تا به حال دربارهی وایرال مارکتینگ یا بازاریابی ویروسی شنیدهاید؟
نمیدانم چه زمانی مخاطب نوشته من خواهید بود اما در حال حاضر من از این بُرهه از زمان، یعنی یک روز پاییزی در آبان ماه سال ۱۴۰۰ با شما صحبت میکنم. از زمانهای خاص که انسانهای سراسر جهان به مدت چند سال است که شاهد شیوع گسترده و پر سرعت موجودی به نام ویروس هستند.
اشتباه نکنید! موضوع صحبتم ویروس کرونا نیست! برعکس، میخواهم در مورد ویروسی که میتواند با سرعت صدها برابر در جهت تحقق اهداف شما منتشر شود، صحبت کنم.
بسیاری از شرکتهای بزرگ از تبلیغات ویروسی که در واقع جزئی از وایرال مارکتینگ محسوب میشود، استفاده میکنند.
بسیاری از شرکتهای نوپا هم با تحقیق در مورد بازاریابی ویروسی و تمرکز روی تکنیکهای آن به موفقیت میرسند. شاید برایتان جالب باشد که تبلیغات ویروسی حتی در صنعت فیلمسازی هم به کار گرفته میشود. همچنین نمونههای موفقی از بازاریابی ویروسی در ایران هم اتفاق افتاده است. آیا تا به حال از آنها چیزی شنیدهاید؟
اگر احساس میکنید که با این موضوعات کاملا بیگانهاید، باید به شما بگویم که احساستان اشتباه است! به احتمال ۹۹ درصد، شما با وایرال مارکتینگ برخورد داشتهاید و حتی یکی از مُهرههای اصلی اجرای آن بودهاید. این یک درصد باقیمانده هم، تنها یک حاشیه اطمینان برای صحت حرف من بود. 😊😊
و اما من در اینجا
قصد دارم به دلیل اهمیت بحث وایرال مارکتینگ، این پست را به معرفی آن اختصاص دهم. همچنین در بخشهای مختلف به بیان تاریخچه، نمونههای موفق بازاریابی ویروسی، تفاوت آن با تبلیغات ویروسی و … بپردازم.
یک نکته قابل توجه اینکه وایرال مارکتینگ واقعاً یک بحث تخصصی و کاربردیست. تعداد بسیار زیاد مقالات بازاریابی ویروسی و پایاننامههای زیادی که روی این موضوع متمرکزند، گواه این موضوع است.
بنابراین اگر شما هم دوست دارید بدانید چه اقدامات مفیدی میتوانید در جهت اهداف بازاریابی انجام دهید، تا پایان این پست همراه من باشید.
فهرست مطالب
به طور کلی مطالب بیان شده در این پست به صورت زیر دستهبندی میشوند. برای اینکه به هر بخش از مطالب به راحتی دسترسی داشته باشید، میتوانید روی هر عنوان کلیک کنید. 😊😊
خب بیایید شروع کنیم و در اولین قدم بفهمیم اصلاً وایرال مارکتینگ چیست ؟
بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ چیست ؟
اگر اهل استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی هستید، قطعاً کلمه «وایرال- Viral» را شنیدهاید. این کلمه به صورت تحتالفظی به معنی «ویروسی» است. ویروسها سرعت انتشار فوقالعادهای دارند. از این رو زمانیکه یک ویدئو، پست یا … طی مدتی کوتاه و به صورت گسترده در این شبکهها منتشر میشود، به اصطلاح میگویند که وایرال شده است.
حال فرض کنید که موضوع وایرال شده در مورد اطلاعات یک محصول، خدمات یا حتی برند باشد. به این ترتیب مفهوم بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) پدید میآید. به عبارت دیگر بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ، به عنوان یک استراتژی تجاری شناخته میشود.
طی اجرای این استراتژی، یک محتوای مناسبسازی شده براساس اهداف بازاریابی، که در عین حال بسیار جذاب و ارزشمند نیز هست، به صورت ویروسوار بر بستر شبکههای اجتماعی از فردی به فرد دیگر منتقل میشود.
بیایید جلمهای که گفتم را با دقت بیشتری مرور کنیم. در بخشهای بعدی این پست، مفهوم جزء به جزء آن را به طور شفافتر درک خواهید کرد.
محتوای مناسبسازی شده برای وایرال مارکتینگ
- بله، این دقیقاً همان ویروسی است که به شما کمک میکند.
- تولیدکننده این ویروس، خود شما هستید.
- بنابراین بهتر است در ساخت آن دقت کنید. به هر حال ویروس است و خطرناک. مانند یک جرقه که هم میتواند شعلهای روشنیبخش بیفروزد، میتواند همه چیز را به آتش نابودی بکشاند.
- نگران نباشید! شما هزینهای برای انتشار این ویروس نمیپردازید.
اهداف بازاریابی
- شاید بپرسید مگر هدف از بازاریابی، فروش بیشتر نیست؟ چرا میگویم اهداف بازاریابی؟
- برای پاسخ به این سؤال در یک بخش مجزا، از تفاوت بازاریابی ویروسی و تبلیغات ویروسی برایتان میگویم. آنجا متوجه منظور من خواهید شد.
جذاب و ارزشمند
محتوای تولید شده شما باید آنقدر جذاب باشد که هر فرد آن را برای به اشتراکگذاری با اطرافیانش ارزشمند بداند. در غیر این صورت، انتشار ویروس متوقف، و بازاریابی ویروسی با شکست مواجه خواهد شد.
انتقال از فردی به فرد دیگر
- در بازاریابی ویروسی، تک تک افراد جامعه هدف شما، در راستای موفقیت شما گام بر میدارند. کافیست محتوای جذابی به آنها ارائه دهید، تا این افراد با کمال میل آن را منتشر کنند. به همین دلیل گفتم که شما هزینهای برای انتشار محتوا نمیپردازید.
- به زبان سادهتر، در بازاریابی ویروسی، محتوا توسط خود کاربران منتشر میشود نه شما! در واقع این ایده اصلی و اساس مفهوم وایرال مارکتینگ و تبلیغات ویروسی است. چه چیزی بهتر از اینکه مشتریان شما، خودشان فرآیند تبلیغات را برایتان پیش ببرند؟
- سایر ارتباطات بازاریابی، میان مالک کسبوکار و جامعه هدف برقرار میشوند. در واقع فرد کاملاً آگاه است که با یک محتوا یا پیام تبلیغاتی مواجه است. در صورتیکه در تبلیغات ویروسی ارتباط در میان افراد مختلف جامعه هدف شکل میگیرد و محتوا به صورت داوطلبانه منتقل میشود. بنابراین افراد احساس بدی که ممکن است از تبلیغات دریافت کنند را نخواهند داشت.
- به این نکته دقت کنید. محتوا زمانی دست به دست میشود که رضایت افراد را جلب کرده باشد. بنابراین اگر محتوای وایرال شده در جهت تبلیغ یا اطلاعات برند شما باشد، پس افراد به شما اعتماد کردهاند. البته در ادامه این پست خواهید دید که همیشه اینطور نیست. متأسفانه ممکن است علت انتشار محتوا، رضایت از آن نباشد.
وایرال مارکتینگ بر بستر شبکههای اجتماعی
- به طور کلی بحث بازاریابی ویروسی در شبکه های اجتماعی اینترنتی اثربخش است. چرا که اینترنت بستریست برای ارتباطات بیحد و مرز از نظر زمانی و مکانی.
- با توجه به جمعیت بسیار زیادی که از این شبکهها استفاده میکنند، یک محتوا میتواند حتی در چند دقیقه منتشر شود. یک انتقال پر سرعت و فراتر از مرزهای جغرافیایی که مشابه با انتشار ویروسهاست.
بازاریابی ویروسی از کجا شروع شد؟
آیا تا به حال پس از خواندن یک کتاب خوب، حیرت از کیفیت یک وسیله کارآمد و اتفاقاتی از این قبیل، آنها را به اطرافیان خود پیشنهاد دادهاید؟ چنین اتفاقی دقیقاً چند ساعت پیش برای من رخ داد!. یکی از کتابهایی که بهترین دوستم خوانده بود را خریدم. در صورتیکه کتاب برایم جذاب باشد قطعاً آن را در روزهای بعد به مادرم معرفی میکنم. چون او به شدت به مطالعه علاقمند است.
اگر برای شما هم چنین مواردی اتفاق افتاده پس شما دقیقاً در فرآیند پیشبُرد تبلیغات ویروسی شرکت کردهاید. به همین دلیل در ابتدای پست گفتم به احتمال ۹۹ درصد شما با وایرال مارکتینگ برخورد داشتهاید. 😊😊
بسیاری از افراد معتقدند که اساس تبلیغات ویروسی، همان تبلیغات دهانبهدهان است. چرا که در تبلیغ دهانبهدهان، فردی تجربه خوب خود از یک محصول را به فرد دیگری انتقال میدهد. این انتقال پیام به صورت کاملاً داوطلبانه انجام میشود و میتواند به صورت زنجیروار ادامه پیدا کند.
از اثربخش بودن آن نیز نمیتوان چشمپوشی کرد. به خصوص اگر انتقال پیام از سوی افراد تأثیرگذار، یا به اصطلاح رهبران افکار انجام شود. در واقع در پس تبلیغات دهانبهدهان، حس اعتماد نهادینه شده است.
دقت داشته باشید که تبلیغات ویروسی برخلاف تبلیغات دهانبهدهان، بر بستر اینترنت انجام میشود. دقیقاً به دلیل همین سرعت بالای انتقال پیام در شبکههای اجتماعی اینترنتی، به آن نام «ویروسی» دادهاند.
با این اوصاف به نظر شما بازاریابی ویروسی از کجا شروع شده است؟
اگر واقعاً تبلیغات ویروسی را نوعی تبلیغات دهانبهدهان با سرعت بسیار بالا فرض کنیم، من فکر میکنم بشر همواره با نوعی از این تبلیغات برخورد داشته است. بنابراین شاید نتوان به طور دقیق گفت که بازاریابی ویروسی دقیقاً از کجا و چطور شروع شد. اما برخی از اولین رخدادهای مربوط به ظهور آن قابل توجه هستند.
اولین رخدادهای ظهور وایرال مارکتینگ
یکی از اولین استراتژیهای ویروسی در سال ۱۹۹۵، برای ارائه اولین پلیاستیشن استفاده شد. نتیجه این بود که پلیاستیشن از محصولی در جعبه، به رهبری برند دست یافت و بازار بازیهای ویدئویی را دوباره داغ کرد.
نمونه دیگر، Hotmail است. یک سرویس رایگان پست الکترونیک تحت وب، که در سال ۱۹۹۶ از این استراتژی استفاده کرد. به این صورت که در انتهای هر پیامی که کاربرانش ارسال میکردند، جملهای به صورت «Get your free email at HotMail» درج شده بود.
این عبارت به آدرس ثبت نام پایگاه وب HotMail لینک شده بود. نتیجه اینکه تعداد مشترکین HotMail به شدت افزایش یافت. بعدها به همین دلیل مایکروسافت آن را با مبلغ بسیار بالایی خرید.
در پی همین رخدادها اصطلاح «وایرال مارکتنیگ» نخستین بار توسط Jeffrey Rayport در سال ۱۹۹۶ ابداع شد.
خب حالا که با مفهوم وایرال مارکتینگ و گذشته آن آشنا شدید، بیایید به تفاوت آن با تبلیغات ویروسی بپردازیم.
تبلیغات ویروسی و بازاریابی ویروسی چه تفاوتی دارند؟
این دو عبارت در اکثر مواقع به صورت مترادف به کار میروند. حال آنکه میان آنها تفاوتهایی وجود دارد. بهتر است ابتدا کمی در مورد مفهوم بازاریابی صحبت کنیم.
نگاهی به مفهوم بازاریابی
معمولاً هدف از تشکیل یک سازمان، ارائه و توزیع ایده، کالا یا خدمات است. به تمام فعالیتها و برنامهریزیهایی که در طی فرآیند شکلگیری این موارد و ارائه آنها به مصرفکننده انجام میشود، بازاریابی میگویند. بنابراین قیمتگذاری، مدیریت ارتباط با مشتری، تبلیغات و …، همه از زیرمجموعههای بازاریابی هستند.
در بحث بازاریابی چهار جزء اصلی وجود دارد که به آنها با عنوان «آمیخته بازاریابی» اشاره میشود. این اجزاء عبارتند از:
- محصول: ایده، کالا، خدمات یا هرچیزی که بتواند نیاز مشتری را برطرف کند.
- قیمت: هزینهایست که مشتری در قبال استفاده از آنچه به او عرضه میشود میپردازد.
- توزیع: محصول باید براساس بازار هدف کسب وکار، در زمان و مکان مناسب عرضه شود.
- ترفیع: مشتریها و جامعه هدف شما از کجا باید محصولتان را بشناسند؟ باید برای معرفی محصول خود به مشتریها، فعالیتی داشته باشید. تبلیغ کنید یا در مورد محصولتان صحبت کنید. خلاصه به روشی آن را در معرض دید و توجه مخاطبان خود قرار دهید.
مفهوم بازاریابی ویروسی
آمیخته بازاریابی در مورد بازاریابی ویروسی هم صادق است. در این میان، تبلیغات ویروسی یکی از اجزاء ترفیع به شمار میآید.
در واقع تبلیغات ویروسی در بستر بازاریابی ویروسی از شبکههای اجتماعی برای ترفیع محصولات و خدمات استفاده میکند. جالب اینجاست که تبلیغات ویروسی نسبت به دیگر فعالیتهای ترفیع، حس اعتماد و اعتبار بیشتری القاء میکند. چون همانطور که گفته شد، ماهیت تبلیغاتی ندارد و مشتری محور است.
به بیان دیگر، یک محتوای عالی (تبلیغ ویروسی)، علت و انگیزه تبلیغات دهانبهدهان توسط مشتریها بر بستر اینترنت میشود.
دقت کنید که هدف از بازاریابی ویروسی تنها فروش بیشتر نیست. ممکن است صاحبان کسبوکار، فعالیتهای خود در زمینه بازریابی ویروسی را روی ایجاد نام و نشان تجاری متمرکز کنند. این به شما بستگی دارد که برای چه هدفی، میخواهید افراد جامعه را با خود همراه کنید.
تا اینجا متوجه شدیم که وایرال مارکتینگ چیست، از کجا شروع شده و چه رابطهای میان آن و تبلیغات ویروسی برقرار است.
با همه این توصیفات، به نظر شما چگونه باید برای اجرای تبلیغات ویروسی اقدام کنیم تا موفق شویم؟
چه عناصر و اقداماتی در موفقیت وایرال مارکتینگ اثربخش هستند؟
شناسایی جامعه هدف
جامعه هدف خود را بشناسید. شما باید بدانید که دقیقاً چه افرادی و با چه ویژگیهایی مخاطب شما هستند. بهترین راه دستیابی به آنها چیست؟ در چه بسترهایی بیشتر فعالیت دارند؟ چه نوع محتوایی برای آنها جالب و تأثیرگذار است؟
بنابراین پیش از اقدام به اجرای تبلیغات ویروسی، به تحقیقات بازار بپردازید. پرسونای برند خود را مشخص کنید. تا به صورت هدفمند محتوایی مناسب تولید کرده و آن را ارئه دهید.
توجه به نشانهها و علائم
برخی علائم، رنگها و حتی بعضی زمانهای خاص، میتواند برای افراد یادآور موضوعی خاص باشد. به این فکر کنید که چه نشانهای میتواند به برند شما کمک کند؟ آنها را در محتوای خود به کار ببرید. مثلاً با توجه به لوگو یا پالت رنگ میتوانید این نشانهها را ایجاد کنید. مثل ایرانسل که همیشه از رنگ زرد استفاده میکند.
تولید محتوای خوب برای وایرال مارکتینگ
محتوای خوب تولید کنید. به مخاطب خود احترام بگذارید. انتظار نداشته باشید که افراد هر گونه محتوایی را به اشتراک بگذارند. نه اینطور نیست! معمولاً افراد تنها محتوایی که ارزشمند است و احساسات آنها را برمیانگیزد به اشتراک میگذارند.
وقتی محتوا را تولید میکنید یک بار آن را بررسی کنید. از خود بپرسید آیا اگر آن را در یک شبکه اجتماعی ببینم، ارزش آن را دارد که اولاً برای دیدن یا خواندن آن زمان صرف کنم؟ و ثانیاً آن را برای دوستان و اطرافیانم ارسال کنم؟ محتوایی تولید کنید که تا مدتها در ذهن مخاطبتان هک شود.
برای اینکه محتوای شما به خوبی منتشر شود، باید رضایت اکثریت افراد را به دست آورید. این کار سختیست و به تلاش و خلاقیت نیاز دارد.
نوع محتوا اصلاً مهم نیست. یک پیام متنی، ویدئو، تصویر، ایمیل، یک فایل صوتی، همه و همه نوعی محتوا هستند.
ارائه پیشنهاد جذاب
پیشنهادی جذاب ارائه دهید که مخاطب نتواند دست رد به سینه آن بزند. مثلاً اگر در زمینه تولید اپلیکیشنها فعالیت دارید، استفاده از برخی قسمتها را به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار دهید.
همچنین امکان پرداخت هزینه مجزا برای دسترسی به قسمتهای مختلف آن را در نظر بگیرید. در این صورت نیاز نیست کاربر برای بخشهایی که نیاز ندارد متحمل پرداخت هزینه اضافه شود. بنابراین استفاده از اپلیکیشن شما برایش مفید است و آن را به دیگران نیز پیشنهاد میدهد.
برانگیختن احساسات مخاطب
احساسات مخاطب را برانگیزید تا ناخودآگاه محتوای شما را منتقل کند.
یادتان هست زمانی که بچه بودیم وقتی میخواستیم موضوع هیجانانگیزی را با دوستمان در میان بگذاریم به او میگفتیم «قسم بخور به کسی نمیگی تا بهت بگم». اتفاقاً چند روز بعد متوجه میشدیم که فقط خواجه حافظ شیرازی از موضوع باخبر نیست! حتی احتمالاً خود ما هم منشأ آن پیام نبودهایم و دهنلقی کردهایم. 😂😂
موضوع این است که وقتی ما فکر میکنیم اطلاعات خاص و دسته اولی را در چنته داریم نمیتوانیم آن را پیش خودمان نگه داریم. در واقع دوست داریم خوشحالی زیاد و هیجانات خود را با دوستانمان در میان بگذاریم. حتی وقتی عصبانی هستیم دلمان میخواهد با کسی صحبت کنیم، تا به آرامش برسیم.
نقطهی مشترک همه این سناریوها این است که وقتی در احساسات انسان ولوله برپا شود، احتمال اینکه منشأ آن را با اطرافیانش در میان بگذارد بسیار زیاد است.
این دقیقاً اتفاقی است که در تبلیغات ویروسی رخ میدهد. گاهی یک محتوا آنقدر جذاب است که وقتی به دست من میرسد دوست دارم اولین نفری باشم که آن را برای دوستانم ارسال میکند. آنقدر بی نقص است و حس خوب برایم به همراه دارد که میخواهم دوستانم هم این حس خوب را تجربه کنند.
متأسفانه گاهی برخی محتواها هم به شدت انسان را عصبانی میکنند و ما با به اشتراکگذاری آنها میخواهیم درد و عصبانیت خود را با کسی شریک شویم. به همین دلیل میگفتم همیشه وایرال شدن یک محتوا به این معنی نیست که مخاطب از محتوای شما رضایت دارد. بلکه ممکن است او از روی شدت عصبانیت و احساس بد آن را با دوستانش به اشتراک بگذارد.
داستانسرایی
پیامهای خود را حتی اگر تبلیغاتی هستند در قالب داستان ارائه دهید. دقت کنید که علاوه بر متنها، انواع دیگر محتواها یعنی ویدئوها و تصاویر نیز میتوانند روند داستانی داشته باشند.
حتماً شما هم در اینستاگرام دیدهاید که بسیاری از اینفلوئنسرها برای تبلیغات محصولات، داستانسرایی میکنند. از تجربیات خود در مورد آن محصولات میگویند. خلاصه به نحوی توجه مخاطب را جلب میکنند که احساس بدی به او منتقل نشود.
انتخاب بهترین بستر ارتباطی برای وایرال مارکتینگ
انواع بسترهای ارتباطی را بشناسید و بهترین را انتخاب کنید. دقت کنید که ویروسها تنها در محیطی که شرایط انتقال آسان آنها را فراهم بیاورد به راحتی منتقل میشوند.
بهترین بستر ارتباطی براساس دسترسی آسان، امکان اشتراکگذاری راحت و متناسب بودن با محتوای شما انتخاب میشود. مثلاً برای دسترسی به تلگرام در ایران، کاربر حتماً باید از فیلترشکن استفاده کند. اشتراکگذاری ویدئو و فایلهای با حجم حتی متوسط در واتساپ مشکل است.
حتماً به تناسب نوع محتوا و بستر ارتباطی دقت کنید. مثلاً محتوای متنی و ویدئو هر دو برای اینستاگرام، تلگرام، وبسایت و … قابل قبول هستند. اما افراد در محیطی مانند یوتیوب فقط به دنبال ویدئوهای جذاب هستند.
یادتان باشد که شما میتوانید از ایمیل، نرمافزارها، وبسایتها، شبکههای اجتماعی و تمام بسترهای ارتباطی مبتنی بر اینترنت استفاده کنید.
توجه به افراد با دایره ارتباطی وسیع
افرادی میتوانند پیام بیشتری را انتقال دهند که دایره ارتباطی گستردهتری داشته باشند. پس حتماً آنها را مورد هدف قرار دهید.
بهرهمندی از همه منابع، حتی منابع دیگران
برای انتشار محتوا فقط به منابع محدود خود اکتفا نکنید. لینک پیام، محصول یا محتوای خود را در سایتهای معتبر و پربازدید قرار دهید.
گاهی در برخی بُرهههای زمانی، میتوانید از رویدادهای فراگیر شده به نفع خود استفاده کنید. به زبان سادهتر، اهداف تبلیغاتی خود را بر موج کمپینهای فراگیر شده سوار کنید.
شاید یادتان باشد که تصویر این لباس منتشر و بر سر آبی-سیاه یا طلایی-سفید دیده شدن آن جنجال به پا شد. حتی برخی افراد مشهور نیز درگیر این موضوع شدند. اگر کنجکاوی کرده باشید، احتمالاً متوجه شدهاید که این تفاوت دیدگاهها، از سیستم تصحیح رنگ در مغز انسان نشأت میگیرد.
پس از فراگیر شدن این تصویر برخی شرکتها از این موضوع برای تبلیغات خود استفاده کردند. مثلاً Dunkin ‘Donuts با انتشار تصویر دو دونات در پست اینستاگرام خود نوشت، مهم نیست آبی / سیاه دیده میشود یا سفید/ طلایی، مهم این است که هنوز خوشمزهست.
به آنچه در بین مردم محبوبیت دارد توجه کنید. مثلاً گاهی استفاده از یک شبکه اجتماعی یا اپلیکیشن خاص در میان جامعه هدف شما محبوبیت دارد. شما با در نظر گرفتن این موضوع در پیادهسازی اهداف بازاریابی خود میتوانید به موفقیت دست یابید.
توجه به علایق، احساسات و تجربههای مشترک
یکی از علتهای مهم انتقال پیام میان افراد مختلف، احساسات و علایق مشترک میان آنهاست. بنابراین در صورتیکه شما نیازها، انگیزهها و رفتارهای مشترک جامعه مخاطبان خود را هدف قرار دهید، میتوانید به وایرال شدن محتوای خود امیدوار باشید.
احتمالا تا اینجای مطلب متوجه شدهاید که در وایرال مارکتینگ و تبلیغات ویروسی تأکید زیادی روی تولید محتوا میشود. بله محتوا یک عنصر واقعاً تعیین کننده است. مهم است که میخواهید با چه رویکردی آن را تولید کنید.
نکته جالب اینجاست که گاهی یک محتوای عالی از میان دادههای واقعی به دست شما میرسد. کافیست که آن را به خوبی به کار بگیرید. در بخش بعدی این موضوع را برای شما توضیح میدهم.
چگونه و با چه رویکردی محتوای ویروسی تولید کنیم؟
در وهله اول از خود بپرسید چرا میخواهید محتوای ویروسی تولید کنید؟
رویکردهای تولید محتوای ویروسی
به طور کلی دو رویکرد در مورد محتوای ویروسی وجود دارد:
- رویکرد آشکار: در این رویکرد مخاطب از ابتدا میداند که با یک محتوای تبلیغاتی سر و کار دارد.
- رویکرد پنهان: ممکن است مخاطب تا وقتی به انتهای محتوا نرسد به تبلیغاتی بودن آن پی نبرد. شاید حتی تا مدتها بعد متوجه این موضوع نشود.
پستهای چند صفحهای اینستاگرام را دیدهاید؟ یک بار یک پست خیلی جالب دیدم و تا انتها آن را دنبال کردم. نهایتاً در صفحه آخر متوجه تبلیغاتی بودن آن شدم. جالب است که یکی از کاربرها در بخش کامنتها نوشته بود «باورم نمیشه اینم یه تبلیغ بود! 😂😂».
این یعنی محتوا آنقدر جذاب بود که کاربر تا انتها آن را دنبال کرده و سپس متوجه هدف آن شده است. ضمناً به دلیل کیفیت آن به جای حس عصبانیت، با ایموجی خنده این موضوع را بیان میکند. در غیر این صورت احساس میکرد فریب خورده است و شاید عصبانی میشد. اما حالا که میخندد احتمالاً پست را برای دوستانش ارسال میکند.
پیج پرشین پلاس در اینستاگرام دقیقاً چنین رویکردی را برای تبلیغات پیش گرفته است.
محتوای آماده در دستان شما
گاهی بدون اینکه نیاز باشد محتوایی تولید کنید یک اتفاق هیجان انگیز رخ میدهد. شما میتوانید از قدرت دادههای کاملا واقعی و ارگانیک استفاده کنید. بگذارید یک مثال بزنم. فایل صوتی زیر را به دقت گوش دهید. آیا آن را به خاطر دارید؟
این فایل صوتی که در مورد یکی از رانندگان تپ سی منتشر شد و به شدت مورد استقبال قرار گرفت، یک محتوای بینظیر و کاملا واقعی بود. هیچ کسی آن را با هدف تبلیغات تولید نکرده بود. برنامهریزی خاصی هم برای آن نشده بود. این فایل اکنون در یکی از پستهای پیج اینستاگرام تپ سی با هشتگ سفیر مهربانی در دسترس است.
قضیه از این قرار بود که یک راننده عزیز، با پشتیبانی تپ سی تماس گرفته بود و درخواست عودت هزینه پرستاری را داشت که در بخش کرونا خدمت میکرد. معمولاً در برخی شرکتها جهت ارائه خدمات بهتر، این مکالمات به صورت پیشفرض ضبط میشوند.
این فایل صوتی بسیار زیبا که در وهله اول انسانیت را به نمایش میگذارد، به شدت مورد استقبال قرار گرفت. قطعاً این موضوع روی افزایش اعتبار و حس اعتماد نسبت به تپ سی تأثیرگذار بوده است. با اینکه در این فایل تبلیغی به چشم نمیخورد.
پس قدرت دادههای واقعی را دست کم نگیرید.
مراحل تولید محتوای ویروسی
چگونه محتوای ویروسی تولید کنیم؟
- از خودتان بپرسید هدفتان برای تولید محتوای ویروسی چیست؟
محتوای ویروسی میتواند در راستای اهداف مختلفی منتشر شود. مثلاً کمک به برندسازی، آگاهی بخشیدن به مخاطب در مورد محصول جدید، جا انداختن یک ایده در ذهن مخاطب، اعلام حضور به مشتریهای پیشین و … . حتی ممکن است شما تنها بخواهید یک عمل انساندوستانه را منتشر و آن را نهادینه کنید. - ویژگیهای خودتان یا برندتان را بشناسید.
شما باید بدانید که چه ویژگیهایی دارید. به عبارت بهتر لحن برند خود را مشخص کنید و بدانید اگر بخواهید پیامی به مخاطبتان بفرستید، با دیدن آن چه چیزی باید در ذهن او در مورد شما نقش ببندد. - جامعه هدف و مخاطب خود را برای وایرال مارکتینگ تعیین کنید.
جامعه هدف شما چه سن و سالی دارد؟ چه ویژگیهایی دارد؟ بیشتر متن میخواند یا از دیدن ویدئو لذت میبرد؟ محتوای طنز را میپسندد یا باید با او جدی صحبت کرد؟ شما باید بر روی شناخت تحقیق پرسونا متمرکز شوید. - افراد جامعه هدف شما بیشتر از کدام بستر ارتباطی اینترنتی استفاده میکند؟
تعداد بسترهای ارتباطی اینترنتی زیاد است. انواع شبکههای اجتماعی، ایمیل، اپلیکیشن، مجلات الکترونیکی و … . شما باید محتوای خود را در کدام بستر منتشر کنید که اولا به دست جامعه هدفتان برسد و ثانیاً دیده شود. - مناسبترین نوع محتوا را انتخاب و به بهترین نحو آن را تولید کنید.
شما باید با توجه به مراحل قبل، نوع محتوای خود را مثل متن، ویدئو، پیام، ایمیل، اپلیکیشن و … انتخاب کنید.
حالا که با ابعاد مختلف وایرال مارکتینگ آشنا شدید، بیایید کمی از زاویهای دیگر به آن نگاه کنیم. قطعاً هر موضوعی نقاط کوری هم دارد.
وایرال مارکتینگ بینقص است؟
مسلماً نه! بازاریابی ویروسی بینقص نیست و باتوجه به ماهیتش مشکلاتی دارد. مثلاً:
غیرقابل کنترل بودن فرآیند
وایرال مارکتینگ یک فرآیند غیرقابل کنترل است. وقتی محتوایی را ارائه میدهید، نمیتوانید فرآیند انتشار آن را کنترل کنید. شما حتی نمیدانید که در این فرآیند، محتوای شما چه تغییری خواهد کرد. حکایت ضرب المثل یک کلاغ چهل کلاغ است.
ممکن است افراد مختلف از محتوای شما برداشتهای متفاوت داشته باشند. اگر سوءتفاهمی پیش بیاید قادر به توقف انتشار آن نخواهید بود.
قطعاً این محتوا به دست افرادی که جزء جامعه هدف شما نیستند هم میرسد. پس باید انتظار این را داشته باشید که برخی بازخوردها یا درخواستهای برقراری ارتباط، از سوی کسانی باشد که شما آنها را مخاطب خود نمیدانید.
گاهی پیام شما به بسیاری از افراد جامعه هدف شما نمیرسد و به سمت و سوی اشتباهی منتقل میشود. بنابراین در نتیجه این تبلیغات ممکن است مشتریهای وفاداری به سوی شما نیایند.
امکان ناپذیر بودن سنجش نتایج و رخدادهای آن
همانطور که گفته شد فرآیند انتقال محتوا در بازاریابی ویروسی غیرقابل کنترل است. پس اینکه نتیجه آن و رفتار کاربران را بتوان بررسی کرد نیز به طور دقیق امکانپذیر نیست. نهایتا شما میتوانید منتظر بازخورد کاربران باشید تا متوجه شوید که چه اتفاقی رخ داده است.
امکان ایجاد یک رشد پیشبینی نشده در پی وایرال مارکتینگ
فرض کنید همه چیز عالی پیش برود و محصول، خدمات یا ایده شما به شدت دیده شود. در نتیجه آن مشتریهای زیادی به سوی شما هجوم میآورند. آیا شما پیش از انجام این تبلیغات، این روند را پیشبینی کرده بودید؟ آیا قادر به پاسخگویی به نیاز تعداد زیادی و پیشبینی نشده مخاطبان خود هستید؟
خطر ویروسی نشدن محتوا
ممکن است محتوای شما اصلا ویروسی نشود. بنابراین اهداف تبلیغات ویروسی شما با شکست مواجه خواهد شد. به همین دلیل است که در وایرال مارکتینگ بر سرمایهگذاری روی خلق محتوای عالی به شدت اصرار میشود.
اما نکته اینجاست که با وجود این معایب و نقاط کور، وایرال مارکتنیگ مزایایی دارد که شاید نتوانید به راحتی با خودتان کنار بیایید که به سراغش نروید.
چرا باید از وایرال مارکتینگ یا تبلیغات ویروسی استفاده کنم؟
وایرال مارکتینگ رایگان است
چه چیزی بهتر از اینکه مشتریهای شما خودشان برای شما تبلیغ کنند؟ خب با این اوصاف شما برای تبلیغات هزینهای متحمل نمیشوید. البته که در بازاریابی ویروسی، بهایی که میپردازید خلاقیت است. باید برای تولید یک محتوای ارزشمند تلاش کنید.
در ذهن مخاطب نقش میبندید
حتماً از قوانین فیزیک به یاد دارید که نیروی یکسان اگر بر سطح کوچکی وارد شود فشار بیشتری وارد میکند. به همین دلیل است که مثلاً پاشنه کفش نوک تیز میتواند به کف اتاق آسیب بزند.
در بازاریابی ویروسی، محتوای شما در مدت زمانی کوتاه اما به طور بسیار گسترده منتشر میشود. مخاطب شما هر جا که میرود نشانهای از شما میبیند. با اطرافیانش درباره شما صحبت میکند و … . پس به احتمال زیاد هدفی که از انتشار محتوا داشتهاید در ذهن آن برای مدت طولانی نقش خواهد بست.
وایرال مارکتینگ به برندسازی کمک میکند
به کمک بازاریابی ویروسی تعداد بسیار زیادی از افراد جوامع از وجود شما مطلع میشوند. این موضوع میتواند به برندسازی کمک کند.
اعتبارآفرینی برای برند
اگر افراد از روی رضایت و با احساس خوب محتوای شما را دست به دست کنند، اعتبار برند شما افزایش مییابد. چراکه آنها به صورت خودمختار محتوای شما را منتقل کردهاند.
افزایش فروش، ترافیک وبسایت و ارتباط با مشتریان
اگر با انتشار یک محتوای عالی، دست به اجرای استراتژی بازاریابی ویروسی زدهاید، خود را برای یک دوران شلوغ آماده کنید.
شاید با وجود این مزایا ترغیب شدهاید که این استراتژی را برای رونق به کسبوکار خود به کار بگیرید، اما هنوز شک دارید. از خود میپرسید آیا واقعاً من هم که صاحب یک کسبوکار کوچک هستم یا تازه میخواهم شروع کنم، میتوانم از مزایای وایرال مارکتینگ برخوردار شوم؟
آیا شما هم میتوانید از وایرال مارکتینگ استفاده کنید؟
پاسخ من به شما این است: بله، چراکه نه؟!
هیچ تفاوتی ندارد که صاحب یک شرکت بزرگ و شناخته شده هستید، یا به تازگی ایدهای زیبا در ذهن شما جوانه زده است. در دنیای پر رقابت امروز، حتی شرکتهای بزرگ نیز برای حفظ جایگاه خود در ذهن افراد، به استفاده از استراتژیهای مؤثر نیاز دارند. مثلاً شرکتهای شناخته شده مثل کوکاکولا، آدیداس، ال جی، آمازون و … هم از مزایای ویروسی بهره میبرند.
شرکتهای کوچک نیز میتوانند به دلیل بیهزینه بودن تبلیغات ویروسی، به واسطه آن تحولی شگرف در فرآیند کاری خود ایجاد کنند.
توصیه میکنم بخش نمونههای موفق وایرال مارکتینگ و تبلیغات ویروسی را در ادامه همین مطلب حتماً بخوانید.
همانطور که تا اینجا بیان شد، وایرال مارکتینگ یک رویکرد مشتریمحور دارد. درصد زیادی از نتیجه به روندی بستگی دارد که خود مخاطبان شما آن را ایجاد میکنند. با این شرایط به نظر شما راهی برای سنجش عملکرد در این زمینه وجود دارد؟
چطور از میزان اثربخش بودن وایرال مارکتینگ اطلاع کسب کنیم؟
همانطور که قبلا گفتم، شما در فرآیند بازاریابی ویروسی تنها روی تولید محتوا سرمایهگذاری میکنید. ادامه این فرآیند توسط دیگران پیش میرود و از طرف شما کنترلناپذیر است.
بنابراین ارزیابی دقیق اینکه براساس این نوع تبلیغات دقیقاً چقدر بهبود در روند کسبوکار ایجاد میشود، امکانپذیر نیست. میتوان گفت یکی از مهمترین شاخصهای ارزیابی وایرال مارکتینگ این است که محتوای شما چقدر دیده شده است. همچنین چند بار به اشتراک گذاشته شده است آن هم با تأثیر مثبت. در واقع باید سهم همکاری مخاطبان خود را در انتشار محتوا بسنجید.
خوشبختانه وقتی از شبکههای اجتماعی اینترنتی استفاده میکنید برخی ابزارها برای بررسی اینکه محتوا تقریبا تا چه حد دست به دست شده و … وجود دارد. بنابراین بهتر است برای بهبود کار خود، استفاده از این ابزارها و تحلیل آنها را یاد بگیرید.
تا اینجا مباحث زیادی مطرح شد. معمولاً در بحثها همیشه مثال زدن میتواند اثر بیشتری در درک مفهوم داشته باشد. خصوصاً که اصولاً انسان از شنیدن نمونههای واقعی مانند شنیدن یک داستان جذاب لذت میبرد. پس بخش بعدی به بیان برخی از نمونههای واقعی در این زمینه اختصاص داده میشود.
نمونههای موفق از وایرال مارکتینگ و تبلیغات ویروسی
در میان مطالب گفته شده، به نمونههایی از وایرال مارکتینگ نیز اشاره شد. اما بیایید در ادامه برخی دیگر از آنها را مرور کنیم.
شرکت اپل (شات با آیفون)
بله حتی این شرکت شناخته شده و بسیار قدرتمند هم نیازمند استفاده از استراتژیهای بازاریابی است.
اپل بعد از عرضه نسخه جدیدی از گوشیهای آیفون، کمپینی با عنوان «Shot on iphone» راه انداخت. بر این اساس مخاطبان او پس از خرید این گوشی باید از خود عکس سلفی میگرفتند و آن را به اشتراک میگذاشتند.
با این کار اپل یک بار دیگر نام خود را بر سر زبانها انداخت و قدرت دوربین گوشیهای خود را به رخ کشید.
وایرال مارکتینگ در شرکت داو (ترسیم زیبایی واقعی)
نتیجه تحلیل تحقیقات نشان میداد تنها ۲ درصد از زنان به زیبایی خود باور دارند. بنابراین شرکت داو با تولید یک ویدئوی فوقالعاده، احساسات جامعه انسانی را عمیقا تحت تأثیر قرار داد. بهتر است ابتدا خودتان این ویدئوی زیبا را ببینید.
در این ویدئو، یک طراح ماهر ابتدا تصویر چند زن را بدون دیدن چهره آنها و براساس توصیف خودشان ترسیم میکند.
سپس چهره همان زنها را با توجه به توصیفی که افراد دیگر از آنها دارند، به تصویر میکشد. نتیجه عجیب است و نشان میدهد که تصور زنها از چهره خود با توصیفی که دیگران از چهره آنها دارند تفاوت زیادی دارد. جالب اینکه توصیف دیگران زیباتر و دقیقتر است. همچنین از کلمات بهتری در آنها استفاده شده است.
میتوان یکی از دلایل موفقیت این ویدئو و وایرال شدن آن را، توجه به ارزشهای انسانی و خصوصاً سناریوی بینظیر آن دانست. به نظر شما اینطور نیست؟
استارتاپ Mint و وایرال مارکتینگ
استارتاپی که نامش که در زمره ایدهپردازان نوپای موفق قرار گرفت!
Mint یک ابزار مدیریت مالی شخصی است. صاحبان این استارتاپ به طور پیدرپی، پستهای ارزشمندی در مورد نکات مالی، مسائل مربوط به این زمینه منتشر میکردند.
در کنار خلق این محتواهای جذاب، به کاربرانی که نشانههای «I Want Mint» را در وبلاگ یا صفحات شبکههای اجتماعی خود قرار میدادند، مزایای ویژهای اعطا میشد.
تبلیغات رایگانی که کاربران برای Mint انجام میدادند فوق العاده بود. به دلیل اینکه باعث شد این استارتاپ پیش از ارائه اپلیکیشن خود، حدود ۲۰ هزار مشترک و خواهان داشته باشد.
حالا به این موضوع ایمان آوردید که حتی اگر یک شرکت نوپا هستید میتوانید از وایرال مارکتینگ به نفع خود بهره ببرید؟
چالش سطل آب یخ
این چالش با هدف افزایش آگاهی از بیماری ALS و دریافت کمکهای مالی برای تحقیقات مربوط به آن آغاز شد.
سیاری از افراد شناخته شده مانند بیل گیتس، جاستین بیبر و … نیز در این چالش شرکت کردند.
نتیجه محبوب شدن این چالش در شبکههای اجتمالی، جمعآوری بیش از ۲۲۰ میلیون دلار برای سازمان بود. نکته مهم تأثیر ماندگار این چالش در آگاهی بخشیدن به افراد جوامع در مورد بیماری ALS بود.
دهکده آبی پارس
به عنوان یکی از نمونههای بازاریابی ویروسی در ایران میتوان به این شرکت که در زمینه تفریحات آبی فعالیت دارد اشاره کرد. حدود سال ۱۳۹۴، زمانی که طنزها و جوکهای «الکی مثلاً» مورد توجه قرار گرفته بود، این شرکت یک پیام تبلیغاتی منتشر کرد.
به این ترتیب کاربران به عنوان یک طنز و متن بامزه آن را برای اطرافیان خود ارسال میکردند. همین موضوع باعث شد تا نام این شرکت به گوش بسیاری از افراد برسد.
و اما در پایان این ماجرا
در پایان این مطلب میخواستم در مورد چند نکته کوتاه صحبت کنم.
اول: حلقه ویروسی
در نهایت همه این صحبتها میتوان به طور خلاصه روند وایرال مارکتینگ یا تبلیغات ویروسی را، حلقه ویروسی دانست. میدانید حلقه ویروسی چیست؟
اول شما خلاقیت به خرج میدهید. یک محتوای خوب و جذاب تولید میکنید. آن را در بهترین بستر مبتنی بر اینترنت ارائه میکنید. اولین مخاطبی که آن را میبیند با یک نگاه، مجذوب آن میشود. با خود میگوید عجب چیز معرکهای! باید آن را برای دوستان و افراد خانواده ارسال کنم.
حلقه ویروسی از لحظهای که کاربر محتوا را میبیند شروع میشود. ادامه روند واقعاً بستگی به محتوا و احساس و رفتار کاربر نسبت به آن دارد.
و این چرخه به همین روال ادامه مییابد. در واقع انتشار ویروسی شروع میشود.
حالا اگر کارتان را درست انجام دادهاید و ویروس خوبی را منتشر کردهاید، پس بنشینید و منتظر اتفاقات خوب باشید. 😊😊
دوم: مقالات بازاریابی ویروسی
تعداد مقالات بازاریابی ویروسی در صنعت بازاریابی بسیار زیاد است که هر یک از آنها واقعاً حرفی برای گفتن دارند. اگر میخواهید اطلاعات بیشتری در این مورد کسب کنید، پیشنهاد میکنم حتماً به سایتهای مقالات تخصصی سر بزنید.
ماجراهای دیگر هنوز ادامه دارند
در این مطلب بحث وایرال مارکتینگ، تبلیغات ویروسی و مسائلی از این قبیل داغ بود. اما مطمئن باشید هرگز و هرگز زمانی فرا نمیرسد که در مورد یک موضوع، چیز جدیدی برای یادگیری وجود نداشته باشد.
آن هم موضوعات مربوط به بازاریابی که بسیار وسیع و عمیق هستند. شاید هرچه در مطالعه آن پیش بروید برای دانستن، بیشتر تشنه شوید.
شما برای انجام هر کاری میتوانید از شیوههای بازاریابی جهت بهبود و موفقیت آن استفاده کنید. مثلاً
اگر علاقه دارید صاحب یک کافی شاپ بینظیر باشید و گوی سبقت را از رقبای خود بربایید، مطلب زیر برای شماست:
اگر هنرمند هستید و ایدههای خلاقانهای در سر دارید، پس باید بدانید چگونه باید هنرهای دستی خود را بازاریابی کنید:
حتی برای یک مغازه معمولی به راحتی میتوانید با شیوههای نوین به جای روشهای سنتی، در کار خود تحول ایجاد کنید:
و اگر در زمینه فریلنسینگ فعال هستید، قطعاً یکی از اصول موفقیت شما همین بازاریابی است. احتمالا با پونیشا هم آشنا هستید:
اصلاً تا به حال به این فکر کردهاید که شغلتان را در حوزه بازاریابی انتخاب کنید؟ مثلاً یک بازاریاب واسطه برای فروش محصولات دیگران باشید:
اگر جوابتان به سؤال بالا مثبت بود، باید بگویم بازاریابی دیجیتال نیز میتواند انتخاب شما باشد. حتماً برایتان جالب است که بدانید بازاریابی دیجیتال یکی از ۱۰ شغل برتر جهان است:
خلاصه کلام اینکه، راههای زیادی کم کم پیموده میشوند تا موفقیت از راه برسد.
از من گفتن بود، از شما شنیدن. از حالا گوش من با شماست …
بیان این مطلب تا به اینجا برعهده من بود. ادامه دادن آن با شما. چرا این را میگویم؟
چون همانطور که گفتم نادانستههای آدمی پایان نمییابد. بنابراین نمیتوانم بگویم مطلب تمام شد.
یادم هست تا پیش از آنکه با وایرال مارکتینگ آشنا شوم، هرگز به ذهنم خطور نمیکرد که در سوی دیگر پستها، متنها و ویدئوها چه خبر بوده است.
فکر میکردم اکثر چالشها از روی جنبه طنز و … فراگیر میشوند. اما حالا میدانم هر کدام از اینها ممکن است هدف خاصی را دنبال کنند.
شما چطور؟
تا به حال نمونهای را قبلا دیدهاید که بعدها متوجه شده باشید، با یک استراتژی مهم از شاخه بازاریابی سر و کار داشتید؟
اگر نمونههای موفق بیشتری از تبلیغات ویروسی در ایران میشناسید، شنیدن آن برایم خیلی جالب خواهد بود.
این هم برای جالب است بدانم کدام نمونه تبلیغات ویروسی واقعاً شما را تحت تأثیر قرار داده؟
من خودم واقعاً از میان همه نمونههایی که میشناسم، «ترسیم زیبایی واقعی» و همینطور ویدئوهای شرکت مرسدس بنز را دوست دارم.
تا به حال خودتان محتوای ویروسی تولید کردهاید؟ با چه هدفی؟ نتیجه آن چگونه بوده؟ حاضر هستید دوباره این کار را انجام دهید؟ در پایین همین مطلب نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
برخی از سؤالات متداول
وایرال مارکتینگ یک استراتژی تجاری است.
طی اجرای این استراتژی، یک محتوای مناسبسازی شده براساس اهداف بازاریابی، که در عین حال بسیار جذاب و ارزشمند نیز هست، به صورت ویروسوار بر بستر شبکههای اجتماعی از فردی به فرد دیگر منتقل میشود.
بازاریابی ویروسی دقیقاً همانند مفهوم بازاریابی شامل چهار جزء «آمیخته بازاریابی» است که با عناوین محصول، قیمت، ترفیع و توزیع شناخته میشوند.
به مجموعه فعالیتهایی که در راستای آگاهی بخشی به مخاطب در مورد محصول، خدمت یا … انجام میشوند، ترفیع میگویند. تبلیغات ویروسی یکی از اجزاء ترفیع به شمار میآید.
هیچ تفاوتی ندارد.
معمولاً کسبوکارهای کوچک برای شناخته شدن، جلب اعتماد، برقراری ارتباط با جاعه هدف، برندسازی و … از وایرال مارکتینگ و تبلیغات ویروسی استفاده میکنند. اما شرکتهای بزرگ نیز هرگز از مزایای این نوع بازاریابی دست نمیکشند.
شرکتهای قدرتمندی مانند اپل، کوکاکولا، مرسدس بنز و … همواره برای پیوستگی ارتباط با مشتری، آگاهیبخشی در مورد محصولات جدید و مهمتر از همه حفظ جایگاه خود در ذهن مخاطبات و بازار رقابتی، از این نوع بازاریابی استفاده میکنند.
هر نوع محتوایی که با کسبوکار شما و مهمتر از آن جامعه مخاطب شما سازگاری دارد، بهترین انتخاب است.
باید جامعه هدف خود را بشناسید و بدانید در چه بستر ارتباطی اینترنتی بیشترین فعالیت را دارد.
سپس میتوانید بر این اساس از متن، ویدئو، تصویر، ایمیل، اپلیکیشن و … استفاده کنید.
هرگز قدرت یک محتوای خوب را از یاد نبرید.