رهایی از سردرگمی شغلی با دوره جامع طراحی مسیر شغلی

05cd561c30ce09371833d5f2a171bd66_1200x628__1___1_-removebg-preview

زندگی نامه ویل اسمیت ، گرانترین بازیگر سیاه‌پوست هالیوود

زندگی نامه ویل اسمیت
5/5 - (21 امتیاز)

قبل از اینکه شروع به شرح زندگی نامه ویل اسمیت کنیم، قابل ذکر است که بدانید! مطالعه این مطلب نقطه پایان تمام جست‌وجو‌‌های شما در‌مورد زندگی نامه ی ویل اسمیت خواهد بود.

ما، در مطالب گذشته سایت کارنکن به بررسی زندگی‌‌نامه افرادی همچون استاد علی‌ نصیریان بازیگر سرشناس کشورمان‌، مسعود‌ اوزیل بازیکن تیم فوتبال‌ آلمان و رافائل‌ نادال قهرمان دنیای تنیس پرداختیم.

حال می‌خواهیم به زندگی نامه ویل اسمیت؛ بازیگر، خواننده و تهیه‌کننده آمریکایی بپردازیم.

در‌ این مطلب هم، همانند مطالب گذشته سعی بر‌ آن شده که از زیاده‌گویی پرهیز شود و مطلبی روان، ساده و در عین‌ حال جامع در اختیار شما قرار بگیرد.

همچنین در‌ این مطلب، زندگی نامه ی ویل اسمیت را در چهار بخش مورد بررسی قرار دادیم و از نحوه ورود او به عرصه هنر، تا تبدیل شدن او به گرانترین بازیگر هالیوود پرداختیم.

فهرست مطالب درباره زندگی نامه ویل اسمیت

بخش اول: دوران کودکی ویل اسمیت

«ویلارد‌ کارول‌ اسمیت‌ دوم» ملقب به ویل اسمیت (Will Smith) متولد 25 سپتامبر 1968 می‌باشد.

او در شهر فلادلفیای ایالت پنسیلوانیا واقع در شمال‌ شرق آمریکا در یک خانواده شش نفره آفریقایی-آمریکایی به دنیا آمد.

نام پدر او «ویلارد کارول اسمیت» و مادرش «کارولین ایلین» است.

ویل اسمیت دو‌ خواهر بزرگ‌تر از خود دارد که نام هر دو «پَم» می‌باشد. هر‌کدام از خواهرانش، حاصل ازدواج‌های اول پدر و مادرش هستند و خواهری که حاصل ازدواج اول پدرش بود با آن‌ها زندگی نمی‌کرد.

او علاوه‌ بر آن‌ها، دو خواهر و برادر دو‌قلوی کوچک‌تر از خود نیز دارد که نام برادرش «هَری» و خواهرش «اِلن» است.

ویل اسمیت بزرگ‌شده خیابان وودکرست می‌باشد، که یک محله طبقه متوسط در شهر فلادلفیا محسوب می‌شود.

دوران کودکی زندگی نامه ویل اسمیت
عکس دسته جمعی خانوداه ویل اسمیت

به خاطر شرایط کاری والدین ویل اسمیت، از او و خواهر و برادر دوقلویش صبح‌ها مادربزرگش مراقبت می‌کرد. «جیجی» مادربزرگ مادری او بود؛ که خانه‌اش چند کوچه پایین‌تر از محل زندگی آن‌ها قرار داشت.

جیجی پرستار بود، صبح‌ها مشغول مراقبت از نوه‌هایش و شب‌ها برای کار به بیمارستان می‌رفت.

ویل اسمیت یکشنبه هرهفته همراه با مادربزرگش برای عبادت به کلیسا می‌رفت.

از نظر ویل اسمیت درست‌کار‌ترین و معتقدترین فردی که او تا به حال با آن ملاقات داشته، مادربزرگش بوده است. چرا که مادربزرگ او فرد مهربان و بخشنده‌ای بوده و او بارها شاهد کمک‌رسانی مادربزرگش به افراد بی‌خانمان بود.

مادربزرگ او راهنمای اخلاقی‌ای بود که در تمام زندگی ویل اسمیت را هدایت می‌کرد و به گفته خودش، جیجی راه ارتباط او با خدا بود، و به همین جهت از او به عنوان معلم عشق یاد می‌کند.

پدر ویل اسمیت

پدر ویل یک افسر اخراجی از نیروی هوایی آمریکا بود که یک مغازه تعمیر یخچال و فریزر داشت. او خلق و خوی خشنی داشت؛ و به همین دلیل ویل اسمیت بارها شاهد مورد ضرب و جرح قرار گرفتن مادرش توسط پدر بود.

رابطه‌ی بین ویل اسمیت و سایر فرزندان خانواده با پدر مثل رابطه بین سرباز و فرمانده بود؛ و کاری که از طرف پدر به آن‌ها محول می‌شد به معنی یک مأموریت بود که باید آن را به اتمام می‌رساندند.

همان طور که در ابتدای این بخش آمده بود؛ نام کامل ویل‌ اسمیت، ویلارد کارول اسمیت دوم بود نه جونیور.

بنابراین پدر او وقتی دیگران ویل اسمیت را جونیور (به معنای کوچک) خطاب می‌کردند؛ زود از کوره در‌می‌رفت و در تصحیح آن همراه با چند کلمه رکیک می‌گفت:

«هی ! اسمش جونیور نداره.»

چون پدرش احساس می‌کرد اگر دیگران ویل اسمیت را جونیور خطاب کنند؛ هم او و هم پسرش را کوچک کرده‌اند و این را نوعی توهین می‌پنداشت.

پدر او به موسیقی علاقه‌مند بود و یکی از سرگرمی‌هایش نواختن گیتار بود.

در کل ویل اسمیت در یک خانواده علاقه‌مند به موسیقی به دنیا آمده است؛ چرا که مادر او هم علاقه‌مند به موسیقی، و نوازنده پیانو می‌باشد که این امر باعث شده ویل اسمیت به موسیقی علاقه‌مند شود و نوازندگی‌ پیانو را یاد بگیرد.

بهترین اجرای پیانوی ویل اسمیت

بهترین اجرای پیانوی ویل اسمیت به یازده سالگی او برمی‌گردد که در آن زمان مادربزرگش در کلیسا یک برنامه‌ی نمایش استعداد برای کودکان راه انداخته بود.

همان طور که از اسمش پیداست، در آن مراسم کودکان روی صحنه می‌رفتند و استعداد خود را به نمایش می‌گذاشتند.

در این میان، ویل هم به اصرار مادربزرگش تنها قطعه‌ای که بلد بود یعنی قطعه «احساسات» موریس آلبرت را در آن مراسم نواخت و برخلاف تصور او که فکر می‌کرد نمی‌تواند از پس اجرای آن قطعه در آن مراسم بربیاید، با اجرایش در آن مراسم شگفتی‌سازی کرد و احساسات تماشاچیان آن مراسم را برانگیخت!

او برای اجرای بی‌نظیرش مورد تشویق دویست نفر تماشاچی قرار گرفت و این واقعه اولین موفقیت هنری در طول زندگی نامه ویل اسمیت محسوب می‌شود.

مادر ویل اسمیت

مادر او یک زن دارای تحصیلات دانشگاهی است، که در اداره آموزش و پرورش شهر فلادلفیا مشغول به کار بود.

بر‌خلاف پدرش، مادر ویل‌ اسمیت هنگام صحبت در انتخاب کلمات خیلی دقت می‌کند. چرا که او به قدرت کلمات اعتقاد دارد و هر سخنی را مناسب بیان نمی داند؛ و برای همین ویل اسمیت، مادرش را عقل کل کتاب‌ها و پدرش را عقل کل خیابان‌ها می‌داند.

مادر او برای تحصیل اهمیت فراوانی قائل بود و در جریان اهمیت تحصیل برایش، خیلی دوست داشت که ویل ادامه تحصیل دهد، چون او پسر باهوشی بود و در ریاضیات نمره خوبی کسب می‌کرد.

برای همین، مادرش از یک دانشگاه معتبر برای او پذیرش گرفت، امّا ویل اسمیت مسیر موفقیت خود را در دنیای هنر دید و بعد از اتمام دبیرستان به دانشگاه نرفت.

چون به عقیده‌ی او ، نصیحت هر فرد دید آن شخص از جهان است و برای فرد دیگری کارایی ندارد.

ویل اسمیت در کنار مادرش
ویل اسمیت در کنار مادرش

تخیلم استعداد من است!

ویل اسمیت در دوران کودکی از آن دسته بچه‌هایی بود که مدام در‌ حال خیال‌پردازی و پر‌حرفی کردن بود. این خیال‌پردازی او تا جایی پیش‌ رفته بود که او یک پسر سفید‌پوست با موهای قرمز به نام «مجیکر» را همراه خود تصور می‌کرد.

مجیکر دوست‌ خیالی ویل بود؛ حضور او در زندگیش چنان پررنگ بود که مادرش برای او سر میز غذا بشقاب می‌گذاشت یا زمانی‌ که با ویل اسمیت به مشکل بر‌می‌خورد، مشکل‌اش را با میانجی‌گری مجیکر حل ‌می‌کرد.

خیال‌‌پردازی ویل اسمیت باعث‌ شده بود، دوستان او به حرف‌هایش بی‌اعتماد شوند و در محله او را دروغ‌گویی بی‌اختیار صدا می‌زدند.

البته خیال‌‌پردازی او از کودکی تا به امروز ادامه دارد و به گفته خودش یکی‌ از ویژگی‌های شخصیتی اوست که در عرصه بازیگری به کمکش آمده است.

ویل اسمیت درباره خیال‌‌پردازی‌اش چنین می‌گوید:

«تخیلم استعداد من است و زمانی‌ که با اخلاق‌ کاری‌ام درهم می‌آمیزد، می‌توانم کاری کنم که از آسمان پول ببارد.»

تبعیض نژادی

ویل اسمیت دوران ابتدایی تحصیل خود را در یک مدرسه کاتولیک گذراند. دانش‌آموزان این مدرسه را اکثراً افراد سفید‌پوست تشکیل می‌دادند و تنها سه نفر دانش‌آموز سیاه‌پوست در آن مشغول تحصیل بود.

در‌این مدرسه، ویل اولین تجربه‌های نژاد‌پرستی خود را در جامعه‌ی نژادپرست آمریکا تجربه کرد.

به گفته او برخی از دانش‌آموزان و معلمان آن مدرسه، آن‌ها را کاکاسیاه خطاب می‌کردند و در مدرسه هرچقدر دانش‌آموز موفق و با انضباطی بودند مورد توجه معلمان قرار نمی‌گرفتند.

99 درصد همان صفر است!

از آنجا که پدر ویل اسمیت خلق و خوی خشنی داشت و اداره زندگی‌اش سبک پادگانی بود، وقتی کاری به فرزندانش محول می‌کرد، انتظار داشت آن را به نحواحسن انجام دهند یا به قول ویل اسمیت «از نظر پدر 99 درصد همان صفر بود.» و سرپیچی از فرمان پدر منجر به تنبیه بدنی می‌شد.

او با این سبک تربیتی می‌خواست، فرزندان خود را برای پیشرفت و زندگی در این دنیای بی‌رحم، به سلاح قدرتمند «نظم» مجهز کند.

در جهت این سبک تربیتی، فرزندان او می‌بایست هر روز دندان‌های مسواک زده و بعد از خواب جای خواب مرتب داشتند؛ و اگر هم ماموریتی مثل تمیز کردن دستشویی، خرید مواد غذایی از سوپرمارکت و … به آن‌ها محول می‌شد، باید آن‌ها را در اسرع وقت و در بهترین حالت ممکن انجام می‌دادند؛ چرا که انجام آن‌ها نشان از داشتن انضباط بود.

در کل، پدر او از اطرافیانش انتظار کمال داشت و ایده‌آل‌ترین فرد از نظر پدرش، فرد منضبط بود.

از نظر ویل اسمیت شخصیت او از سه ضلع انضباط، تحصیل و عشق تشکیل شده است که انضباط را از پدر، تحصیل را از مادر و عشق را از مادربزرگش آموخته است.

تفاوت میان کار ممکن و ناممکن در چیست؟

ویل اسمیت در کتاب خاطراتش از خاطره‌ی ساخت یک دیوار در داخل مغازه پدرش سخن می‌گوید.

در آن خاطره پدرش؛ او و برادرش هَری را زمانی که آن‌ها سن کمی داشتند، وادار به ساخت دیواری به طول 6 متر با ارتفاع حدود 3.5 متری می‌‌‌‌کند.

ویل و برادرش برای ساخت آن دیوار حدود یک سال تلاش کردند. در حالی که اگر پدرشان ساخت آن دیوار را به دو کارگر ساختمانی محول می‌کرد؛ کار دو روزه انجام می‌شد.

در آن زمان هیچ عذر و بهانه‌ای برای تعطیل کردن ساخت دیوار از ویل و برادرش مورد قبول نبود، و آن‌ها موظف بودند بعد از مدرسه تحت هر شرایطی بالای سر دیوار حاضر شوند و به ساخت آن ادامه دهند.

او در یک جایی از این خاطره می‌گوید:

«یک روز که از تمام شدن این دیوار لعنتی! ناامید شده بودیم، پدر صدای غر زدن ما را شنید، ابزاری که در دستش بود را انداخت و سمت ما آمد؛ با لحن نظامی‌اش گفت:‌
«دیگر راجع این دیوار فکر نکنین! دیواری وجود ندارد، این‌ها چندتا آجر هستند و وظیفه شما این است که هر کدام از آن‌ها را درست سرجایشان بگذارید.» و رفت. من و هری آن موقع فکر کردیم طرف زده به سرش اما بعدها منظور پدر را فهمیدم.
وقتی روی دیوار تمرکز کنی کار انگار ناممکن و تمام نشدنی است امّا اگر تمرکزت روی یک آجر باشد همه چیز آسان و شدنی است چرا که به خوبی می‌توان یک آجر را درست سرجایش گذاشت.»

تفاوت میان کاری که ناممکن به نظر می‌رسد و کاری که انجام پذیر است، در نحوه‌ی نگرش است و هدف پدر ویل اسمیت هم از ساخت آن دیوار ایجاد چنین نگرشی در آن‌ها بود.

حواست به دیوار است یا آجر؟!

در همه‌ی موارد، هدف‌های بزرگ و به ظاهر محال را می‌توان به وظایف کوچک تقسیم کرد تا بتوان به آن‌ها جامه عمل پوشاند.

این ماجرای دیوار هم یکی از آن درس‌های تاثیرگذار در زندگی نامه ی ویل اسمیت است که برای رسیدن به موفقیت از آن‌ها بهره برده است.

بخش دوم: زندگی مشترک ویل اسمیت

در این بخش از زندگی نامه ویل اسمیت ، به روابط و زندگی مشترک او خواهیم پرداخت.

ویل اسمیت اولین رابطه عاشقانه خود را با دوست دوران دبیرستانش، «ملانی پارکر» تجربه کرد. رابطه ملانی با ویل اسمیت تا قبل از ورشکستگی و افول او در دنیای رپ ادامه داشت؛ تا اینکه به دلیل خیانت ملانی و وضعیت اقتصادی نابسامان او، رابطه آن‌ها پایان یافت.

ازدواج اول

بعد از آن که ویل اسمیت به عرصه بازیگری ورود کرد و با سریال «شاهزاده تازه بل-ایر» به شهرت رسید، از او برای حضور در پشت‌صحنه یک فیلم سینمایی دعوت شد که در آن زمان با یکی از عوامل پشت‌صحنه آن فیلم به نام شری زامپینو (Sheree Zampino) آشنا شد.

آن‌ها سه ماه بعد از آن آشنایی در سال 1992 باهم ازدواج کردند.

ویل و همسر اول او

ثمره‌ی این ازدواج پسری به نام «ویلارد کارول اسمیت سوم» بود و چون سومین ویلارد اسمیت در خانواده اسمیت محسوب می‌شد؛ آن را «تِری» صدا زدند.

ویل اسمیت و شری زامپینو در یک برهه‌ای از زمان به دلیل اختلافاتی که بین آن‌ها بود، تصمیم به طلاق توافقی گرفتند.

براساس این طلاق توافقی او متعهد شد، مبلغی معادل 900 هزار دلار به صورت یکجا و ماهیانه 24 هزار دلار بابت نگهداری از پسرش به شری زامپینو بپردازد.

در آخر، آن‌ها بعد از سه سال زندگی مشترک در سال 1995 از هم طلاق گرفتند.

ازدواج دوم

جیدا پینکت (Jada Koren Pinkett) که برای تست بازیگری دادن به دفتر سریال شاهزاده تازه بل-ایر رفته بود. در آنجا اولین دیدار ویل اسمیت با او اتفاق افتاد.

البته این دیدار برای زمانی است که ویل اسمیت با شری زامپینو آشنا نشده بود و در پشت‌صحنه‌ آن فیلمی که ویل اسمیت با او دیدار داشت؛ جیدا پینکت یکی از بازیگران آن فیلم بود.

در‌ اصل ویل اسمیت دعوت حضور در پشت‌صحنه آن فیلم را برای دیدار دوباره با جیدا پینکت قبول کرده بود که به‌طور اتفاقی با شری زامپینو آشنا شد.

ویل اسمیت و جیدا پینکت توسط دوست مشترک‌شان، «تیشا» با هم آشنا شدند؛ و این آشنایی برای زمانی است که ویل اسمیت و شری زامپینو میانه شکرآبی داشتند و در شرف طلاق بودند.

ویل اسمیت در کنار جیدا پینکت

در نهایت، ویل اسمیت و جیدا پینکت در سال 1997 باهم ازدواج کردند و حاصل این ازدواج یک پسر به نام «جیدن کریستوفر» و یک دختر به نام «ویلو کامیل» می‌باشد.

زندگی نامه ویل اسمیت و فرزندان

ویل اسمیت در فیلم «علی» که درسال 2001 در مورد زندگی نامه محمد علی کلی ساخته شده بود؛ با همسر خود، جیدا پینکت هم‌بازی بود.

ویل در نقش محمد علی کلی
ویل اسمیت در فیلم علی

همچنین او تجربه هم‌بازی بودن با پسرش جیدن در فیلم‌های «به دنبال خوشبختی» و «پس از زمین» و با دخترش ویلو در فیلم «من افسانه‌‌ام» را در کارنامه خود دارد.

سکانسی از فیلم به دنبال خوشبختی با بازی ویل اسمیت و پسرش
ویل و جیدن اسمیت در فیلم به دنبال خوشبختی

بخش سوم: زندگی هنری ویل اسمیت

سومین بخش از زندگی نامه ویل اسمیت را به بررسی نحوه ورود او به دنیای هنر اختصاص دادیم و از افتخاراتی که در این عرصه به ارمغان آورده‌‌‌ است سخن گفتیم.

دنیای هیپ‌هاپ

ویل رپر آمریکایی

ویل اسمیت در سن 12 سالگی توسط «پال» با دنیای هیپ‌هاپ آشنا شد.

پال نام پسرعمه ویل اسمیت می‌باشد که به‌خاطر یکسری مسائل و اختلافات خانوادگی مجبور شده بود از ایالت دیگری به خانه آن‌ها نقل‌مکان کند. او در زمینه هیپ‌هاپ فعالیت داشت و یکی از مشوق‌های اصلی ویل برای ورود به عرصه خوانندگی بود.

در ادامه، ویل اسمیت برای ادامه تحصیل به دبیرستان اوربروک رفت. 90 درصد دانش‌آموزان آن دبیرستان برخلاف مدرسه کاتولیک، سیاه‌پوست بودند.

در این مدرسه اکثر دانش‌آموزان به‌صورت گروه‌های کوچک باهم رپ ‌می‌کردند و ویل هم برای نمایش هنرش از اعضای ثابت آن گروه‌ها بود.

او و جازی جف (DJ Jazzy Jeff) در یک مهمانی زیرزمینی باهم آشنا شدند. آن‌ها از آن موقع یک گروه دو نفری تشکیل دادند که ویل اسمیت، رپر و جازی جف، دی‌جی آن گروه بود.

اولین تک‌آهنگ آن‌ها با نام «دخترها همه دردسرن» در سطح فلادلفیا سروصدای زیادی به‌پا کرد و آن‌ها با این آهنگ در فلادلفیا به شهرت رسیدند.

لقب شاهزاده تازه (Fresh prince) را یکی از معلمان او به‌ نام خانم «براون» به او داد که تا به امروز هم لقب ویل اسمیت در دنیای رپ است.

اولین آلبوم او «خانه را بلرزان» نام داشت که بیش از 500 هزار نسخه از آن به‌ فروش رفت. ویل اسمیت با این آلبوم به اوج شهرت رسید و تور کنسرت خود را از ایالتی به ایالت دیگر ادامه داد.

بدین ترتیب ویل اسمیت قبل از بیست سالگی خود به یک میلیونر جوان تبدیل شد و برای ادامه زندگی با ملانی پارکر؛ یک عمارت باشکوه و چند ماشین و موتور گران‌قیمت فراهم کرد.

همچنین او در سال 1988 برای آهنگ «پدر و مادر‌ها نمی‌فهمن» موفق به کسب جایزه گرمی شد.

افول ویل اسمیت در دنیای هیپ‌هاپ

آلبوم «در این گوشه» ویل اسمیت، در هالووین سال 1989 منتشر شد.

امّا این آلبوم به‌دلیل کم‌کاری و جَوزدگیِ او و گروهش از موفقیت آلبوم قبلی (پدر و مادر‌ها نمی‌فهمن)، آن کیفیت مطلوب را نداشت. به همین دلیل مورد استقبال قرار نگرفت و از آن پس تعداد کنسرت‌های او رو به کاهش رفت.

بدین صورت این آلبوم در طول زندگی نامه ی ویل اسمیت به نقطه‌ آغاز ورشکستگی او تبدیل شد.

علاوه‌ بر آن مسائل، ویل اسمیت به‌دلیل عدم پرداخت مالیات، به پرداخت حدود 3 میلیون دلار مالیات محکوم شد. او برای پرداخت آن مالیات مجبور شد، هرآنچه که در این مدت از رپ به دست آورده بود را اعم از خانه، ماشین‌ها و موتور‌‌های گران‌قیمتش و حتی آلات موسیقی استودیوی خود را بفروشد.

با این کار او از نظر اقتصادی به ورشکستگی کامل رسید و عملاً ضربدر صفر شد!

دنیای بازیگری

ورود به دنیای بازیگری ویل اسمیت

بعد از تمامی اتفاقاتی که برای ویل اسمیت افتاد و منجر به ورشکستگی‌ آن شد، او برای شروع دوباره به شهر لس‌آنجلس رفت و در خانه «تانیا» ساکن شد.

تانیا دخترخاله‌ی یکی از دوستان ویل اسمیت بود که در سفرهایی که برای اجرای کنسرت به لس‌آنجلس داشت؛ با او آشنا شده بود و باهم رابطه دوستانه داشتند.

ویل به اصرار تانیا برای انجام مصاحبه‌ای به یک برنامه تلویزیونی به نام «آرسینوهال» رفت. در آن برنامه افراد مختلفی همچون سیاستمداران، بازیگران و… برای انجام مصاحبه‌ی تلویزیونی حضور می‌یافتند.

او در پشت‌صحنه این برنامه با فردی به‌ نام «بنی مدینا» آشنا شد. مدینا به او پیشنهاد بازیگری داد و در نهایت او را برای بازی در سریال «شاهزاده تازه بل-ایر» معرفی کرد.

سریال سیتکام تلویزیونی شاهزاده تازه بل-ایر برای شبکه NBC آمریکا تهیه می‌شد. این سریال در تاریخ 10 سپتامبر 1990 به‌ روی آنتن رفت و به‌خاطر پربیننده بودنش برای چند فصل ادامه داشت.

زمانی‌ که ویل اسمیت در این سریال بازی می‌کرد؛ 22 ساله بود و با این سریال در عرصه بازیگری به شهرت رسید. بدین ترتیب ستاره اقبال در زندگی نامه ی ویل اسمیت طلوع کرد و او در مدار موفقیت قرار گرفت.

پیشرفت در بازیگری

در ادامه، ویل برای پیشرفت در عرصه بازیگری در سال 1993 با ایفای نقش در فیلم «شش درجه جدایی» وارد سینما شد.

نکته جالبی که در مورد این فیلم وجود دارد این است که ویل اسمیت برای بازی در آن، یک پیشنهاد 10 میلیون دلاری را به‌ازای دستمزد 13 هزار دلاری این فیلم رد کرده بود. علت این تصمیم، علاقه او برای حضور داشتن در کنار بازیگران سرشناس فیلم شش درجه جدایی بود.

ویل اسمیت در سال 1995 با بازی در فیلم اکشن «پسران بد» تکان عظیمی به گیشه‌های فروش هالیوود وارد کرد. طبق گزارشات متعدد، فروش این فیلم از مرز 65 میلیون دلار گذشته بود.

همچنین او در سال 1997 یعنی دوسال پس از اکران فیلم پسران بد، با بازی در فیلم اکشن کمدی «مردان سیاه‌پوش» فروشی در حدود 589 میلیون دلار را در کارنامه خود ثبت کرده است.

در‌کل، اگر بخواهیم از رکورد‌هایی که در طول زندگی نامه ویل اسمیت توسط او شکسته شده‌اند بنویسیم، همین بس که از میان 21 فیلمی که او نقش اول را در آن‌ها ایفا کرده، 17 مورد آن‌ها فروش بالای 100 میلیون دلار داشته‌اند. بنابراین همین مورد، مزید بر علت افزایش دستمزد ویل اسمیت می‌شود.

در راستای فروش میلیون دلاری فیلم‌های ویل اسمیت، در آوریل سال 2007 هفته‌‌نامه نیوزویک از او به عنوان قدرتمندترین بازیگر هالیوود یاد کرد و مجله فوریس به او عنوان پولسازترین بازیگر جهان را داد، در ادامه لیستی از آثار و افتخارات او را مشاهده خواهید کرد.

برخی از فیلم‌های سینمایی ویل اسمیت

  • روز استقلال (1996)
  • دشمن کشور (1998)
  • غرب وحشی (1999)
  • افسانه بنگر وس (2000)
  • مردان سیاه‌پوش 2 (2002)
  • پسران بد 2 (2003)
  • من، ربات (2004)
  • دختر جرسی (2004)
  • هیچ (2005)
  • به دنبال خوشبختی (2006)
  • من افسانه‌ام (2007)
  • هنکاک (2008)
  • زندگی مخفی زنبورها (2008)
  • شاه ریچارد (2021)

افتخارات ویل اسمیت

  • شش بار نامزد دریافت جایزه گلدن‌گلوب
  • نامزد دریافت اسکار برای بازی در فیلم علی در سال 2001
  • نامزد دریافت اسکار برای بازی در فیلم به دنبال خوشبختی در سال 2006
  • برنده اسکار برای بازی در فیلم شاه ریچارد در سال 2022
  • دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مردِ مراسم بفتا برای فیلم شاه ریچارد
  • دریافت جایزه بهترین بازیگر مردِ گلدن‌گلوب برای فیلم شاه ریچارد

بخش چهارم: حواشی ویل اسمیت در مراسم اسکار 2022

زندگی نامه ی ویل اسمیت هم، مانند سایر افراد مشهور دارای فراز و نشیب‌هایی همراه با حاشیه است. امّا ماجرای سیلی زدن او، برجسته‌ترین حاشیه در طول زندگی نامه ویل اسمیت و حتی تاریخ مراسم اسکار می‌باشد.

این اتفاق از آنجا شروع شد که مجری برنامه اسکار؛ «کریس راک» با مدل موی همسر او شوخی کرد.

کریس راک، همسر ویل اسمیت را به نقش زنی که در فیلم جی‌.آی‌.جین (G.I. Jane) کچل بود، تشبیه کرد و گفت منتظر تماشای «جی‌.آی‌.جین 2» با حضور او است.

در ابتدا ویل اسمیت با شوخی مجری همراه شده بود و می‌خندید، امّا همسرش که به خاطر ماهیت بیماریش مجبور شده بود سرش را از تَه بتراشد، از این شوخی ناراحت شد.

باقی ماجرا را در فیلم زیر مشاهده کنید:

به تصور حضار این حرکت ویل اسمیت، حرکتی از قبل هماهنگ‌‌شده و بخشی از شوخی کریس راک بود، امّا او در سخنرانی بعد از دریافت اسکارش بیان کرد که به طرفداری از همسرش، جیدا پینکت این حرکت را کرده است و در ادامه گفت :

«عشق وادار به انجام کارهای دیوانه‌وار می‌کند.»

با اینکه کریس راک در این خصوص شکایتی از او نداشت و ویل اسمیت هم بعد آن مراسم طی مصاحبه‌ای رسمی از آکادمی اسکار و بینندگان آن مراسم عذرخواهی کرد؛ امّا آکادمی اسکار ویل را به مدت 10 سال از هرگونه حضور (مجازی یا حضوری) در این مراسم محروم کرد.

ناگفته نماند که ویل اسمیت تا به امروز به‌خاطر آن حرکتش از کریس راک عذرخواهی نکرده است.

کلام آخر!

در این بخش به انتهای مطلب زندگی نامه ویل اسمیت رسیدیم.

اول از همه امیدواریم از مطالعه‌ی این مطلب لذت برده و اطلاعات درخوری درباره بیوگرافی ویل اسمیت کسب کرده باشید.

دوم، همان طور که در ابتدا عنوان شد، در این مطلب سعی کردیم هرآنچه در خصوص زندگی نامه ویل اسمیت است را به صورت ساده، روان و در عین حال جامع برای شما ارائه دهیم.

اما برای آن دسته از دوستان کتاب‌دوست، که علاقه به کسب اطلاعات بیشتری در مورد زندگی نامه ی ویل اسمیت دارند. خواندن کتاب «ویل» اثر ویل اسمیت و مارک منسن، ترجمه شده توسط محمد رضا شفایی را توصیه می‌کنم.

منابع مورد استفاده در مطلب زندگی نامه ویل اسمیت

  • سایت ویکی پدیا
  • کتاب ویل

بخش پایانی: مطالب مرتبط

اگر علاقه‌مند به دنیای بازیگری هستید و دنبال سرنخ برای شروع می‌گردید، مطلب زیر برای شماست.

اگر نمی‌دانید موفق‌ترین کارگردان دنیا کیست؟
در مطلب زیر موفق‌ترین کارگردان دنیا و هرآنچه که درباره او می‌خواهید بدانید را بخوانید.

اگر از پشت‌پرده‌ی زندگی قهرمان دنیای بوکس خبر ندارید، می‌توانید به مطلب زیر مراجعه کنید.

و یا اگر هم به خواندن بیوگرافی کارآفرینان ایرانی علاقه‌مندید و دنبال کارآفرینی هستید، مطالب زیر را از دست ندهید.

به‌ نظر شما حواشی ویل اسمیت در مراسم اسکار ساختگی بود؟
در قسمت کامنت‌ها نظرتان را همراه با نام بهترین فیلمی که از ویل اسمیت دیده‌اید بنویسید.



کانال یوتیوب پادکست رادیو کارنکن
اینستاگرام پادکست رادیو کارنکن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *