- اگر این کارم رو از دست بدم و از اون طرف هم به درآمد نرسم چطوری زندگیم رو مدیریت کنم؟
- اگر موفق نشم دیگران چی میگن؟
- شاید اصلاً من واسه این کار ساخته نشدم؟
- همه که قرار نیست کارآفرین شوند، دنیا کارمند هم میخواهد؟
بعید است کسی بخواهد وارد دنیای کارآفرینی شود و با این سوالها روبهرو نشده باشد؟ تا وقتی در فیلمها و کتابها راجع به کارآفرینی میخوانیم و میشنویم، فضا رمانتیک است. اما به محض اینکه بخواهیم وارد دنیای واقعی شویم مسئله متفاوت است. زمانی که قرار است از شغل کارمندی خود استعفا دهیم با دهها چالش و مانع ذهنی روبهرو میشویم. یکی از این چالشها این است که کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی و آیا ما برای کارآفرینی ساخته شدهایم یا خیر؟
کارآفرینی دغدغه عصر ما است و بیشتر مردم ترجیح میدهند کسب و کار خود را داشته باشند. کارآفرینی برای اقتصاد فواید زیادی نیز دارد. اگر این مقاله را بخوانید، نکات خوبی در اهمیت کارآفرینی بیان کرده است.
ما در ادامه به جواب این سوالها پاسخ میدهیم که:
- آیا کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی؟
- کارآفرینها به دنیا میآیند یا ساخته میشوند؟
- چه شخصیتهایی مناسب کارآفرینی هستند؟
برای پاسخ به این پرسشها ابتدا کارآفرینی را تعریف میکنیم. سپس ویژگی و مهارتهای لازم برای موفقیت در کارآفرینی را بررسی میکنیم. سپس سری به زندگی کارآفرینان موفق میزنیم و داستان زندگی آنها را بررسی میکنیم.
فهرست مطالب:
- آنها ساخته می شوند یا زاده شدهاند؟
- کارآفرینی به کدام نیاز دارد، ویژگی ذاتی یا مهارت اکتسابی؟
- کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی ، داستان کارآفرینان چه میگوید؟
- آیا شما برای کارآفرینی ساخته شدهاید؟
1. آنها ساخته میشوند یا زاده شدهاند؟
اجازه بدهید در شروع بحث تکلیفمان را روشن کنیم. قرار نیست هر وقت صحبت از کارآفرینی است به مارک زاکربرگ و جف بزوس اشاره شود. آنها نه اولین کارآفرینان بودهاند و نه دنیای کارآفرینی به آنها ختم میشود. دنیا پر از فرصتهای کارآفرینی است و افرادی زیادی با استفاده از این فرصتها موقعیت خود و جامعه را بهبود دادهاند.
امروز به لطف تکنولوژی کارآفرینان موفقی حتی در روستاهای دور افتاده نیز مشغول به فعالیت هستند. پس اگر موافق هستید، ابتدا کارآفرینی را دقیقتر تعریف کنیم:
منظور ما از کارآفرینی و کارآفرین چیست؟
اگر کلمهی کارآفرینی را در گوگل جستوجو کنیم، اولین لینک، ویکیپدیای فارسی است که کارآفرینی را اینگونه تعریف کرده است:
فرآیند خلق یک ارزش مادی یا معنوی جدید
اگر بخواهیم به تعاریف دقیقتر استناد کنیم، یکی از مشهورترین تعاریف کارآفرینی مربوط به شومپیتر است که او را به نوعی پدر کارآفرینی هم میدانند.
شومپیتر کارآفرین را اینگونه تعریف میکند:
کارآفرینان افرادی هستند که از فرصتهای بازار از طریق نوآوریهای فنی و سازمانی بهرهبرداری میکنند.
کلمه “نوآوری” در نوشتههای شومپیتر زیاد تکرار شده است. اصطلاح “تخریب خلاق” (Creative destruction) را هم ابتدا شومپیتر به کار برده است.
اگر تعریف شومپیتر را مبنا قرار دهیم، میتوانیم بگوییم افراد زیر کارآفرین هستند:
- کسانی که یک کالا و خدمت جدید خلق میکنند.
- یک کالا و خدمت قدیمی را به یک شیوه جدید و نوآورانه تولید و عرضه میکنند.
- بازارهای جدید ایجاد میکنند.
مثلاً اسنپ خدمات تاکسی و آژانس را به شیوه جدید ارائه کرده است.
یا مارکت پلیسها (Market Place) یک بازار جدید ایجاد کردهاند. یا کافهها توانستهاند در کنار ارائه غذا و نوشیدنی، یک ارزش جدید در راستای پاسخ به نیازهای اجتماعی افرد خلق کنند.
پس میتوانیم بگوییم:
- فردی که توانسته است تولیدات سنتی یک روستا در کردستان را از طریق یک فروشگاه آنلاین به دیگر نقاط کشور معرفی کند یک کارآفرین است.
- صنعتگری که یک محصول خارجی را با منابع داخلی و با قیمت تمامشدهی کمتر تولید میکند کارآفرین است.
- طراح یک اپلیکشن ارائه خدمات خانگی یک کارآفرین است.
حال که مشخص کردیم منظور ما از کارآفرینی چیست میخواهیم پیرامون پرسشهای زیر صحبت کنیم:
- کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی؟
- آیا همه افراد میتوانند کارآفرین شوند؟
برای اینکه بیشتر به جواب این سوالها نزدیک شویم، ابتدا بررسی میکنیم که کارآفرینی به چه ویژگیها و مهارتهایی نیاز دارد. آیا این ویژگیها و مهارتها به صورت ژنتیک در افراد به ارث میرسد یا خیر؟
بعد از آن سری به دنیای واقعی میزنیم و داستان زندگی آنها را بررسی میکنیم. آیا در خانواده کارآفرین بودهاند یا خیر؟ شرایط زندگی آنها متفاوت از بقیه بوده است؟ قبل از شروع کارآفرینی تجربیات خاصی داشتهاند که دیگران از آنها بیبهره بودهاند؟
2. کارآفرینی به کدام نیاز دارد: ویژگی ذاتی یا مهارت اکتسابی؟
ما کلمات ویژگی و مهارت را بهصورت روزانه به کار میبریم. اما باید دقت کنیم که ویژگی و مهارت دو مفهوم متفاوت هستند. وقتی در مورد ویژگی صحبت میکنیم منظور ما ویژگی شخصیتی افراد است.
منظور از ویژگی شخصیتی چیست؟
کلمه شخصیت یا personality در انگلیسی از ریشه کلمه لاتین persona است که اشاره به نقابی دارد که بازیگران در نمایشها به صورت میزدند.
شولتز که یک روانشناس آلمانی است در کتاب نظریههای شخصیت، شخصیت را مجموعهای از ویژگیهای بادوام، نسبتاً ثابت و قابل پیشبینی میداند.
شخصیت ما در دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و به سختی قابل تغییر است. یعنی در واقع تا حدی اکتسابی و متأثر از وراثت و محیط است.
اما مهارت متفاوت است. وقتی به مهارت اشاره میکنیم منظورمان توانایی انجام یک کار است. واضح است که مهارت به مرور زمان، تجربه و آموزش بهبود مییابد. مثلاً فردی ممکن است در کودکی مهارت کار با دست نداشته باشد اما به تدریج و با آموزش به یک صنعتکار ماهر بدل شود.
برای اینکه به جواب سوال کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی نزدیک شود، باید ببینیم کارآفرینان موفق چه ویژگی دارند. دیدگاههای بسیار مختلفی در مورد ویژگیهای شخصیتی کارآفرینها وجود دارد. جالب است بدانیم که ممکن است میان این دیدگاهها تضاد هم وجود داشته باشد.
یک کارآفرین موفق چه ویژگیهایی دارد؟
تحقیقات زیادی در مورد ویژگیهای شخصیتی کارآفرینهای موفق انجام شده است. هنگامی که صحبت از کارآفرین موفق میشود، باید دقت کنیم که در دنیای واقعی درصد بالایی از کسب و کارها بعد از 5 سال وجود ندارند.
یعنی تعداد کارآفرینهای شکست خورده خیلی بیشتر از کارآفرینهای موفق است. از همین رو آنهایی که میتوانند کسب و کار خود را بیش از 5 سال سرپا نگه دارند، افراد موفق محسوب میشوند.
بیشتر این کارآفرینان موفق دارای ویژگیهای زیر هستند:
- ریسکپذیری
- پذیرش تجربههای جدید
- خلاقیت
- سختکوشی
- اشتیاق برای موفقیت
- مسئولیتپذیری
هر چند میتوان ویژگیهای بیشتری را لیست کرد، اما مطابق تحقیقات انجام شده، محققها روی اشتراک این ویژگیها در میان کارآفرینان توافق بیشتری دارند. بهطور مثال برخی برونگرا بودن را یکی از ویژگیهای لازم برای کارآفرینی
میدانند در حالی که برخی دیگر نظر خلاف این دارند.
روانشناسان چه میگویند؟
طبیعتاً پاسخ روانشناسان به سوال کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی، تا حدی مشخص است. آنها شخصت را تقریباً غیرقابل تغییر میدانند. یعنی ریشهی این ویژگیها در وراثت و ژنتیک ما است. البته در کنار ژنتیک، محیطی که در آن زندگی میکنیم نیز در تکامل شخصیت ما نقش تعیینکننده دارد.
جالب است بدانید که یافتههای علمی جدید، این نظر را تأیید میکند که ویژگیهای شخصیتی لازم برای کارآفرینی بیشتر متأثر از ژنتیک است.
اسکات اندرو شین استاد مطالعات کارآفرینی در دانشگاه کیس وسترن رزرو است که مقالات و کتابهای زیادی در مورد کارآفرینی دارد. جدیدترین مطالعات این فرد نشان میدهد:
- 37 تا 48 درصد تمایل به کارآفرین شدن ژنتیکی است.
- توانایی شناسایی فرصتهای تجاری ژنتیکی است.
- ویژگیهای رفتاری کلیدی مانند برونگرایی و گشودگی نسبت به تجربههای جدید متأثر از ژنتیک است.
این مقاله را میتوانید به صورت کامل اینجا ببینید.
برخی از انسانها به لحاظ ویژگیهای شخصیتی برای ورود به دنیای کارآفرینی مهیاتر هستند. میتوانیم بگوییم این افراد راحتتر و بهتر بر چالشهای کارآفرینی غلبه میکنند.
پس تا اینجا ظاهراً کارآفرینی تا حد زیادی ذاتی است. اما عجله نکنید، این تمام مسئله نیست. ورود به دنیای کارآفرینی و راهاندازی یک کسب و کار نیازمند طیفی از مهارتها است.
برای کارآفرین بودن چه مهارتهای لازم داریم؟
برای اینکه بتوانیم کارآفرین موفق باشیم، نیاز به یک سری مهارت داریم. مهمترین آنها عبارتاند از:
1.مهارتهای مدیریت کسب و کار
منظور سبدی از مهارتها است که برای مدیریت یک کسب و کار لازم است. طراحی پلن کسب و کار، بودجهبندی، مدیریت منابع انسانی، تیم ورکینگ و… که حداقلهای لازم برای مدیر یک کسب و کار است.
2. مهارتهای ارتباطی
کارآفرینی نیازمند ایجاد یک شبکه پویا از ارتباطات است. ارتباط با افراد، کسب و کارها، رقبا و… برای ایجاد این شبکه لازم است مهارتهای مانند مذاکره، گوشدادن فعال، توانایی همدلی و… را داشته باشیم.
3. تفکر استراتژیک
کارآفرینی یک پروژه چندماهه نیست که نقطه شروع و پایان آن مشخص باشد. با ورود به دنیای کسب و کار، کارآفرین هر روز با دهها مسئله ریز و درشت مواجه میشود. هر روز در معرض اطلاعات و دیدگاههای گوناگون است. توانایی طبقهبندی و تحلیل اطلاعات و اتخاذ تصمیمات درست بر اساس این اطلاعات یک ویژگی ضروری برای افرادی است که میخواهند وارد دنیای کارآفرینی شوند.
4. بازاریابی و برندینگ
پیتر دراکر که به عنوان پدر علم مدیریت شناخته میشود، یک جمله مشهور دارد:
هدف از کسب و کار سودآوری نیست، هدف نهایی یک کسب و کار خلق مشتری است.
در واقع منظور دراکر این است که کسب و کار با حضور مشتری معنا پیدا میکند. حال که این مسئله برای یک کسب و کار تا این حد مهم است، پس مهارتهای مرتبط با حوزه مدیریت مشتری، تبلیغات، بازاریابی و برندینگ برای یک کارآفرین ضروری است.
شاید برخی از شخصیتها برای ورود به دنیای کارآفرینی مستعدتر باشند، اما لازمهی موفقیت در کسب و کار داشتن مهارتهای مرتبط با این حوزه است. اگر در ویژگیهای اکتسابی و شخصیتی سهم ژنتیک چشمگیر بود، در قسمت مهارتها قطعاً سهم تلاش و تجربه بیشتر است.
3. کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی | داستان کارآفرینان چه میگوید؟
حال ببینیم در دنیای واقعی کارآفرینان چه خبر است. قبل از هر چیز اگر میخواهید:
- با زندگی کارآفرینان موفق ایرانی آشنا شوید.
- بدانید از کجا شروع کردهاند.
- مسیر موفقیت آنها چگونه بوده است؟
- چه سختیهایی را در راه رسیدن به هدف تحمل کردهاند؟
با خواندن این مقاله سرکی در زندگی کارآفرینان موفق ایرانی بکشید.
بعد از خواند مقاله احتمالاً شما هم به این نتیجه میرسید که در عمل کارآفرینان موفق مسیرهای متفاوتی را طی کردهاند. نه لزوماً همه دانشگاه رفتهاند که آن را رها کنند، نه همه از یک خانواده کارآفرین بودهاند.
یکی مثل علیاکبرخان رفوگران، ملقب به پدر نوشتافزار ایران، از کف بازار و با فراز و فرود زیادی به هدف خود رسیده است:
علیاکبر رفوگران در همان حوزهای موفق شد که از کودکی در بازار و به عنوان وردست پدر کار کرده بود، لوازم التحریر.
مجید حسینینژاد، بنیانگذار علی بابا و جاباما، از دنیای کارمندی و البته با داشتن شخصیتی جسور و ریسکپذیر، به کسب و کار خود میرسد:
باور میکنید بنیانگذار علی بابا، کارمندی اخراجی و یک شکست خورده در حوزهی ساختوساز، پتروشیمی و پوست و زیبایی باشد!
شاید تا اینجا با خود بگویید پس چرا هیچ کدام مثل استیو جابز از دانشگاه انصراف ندادهاند.
عجله نکنید!
محمدجواد شکوریمقدم احتمالاً همان فردی است که شما به دنبالش میگردید. کسی که مهندسی برق در دانشگاه امیرکبیر را رها کرد! جایی که برایش سر و دست میشکنند. نوآوریش گل کرد و سرویس آپارات را راهاندازی کرد که اکنون دومین سایت پربازدید ایران است.
محمدجواد شکوریمقدم همان مسیر رمانتیک کارآفرینی را رفت. انصراف از یک دانشگاه معتبر و موفقیت در حوزه آی تی!
موارد دیگر را نیز میتوان مثال زد. به عنوان نمونه امیر تقوی، رئیس هیئت مدیرهی گروه ساعی، از یک خانواده معمولی و کارگری بدون هیچ سابقهای فعالیت خود را شروع کرده و اکنون یکی از مدیران موفق کشور است.
پیشنهاد میکنم گفتگوی جذاب او را با سجاد سلیمانی در پادکست اکنون ببینید:
وجه مشترک داستان زندگی کارآفرینان چیست؟
داستانها متفاوت است. برای یک کارآفرین گاهاً تجربه کار در بازار و به اصطلاح پادویی عامل موفقیت بوده است. فرد دیگری تجربه کار در شرکتهای بزرگ او را وادار به ساختن کسب و کار خود کرده است. یک نفر عامل اقتصادی پیشران او برای موفقیت بوده.
حال در این نقطه شاید بهتر بتوانیم بگوییم کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی؟ اگر بخواهیم چند سرنخ مشترک میان این داستانها پیدا کنیم :
- قبل از موفقیت بارها شکست خوردهاند، این یعنی تجربه و یادگیری یکی از عوامل مهم موفقیت آنها بوده است.
- موتور محرکهی همه آنها، یک انگیزه قوی بوده است.
- اشتیاق زیادی برای موفقیت داشتهاند و به کم قانع نشدهاند.
- توانایی زیادی در تشخیص فرصتها و بهرهبرداری از آن داشتهاند.
شاید شما هم موافق باشید که داستان زندگی کارآفرینان موفق به ما میگوید که آنها بیش از آنکه زاده شده باشند، ساخته شدهاند.
4. آیا شما برای کارآفرینی ساخته شدهاید؟
مهمترین سوال این است انگیزه شما از رفتن به سمت کارآفرینی چیست؟ چرا میخواهید کسب و کار خود را داشته باشید؟ این داستان برای هر فردی از یک نقطه شروع می شود:
- مدیرتان با مرخصی آخر هفته موافقت نکرده و هنگام ترک اتاقش به خودتان قول میدهید که دیگر آقا بالاسر نداشته باشید.
- از کودکی رؤیایی در سر داشتهاید و میخواهید آن رؤیا را عملی کنید.
- فکر میکنید با درآمد کارمندی به جایی نمیرسید و بهتر است کسب و کار خودتان را راهاندازی کنید.
- یک فرصت بکر و خوب در بازار میبینید و با خودتان میگویید چرا من از این فرصت استفاده نکنم؟
مهم است که قبل از شروع کار مشخص کنید که انگیزه شما چیست و آیا این انگیزه پایدار است یا خیر؟ آیا ناشی از احساسات زودگذر نیست؟
موتور محرکهی کارآفرینی را فراموش نکنید: انگیزه!
قبل از هر چیز لازم است بدانیم که کارآفرینی به معنای ورود به یک دنیای جدید است. دنیایی هیجانانگیز اما همراه با ریسک و شکستهای احتمالی. داستان زندگی کارآفرینهای موفق سرشار از شکستها، نه شنیدنها و تمسخرها است. پایداری در این راه سنگلاخ تنها با موتور محرکه انگیزه امکانپذیر است.
بعد از آن ببینید آیا اهل یادگیری هستید یا نه؟
ممکن است ما مهارتهای لازم برای کارآفرینی را نداشته باشیم، اما اگر به اندازه کافی به یادگیری علاقمند باشیم،
میتوانیم مهارتهای خود را تقویت کنیم. بدون داشتن این مهارتها امکان موفقیت در کسب و کار بسیار کم است. چرا که داشتن انگیزه به تنهایی کافی نیست.
کسب و کار روزانه با دهها مسأله رو برو میشود و اگر مهارت حل آنها را نداشته باشیم دیر یا زود شکست میخوریم.
حال میتوانیم به جواب سوال اصلی برگردیم:
بالاخره کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی؟
واقعیت این است که نمیتوان پاسخ قطعی به این سوال داد. نه تحقیقات علمی و نه بررسی زندگی کارآفرینان موفق هیچ کدام مؤید این مسئله نیست که کارآفرینی به صورت کامل ذاتی یا اکتسابی باشد. هم ژنتیک و محیط و هم کسب مهارت و یادگیری در کارآفرین شدن نقش دارند.
اما به دلایل زیر ما فکر میکنیم که در دنیای امروز کارآفرینها بیشتر ساخته میشوند. چرا که:
- طبق تحقیقات انجام شده نزدیک به 50 درصد از کارآفرینان بعد از 30 سالگی به سمت کارآفرینی رفتهاند. یعنی چند سال بعد از ورود به بازار کار و کسب تجربه.
- در دنیای واقعی هزاران کارآفرین موفق بدون داشته زمینههای وراثتی و بدون اینکه والدین کارآفرین داشته باشند، توانستهاند به موفقیت دست یابند.
- امروز نسبت به گذشته فرصتهای کارآفرینی بسیار بیشتر شده است و این یعنی احتمال موفقیت بالاتر.
- حتی اگر جنبههایی از شخصیت ما مناسب کارآفرینی نباشد، با تمرین و تجربه میتوانیم ویژگیهای شخصیتی خود را تغییر دهیم.
- عصر دیجیتال و دسترسی به اطلاعات یادگیری را برای ما آسان کرده است. ما به راحتی و البته به شرط تلاش میتوانیم هر مهارتی که برای موفقیت لازم است را کسب کنیم.
اگر از پاسخ ما قانع نشدهاید، به این مسئله فکر کنید که در همین کشور خودمان صدها نمونه از زنان موفق کارآفرین را در روستاها داریم:
به این فکر کنید که فرصتهای کارآفرینی به اندازهای زیاد است که میتوانید حتی در خانه خود کارآفرینی کنید:
ما فکر میکنیم معمای ذاتی یا اکتسابی بودن کارآفرینی به این زودیها حل نشود و هر کس از نقطه نظر خود به این سوال پاسخ دهد. شما چه فکر میکنید؟