در دنیای پیچیده و پرچالش امروز، کودکان بیش از هر زمان دیگری به مهارتهایی مانند مهارت حل مسئله نیاز دارند. آموزش مهارت حل مسئله در کودکان میتواند در بستر زندگی روزمره همراه با بازیهای تعاملی، فعالیتهای روزانه و چالشهای ساده در منزل و با همراهی والدین انجام شود.
مهارت حل مسئله، یکی از ده مهارت ضروری زندگی است که سازمان جهانی بهداشت بر اهمیت آن تأکید دارد.
مهارت حل مسئله در کودکان چیست؟
- توانایی شناسایی چالشها
- یافتن راهحلهای ممکن
- انتخاب بهترین گزینه
این مهارت به کودک کمک میکند تا در موقعیتهای روزمره با خلاقیت و اعتماد به نفس تصمیم بگیرد و عمل کند.
ما مطالب این پست را در دو بخش آماده کردهایم، تا به دغدغههای شما در این زمینه پاسخ کامل و کاربردی ارائه دهیم.
بخش اول: بررسی اهمیت و ضرورت آموزش مهارت حل مسئله در کودکان
بخش دوم: راهکارهای مدرن به منظور پرورش مهارت حل مسئله در کودکان بهطور گامبهگام و همراه با مثال عملی
با همراه باشید تا خانهی شما را به فضایی پویا و خلاق برای رشد کودکتان تبدیل کنیم.
آنچه خواهیم خواند:
1. بخش اول: آیا آموزش مهارت های حل مسئله به کودکان ضروری است؟
اگر کودکان رفتار مناسبی نشان نمیدهند، به این دلیل است که مهارت آن را ندارند، نه اینکه نخواهند.
موقعیتهای دردسرساز برای والدین
بیایید با هم مرور کنیم.
آخرین باری که در یکی از موقعیتهای زیر قرار گرفتید، یادتان هست؟
در یک مهمانی، مدت کوتاهی پس از شروع بازی، کودکان دچار چالش میشوند؛ ممکن است اسباببازیها را به طرف هم پرتاب کنند یا قهر کنند. در چنین موقعیتهایی، بسیاری از ما نمیدانیم بهترین واکنش چیست.
کودکمان به خانهی دوستش رفته و دوست دارد با لگو بازی کند، اما میزبان تنها تمایل به بازی با ماشین دارد و همین را پیشنهاد میدهد. کودک بدون اینکه چیزی بگوید، موافقت میکند.
دیدن اینکه فرزندمان در بازی گروهی خواستهاش را نادیده میگیرد، ناراحتکننده است.
گاهی کودک ما در هنگام بازی مدام از دوستانش پیش ما بدگویی میکند و از ما میخواهد که در بازی دخالت کنیم.
در موقعیتهای روزمرهای مانند موارد زیر نیز اغلب با چالش روبرو هستیم:
- کودک به زمانبندی استفاده از گوشی، تبلت یا تلویزیون پایبند نیست.
- کودک با خواهر یا برادرش بر سر تماشای برنامه، استفاده از وسایل یا جمعکردن وسایل مشترک دائماً دچار کشمکش است.
- ما میخواهیم در خانه فعالیتهایی انجام دهیم که هم برای کودک مفید باشند و هم خلاقیت او را تقویت کنند،
اما نمیدانیم چه فعالیتهایی مناسباند و چگونه باید آنها را اجرا کنیم تا به رشد کودک کمک کنند.
مهارت های حل مسئله در کودکان برای کمک میآید.
شاید سوال شما در این مرحله این باشد که مهارت حل مسئله در کودکان به چه کاری میآید؟
در تمام موقعیتهایی که گفتیم و ما به عنوان والد با آنها کموبیش درگیر هستیم، مهارت حل مسئله همچون دستیاری تماموقت به ما کمک میکند.
مزایای داشتن این مهارت فقط محدود به دوران کودکی نیست، بلکه در تمام طول زندگی میتوانیم از پیامدهای مثبت آن بهرهمند شویم.
اهمیت پرورش مهارت حل مسئله در کودکان: فرصتی برای اکنون و سرمایهای برای فردا
جدولهای زیر با مقایسهی کودکان دارای مهارت حل مسئله و کودکان فاقد این مهارت، در سه مرحلهی مهم زندگی، تصویری روشن از اهمیت پرورش این مهارت ارائه میدهند.
کودکی (حدود ۶ تا ۱۱ سال)
مهارت حل مسئله در کودکان: آری | مهارت حل مسئله در کودکان: خیر |
توانایی تحلیل موقعیت چالشی و برنامهریزی برای حل مسائل روزمره | وابستگی به والدین برای حل مسائل |
خلاقیت در مواجهه با چالشها | احساس ناتوانی و اضطراب در موقعیتهای چالشبرانگیز در خانه، مدرسه، مهمانیها |
روابط اجتماعی مثبت با همسالان | روابط اجتماعی نامناسب |
در دوران نوجوانی (حدود ۱۲ تا ۱۸ سال)
پیامدهای مثبت آموزش مهارت حل مسئله در کودکان | پیامدهای منفی عدم آموزش مهارت حل مسئله در کودکان |
توسعهٔ تفکر منطقی | تصمیمگیریهای هیجانی و بدون فکر |
مواجهه مؤثر با فشارهای اجتماعی در گروههای همسالان | مشکلات در روابط بینفردی و اجتماعی |
اعتماد به نفس بالا | افزایش خطر افسردگی و اضطراب |
در دوران بزرگسالی (۱۸ سال به بالا)
پیامدهای مثبت پرورش مهارت حل مسئله در کودکان | پیامدهای منفی عدم پرورش مهارت حل مسئله در کودکان |
توانایی حل مسائل پیچیده در محیط کار و زندگی شخصی | مشکلات در تصمیمگیریهای مهم زندگی |
انعطافپذیری و سازگاری بالا با تغییرات | کاهش بهرهوری در محیط کار |
رضایت شغلی و روابط بینفردی قوی | روابط اجتماعی ناپایدار و پرتنش |
2. یادگیری مهارت حل مسئله در کودکان از چه سنی شروع میشود؟
اکنون که متوجه شدیم مهارت حل مسئله در کودکان چیست. همچنین از ضرورت آموزش این مهارت آگاه شدیم، زمان آن رسیده که بدانیم کودکان از چه سنی نیاز به یادگیری مهارتهای حل مسئله دارند.
پژوهشگران حوزه روانشناسی رشد مانند پوله، میلر و چرچ در مقالهای با عنوان «How Children Learn to Problem-Solve» نشان میدهند.
- از تولد تا ۲ سالگی: کودکان با آزمونوخطا میآموزند چگونه از ابزار ساده برای رسیدن به هدف استفاده کنند، به طور مثال برداشتن اسباببازی از پشت یخچال
- بین ۳ تا ۴ سالگی: توانایی استفاده از راهنمایی دیگران و همکاری با همبازیها افزایش مییابد.
- از ۵ تا ۶ سالگی: کودکان قادر میشوند مسائل پیچیدهتر را تا حدی تجزیه و تحلیل کنند، همچنین از استدلال ابتدایی استفاده کنند.
مناسبترین سن شروع آموزش مهارت حل مسئله به کودکان
۳ تا ۴ سالگی بهترین زمان برای شروع آموزش مهارت حل مسئله است، زیرا کودکان در این سن:
- آمادگی برای دریافت راهنماییهای هدفدار را دارند.
- توانایی تفکر اولیه و مشارکت در بازیهای گروهی را دارند.
- زبان را بهقدر کافی درک کرده و از آن به خوبی استفاده میکنند.
3. آیا مهارت های حل مسئله را در مدرسه به کودکان یاد میدهند؟
قبل از پاسخ به پرسش باید مشخص کنیم به لحاظ نظری این مهارت چه جایگاهی در نظام آموزش رسمی دارد، همچنین از وضعیت اجرای آن آگاه شویم.
جایگاه آموزش مهارت حل مسئله در کودکان در نظام آموزش رسمی
جایگاه در اسناد رسمی
بر اساس سند «برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران»، مهارتهایی مانند حل مسئله و مهارت تصمیمگیری در کودکان مورد تأکید قرار گرفتهاند.
توانایی به کارگیری ریاضی در حل مسائل روزمره و انتزاعی، از اهداف اساسی آموزش ریاضی میباشد.
وضعیت موجود در مدارس
چالشهایی که در اجرای آموزش مهارت حل مسئله در کودکان وجود دارند:
- تمرکز بر حفظ مطالب درسی: همچنان برخی مدارس بر حفظ کردن مطالب درسی، حتی در مقطع دبستان تاکید دارند.
- عدم آموزش معلمان: همه معلمان قادر نیستند از رویکردها و تکنیکهای مختلف یادگیری در محیط کلاس استفاده کنند.
- فراهم نبودن محیط یادگیری آزاد برای کودکان: امکان انجام فعالیتهای متنوع در محیط کلاس فراهم نیست.
جمعبندی
در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، آموزش مهارت حل مسئله به کودکان در برنامههای درسی مورد توجه قرار گرفته است؛ با این وجود، در اجرا با چالشهایی روبرو است.
وضعیت موجود آموزش در اغلب مدارس با یادگیری بنیادین این مهارت فاصله دارد، بنابراین بهتر است والدین به طور مستقیم وارد آموزش این مهارت به کودکان شوند.
اکنون والدین دست به کار میشوند.
همانطور که با هم دیدیم نمیتوان به آموزش مهارت حل مسئله به کودکان در مدرسه اکتفا کرد. در حالی که بهترین فرصت یادگیری و نهادینه شدن این مهارت مهم در سن کودکی است، بنابراین آگاهی و همراهی والدین ضروری است.
اکنون سوال مهم این است که
آیا روشهایی برای توانمندسازی والدین وجود دارد؟ بله، با ما همراه باشید.
4. بخش دوم: چگونه میتوان مهارت حل مسئله را به کودکان آموزش داد؟
در آموزش مهارت حل مسئله به کودکان، رویکردهای متعددی وجود دارند که هرکدام با اهداف و روشهای خاص خود، به توسعه تواناییهای شناختی و اجتماعی کودکان کمک میکنند. در ادامه، سه رویکرد مطرح در این زمینه را بهطور گامبهگام معرفی میکنیم.
اولین رویکرد: یادگیری مبتنی بر پروژه؛ فرصتی برای فعالیت ثمر بخش با کودک
- رویکرد پروژه محور یکی از روشهای آموزشی مدرن است.
- کودکان مهارتهای حل مسئله را در بستر مسائل روزمره میآموزند.
- با توجه به کنجکاوی کودکان، رویکرد پروژهای روشی مناسب برای طبیعت کودکان است.
- در این رویکرد، کودکان در فرایند یادگیری کاملا فعال هستند و با انجام دادن فعالیتها تجربه کسب میکنند.
- این رویکرد آموزشی، مزایای آموزشی متعددی از جمله توسعه مهارتهای تفکر انتقادی، ریاضیات، ارتباطی و سوادآموزی را برای کودکان فراهم کرده، همچنین از تمام زمینههای رشدی و افزایش خلاقیت آنها پشتیبانی میکند.
موقعیت اول: ساخت بادبادک کاغذی
1. انتخاب موضوع با کودک
«دوست داری یه چیزی بسازیم که تو هوا پرواز کنه؟ مثل چی؟»
اگر کودک گفت «بادبادک»، وارد مرحله بعد شویم.
2. طرح پرسش برای درک مسئله
- «بادبادک چطوری میتونه تو هوا بمونه؟»
- «چه چیزهایی لازم داریم؟»
- «چه شکلی بسازیم که خوب پرواز کنه؟»
3. جمعآوری وسایل و ساخت
وسایل مورد نیاز:
- کیسه فریزر یا کاغذ سبک
- دو عدد چوب نازک یا نی نوشیدنی
- چسب، نخ، مداد رنگی
- با کمک کودک چوبها را به شکل + وصل کنید.
- پلاستیک یا کاغذ را روی آن بچسبانید.
- نخ را گره بزنید.
- بگذارید کودک بادبادک را تزئین کند.
4. آزمایش و بازبینی
در فضای باز امتحان کنید.
اگر پرواز نکرد، گفتوگو کنید: «چی شد؟ سنگین بود؟ نخ کوتاهه؟» تغییراتی بدهید، مثلاً سبکترش کنید.
5. نتیجهگیری و گفتگو
- «فهمیدم باد وقتی هست، بادبادک بهتر میره بالا.»
- «اگه نخ خیلی کوتاه باشه، خوب نمیچرخه.»
موقعیت دوم: آشپزی با کودک
1. انتخاب موضوع
پیشنهاد به کودک: «بیایم با نان، پنیر و خرما یه غذای خوشمزه بسازیم!»
اجازه دهید کودک تأیید کند یا تغییر دهد.
2. طرح پرسش برای ورود به پروژه
- «خرما رو با هسته بذاریم یا دربیاریم؟»
- «نان رو بپیچیم یا تا کنیم؟»
- «چطوری خوشگلترش کنیم؟»
3. اجرا با مشارکت کودک
- کودک خرما را هستهگیری کند.
- پنیر را روی نان بمالد.
- خرما را بچیند و نان را رول کند یا برش بزند.
(در همه مراحل اجازه دهید خودش انتخاب و امتحان کند.)
4. بازبینی و تحلیل
اگر نان خرد شد یا مواد بیرون ریخت،
«چی شد؟ شاید نان نازک بود؟ میخوای یه مدل دیگه امتحان کنیم؟»
5. نتیجهگیری و گفتگو
- «یاد گرفتم که خرما اگه له بشه، خوشمزهتر میشه.»
- «دفعه دیگه پنیر رو اول میزنم که خرما بچسبه.»
دومین رویکرد: حل مسئله مشارکتی؛ مناسب برای رفع چالشهای بین فردی
- به جای تنبیه و پاداش، بر گفتوگو و مشارکت تکیه دارد.
- مهارتهای اساسی را در کودکان (در همهی سنین) تقویت میکند.
- علت تنش، دعوا و رفتار چالشبرانگیز را شناسایی کرده و با همکاری کودک راهحلهای مؤثر میسازد.
- روابط خانوادگی را تقویت میکند و استرس والدین را کاهش میدهد.
مراحل:
- شناسایی مسئله: با همراهی والدین و برای بررسی علتهای مسئله سوال پرسیده شود.
- طوفان فکری: تمام راهحلها ارائه شود، حتی آنها که غیرمعمول به نظر میرسند.
- یافتن مناسبترین راهحل: با توجه به پیامدهای هریک از راهحلها مناسبترین راهحل شناسایی شود.
- ارزیابی: راهحل پیشنهادی اجرا شود، در صورتی که مناسب نبود به راهحلهای دیگر فکر شود.
موقعیت اول: انجام ندادن تکالیف مدرسه
از یک موقعیت آشنا برای والدینی که کودک دبستانی دارند شروع میکنیم:
کودک پس از بازگشت از مدرسه تمایل دارد فقط بازی کند و انجام تکالیف را به تعویق میاندازد.
1. شناسایی مسئله
با طرح سؤالهای باز، کودک را به تحلیل موقعیت دعوت کنید:
- «چه زمانی بیشتر دلت میخواد بازی کنی؟»
- «کی حس میکنی تکالیف سخت یا زیاد هستن؟»
- «اگه فقط بازی کنی و تکلیف انجام ندی، چی میشه؟»
- «اگه فقط تکلیف انجام بدی و بازی نکنی، چه احساسی داری؟»
2. طوفان فکری
از کودک بخواهید چند راهحل برای تقسیم زمان پیشنهاد بدهد:
- «اول تکلیف، بعد بازی.»
- «نیمساعت بازی، بعد کمی تکلیف، بعد دوباره بازی.»
- «با تایمر، ۲۰ دقیقه تکلیف، ۱۰ دقیقه استراحت.»
3. انتخاب راهحل مناسب
با همراهی کودک بررسی کنید کدام راهحل در عمل منصفانه و کارآمد است:
«کدوم برنامه باعث میشه هم به بازی برسی و هم تکالیف تموم بشن؟»
مثلاً: ۲۰ دقیقه تکلیف – ۱۰ دقیقه بازی – دوباره ۲۰ دقیقه تکلیف
4. اجرا و ارزیابی
- با کمک کودک راهحل را در روزهای بعد اجرا کنید.
- میتوانید از جدول پیگیری (ترتیب و علامتگذاری) استفاده کنید.
- در پایان روز یا هفته، گفتوگو داشته باشید:
«آیا برنامهمون کار کرد؟»
«اگه نه، چی رو عوض کنیم؟»
نتیجه:
کودک یاد میگیرد که برای مدیریت زمان لازم نیست فقط اطاعت کند، بلکه میتواند در حل مشکل نقش فعال داشته باشد.
این فرایند او را به یک تصمیمگیرنده مستقل و مسئول تبدیل میکند.
پیشنهاد:
ایجاد جدول ساده زمانبندی کودک (با فضای رنگآمیزی و امضا)
ساختن چکلیست یا پوستر کوچک برای روی یخچال
موقعیت دوم: مشاجره بر سر نوبت بازی در پارک
کودک هنگام بازی در پارک، سر نوبت سرسره یا تاب با دیگر کودکان دچار مشاجره میشود؛ هل میدهد، گریه میکند یا با قهر کنار میکشد.
1. شناسایی مسئله
با تصویرسازی یا عروسک بازی کمک کنید تا کودک ماجرا را بازگو کند:
- «چی شد که ناراحت شدی؟»
- «بچهها چیزی گفتن یا کاری کردن؟»
- «تو دوست داشتی چجوری بشه؟»
2. طوفان فکری
با عروسک، نقاشی یا بازی نمایشی راهحلهایی را مرور کنید:
- «بیاییم راههایی برای نوبت گرفتن پیدا کنیم.»
- «میتونیم سنگ یا برگ بذاریم جلو، بگیم این نوبت ماست.»
- «میشه بگیم: میتونم بعد از تو بیام؟»
- «میتونیم تایمر بذاریم و هر کسی پنج دقیقه بازی کنه.»
3. انتخاب راهحل مناسب
از کودک بپرسید:
- «کدوم روش رو دوست داری دفعه بعد امتحان کنیم؟»
- «بیا با عروسکهامون تمرین کنیم که کی نوبتش بشه.»
4. اجرا و ارزیابی
دفعه بعد در پارک، از کودک بخواهید راهحل را امتحان کند. بعد از بازی از او بپرسید:
- «نوبت گرفتن خوب پیش رفت؟»
- «خودت چه احساسی داشتی؟»
- «فکر میکنی دفعه بعد چه کاری بهتره انجام بدیم؟»
نتیجه:
کودک بهجای رفتارهای نامناسب (قهر، گریه یا پرخاش) یاد میگیرد با گفتوگو، رعایت نوبت و همدلی مشکل را حل کند.
این تمرین ساده، پایهای برای حل مسئله در روابط آینده اوست.
پیشنهاد:
یک داستان کوتاه با موضوع آموزش مهارت حل مسئله در کودکان پیدا کنید.
یک بازی آموزشی برای تمرین نوبتگیری داشته باشید.
سومین رویکرد: یادگیری مبتنی بر بازی؛ ابزاری مؤثر برای رشد همهجانبه کودک
بازی فقط تفریح نیست، ابزاری جدی برای یادگیری و رشد کودک است.
مطالعهای جامع نشان داده است که یادگیری مبتنی بر بازی میتواند تأثیر چشمگیری در رشد شناختی، اجتماعی، هیجانی، انگیزشی و درگیری ذهنی کودکان داشته باشد.
- رشد شناختی؛ اثربخشی متوسط تا زیاد
- کودکان از طریق بازی مهارتهایی مانند حل مسئله، تمرکز، حافظه و تفکر انتقادی را بهتر یاد میگیرند.
- بازیهای هدفمند ذهن کودک را به چالش میکشند.
- رشد اجتماعی؛ اثربخشی متوسط
- بازی گروهی به کودکان میآموزد که همکاری، گفتگو، رعایت نوبت و همدلی را تجربه کنند.
- این تعاملات اجتماعی در محیطی امن و طبیعی شکل میگیرند.
- رشد هیجانی؛ اثربخشی متوسط
- از طریق بازی کودکان میآموزند احساسات خود را بهتر بشناسند و کنترل کنند؛ از اضطراب بکاهند و خشم را مدیریت کنند.
- انگیزه و مشارکت در یادگیری؛ اثربخشی متوسط تا زیاد
- بازیها باعث میشوند کودکان با اشتیاق و علاقه وارد فرایند یادگیری شوند و مدتزمان بیشتری درگیر فعالیتهای آموزشی بمانند.
موقعیت اول؛ ساخت یک پل با لگو
وضعیت: کودک میخواهد با لگو پلی بسازد که ماشینش بتواند از روی آن عبور کند بدون اینکه فرو بریزد.
گامها:
- طرح موضوع: «بیایم یه پلی بسازیم که ماشینمون از روش رد بشه. باید محکم باشه!»
- پرسش کلیدی: «پل باید چقدر بلند باشه؟ چطور میفهمیم که محکم شده؟»
- ساخت اولیه: کودک با قطعات لگو پلی میسازد و ماشین را روی آن قرار میدهد.
- مشاهده و ارزیابی: اگر پل فرو ریخت، با کودک بررسی میکنیم: «چهجوری میتونیم کاری کنیم محکمتر باشه؟ ستون بذاریم؟ پایهها رو پهنتر کنیم؟»
- بازسازی و آزمون دوباره: کودک با راهحل خودش پل را اصلاح میکند.
- نتیجهگیری: یادگیری درباره تعادل، ثبات، طراحی و تجربه موفق یا ناموفق
موقعیت دوم؛ نمایش فروشنده و خریدار
وضعیت: کودک نقش فروشنده را بازی میکند و والدین یا کودک دیگر خریدار هستند.
گامها:
- طرح موقعیت: «تو فروشندهای. من اومدم خرید کنم. میخوام سیب بخرم ولی پول کافی ندارم!»
- پرسش و چالش: «چی کار میتونی بکنی وقتی مشتری پول کم داره؟»
- واکنش کودک: ممکن است تخفیف بدهد، میوهای را کم کند و یا پیشنهاد بدهد بعداً بیاورد.
- بررسی گزینهها: همراه با کودک گفتوگو میکنیم که «کدوم راه بهتره؟ اگه به همه تخفیف بدی چی میشه؟»
- تکرار نقش با شرایط متفاوت: این بار خریدار عجله دارد یا میوه خراب شده.
- نتیجهگیری: یادگیری مهارت حل تعارض، همدلی و مهارت ارتباطی
موقعیت سوم؛ بازی دالی موشه
وضعیت: کودک چند بار پشت مبل یا زیر پتو پنهان میشود. اینبار نمیخواهد پیدا شود چون ناراحت است.
گامها:
- آغاز بازی: بازی با هیجان انجام میشود. ناگهان کودک پنهان میشود و بیرون نمیآید.
- پرسش والدین: «چرا این بار نمیاد بیرون؟ خستهست؟ ناراحته؟»
- واکنش والدین: با لحن مهربان: «موشه کوچولو قهر کرده؟ یا چیزی ناراحتش کرده؟»
- ایجاد انتخاب: به کودک حق انتخاب داده میشود: «دوست داری بازی رو عوض کنیم؟ یا بیای بغلم؟»
- تغییر مسیر بازی: کودک ممکن است حرف بزند، در آغوش بیاید یا بازی جدیدی پیشنهاد بدهد.
- نتیجهگیری: بازی به فرصتی برای شناخت احساسات، بیان هیجانات و مدیریت آنها تبدیل میشود.
5. تقویت مهارت حل مسئله در کودکان
از کدام کتابها شروع کنیم؟
- کتاب «با مشکل خود چه می کنید؟» نویسنده کوبی یامادا
در این کتاب کودکان میآموزند که از مشکل به عنوان فرصتی برای رشد استفاده کنند.
مناسب برای گروه سنی ب و ج
چند ترجمه از این کتاب موجود است که با مراجعه به لینک مربوط، میتوانید بین آنها انتخاب کنید.
در این کتاب کودکان با فرایند حل مسئله آشنا میشود.
دوره کاربردی برای پرورش مهارت حل مسئله در کودکان
دوره کودک توانمند در موسسه تیزفکری مناسب برای کودکان از سنین پیشدبستان تا پایه ششم است که به طور مجزا برای هر گروه سنی برگزار میشود.
این دوره علاوه بر آموزش مهارت حل مسئله در کودکان به مهارت کنترل هیجان و ایجاد تمرکز میپردازد.
6. نکات کلیدی برای والدین
به یاد ما بماند:
تکرار و تمرین کلید یادگیری این مهارتهاست.
گوش دادن فعال و سوال باز پرسیدن بهترین ابزار تربیتی هستند.
تمرکز بر روند فعالیتها مهمتر از نتیجه نهایی است.
نوع بازی، سن کودک و هدف آموزشی تأثیر زیادی در اثربخشی دارد.
برای کودکان با نیازهای خاص باید بازیها را متناسبسازی کرد.
7. آنچه یاد گرفتیم:
- به اهمیت و ضرورت آموزش مهارت حل مسئله در کودکان آگاه شدیم.
- فهمیدیم که پرورش این مهارت در واقع سرمایهگذاری برای آینده فرزندانمان است.
- کاربرد سه رویکرد مطرح پرورش مهارت حل مسئله در کودکان را در بستر موقعیتهای روزمره یاد گرفتیم.
- به منظور تقویت مهارت حل مسئله در کودکان کتاب و دوره مناسب معرفی کردیم.
پیشنهاد ویژه:
سپاسگزارم که تا اینجا همراه من بودید. اگر شما هم مانند من علاقمند به دیگر مهارتهای ضروری برای کودکان هستید، پیشنهاد میدهم مطالب زیر را مطالعه کنید.
1. ارتباط موثر در کودکان
به نظر میرسد یکی از مهمترین مهارتهای ضروری برای تقویت مهارت حل مسئله در کودکان، مهارت ارتباط موثر باشد. مهارتی که زمینهساز رابطه سالم کودک با دیگران است. در این ارتباط سالم کودک میتواند خواستهها و نیازهای خود را بدون آسیب زدن به خود یا دیگران بیان کند.
2. خودآگاهی در کودکان
برای این که کودک بتواند خواستهها و نیازهای خود را بیان کند، لازم است که ابتدا آنها را بشناسد. خودآگاهی به کودک کمک میکند تا شناخت دقیقتر و شفافتری از خودش داشته باشد و بر احساسات و افکار خود آگاهی پیدا کند.
3. شناخت در کودکان
به منظور شناخت دقیقتر کودک از خود لازم است که تواناییهای مغزی او به کمک والدین افزایش یابد. این توانایی در بستر موقعیتهای روزمره و به کمک بازیها ایجاد میشود.
نوبت گفتوگو:
یادمان باشد لازم نیست والد کاملی باشیم، کافیست در مسیر رشد بمانیم؛ در کنار هم یاد بگیریم و پیش برویم.
شما چه فعالیتهای دیگری را پیشنهاد میدهید که میتواند در تقویت مهارت حل مسئله در کودکان موثر باشد؟
اگر تجربهای در این زمینه دارید، لطفاً برایمان بنویسید.
شاید سوال شما هم باشد:
مهارت حل مسئله توانایی کودک در مواجهه خلاقانه با مسائل و یافتن راهحل مناسب در موقعیتهای روزمره است.
مهارت حل مسئله در کودکان را در بستر موقعیتهایی نظیر بازیهای هدفدار، چالشهای بین فردی و فعالیتهای روزمره میتوان آموزش داد.
۳ تا ۴ سالگی بهترین زمان برای شروع آموزش مهارت حل مسئله است، زیرا کودک در این سن زبان را بهقدر کافی درک کرده و از آن به خوبی استفاده میکند.
2 دیدگاه برای “مهارت حل مسئله در کودکان | از ضرورت تا راهکارهای عملی ”
عالی بود لذت بردم به زبان ساده حل مسأله رو با مثال توضیح دادید
عالی برام کاربردی بود