وقتی کلمهی سازگاری را میشنوید اولین تعریفی که در ذهن شما خطور میکند چیست و انواع سازگاری کدام است؟
به نظر شما داشتن سازگاری و یا تطبیقپذیری چه تاثیری میتواند روی زندگی ما داشته باشد؟
از نظر شخصیتی، اجتماعی و روانشناسی چه دیدگاهی نسبت به این کلمه دارید؟
عوامل مختلفی در سازگاری فرد موثر است که قصد داریم با هم در این مقاله تعدادی از انواع سازگاری را از منظر اجتماعی و روانشناسی مورد بررسی قرار دهیم.
اگر به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در این مورد هستید، خواندن مقاله تقویت مهارت ارتباط موثر در کنار این مقاله را به شما پیشنهاد میدهیم.
فهرست:
- سازگاری چیست و انواع سازگاری کدام است؟
- انواع سازگاری در روانشناسی.
- انواع سازگاری اجتماعی.
- چالشهای مهم سازگاری با شغل جدید.
- سازگاری در عرصه مهاجرت.
سازگاری چیست و انواع سازگاری کدام است؟
لغتنامه کمبریج کلمه سازگاری یا Adaptability را اینگونه معنی میکند:
“an ability or willingness to change in order to suit different conditions”
“یک توانایی یا تمایل برای تغییر به منظور سازگاری با شرایط مختلف.”
اینکه ما بتوانیم در محیطها و یا شرایط متفاوت خودمان را تعریف کنیم و اصطلاحاً شخصیتمان این توانایی رو داشته باشد که در زمینههای مختلف خودش را تطبیق دهد، خودش رو تعریف کند و توسعه دهد.
به عبارت دیگر توانایی ذاتی و بدون دردسر فرد برای هماهنگی با شرایط محیطی و زندگی جدید و یا تغییر یافته.
سازگاری با تغییرات
مهمترین گام در رسیدن به سازگاری پذیرفتن تغییرات است. تغییر در زندگی غیر قابل اجتناب است و باعث رشد و توسعه میشود. هر کجا که تغییر باشد، قطعاً رشد و تحول هم آنجا وجود دارد.
این تغییرات میتواند با میل باطنی باشد که از آن به عنوان اتفاقات مثبت نام میبریم و یا علیرغم میل باطنی که از آن به عنوان اتفاقات منفی نام میبریم.
مثلاً زمانی که وارد دانشگاه میشوید، یا وقتیکه ازدواج میکنید یا زمانیکه در یک محیط کاری جدید مشغول به کار میشوید و یا حتی زمانی که تازه صاحب فرزند شدهاید. همه اینها نوعی تغییرات مثبت در زندگی است.
ولی آیا سازگاری همیشه مثبت است؟ مسلماً خیر.
زمانی هم مجبور میشوید طلاق بگیرید، در امتحانات مدرسه و یا دانشگاه موفق نمیشوید، یکی از نزدیکانتان را از دست میدهید، بیکار میشوید و مواردی از این قبیل که اغلب ما آنها را در ردیف اتفاقات منفی زندگی قرار میدهیم.
ولی آیا واقعاً عکسالعمل همه ما در مورد اتفاقات مثبت یا منفی زندگی یکسان است؟ باز هم مسلماً خیر.
از آنجایی که یک قسمت مهمی از سازگاری کنار آمدن با اتفاقات و شرایط جدید است بعضی از ما در درونمان دوست داریم نشان دهیم که با آن شرایطی که برایمان پیش میآید سازگار هستیم ولی در اصل در درونمان و در واقعیت درونمان شاید اینگونه نباشد، یک نمونه از این نوع سازگاری که جنبه طنز هم دارد در دوربین مخفی زیر تماشا کنید.
اهمیت سازگاری
دلیل اهمیت سازگاری در دنیای امروز این است که جامعهشناسان و روانشناسان سازگاری را یکی از عوامل اصلی رضایت در زندگی و احساس خوشبختی و در نتیجه رشد و توسعه فردی میدانند.
در این مطلب ما انواع سازگاری را از دو جنبه انواع سازگاری در روانشناسی و انواع سازگاری اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار میدهیم و سعی میکنیم با چند مثال تاثیر سازگاری در زندگی واقعی را بیان کنیم.
انواع سازگاری در روانشناسی
مفهوم سازگاری دارای ابعاد گستردهای است.سازگاری را از جنبههای زیادی میتوان مورد بحث و بررسی قرار داد.
از منظر روانشناسی سازگاری فرآیندی پویا است که به واسطه آن فرد برای وفق دادن خود با فشارهای بیرونی و درونی تلاش می کند تا رابطهای هماهنگ بین خود و محیط ایجاد کند.
انواع سازگاری در روانشناسی عبارت است از:
- اشتیاق به یادگیری و ناامید نشدن از شکست.
- پشتکار و ناامید نشدن از سختی مسیر.
- توانمندی و خلاقیت حل مسائل.
- کنجکاوی، تحقیق و مثبت اندیشی.
- توانایی مواجهه با چالشهای اجتماعی.
- یادگرفتن مهارتهای جدید در راستای افزایش رضایت شغلی.
این موارد را به عنوان یک مهارت هم میشود نام برد که در دستهبندی مهارتهای نرم قرار میگیرد.
میزان سازگاری به دو عامل بستگی دارد: یکی خصوصیات شخص یعنی مهارتها، نگرش ها و شرایط جسمانی و دیگری موقعیتهایی که افراد با آن مواجه می شوند مانند کشمکشهای خانوادگی، تعارض در محیط کار.
انواع سازگاری اجتماعی
جریان سازگاری از مراحل به هم پیوستهای تشکیل شده است از آنجاییکه شخص و محیط دائم در حال تحولاند، بنابراین سازگاری اجتماعی وی نیز مرتباً دستخوش تغییر میشود
از منظر اجتماعی نیز سازگاری مفهومی گستردهای دارد و جنبه هایی همچون تحصیلات، خانواده، و اجتماع را شامل میشود.
ما در این مطلب این نوع از سازگاری را به 3 دسته به شرح زیر تقسیم و در مورد آنها صحبت میکنیم.
- سازگاری تحصیلی؛
- سازگاری خانوادگی؛
- سازگاری اجتماعی؛
چگونه با شرایط جدید تطبیق پیدا کنیم؟
در زندگی همه ما شرایطی پیش آمده که مسیر زندگی از حالت روتین خود خارج شده و همه چیز تغییر کرده؛ این نقطهایی هست که سازگاری خیلی نمود و کاربرد پیدا میکند.
ما حتی با از دست دادن برنامهها و فرصتهایی که داشتیم سوگوار و دچار شوک میشویم و سعی میکنیم واقعیت را انکار کنیم.
در پذیرشِ شرایط و دنیای جدید به مساله برمیخوریم و در نهایت میرسیم به اینکه یا از مسیری که میرویم خارج شویم و یا خود را با آن شرایط سازگار کنیم.
برای اینکه با اتفاقاتِ جدید پیش آمده تطبیق پیدا کنیم و سازگار شویم باید از نظر احساسی و شخصیتی انعطاف پیدا کنیم.
برنامه میریزیم به برنامهها عمل میکنیم، ادامه میدهیم و دوباره برنامهها را آنالیز میکنیم تغییر میدهیم و گاهی میبینیم که همهی آن شرایط عوض شده و در نتیجه ممکن است دچار استرس شویم.
تاثیر خانواده و شرایط تحصیلی در سازگاری
این نقطه دقیقاً همان جایی هست که ما باید یک بار دیگر آن قدم اول که شرایط را تحلیل و بررسی میکردیم، دوباره انجام دهیم و دوباره برنامهریزی کنیم.
در این مرحله توانایی افراد در مواجهه با فشارها و مسائل اجتماعی و فردی نمود پیدا میکند. این نقطه همان نقطهایی هست که سطح هوش هیجانی ما سنجیده میشود.
افرادیکه سطح هوش هیجانی بالاتری دارند میتوانند با کنترل احساسات و استرس خود شرایط و اتفاقات جدید را بهتر تحلیل نموده و جهت رفع موانع قدم بردارند.
در اینجا شخصیت فردی و خانوادگی و شرایط تحصیلی در سازگاری حداکثری بسیار موثر است.
از طرفی محیط خانواده و تحصیلی تاثیر قابل ملاحظهایی بر رشد هوش هیجانی دارد.
در محیطهای با امکانات آموزشی مناسب و با پشتیبانی خانواده، الگوهای رفتاری و ارزشی به افراد منتقل شده و میتواند در تعاملات اجتماعی و سازگاری تاثیر گذار باشد و منجر به ایجاد حس اطمینان و امید و انگیزه در برنامهریزی مجدد گردد.
تاثیر ارزشهای فردی و اخلاقی در سازگاری
اما این را نباید فراموش کرد که برنامهریزی بعد از مرحله پذیرش سازگاری است.
یعنی چه؟
یعنی ما وقتی که میخواهیم به مرحلهی پذیرش برسیم باید غمگین شدن را رد کنیم حالاتی شبیه به افسردگی را تجربه کنیم و این مراحل را هم باید رد کنیم و برای ادامه دادن در یک مسیر و تطبیق پیدا کردن باز هم باید بعد از این اتفاقات برنامهریزی کنیم.
چه عاملی میتواند ما را از این مراحل به سلامت عبور دهد؟
یکی از این عوامل ارزشها، اخلاقیات و اعتقادت فردی و مذهبی هست که میتواند در تعاملات اجتماعی و روابط بین فردی نقش مهی را ایفا کند.
باورها و اعتقادات میتوانند به عنوان راهنمایی برای تصمیم گیری و عبور از مصائب و ناملایمتیها، با ایجاد حس خوشبینی، انگیزه ما را در این مسیر حفظ کند و با ایجاد تفکری پویا، چشم انداز بلندی را حتی در تاریکیها برای ما به ارمغان آورد.
ما تا زمانی که در قید حیات هستیم باید تن به درد انسان بودن و زندگی کردن دهیم و با تلاش در ایجاد حس مثبت اندیشی و خوش بینی، از این سرمایه وجودی در ایجاد سازگاری و تطبیقپذیری حداکثری کمک بگیریم.
پس تا اینجا یکی دیگر از عوامل موثر بر سازگاری، یعنی عوامل اخلاقی و اعتقادی را معرفی کردیم. قطعاً عوامل دیگری هم دخیل هستند ولی ما در این مطلب صرفاً به موارد مهمتر اشاره میکنیم.
چالشهای مهم در سازگاری با شغل جدید
تا اینجا مروری داشتیم به انواع سازگاری در روانشناسی و انواع سازگاری اجتماعی.
حالا قصد داریم سازگاری در محیط کار را بررسی کنیم.
در محیط کار هم ممکن است شرایطی پیش بیاید که شرایط از حالت عادی و روتین خود خارج شود؛ مثلاً آدمهای جدیدی وارد محیط کار میشوند؛ و یا ممکن است شرایط کاری تغییر کند و یا هر چیزی که باعث شود برنامه و رفتار ما از حالت عادی خود خارج شود.
در این مواقع اگر ما در محیط کار تازه وارد نیستیم صرفاً نیاز داریم بدانیم چه تغییراتی به وجود آمده؛ چه چیزهایی و چه تغییراتی را در روند همیشگی کار خودمان ایجاد کنیم که با شرایط جدید تطبیق پیدا کنیم.
آیا نیاز به یادگیری مهارت جدیدی داریم؟
تغییر در شکل کارهایی که انجام میدادیم چقدر موثر است؟
آیا باید نسبت به شرایط پیش آمده اعتراض کنیم و سعی کنیم شرایط را به حالت قبلی برگردانیم؟
و یا از یک مشاور متخصص برای گذر از این مرحله و سازگاری شغلی کمک بگیریم؟
با توجه به شرایط فعلی کشورمان و مشکلات بسیار بزرگی که در محیط کار با آنها مواجه هستیم انعطاف و تطبیقپذیری در محیط کار از مهمترین تواناییهایی هست که هر فرد باید یاد بگیرد.
البته انعطافپذیری به معنی کوتاه اومدن در هر شرایطی و یا نادیده گرفتن حقمون نیست و صد البته به هر قیمتی در یک سیستم ماندگار شدن هم معنای انعطافپذیری نداره.
تفاوت سازگاری با سازشکاری
در اینجا نکتهایی که لازمه دقت کنیم اینه که سازگاری و سازشکاری دو مفهوم کاملاً متفاوت و جدا از هم در مبحث سازگاری اجتماعی میباشند. سازگاری به معنای خلق موقعیت و تدبیر، همراستا با اهداف و شرایط مورد نظر خود است در صورتیکه سازشکاری به معنای تبعیت از موقعیت و تحت تاثیر قرار گرفتن از شرایط به وجود آمده میباشد. فرد سازگار موقعیتساز است اما فرد سازشکار تابع موقعیت. توضیح کاملتر و دقیقتر را در ویدئو زیر ببینید.
سازگاری و انعطافپذیری
ما وقتی از سازگاری و انعطافپذیری صحبت میکنیم که یا نیاز داریم شخصیت خودمان را توسعه دهیم و یا تمایل داریم کاری کنیم که سیستمی که در آن هستیم به فعالیت و بقای خودش بتواند بهتر ادامه دهد.
خیلی اوقات ما فکر میکنیم که به تنهایی قادر به عبور از یک بحران و یا حل یک مسئله هستیم. لازم است یادآوری کنیم که کمک گرفتن از یک متخصص همیشه میتواند جلوی خیلی از ضررها را بگیرد.
پس بهتر است که همیشه برای رفتن نزد مشاور برنامهیزی داشته باشیم و فکر نکنیم که صرفاً برای مسایل حاد باید از متخصص کمک گرفت.
تمام این شرایط دربارهی کسی بود که در محیط کار تازه وارد نیست، اما اگر تازه وارد بودیم تکلیف چیست؟
اگر تازه وارد بودیم مهم نیست چقدر تجربه داریم و یا در چه سطحی از تجربه و سابقه هستیم، چیزی که مهم است این است که اول باید درست مشاهده کنیم. فرهنگ و ساز و کار سازمان را یاد بگیریم و بعد از آن میتوانیم راحتتر با سازمان سازگاری و تطبیق پیدا کنیم.
سازگاری و نقش آن در مهاجرت
امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی جمعیت شهرها رو به فزونی گذاشته و افراد بسیاری در محیطهای متراکم و صنعتی زندگی میکنند. سازگاری به عنوان موضوعی بسیار مهم، همسطحِ پاسخ به خواستها و نیازهای فردی و جسمی مطرح میشود.
چرا که در تعامل اجتماعی نیازهای اولیه بین فرد و مردم و یا گروههایی از مردم برآورده میشود. این تعامل موقعی بیشتر نمود پیدا میکند که فرد از جایی به جای دیگر نقل مکان و یا مهاجرت میکند.
در اینجا میخواهیم موضوع سازگاری و تطبیق پذیری را در خصوص چالشی که امروزه خیلی در مورد آن میشنویم یعنی مهاجرت مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
شاید همهی ما حداقل یک بار به مهاجرت فکر کردیم چرا که کشور ما در ردهی کشورهایی قرار میگیرد که زیاد از آن مهاجرت میشود.
طبق آمارهای داخلی نزدیک به دو میلیون و طبق آمارهای خارجی، ما بیش از چهار میلیون مهاجر ایرانی در نقاط دیگر دنیا داریم.
نزدیک به دو میلیون از این جمعیت در قارهی آمریکا، حدود یک میلیون و دویست هزار نفر در قارهی اروپا و حدود دو میلیون و چهارصد هزار نفر در شرق آسیا و سایر نقاط زندگی میکنند و به آنجا مهاجرت کردهاند.
دربارهی چرایی مهاجرت صحبت نمیکنیم چون اصلاً در زمینهی ما نیست و ما هم صلاحیت صحبت در این باره را نداریم. نه قصد تبلیغ داریم و نه قصد نقد کردن. صرفاً میخواهیم نگاهی به تاثیر یکی از انواع سازگاری و شاید یکی از مهارتهایی که باید یاد بگیریم مروری داشته باشیم.
سازگاری و تطبیق فرهنگی
به احتمال خیلی قوی همهی ما در بین آشنایان و نزدیکان آدمهایی را میشناسیم که به دلایل شخصی مهاجرت کردند و یا قصد مهاجرت کردن دارند.
همانطور که گفتیم در این مطلب هدف این است که بتوانیم کمکی باشیم در سازگاری بیشتر این افراد با جامعهی جدید اطراف خود و افزایش مهارت انعطافپذیری آنها.
آقای رابرت کوت نویسنده، محقق و مربی روابط بین فرهنگی و زمینههای مربوط به آن از مطرحترین افرادی هست که در زمینهی تطبیق فرهنگی و شناخت روابط بین فرهنگی در دنیا فعالیت میکند
ایشان با سفر به بیش از 80 کشور دنیا و بیش از سی سال تجربهی فعالیت در این زمینه و مهمتر از آن تجربهی شناخت از نزدیک و زندگی در خاورمیانه یکی از گزینههای مطمئن برای یاد گرفتن در زمینه انواع سازگاری میباشد.
ایشان همچنین از بنیانگذاران جامعهی مطالعات، تحقیق و آموزشهای بین فرهنگی میباشد که رسالت آن کمک به افراد فرهنگهای مختلف در سازگاری راحتر با محیط و ارتقا مهارت تابآوری میباشد.
رابرت کوت میگوید: “اغلب افراد وقتی برای زندگی به کشور دیگری مهاجرت میکنند دچار پدیدهای به اسم شوک فرهنگی میشوند.”
سازگاری و شوک فرهنگی
شوک فرهنگی را اینطور تعریف میکنیم:
“زمانی که یک فرد از نظر جسمی یا احساسی حالات نامطلوبی رو تجربه میکند، در زمانی که با فرهنگی متفاوت از فرهنگ خود مواجه میشود.
این شوک فرهنگی میتواند برخورد با آدمهای فرهنگ جدید باشد، رفتارهای اجتماعی افراد میتواند باشد، سبک غذایی آنها میتواند باشد، پوشش آنها میتواند باشد و یا طیف گستردهای از مسائل تشکیلدهندهی فرهنگ اجتماعی.
شوک فرهنگی لزوماً در مهاجرت دیده نمیشود بلکه ما حتی وقتی داخل کشور خود از شهری به شهر دیگر سفر میکنیم بعضاً میبینیم که آن شهر یا استانِ مقصد برخی از فرهنگهای ما رو نمیپذیرد و در کل فرهنگ متفاوتی دارد مخصوصاً اگر قومیت دیگری داشته باشد.
به همین دلیل خیلی از آژانسهای مسافرتی یا گروههایی که تورهای تفریحی تدارک میبینند از مسافران درخواست میکنند موقعی که به مقصد میرسند سعی کنند که به فرهنگ میزبان احترام گذاشته و کاری خارج از چارچوب و عرف آنها انجام ندهند.
حال همین موضوع در ابعاد بزرگتر به عنوان شوک فرهنگی در مواجه با فرهنگ کشور دیگر مطرح میشود.
شوک فرهنگی چهار مرحله به ترتیب ذیل دارد:
مراحل شوک فرهنگی
- ماه عسل یا Honeymoon
- طردشدگی یا مذاکره کردن یا rejection or negotiation
- تنظیم یا جهتگیری مجدد یا adjustment or reorientation
- و در نهایت آخرین و مهمترین مرحله سازگاری یا adaption
در مرحلهی ماه عسل، تفاوتهای بین فرهنگ محیط قبلی و فرهنگ محیط جدید که در آن قرار گرفتهایم در یک فضای دوست داشتنی و رمانتیک و خیلی قشنگ دیده میشود.
حتماً دیدید کسی که تازه مسافرت رفته و یا مهاجرت کرده شروع میکند در شبکههای اجتماعی از همه چیز عکس گذاشتن.
از غذاهای عالی؛
فرهنگ متمدن و بالا؛
طبیعت بکر و زیبا؛
ظاهر و تیپ آدمها؛
رفتار و رعایت حقوق بشر و حتی حیوانات؛
مرحله طرد شدگی
چند هفتهی اول همه چیز در یک فضای دوستداشتنی و رمانیک به سر میبرد. در این مرحله اگر فرد آمادگی ذهنی کامل و درستی نداشته باشد احساس میکند که وارد یک بهشت برین شده.
در موضوع ازدواج هم قضیه به همین صورت است و بعد از گذشتن از ماه عسل افراد وارد زندگی واقعی خود میشوند.در واقع ماه عسلِ مهاجرت هم به همین صورت است و بعد از حدود دو سه ماه، وابسته به خود فرد، تفاوتهای بین فرهنگ قبلی و فرهنگ جدید نمود پیدا میکند.
در این مرحله ذهنِ فرد وارد فضای مذاکرهایی با درون خود میشود:
” آیا واقعاً ماندن من در این کشور به صلاح است؟
آیا من اصلاً میتوانم با فرهنگ جدید ارتباط برقرار کنم؟
اصلاً آیا این جامعه پذیرای من به عنوان یک شهروند خواهد بود؟ “
یکی از دلایلی که به این مرحله، مرحله طردشدگی گفته میشود همین است. این که فرد احساس میکند به آن جامعه تعلق ندارد.
اینگونه تفکراتی که مطرح کردیم میتواند خروجیهای مختلفی داشته باشد. عدهایی خود را نسبت به جامعهی بیرون ایزوله میکنند.
و برای بعضی افراد دیگر با ایجاد خشم یا اضطراب نمود پیدا میکند.
احساسات و عکسالعملهای شایع دیگر عبارت است از:
افسردگی؛
احساسات متناقض درونی؛
کاهش اعتماد به نفس؛
دلتنگِ خانه و فرهنگ قدیمی شدن.
مرحله تنظیم مجدد
اما چند عامل مهم برای تعیین شدت یا مدت این مرحله وجود دارد که از مهمترینها میتوان به این چند مورد اشاره کرد:
- عادت نکردن فرد به محیط و آدمهای جدید ؛
- تفاوت زبان به عنوان یک مانع بزرگ برای ایجاد ارتباط راحت؛
- تفاوتهای رفتاری و اجتماعی که میتواند فرد را به اشتباه انداخته و پیدا کردن دوستهای جدید را مختل و سخت کند.
این موارد از چالشهای بسیاری از مهاجران میباشد. مرحلهای که بعضی افراد از تصمیم خود منصرف میشوند و به فرهنگ پیشین خود برمیگردند.
ولی طبق مطالعات، اکثریت افراد مجبور به یاد بگیری سازگاری خود با فرهنگ جدید و ورود به مرحلهی بعدی که مرحلهی تنظیم یا جهت گیری مجدد نامیده میشود، هستند.
در این مرحله فرد بعد از عبور کردن از مرحلهی پیشین یک سری دیدگاههای خوشبینانه به دست میآورد.
یاد میگیرد چطور این فرهنگ جدید رو بیشتر درک کند و چطور سازگاری بیشتری داشته باشد و به نکات مثبت آن فرهنگ پی میبرد.
در واقع نه در خوشبینی رمانتیک دورهی ماه عسل و نه در بدبینی دورهی طردشدگی امکان درک همهی این نکات وجود ندارد.
اما در این مرحله فرد یاد میگیرد زوایایی را ببیند که قبلاً نمیدیده.
زمانی که متوجه فلسفهی پشت رفتارهای یک فرهنگ شویم همه چیز معقولتر به نظر میرسد و متوجه میشویم چطور یک سازوکار و یک سیستم کار میکند.
وقتی این اتفاقات رخ میدهد احساسات منفی مثل اضطراب، افسردگی و طرد شدگی تا حد بسیار زیادی کمرنگ و یا از بین میرود و توانایی حل مشکل یا اصطلاحاً Problem Solving ما مجدد شروع به رشد میکند.
در این مرحله یاد میگیریم خودمان را نسبت به محیط اطراف و فرهنگ جدید چطور تعریف کنیم و اعتماد به نفسمان دوباره شروع به افزایش پیدا کردن و سازگاری میکند.
مرحله آخر سازگاری
تا اینجا در این سه مرحله متوجه شدیم که سه خروجی از شوک فرهنگی خواهیم داشت.
دستهی اول: این افراد متوجه میشوند نمیتوانند با فرهنگ جدید کنار آمده و سازگار شوند و خودشان را نسبت به محیط جدیدشان ایزوله میکنند این افراد یا در محیط میزبان در انزوا زندگی میکنند و یا به فرهنگ و مبدا اول خودشان برمیگردند.
دستهی دوم: کسانی هستند که تماماً با فرهنگ جدید خودشان را وفق میدهند تا حدی که حتی هویت پیشین خودشان را هم فراموش میکنند و در آن سازوکار کامل غرق میشوند. طبق مطالعاتی که انجام شده این افراد معمولاً تا پایان عمر در کشور و فرهنگ میزبان زندگی میکنند.
اما دسته سوم کسانی هستند که با فرهنگ جدید تطبیق پیدا میکنند و سازگار میشوند. در حالیکه نکات مثبت فرهنگ جدید و قدیمی خودشان را در کنار هم نگه میدارند و با همدیگه اینها را ترکیب میکنند و یک سبک زندگی منحصر به فرد درست میکنند.
این افراد در برگشتن به فرهنگ پیشین خودشان هم به مشکلی بر نمیخورند و حتی به سادگی میتوانند توی محیطهای دیگر دنیا هم زندگی کنند.
از این سه خروجی بجز دسته اول که نمیتوانند سازگاری ایجاد کنند دستهی دوم و سوم وارد مرحلهی آخر شوک فرهنگی یعنی سازگاری میشوند.
مرحلهی سازگاری در واقع مرحلهی نهایی و دائمی هست.
سازگاری فرد در این مرحله به معنای تسلط پیدا کردن به رفتارها و تسلط پیدا کردن به ارتباطات با دغدغهی حداقل به فرهنگ میزبان هست.
این به معنای برطرف شدن همه مشکلات نخواهد بود چون خیلی اوقات برخی افراد ویژگیهای فرهنگی خودشان رو حفظ میکنند و بعضی هم برعکس اصلاً تمایل ندارند که تماماً در فرهنگ جدید غرق شوند و ترجیح میدهند شیوهی ارتباط و تعامل درست با فرهنگ جدید را یاد بگیرند.
سازگاری و هوش هیجانی
سوال این است که چگونه سازگاری بیشتری به دست بیارویم؟
در این قسمت از دو جنبه، یکی دیگر از انواع سازگاری اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهیم.
در قسمت اول راهکارهای سازگاری یا تطبیق پذیری در محیط کار را مطرح میکنیم و در قسمت بعد راهکارهای کلی برای تطبیق پذیری در زندگی یا فرهنگ جدید را مورد بحث قرار میدهیم.
طبق تحقیقاتی که دانشگاه آکسفورد منتشر نموده افراد با EQ یا هوش هیجانی بالاتر به طور فوقالعادهای توانایی سازگاری بیشتری دارند
پس اولین کاری که باید انجام دهیم تقویت هوش هیجانی خودمان است.
دومین موضوعی که مهم است بدانیم مهارتهای ارتباطی محیط کار هست.
آن دسته از افرادی که رضایت شغلی بالاتری دارند، نسبت به دیگران بسیار بیشتر تطبیقپذیری و سازگاری دارند.
پس شاید بد نباشد دنبال شغل یا فعالیتی باشیم که برایمان مناسبتر هست یا در محیط کاری خود، سعی کنیم فضایی ترتیب دهیم که در آن بتوانیم رضایت بالاتری را تجربه کنیم.
و در نهایت این تحقیق عنوان میکند که در طولانی مدت یک رابطهی بسیار قوی و محکم بین عملکرد کاری درست و تطبیق پذیری وجود دارد.
که البته این به نوعی میتواند به احساس مفید بودن در محیط کار هم مربوط باشد.
آکسفورد این سه عامل را مهمترین راهکارها برای افزایش تطبیقپذیری میداند.
سازگاری در فرهنگ جدید
اما اگر دربارهی سازگاری در فرهنگ جدید بخواهیم صحبت کنیم این راهکارها از نظر ذهنی و رفتاری به ما کمک میکنند:
- اول اینکه برای قبل از مهاجرت یا سفر کردن دربارهی فرهنگ کشور جدید تحقیق کنیم.
- نکتهی دیگری که همه میدانیم یاد گرفتن زبان است که بسیار میتواند به ما کمک کند. به خصوص اگر اصطلاحات عامیانهی مردم آن کشور را هم یاد بگیریم.
- موضوع دیگری که خیلی میتواند به ما کمک کند درست کردن یک فضای راحت و آرامشبخش در خانهای هست که برای زندگی کردن انتخاب میکنیم. مخصوصاً اگه بتوانیم محیط آنجا را شبیه به خونهی قبلی خودمان درست کنیم خیلی میتواند حس مثبت بیشتری به ما دهد.
- مورد بعدی پذیرش است.
بپذیریم که ما دلتنگ خانه خواهیم شد.
بپذیریم که ما مجبور خواهیم شد مسئولیت پذیرتر باشیم.
بپذیریم که ممکن است ناراحت باشیم.
بپذیریم که قرار است موضوعاتی را دوباره و از نو یاد بگیریم. - این که ما ممکن است چیزهایی را که در فرهنگ قبلی داشتیم الان نداشته باشیم اما دلیل حرکتمان و تغییر شرایطمان را هیچ وقت نباید فراموش کنیم.
- مورد بعدی داشتن هدف و فراموش نکردن آن هست.
- بعضی اوقات پیش میآید که افراد برای تطبیق پذیری بیشتر با محیط جدید، ارتباطشان را با خانواده، دوستان و محیط قبلیشان کم میکنند. این میتواند کاملاً اثر عکس گذاشته و شدیداً توصیه میشود که این کار را انجام ندهید.
- موضوع دیگری که میتواند به ما کمک کند گشتن و آشنا شدن با محیط اطرافمان میباشد.
- در اتفاقات فرهنگی یا داوطلبانه شرکت کردن.
- از بقیه سوال بپرسید و گاهی شروع کنندهی بحث ها باشید. این میتواند خیلی کمک کند.
- خودمان را به دیگران معرفی کنیم، اینکه بگوییم تازهوارد هستیم و از کمک خواستن از دیگران هراس نداشته باشیم.
- سعی کنیم با فرهنگ و غذای محلی بیشتر آشنا شویم.
در پایان
ترکیب موضوعاتی که برای تطبیق پذیری در محیط کار و در محیط جدید گفتیم میتواند برای ما حاوی نکاتی باشد که با توجه به آنها در زندگی سازگای بیشتری داشته باشیم.
در انتها اگر بخواهیم چند نکتهی کوچک دیگر را هم عنوان کنیم که شامل قسمت بزرگی از مطالب شود میتوانیم بگوییم که برای سازگاری باید هوش هیجانی خود را بالاتر ببریم.
باید درستتر بشنویم و باید پذیرشمان را بالاتر ببریم و در نهایت از تغییر کردن نترسیم.
در پایان نتیجهایی که میگیریم این است که سازگاری از مهمترین عوامل احساس رضایت و احساس خوشبختی در زندگی میباشد.
و اینکه هیچ وقت برای سازگاری بیشتر دیر نیست. سازگاری یک نقطه نیست بلکه یک جریان است که دائماً باید مرور و بروزرسانی شود.
مطالب مرتبط
ارتباط با محیط اطراف و جامعه به عنوان یک مهارت لازم و ضروری از انواع سازگاری اجتماعی در قالب مذاکره مطرح میشود. اما تعامل و مذاکره با دیگران آداب و اصولی دارد که مانند هر مهارت دیگری، دانستن آن برای همگان ضروری است. خواندن مقاله زیر توصیه میشود:
در بخش سازگاری و شوک فرهنگی موضوع نحوه برخورد با افراد در فرهنگهای مختلف مطرح شد. حرکات و زبان بدن میتواند در یک فرهنگ، مناسب و قابل قبول تلقی شوند اما ممکن است در فرهنگ دیگر کاملاً توهینآمیز باشد. مطالعه مقاله زیر میتواند به عنوان یک مهارت در مبحث انواع سازگاری مورد توجه قرار گیرد:
دنیا پر از محرکهای کوچک و بزرگ است که باعث واکنش احساسی میشود که قبلاً به نحوه کنترل احساسات آن فکر نکردهاید. همانطور که بیان کردیم کنترل احساسات میتواند به عنوان یکی از مهارتهای فردی مهم برای سازگاری بیشتر در طول زندگی باشد:
اینکه هوش هیجانی بالاتر تاثیر مستقیم در برقراری انواع سازگاری یک شخص در طول زندگی دارد موضوعی است که در این مقاله روی آن بسیار تاکید شد. روشهای افزایش ضریب هوشی، نشانههای هوش هیجانی پایین و تقویت هوش هیجانی را در مقالات ذیل بخوانید:
موضوع دیگری که در رابطه با ارزیابی سطح هوش افراد حائز اهمیت است هوش کلامی میباشد که در نظریه چندگانه هوارد گاردنر به عنوان معیاری برای مقایسه رشد فکری یک فرد نسبت به گروه همسالانش معرفی و مطرح میشود:
در مبحث انواع سازگاری و انواع سازگاری در روانشناسی یکی از مهمترین موضوعات، راههای شناخت و افزایش توانایی فردی میباشد. لیست کاملی از انواع توانایی فردی و روشهای شناسایی و افزایش آن را در مقاله زیر بخوانید:
حل ناسازگاریها و اختلافنظرها موضوعی است که در مقاله مدیریت تعارض با ارائه مجموعهای از راهکارهای کاربردی و منصفانه مطرح میشود تا با حداقل نتایج منفی و حداکثر نتایج مثبت، به بهینهترین نتیجه برسیم:
در این مطلب سعی کردیم شما را با تعریف سازگاری و جنبههای مختلف آن در عرصه کار و زندگی آشنا کنیم و عوامل اساسی و کلیدی مبحث انواع سازگاری و انواع سازگاری اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. حال شما بگویید:
- آیا شما جنبههای دیگری از انواع سازگاری را میتوانید مثال بزنید؟
- عدم آشنایی و شناخت انواع سازگاری در طول زندگی سبب چه مشکلات و مصائب سخت و بغرنجی خواهد شد؟
- از خانواده و دوستان و اطرافیان شما کدامیک با موضوع سازگاری و یا انواع سازگاری در روانشناسی آشنا هستند و یا به طور ناخودآگاه بر آن اساس رفتار میکنند؟ برایمان بیان کنید.
مجدداً تاکید میکنم اینها تنها بخش کوچکی از انواع سازگاری و انواع سازگاری اجتماعی و همچنین انواع سازگاری در روانشناسی بود که سعی کردیم به طور کامل بیان کنیم. مسلماً مصداقها و مثالهای دیگری هم وجود دارد که خوشحال میشویم در بخش نظرات آنها را با ما در میان بگذارید.
سلام.
بسیار عالی و کامل. مخصوصا اینکه انواع سازگاری را در مبحث مهاجرت هم مورد توجه قرار دادید.
سوالم این است که آیا افراد و مخصوصا بچه هایی که سازگاری در محیط کار و یا مدرسه ندارند قابل درمان هست و یا دارویی وجود دارد؟
با تشکر
سلام.ضمن تشکر از مطالعه مطلب.
معمولا این موضوع در سرفصل انواع سازگاری در روانشناسی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و در مراحل حاد با نظر روانشناس دارو نیز تجویز میشود. در این رابطه توصیه میکنم موضوع “مهارت سازگاری با محیط و شرایط تحصیلی در کلاس و مدرسه” را در سایت https://mim.education مطالعه فرمایید.