته کنید، رو پیدا کنید.
همچنین 5 نقطه ضعف که نه، ولی نقاطی که با کار روی اونها میتونید به توسعه فردیتون کمک کنید، رو پیدا میکنید.
آقای کلیفتون که روانشناس و محقق و کارآفرین هم هست، این تست استعدادیابی رو برای توسعهفردی و آشنایی افراد با 34 حوزه توانمندیشون ساخته.
ایشون توانمندی افراد رو به 4 بخش اصلی به نام تفکر استراتژیک (Strategic Thinking)، ساخت روابط (Relationship Building)
نفوذ (Influencing) و مجری (Executing) تقسیمبندی کرده.
بنابراین روی دکمه زیر کلیک کنید و این تست استعداد یابی انتخاب رشته رو بدید تا از نقاط قوتتون باخبر بشید.
نقشه گنج!
آیا شما برای کشف استعدادهاتون به آزمون استعدادیابی انتخاب رشته نیاز دارید؟
خب با کلیک روی لینک زیر هم میتونید با تست های استعداد یابی برای انتخاب رشته آشنا بشید. هم از این مطلب به عنوان نقشه راه برای یافتن استعدادهای ذاتی خودتون استفاده کنید.
کتابها و آزمونها
کتابها و آزمون استعداد یابی انتخاب رشته واقعاً برای شناخت بهتر خودتون عالی هستند.
در لینک زیر میتونید با 4 کتابی که در حوزه خودشناسی، توسعه فردی و یافتن نقاط قوت خود هستند آشنا بشید.
ما میتونیم هر مهارتی رو که بخوایم یاد بگیریم✌️
ما در مطلب بالا از نگرش کارنکن گفتیم، حالا یکی از اصلهای نگرش کارنکن اینه که این مهارتهای ما هستند که در نهایت برای ما کار ایجاد میکنند نه مدرک تحصیلی ما!
پس چقدر عالی میشه که ما بتونیم در زمان کم مهارتهای خوبی یاد بگیریم.
برای اینکه یاد بگیریم چجوری یاد بگیریم :دی روی لینک زیر کلیک کنید.
ممنون که تا انتهای این مطلب همراه ما بودید.
برای شما چه فاکتورهایی هنگام انتخاب رشته و شغل آینده مهمه؟
شما خودتون رو در دسته درونگراها قرار میدید یا برونگرا؟
شما شانس رو در موفقیت موثر میدونید؟ فاکتور علاقه برای شما در الویته؟
خوشحال میشیم در قسمت نظرات، پاسخهاتون به سوالات بالا و تجربیاتتون رو با ما و کاربران کارنکن در میون بذارید.