تفسیر تست مهارت‌های مسیر شغلی:

توی این صفحه هر سوالِ تست مهارت‌های مسیر شغلی رو دوباره نوشتیم و مهارت مورد نظر اون سوال رو هم بررسی کردیم و توضیح دادیم.

شما میتونید با بررسی هر سوالی که باهاش بیشتر موافق بودید، نقطه ضعف‌های خودتون رو پیدا کنید و اون مهارت رو تقویت کنید.

1.ترجیح میدهم در مسیری قدم بگذارم که قدم‌های بعدی آن مسیر شفاف باشد تا اینکه در مسیر پرابهام قدم بردارم، حتی اگر بدانم دستاورد مسیر پرابهام “احتمالا” بیشتر است.

“تحمل ابهام” یکی از مهم‍ترین مهارت‌های لازم برای موفقیت در مسیر شغلی هستش که خیلیا ازش خبری ندارن یا به رسمیت نمیشناسنش. تحمل ابهام یعنی اینکه ما بتونیم مسیر پر ابهام ولی مفیدتر رو به جای مسیر مشخص ولی کمتر مفید انتخاب کنیم و با نتایج انتخابمون هم کنار بیایم.

گفتن این حرف‌ها آسونه ولی انجامشون چندان راحت نیست. برای مثال، حاضر هستین که در یه جای شلوغ به جای وسایل نقلیه‌ی عمومی که کند ولی نسبتا مطمئن هستن، از ماشین شخصی استفاده کنین که سریع‌تره ولی مشخص نیست که چه زمانی براش جای پارک پیدا میکنین؟

2.برای تصمیم‌هایم با اعضای خانواده اختلاف نظر دارم و معمولا این اختلاف نظر منجر به ایجاد تنش میشود.

اختلاف نظر همیشه توی هر صحبتی وجود داره، ولی لزومی نداره که تنش بوجود بیاد. “مهارت حل تعارض و تنش” قطعا یکی از مهارت‌هاییه که شما رو توی مسیر شغلیتون خیلی جلو میندازه.

فرض کنین قراره یه تصمیم سخت بگیرین (مثل انصراف از رشته‌ی تحصیلی یا تغییر شغل). چطور قراره این موضوع رو به گوش خاوادتون برسونین؟ چه صحبت‌هایی قراره شکل بگیره؟ آیا تنش و مخالفت شدید ایجاد میشه؟ چطور قراره این تنش و تعارض رو مدیریت کنین تا بتونید تصمیمتون رو به انجام برسونین؟

3.از اینکه شکست بخورم و بعدا مورد قضاوت دیگران قرار بگیرم، نگرانم و ممکن است این نگرانی منجر به این شود که اصلا آن کار را شروع نکنم.

نگرانی از قضاوت دیگران یکی از دلایل اصلی امتحان نشدن ایده‌های خوب (و همینطور ایده‌های نه چندان خوب :)) هستش. دقیقا مثل مهارت‌های قبل، قرار نیست فقط با خوندن این نوشته یهویی بتونین نسبت به نظر دیگران بی‌تفاوت بشین. اصلا بی‌تفاوت بودن نسبت به دیگران تصمیم درستی نیست! آدم باید بتونه به موقعش از نظر دیگران استفاده کنه و به موقعش هم اهمیتی به نظر دیگران نده.

“عزت نفس” قطعا یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های شما نه فقط توی مسیر شغلی بلکه توی تمام زندگیتون هستش. عزت نفس یعنی پذیرش اینکه “نظر و قضاوت دیگران راجع به من نمیتواند ارزش من را مشخص کند”. 

4.مدتهاست ایده‌ای برای شروع یک کار یا یادگیری یک مهارت دارم، ولی اجرایی نکرده‌ام.

“عملگرایی” و تجربه‌گر بودن مهارتیه که ما توی کارنکن خیلی زیاد روش تاکید داریم.
تجربه‌گر بودن یعنی تا جایی که خطر و ضرر نداره، تجربه کنیم.
عملگرایی یعنی بیشتر از اینکه وقت خودمون رو به فکر و خیال و صحبت‌کردن بگذرونیم، سعی کنیم با عمل کردن چیزها رو یاد بگیریم.

اگه یه ویژگی مشترک بین تمام مهمان‌های پادکست کارنکن وجود داشته باشه، همین عملگرایی و تجربه‌گر بودنه.

5.به چند موضوع علاقه دارم (یا در چند زمینه استعداد دارم) و نمیدانم کدامیک را دنبال کنم.

“خودشناسی” رو میشه هم نوعی دانش در نظر گرفت، هم نوعی مهارت. اکثر اوقات آدم‌هایی که سردرگم هستن و نمیدونن با وجود علاقه‌ها و استعداد‌هاشون کدوم مسیر رو دنبال کنن، در واقع ریشه‌ی عمقی علاقه‌ها و استعداد‌‌هاشون رو نمیشناسن.

خودشناسی، اولین قدم ما توی انتخاب مسیر شغلی مناسب خودمونه. تا وقتی خودمون رو نشناسیم، نمیتونیم مسیر درستی رو پیدا کنیم. برای خودشناسی راه‌های زیادی وجود داره و یکی از اون راه‌ها، استفاده از تست‌های خودشناسی هستش. البته البته! بهترین راه برای رسیدن به خودشناسی، تجربه کردن و درس گرفتنه.

توی این وبینار راجع به اشتباهات جبران‌ناپذیر آدم‌ها موقع انتخاب شغل صحبت کردم. دیدنش میتونه شما رو 10 سال از بقیه جلو بندازه و کاری کنه که مسیر مناسب خودتون رو راحت‌تر پیدا کنید.

6.به مسیری که در آن هستم علاقه‌ای ندارم، ولی برای حفظ غرورم پیش دیگران از آن تعریف میکنم.

واقعیت اینه که دلیلی بخش بزرگی از دو رویی‌ها و اغراق‌ها و تلاش‌ها برای حفظ غرور، ترس از قضاوت مردمه؛ باز هم “عزت نفس”. 

درسته درسته… قضاوت شدن خیلی خوش نمیگذره، مخصوصا وقتی خیلیا ما رو فقط بر اساس اشتباهاتمون قضاوت میکنن. ولی این اصلا دلیل نمیشه که ما یه مسیر شاشتباه رو ادامه بدیم و صورتمون رو با سیلی سرخ نگه داریم صرفا به خاطر اینکه نگران حرف مردمیم.

7.آدم‌هایی هستند که سطح مهارتشان در یک زمینۀ خاص از من کمتر است، ولی هنگام بکارگیری آن مهارت من به اندازۀ آنها اعتماد به نفس ندارم.

قطعا هممون آدم‌هایی رو دیدیم که شاید توی یه کار خاص خیلی مهارت نداشته باشن، ولی طوری اون مهارتشون رو پرزنت میکنن انگار همه‌ی قله‌ها رو فتح کردن 🙂

“اعتماد به نفس” رو میشه بخشی از “عزت نفس” در نظر گرفت. یکی از تعریف‌های اعتماد به نفس اینه: “چقدر از به کار بردن توانایی‌هات برای به نتیجه رسیدن توی یه حوزه‌ی خاص اطمینان داری؟”

اعتماد به نفس هم میتونی نوعی مهارت باشه. مهارت “تلاش برای انجام بهتر کار، نه لزوما برای رسیدن به نتیجه‌ی بهتر”. اینکه ما بتونیم حداکثر توانایی خودمون رو به کار ببریم، بدون اینکه به نتیجه و نظر مردم فکر کنیم.

8.اغلب وقتی خودم را با دیگران مقایسه میکنم، احساس ناتوانی و عقب بودن میکنم.

هر کسی در بعضی از مهارت‌ها بهتر از متوسط جامعست و در بعضی دیگه، پایین‌تر. اوضاع وقتی پیچیده میشه که وقتی شما خودت رو در ذهنت با بقیه مقایسه میکنی، انگار توی همه‌ی مهارت‌ها و توانایی‌ها ازشون پایین‌تری!

واقعیت اینه که خیلی وقت‌ها ما تا وقتی که تجربه نکنیم و توانایی‌هامون رو نشناسیم، این اعتماد به نفس رو بدست نمیاریم که سرمون رو بالا بگیریم و بگیم “به نظرم من در فلان کار از اکثر مردم بیشتر مهارت دارم.”. بخشی از اعتماد به نفس ما، حاصل تجربه‌ کردن توانایی‌هامون توی دنیای واقعی و نتیجه گرفتن از اون‌هاست. از عمل‌گرایی غافل نشین.

9.احساس میکنم روزها در حال گذر هستن و من فقط در حال اتلاف وقت هستم و کاری برای آینده‌م نمیکنم.

خودآگاهی شاید مهم‌ترین نوع آگاهی ما انسان‌ها باشه. آگاهی از اینکه یه روزی قراره دیگه تو این دنیا نباشیم و وقتمون محدوده. آگاهی به اینکه داریم همین وقت محدودمون رو هم برای چیزی مصرف میکنیم که نتیجه‌ای نداره و دوستش نداریم.

خودآگاهی هم یه مهارته. مهارت آگاه بودن به وضعیت الانمون. آگاه بودن به کاری که داریم با زمانمون انجام میدیم و نتیجه‌ای که اون کار برای ما داره. مثل همه‌ی مهارت‌های دیگه، باید برای کسبش تلاش کنیم و یاد بگیریم.

10.اگر برای موضوعی نیاز به کمک دیگران داشته باشم، ترجیح میدهم تا جای ممکن به جای کمک گرفتن از آنها، خودم آن مساله را حل کنم. حتی اگر در این صورت هزینۀ زمانی-مالی بیشتری متحمل شوم.

شاید تا اینجا با من اومده باشین و حس کرده باشین که باید همیشه سرمون رو بندازیم پایین و هیچ اهمیتی به دیگران ندیم، ولی ما انسان‌ها به “ارتباط اجتماعی” نیاز داریم؛ هم از لحاظ روانی، هم از لحاظ عملی.

ما موجوداتی اجتماعی هستیم و قرار نیست بتونیم همیشه فقط خودمون از پس همه‌ی کار‌هامون بر بیایم. خیلی وقت‌ها کمک گرفتن از دیگران و شبکه‌سازی میتونه ما رو کلی از لحاظ مالی و زمانی جلو بندازه و جلوی کلی از ضرر‌ها رو بگیره. راه استفاده از کمک دیگران، مهارت ارتباط اجتماعی و شبکه‌سازی هستش و برای یادگیریش مثل همیشه نیاز به تلاش و تمرین داریم.

11.از مسیر فعلی شغلی‌ام راضی نیستم، ولی وقتی به تغییر آن فکر میکنم، برای زحماتی که در این مسیر کشیده‌ام دلم میسوزد و احساس میکنم حیف است این مسیر را تغییر دهم.

به این طرز تفکر میگن “خطای هزینه‌ی از دست رفته” یا “sunk cost fallacy”؛ یعنی بعضیا حاضرن کلی بیشتر ضرر کنن و آسیب ببینن صرفا به خاطر اینکه تلاش‌های قبلیشون بی‌نتیجه نباشه. نتیجش چی میشه؟ سال‌های سال اتلاف وقت توی مسیری که مال ما نیست و در نهایت، پشیمونی. پشیمونی از قطع نکردن ضرر.

چطور میتونیم دچار این خطا نشیم؟ “تحمل شکست”. باید شکست رو تحمل کنیم و اون رو به شکل تجربه ببینیم تا بتونیم به مسیر مناسب خودمون برسیم، نه اینکه یه مسیر اشتباه رو فقط به خاطر ترس از شکست ادامه بدیم.

12.نسبت به دیگران در حوزۀ کاری خودم مزیتهایی دارم که من را از آنها متمایز میکند.

نمره بندی این سوال برعکس بود، یعنی موافقت شما نشونه‌ی نمره‌ی بیشتره. اگه شما چنین مزیت‌هایی رو در خودتون نمیبینین دو حالت داره، یا عزت نفس و اعتماد به نفس کافی رو ندارین، یا اینکه “یادگیرنده” نیستین. 

یادگیرنده بودن یعنی اینکه ما از هر فرصتی برای افزایش دانش و مهارت‌هامون استفاده کنیم و برای خودمون مزیت‌هایی درست کنیم که بقیه ندارن. غیر از عملگرایی، یادگیرنده بودن هم یه ویژگی مشترک همه‌ی مهمون‌های پادکست کارنکن هستش.

13.از مسیر فعلی‌ام راضی نیستم، ولی احساس میکنم وقت کافی در شبانه‌روز برای فراهم کردن مقدمات تغییر مسیر را هم ندارم.

درسته که خیلی وقت‌ها زمان ما کم به نظر میرسه، ولی این اصلا دلیل نمیشه که ما توی مسیر اشتباه بمونیم صرفا به خاطر اینکه “وقت نداریم مسیر رو تغییر بدیم”. آگاهی به زمانی که از دست میدیم خیلی روی تصمیم ما موثره.

واقعیت اینه که مسیری که برای ما مناسب باشه، حتی اگه دست و پا شکسته هم توش باشیم، بهتر از مسیر نامناسب ولی کامله. برای اینکه بتونیم این تغییر مسیر رو درست انجام بدیم، لازمه که مهارت عملگرایی رو به همراه تحمل شکست داشته باشیم.

یک پیشنهاد:

برای اینکه بتونیم مسیر شغلی مناسبی برای خودمون پیدا کنیم و توی اون مسیر با موفقیت پیش بریم، لازمه که با آگاهی مسیر شغلیمون رو طراحی کنیم.

طراحی مسیر شغلی یعنی انتخاب مسیر شغلی به صورت آگاهانه!

برای طراحی مسیر شغلی به صورت آگاهانه، ما به 3 چیز نیاز داریم:
1. یاد گرفتن و آموزش دیدن از معلمی که دردت رو بفهمه.
2. تمرین کردن و تلاش کردن در جهت مناسب.
3. منتور و مشاور‌هایی که بشه در هر قدم از مسیر باهاشون مشورت کرد.

و ما یه دوره‌ی 8 هفته‌ای طراحی مسیر شغلی داریم که میتونه بهتون کمک کنه:

ویدیوی آموزشی دوره‌ی طراحی مسیر شغلی:

دوره جامع طراحی مسیر شغلی حاصل تجربۀ 6سالۀ من از برگزاری این دوره برای بیش از 5000 نفر در سراسر ایرانه.

خاستگاه اصلی این دوره دانشگاه استنفورده (life design lab) و البته محتوا برای مخاطب ایرانی بازطراحی شده تا دغدغه‌های اونها رو پاسخ بده. ظرف این سالها با بازخوردهایی که از دانشجویان این کلاس گرفتم، محتوا همیشه در حال بهبود بوده و ورژن فعلی دوره ورژن چهارم اون هست و علاوه بر کتاب تالیفی توسط اساتید استنفورد در این حوزه، از منابع و کتابهای دیگه‌ای هم در تدوین دورۀ فعلی استفاده شده.

تمرین‌های دوره‌ی طراحی مسیر شغلی:

توی این دوره 30 تمرین اختصاصی برای خودشناسی، تجربه کردن و یادگیری مهارت‌های الزامی برای مسیر شغلی آورده شده؛ دقیقا همون مهارت‌هایی که توی این تست ازتون پرسیدیم و بهش جواب دادین.

منتورینگ و مشاوره‌ی دوره‌ی طراحی مسیر شغلی:

گل سرسبد دوره‌ی 8 هفته‌ای طراحی مسیر شغلی، پشتیبانی ساختارمند و منتورینگ فعالشه. در هر هفته منتور اختصاصی شما بهتون پیام میده، تمرین‌هاتون رو بررسی میکنه و چیزهای جدید بهتون آموزش میده.

هر سوالی هم که داشته باشین بهتون جواب میده و راهنماییتون میکنه.

دوره‌ی طراحی مسیر شغلی مسیر 0 تا 100 رسیدن به مسیر شغلی ایده‌آل خودتون هستش.

برای دیدن بخش‌هایی از این دوره به صورت رایگان، روی این دکمه کلیک کنید: