“روانشناسی بالینی : روشی برای نفوذ“
نه مانند قلب، نبض دارد؛ نه میتوان مانند خون، فشارش را اندازه گرفت؛ نه میتوان مثل استخوان آن را گچ گرفت و نه مانند مغز جراحی کرد.
نامش “روان” است و علیرغم ناپیدا بودنش، بر تمام افکار، احساسات، تفکرات و رفتارهای ما تاثیر مستقیم میگذارد. با اینکه موجود مرموزی است، اما آن قدرها که خودش فکر میکند هم زرنگ نیست و از طریق برخی روشها میتوان اطلاعاتی از او بدست آورد.
روانشناسی بالینی (clinical psychology) یکی از این روشهاست که به ما در نفوذ به مخفیگاه روان و تشخیص و درمان اختلالات روانی کمک میکند.
اگر:
- دانش آموزی هستید که میخواهد روانشناسی را به عنوان رشتهی دانشگاهی انتخاب کند.
- دانشجوی روانشناسی هستید و میخواهید برای مقطع ارشد یا دکترا، گرایش بالینی را انتخاب کنید.
- فکر میکنید شما یا یکی از اطرافیانتان به خدمات روانشناسی بالینی نیاز دارید.
- به روانشناسی بالینی علاقهمند هستید و میخواهید اطلاعات مفیدی راجعبه این حوزه بدست آورید.
این مقاله به تمامی سوالات شما به صورت جامع پاسخ خواهد داد، با ما همراه باشید.
فهرست:
بخش اول
بخش چهار
بخش اول: مقدمهای بر روانشناسی بالینی
روانشناسی بالینی ؛ شاخهای از درخت روانشناسی
« پیتزای سبزیجات با گوشت چرخکرده، به همراه سیبزمینی و نوشابه »
با دیدن این کلمات سریعتر از آنچه فکرش را بکنید؛ ضمیر خودآگاهتان یک ایراد منطقی بین “پیتزای سبزیجات” و “گوشت چرخکرده” پیدا میکند و توجه شما را به آن جلب میکند.
در همین حین که به عملکرد ضمیر خودآگاه فکر میکنید؛ ضمیر ناخودآگاه، بیتوجه به همهی این اتفاقات در حوالی دغدغههای روزمرهی شما پرسه میزند؛ بدون اینکه روی آن هیچ کنترلی داشته باشید.
سلام؛ به دنیای روانشناسی خوش آمدید.
روانشناسی به تعبیر انجمن روانشناسی آمریکا، “علم مطالعهی ذهن و رفتار” است. با توجه به افکار، احساسات و رفتارهای مختلف انسانها، زیرشاخههای متعددی برای روانشناسی به وجود آمده که یکی از این زیرشاخهها روانشناسی بالینی است.
فرق روانشناسی بالینی با سایر زیرشاخه های روانشناسی چیست؟
روانشناسان بالینی نسبت به متخصصان سایر زیرشاخهها، با بیماران دارای مشکلات و اختلالات روانشناختی حادتری سروکار دارند؛ این روانشناسان معمولاً در درمان یک یا چند اختلال خاص تخصص دارند.
محققی را فرض کنید که روی یک بیماری تحقیق میکند؛ تفاوت او با پزشکی که آن بیماری را در افراد تشخیص میدهد و درمان میکند چیست؟
تفاوت عمده ی روانشناس بالینی با روانشناسی عمومی و سایر زیرشاخههای روانشناسی، مانند تفاوت بین محقق و پزشک در مثال بالا است.
تشخیص و درمان، دو عنصر کار روانشناسان بالینی است که آنها را از سایر روانشناسان متمایز میکند.
تاریخچه ی روانشناسی بالینی _ از کجا آمده است؟ آمدنش بهر چه بود؟
شاید وقتی روانکاو نامدار اتریشی “زیگموند فروید”، برای اولین بار از رویکرد گفتار درمانی برای درمان بیماریهای روانی بهره گرفت؛ در تصورش هم نمیگنجید که سالها بعد سربازانی که در جنگ جهانی دوم بر اثر وحشت ناشی از صدای انفجار، دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شدند؛ به وسیله روانشناسان بالینی مورد درمان قرار بگیرند.
نظریات فروید در آن سالها باعث شد تا روانشناس آمریکایی ”لایتنر ویتمر” در سال ۱۸۹۶، برای درمان کودکان ناتوان در یادگیری دست به تأسیس اولین کلینیک روانشناسی بزند.
ویتمر همچنین در سال ۱۹۰۷ برای اولین بار اصطلاح روانشناسی بالینی را به کار برد و و آن را “مطالعه افراد با مشاهده یا آزمایش به قصد ترویج تغییر” تعریف کرد تا روانشناسی بالینی به طور رسمی متولد شود.
از تعریف خلاصهی ویتمر که بگذریم، به این سؤال میرسیم که:
روانشناسی بالینی چیست؟ روانشناس بالینی کیست؟
همانطور که پیشتر گفته شد؛ روانشناسی بالینی یکی از زیرشاخههای رشتهی روانشناسی است. روانشناس بالینی کسی است که سعی دارد بدون تجویز دارو و فقط با کمک علم روانشناسی و از طریق گفتگو، مشکلات پیچیده روانی، رفتاری و اختلالات روانشناختی را در افراد درمان کند.
“روانشناسی بالینی شاخهای از روانشناسی است که به درک، پیشبینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگیهای شناختی، هیجانی، زیستشناختی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری کمک میکند و در گسترهٔ وسیعی از جمعیتهای در جستجوی درمان کاربرد دارد .”
_ رزنیک
این شاخه نسبت به دیگر گرایشهای روانشناسی در بین دانشجویان بیشتر مورد توجه است.
اما چرا؟
آمار تکاندهندهی اختلالات حیطهی روانشناسی بالینی
امروزه در جهان بیش از ۳۰۰ میلیون نفر به افسردگی، حدود ۲۸۰ میلیون نفر به اختلال استرس، ۴۰ میلیون نفر به اختلال دو قطبی و ۱۴ میلیون نفر به اسکیزوفرنی مبتلا هستند.
این اعداد تأسفبار به خوبی نشان میدهد که چرا درخواست برای رشته روانشناسی بالینی، بسیار بیشتر از سایر حوزههای روانشناسی است.
جالب است بدانید که طبق آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO)، از هر 8 نفر در جهان یک نفر از اختلالات روانشناختی رنج میبرد؛ و شوربختانه بسیاری از این افراد حتی از مبتلا بودن خود اطلاع ندارند.
بخش دوم : چه زمانی؟ چرا؟ و به کدام روانشناس بالینی مراجعه کنیم؟
تا به اینجا در مورد اینکه روانشناسی بالینی چیست و روانشناس بالینی کیست صحبت کردیم؛ تفاوت های این رشته با دیگر زیرشاخههای روانشناسی را برسی نموده و بخشی از تاریخچهی روانشناسی بالینی را هم مرور کردیم.
در ادامه قرار است نشانههای اختلالات روانی شایع را برسی کنیم، در مورد چگونگی انجام فرآیندهای تشخیص و درمان توسط متخصص روانشناسی بالینی حرف بزنیم و در آخر هم به معرفی انواع روانشناسی بالینی بپردازیم.
نشانههای مشکلات روانشناختی چیست؟_ چه زمانی باید به متخصص روانشناسی بالینی مراجعه کرد؟
با توجه به فراگیر شدن اختلالات روانشناختی در ایران و جهان، لازم است علائم این اختلالات را بهتر بشناسیم تا اگر خود یا یکی از نزدیکانمان دارای این علائم بود برای پیشگیری یا درمان به روانشناس بالینی مراجعه کنیم.
- بیاشتهایی یا پرخوری زیاد
- نزاع مداوم با نزدیکان
- احساس خستگی مداوم با وجود خواب کافی
- احساس درد جسمی غیر قابل توضیح
- احساس ناامیدی و افکار مربوط به صدمه زدن به خود یا دیگران
- شروع به مصرف یا افزایش ناگهانی مصرف مواد مخدر، سیگار یا الکل
- پایدار نبودن خلقوخو
- دوری کردن از افراد یا کارهای مورد علاقه
- عدم توانایی در انجام وظایف روزانه
- یادآوری مداوم خاطرات خاصی از گذشته
- داشتن افکار یا شنیدن صداهایی در سر که نمیتوان آنها را متوقف کرد
اگر این نشانهها را در خود یا اطرافیانتان مشاهده میکنید، میتوانید برای دریافت نوبت از بهترین روانشناسان بالینی روی این کلیک کنید.
متخصص روانشناسی بالینی چه کاری انجام میدهد؟
از لحظهای که یک بیمار وارد اتاق روانشناس بالینی میشود تا زمانی که سلامت روان خود را بدست میآورد، روانشناس از دو مرحله اصلی برای درمان او استفاده میکند:
مرحله یک_ ارزیابی و تشخیص:
در این مرحله “روانشناس بالینی “مانند یک کارآگاه و “روان بیمار” در نقش صحنهی جرم است. روانشناس تلاش میکند با روشها و تکنیکهای مختلف سرنخهایی از اختلالات را در ذهن مراجع پیدا کند و از طریق این سرنخها به گره کور مشکلات روانی برسد.
برخی از این روشها عبارتند از:
- پرسیدن سوالات مختلف در طول مصاحبه شخصی
- بررسی حرکات، واکنشها ، احساسات ، تغییر صدا و زبان بدن مراجع در طول جلسه
- برگزاری آزمونهای استاندارد روانشناسی و دادن پرسشنامه یا چک لیست به مراجعین
- بررسی خاطرات گذشتهی مراجع
مرحله دو _ درمان:
متخصص روانشناسی بالینی برای به دست آوردن بهترین نتیجه معمولاً روشها و رویکردهای متفاوتی را به صورت همزمان با هم برای درمان بیماران استفاده میکنند؛ به این شیوه “رویکرد التقاطی” گفته میشود.
برخی از رویکردهای رایج نظری عبارتند از:
1_ رویکرد روان تحلیلی:
این دیدگاه که توسعهی آن حاصل کارهای فروید است میگوید شخصیتی که امروز داریم درواقع از زمان کودکی بر اثر ارتباط ما با دنیای اطراف شکل گرفته است.
هدف درمان با رویکرد روان تحلیلی این است که افکار و احساسات سرکوبشده که از گذشته در روان ما عمیقاً مدفون شده و مربوط به ضمیر ناخودآگاه است را بازیابی و احیا کند و به سطح ضمیر خودآگاه بیاورد تا مورد بررسی قرار گیرند.
2_ رویکرد رفتاری_شناختی (CBT):
“تفکرت رو عوض کن تا زندگی بهتری داشته باشی”
این جمله شاید شما را به یاد کتابهای روانشناسی زرد بینداز، اما رویکرد رفتاری_شناختی، دقیقاً تلاش میکند تا الگوهای فکری مخرب و غلط، که بر افکار و احساسات فرد تأثیر منفی میگذارند را بشناسد و با تغییردادن آنها فرد را درمان کند.
3_ دیدگاههای انسان گرایانه:
این دیدگاه بر پتانسیلهای فردی شخص و ارزشهای او تاکید میکند و انسان را موجودی میداند که فارغ از افکار یا محیط اطراف خود میتواند با تمرکز بر تواناییها و ارزشهایش به خودشکوفایی برسد و بر مشکلاتش غلبه کند.
چرا برخی افراد از مراجعه به روانشناس بالینی رضایت ندارند؟
یکی از مهمترین نکاتی که قبل از مراجعه به روانشناس بالینی باید مدنظر داشتهباشیم، این است که روانشناسی بالینی انواع مختلفی دارد.
همان طور که برای درمان مشکلات قلبی بهتر است به جای دکتر عمومی به متخصص قلب مراجعه کنیم، برای درمان بهتر یک نوع اختلال روانشناختی، بهتر است به متخصص همان حوزه مراجعه کنیم.
بنابراین لازم است با انواع روانشناسی بالینی آشنا شویم:
انواع روانشناسی بالینی
1- روانشناسی کودک و نوجوان:
روانشناسان کودک و نوجوان روی نیازها و دغدغههای خاص کودکان و نوجوانان تمرکز میکنند؛ آنها رشد جسمی، ذهنی، اجتماعی و احساسی شخص را، از زمان جنینی تا زمان نوجوانی، بررسی میکنند.
این متخصصان با کودک و خانوادهی او صحبت میکنند؛ تا مسائلی که در رشد و رفاه کودک تاثیرگذار است را ارزیابی کرده و در صورت نیاز آنها را اصلاح یا درمان کنند. متخصصان کودک همچنین در انجام تحقیقات روی مشکلات مختلف مربوط به رشد کودک از جمله زمینههای اجتماعی-فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی مشارکت دارند.
2- روانشناسان مدرسه یا روانشناسان تربیتی:
“ترکیب دو حیطه روانشناسی و آموزش“، شاید بهترین توصیف برای کار این روانشناسان باشد.
این دسته از متخصصان روانشناسی بالینی سعی میکنند تا به کودکان و نوجوانان در موقعیتهای اجتماعی، رفتاری و عاطفی کمک کنند و در صورت وجود مشکلات اجتماعی یا خانوادگی برای دانشآموزان به آنها مشاوره میدهند تا از سلامت روانی همهی دانشآموزان اطمینان حاصل شود.
3- روانشناسی سالمندان:
از آنجایی که سالمندان بیش از سایر افراد در معرض اختلالات شناختی و افسردگی هستند، این متخصصان به نیازها و نگرانیهای افراد مسن میپردازند.
آنها کمبودهای عاطفی، اجتماعی و ذهنی سالمندان را بررسی و درمان میکنند و باعث بهبود کیفیت زندگی سالمندان و مراقبان آنها میشود.
4- روانشناسی سلامت:
دانشآموختههای روانشناسی بالینی، معمولاً پس از ظهور بیماری به تشخیص و درمان آن میپردازند؛ اما متخصصان حوزه سلامت تمرکز خود را بر روی شناخت و از بین بردن عوامل بیماری معطوف میکنند.
در واقع کار متخصصان سلامت پیشگیری از اختلال روانی و حفظ و ارتقاء سلامت روانی شخص میباشد.
5- روانشناسی عصب نگر:
این متخصصان با درک عمیقی که از سیستم عصبی مرکزی و مغز دارند، ارتباط مغز و اعصاب انسان با رفتارهای او را مورد ارزیابی قرار میدهند.
چنین روانشناسانی معمولاً به افرادی که دچار تروما یا آسیب مغزی شدهاند، کمک میکنند تا سلامت روانی و رفتاری خود را ارتقاء دهند.
6- روانشناسی پزشکی قانونی:
این دسته از روانشناسان در تلاقی روانشناسی بالینی و قانون فعالیت میکند، و خدمات ارزیابی، مشاوره و مداخله را برای کسانی که با سیستمهای قضایی، کیفری یا مدنی درگیر هستند، ارائه میدهند.
بخش سوم : منابع و اطلاعات تکمیلی در مورد روانشناسی بالینی
حالا که با کار متخصص روانشناسی بالینی آشنا شدید و انواع روانشناسی بالینی را هم شناختید، شاید بخواهید بیشتر در این زمینه اطلاعات کسب کنید.
در این بخش به معرفی منابعی برای مطالعهی بیشتر در مورد روانشناسی بالینی میپردازیم و سپس به یک سوال مهم پاسخ میدهیم.
معرفی چند کتاب برای مطالعه ی آزاد در حوزهی روانشناسی بالینی
1-مقدمات روانشناسی فروید:
این کتاب، اولین جلد از مجموعهی “نظریههای تحلیل روان” است که در میان انبوه کج فهمیها و تحلیلهای نادرست از نظریات فروید (که از بنیان گذاران روانشناسی بالینی بشمار میرود)، کالوین اس.هال در آن نظریات فروید را بر اساس نوشتههای خود او ، و بدون مراجعه به متون تحلیلی بسیار روشن و نظاممند بیان کرده.
2- مقدمات روانشناسی یونگ:
در دومین جلد از پنجگانهی ” نظریههای تحلیل روان ” کالوین اس.هال به همراه ورتون جی.نوردبی، ابتدا زندگی شخصی و حرفهای یونگ را به صورت خلاصه بیان میکنند؛ سپس نظریههای او که نقش بسیار عمیق و مهمی در درک اساسی ما از “رفتار” داشتهاند را با زبان ساده و قابل فهم برسی میکنند.
3- روانشناسی اجتماعی به زبان آدمیزاد:
چرا مردم از بعضی افراد خوششان میآید و از برخی دیگر نه؟ چرا نظرات یک چهرهی مشهور میتواند روی انتخابها و باورهای افراد تاثیر زیادی بگذارد؟
دانیل ریچاردسون در این کتاب با روشهای علمی به بررسی چرایی و چگونگی رفتارهای مردم جامعه در مواجهه با پدیدههای مختلف اجتماعی پرداخته است.
4- نظریههای شخصیت:
نوشتهی دوان پی.شولتز و سیدنی الن شولتز از معدود کتابهای رشتهی روانشناسی است که برای مخاطبان عمومی هم جذابیت داشته؛ این کتاب بدون داشتن تعصب نسبت به مکتب خاصی نظریههای شخصیت شناسی را شرح و رویکردهای مختلف آن، مثل رویکرد صفاتی شناختی و رفتاری را مورد بحث قرارداده است.
میتوانید کتابهای معرفی شده را از طریق لینکهای زیر تهیه کنید:
در صورتی که به روانشناسی بالینی علاقهمندید، میتوانید علاوه بر کتاب، از پادکستهای روانشناسی نیز استفاده کنید:
مشاور؟ روانشناس بالینی؟ تراپیست؟ روانپزشک؟ | مربع برمودا!
این روزها که به لطف فضای مجازی واژهی “تراپیست” را زیاد میشنویم، شاید از خودتان پرسیده باشید فرق یک تراپیست با روانشناس چیست؟ مشاور چه تفاوتی با این دو دارد؟ و چه چیزی میان یک روانشناس و یک روانپزشک تمایز ایجاد میکند؟
در ابتدا باید گفت که در اینجا ما با دو دسته از واژهها سر و کار داریم:
1- عناوین آکادمیک: مثل روانشناس و روانپزشک
2- عناوین غیر آکادمیک: مثل مشاور و تراپیست (که معمولاً به جای یکدیگر استفاده میشوند)
تفاوت واژههای آکادمیک و غیر آکادمیک در این است که اشخاص با انتخاب خودشان نام مشاور یا تراپیست را برای خود برمیگزینند.
عناوین غیر آکادمیک بر خلاف عناوین آکادمیک اعتبار یا مدرک علمی خاصی نیاز ندارد؛ در واقع تراپیست و مشاور عنوانهایی گسترده هستند که برای طیف وسیعی از متخصصان به کار میروند.
تفاوت متخصص روانشناسی بالینی و روانپزشک چیست؟
رشتهی تحصیلی دبیرستان | رشتهی تحصیلی دانشگاه | توانایی تجویز دارو | روشهای درمان | |
روانپزشک | رشتهی تجربی | رشتهی پزشکی | دارد | روشهای مختلف دارویی و غیر دارویی |
متخصص روانشناس بالینی | رشتهی انسانی | رشتهی روانشناسی | ندارد | فقط از طریق گفتار درمانی و بدون تجویز دارو |
تفاوت روانشناس بالینی با تراپیست (یا مشاور) چیست؟
تحصیلات | فعالیت در عرصهی آموزشی و تحقیقاتی | خدمات به مراجع | |
متخصص روانشناسی بالینی | دارای مدرک پیشرفتهی روانشناسی | میتواند در فعالیتهای تحقیقاتی شرکت و در دانشگاهها تدریس کند. | به درمان اختلالات روانشناختی جدی میپردازند. |
تراپیست (مشاور) | میتواند شامل روانشناسان ، روانپزشکان، مشاورین ازدواج، مدد کاران اجتماعی و طیف وسیعی از افرادی که در زمینههای مختلف آموزش دیدهاند باشد. | مشارکت آنها در تحقیق و تدریس کاملاً به مدرکی که دارند مرتبط است. | به مراجعین در تصمیم گیری بهتر و شفاف سازی احساسات کمک میکنند. |
همانطور که فهمیدید؛ یک تراپیست یا مشاور قطعاً روانشناس یا روانپزشک نیست ( برای مثال، میتواند بیوتی تراپیست (درمانگر زیبایی) یا ماساژ تراپیست باشد.) اما روانپزشک و روانشناسان میتوانند خود را تراپیست یا مشاور بنامند.
بخش چهارم : معرفی رشتهی روانشناسی بالینی
این قسمت به طور ویژه برای دانش آموزانی که میخواهند روانشناسی را به عنوان رشتهی دانشگاهی انتخاب کنند، یا دانشجویانی که میخواهند گرایش بالینی را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد یا دکتری برگزینند، تدارک دیده شده.
این بخش، مسیر تبدیل شدن به یک متخصص روانشناسی بالینی، از دورهی کارشناسی تا گرفتن دکتری و تاسیس مطب را گام به گام شرح میدهد؛ و به معرفی رشتهی روانشناسی بالینی میپردازد.
چگونه یک روانشناس بالینی شویم؟
برای تبدیل شدن به یک روانشناس بالینی با تحصیلات دکتری، لازم است تا مراحلی را طی کنید که در ادامه به آنها میپردازیم:
1_ ورود به رشتهی روانشناسی:
اگر در کنکور رشتهی انسانی یا تجربی شرکت کرده باشید، میتوانید رشته روانشناسی را در لیست انتخاب رشتهی خود انتخاب کنید.
اما اگر نتوانستید از طریق کنکور سراسری وارد رشتهی روانشناسی شوید، نگران نباشید؛ رشتهی روانشناسی در لیست رشتههای بدون آزمون کنکور سراسری نیز حضور دارد و میتوانید بدون کنکور هم در آن تحصیل کنید.
2_ دورهی کارشناسی:
مقطع کارشناسی رشتهی روانشناسی ۴ ساله است و شامل ۸ ترم میشود که معمولاً دانشجویان باید در این ۸ ترم ۱۴۴ واحد درسی را سپری کنند. (با کلیک روی تعداد واحدها، لیستی از دروس را مشاهده کنید)
۲۳ واحد عمومی
- مبانی نظری اسلام
- تاریخ و تمدن اسلامی
- اخلاق اسلامی
- انقلاب اسلامی
- آشنایی با منابع اسلامی
- ادبیات فارسی
- زبان عمومی
- تربیت بدنی ۱
- تربیت بدنی ۲
۷۱ واحد دروس پایه و اصلی
- روانشناسی عمومی ۱
- روانشناسی عمومی ۲
- آمار استنباطی
- روانشناسی رشد ۱
- روانشناسی رشد ۲
- آمار توصیفی
- مبانی جامعهشناسی
- روش تحقیق در روانشناسی
- روانشناسی یادگیری
- روانشناسی تربیتی
- روانشناسی اجتماعی
- شخصیت
- بهداشت روانی
- تاریخچه و مکاتب روانشناسی
- فیزیولوژی عمومی
- روانشناسی احساس و ادراک
- روانشناسی فیزیولوژیک
- علم النفس از دیدگاه دانشمندان اسلامی
- کلیات فلسفه
- متون روانشناسی به زبانهای خارجی ۱
- روانشناسی تجربی
- انگیزش و هیجان
- روانسنجی
- آسیبشناسی روانی ۱
- روانشناسی مرضی کودک
۴۰ واحد دروس تخصصی
- آسیبشناسی روانی ۲
- طرحهای پژوهشی آزمایشگاهی
- مقدمات نوروپسیکولوژی
- تفکر و زبان
- متون روانشناسی عمومی ۲
- سمینار در مسائل روانشناسی عمومی
- روانشناسی جنایی
- پژوهشهای علمی (انفرادی) در روانشناسی عمومی
- روانشناسی مشاوره و راهنمایی
- ارزشیابی شخصیت
- روانشناسی هوش و سنجش آن
- روانشناسی پویایی گروه
- روانشناسی کودکان استثنایی
- اختلالات یادگیری
۱۰ واحد دروس اختیاری
دانشجویان باید از میان واحدهای زیر، 10 واحد را به صورت اختیاری انتخاب کرده و سپری کنند :
- کاربرد کامپیوتر در تجزیه و تحلیل آماری
- روانشناسی اجتماعی، کاربردی
- فلسفه اسلامی
- بازپروری معلولین
- روانشناسی مدیریت
- انسانشناسی در اسلام
- مددکاری اجتماعی
- روانشناسی تفاوتهای فردی
- روانشناسی اجتماعی، تجربی
- روانشناسی و آموزش کودکان معلول
- مقدمات ریاضی
- روانشناسی صنعتی و سازمانی
- اعتیاد (آسیبشناسی و درمان آن)
- نگرشها و تغییر آن
- آسیبشناسی اجتماعی
- روانشناسی کودکان تیزهوش و آموزشهای آن (شاخه عمومی و گرایش بالینی)
3_ دورهی کارشناسی ارشد:
طول دورهی کارشناسی ارشد روانشناسی ۲ تا ۳ سال است که دانشجویان در این مدت باید ۳۸ واحد درسی را پاس کنند.
در دوره ارشد دانشجویان میتوانند گرایشهای مختلفی از جمله روانشناسی بالینی را انتخاب کنند:
- کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی
- کارشناسی ارشد روانشناسی– روانسنجی
- کارشناسی ارشد روانشناسی صنعتی و سازمانی
- کارشناسی ارشد خانواده درمانی
- کارشناسی ارشد بالینی کودک و نوجوان
- کارشناسی ارشد روانشناسی اسلامی
- کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی
- کارشناسی ارشد آموزش کودکان استثنایی
با کلیک روی لینک زیر اطلاعات مفصل تری دربارهی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در اختیارتان قرار میگیرد:
4_ دورهی دکتری:
دانشجویان روانشناسی میتوانند پس از کارشناسی ارشد در دوره دکترا ادامه تحصیل دهند؛ این دوره ۳ الی ۵ سال به طول میانجامد. خوشبختانه روانشناسی بالینی در گرایشهای مقطع دکترا نیز حضور دارد این گرایشها عبارتند از:
- دکترای روانشناسی بالینی
- دکترای روانشناسی عمومی
- دکترای روانسنجی
- دکترای روانشناسی تربیتی
- دکترای علوم شناختی
5_ اخذ پروانه و تأسیس مطب روانشناسی:
برای اخذ پروانه مطب روانشناسی باید شرایط معینی داشته باشید که مهمترین آنها عبارتند از:
- داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد
- تکمیل دوره کارآموزی و گرفتن مدرک آن
- گذشتن حداقل یک سال از فارغ التحصیلی
- عضویت در سازمان نظام روانشناسی
- گذراندن دورهی سربازی و داشتن کارت پایان خدمت یا معافیت(برای آقایان)
- کسب نمرهی قبولی در مصاحبهی حضوری
روانشناس بالینی خوب VS روانشناس بالینی بد (و گاهاً زشت)!
روانشناسی بالینی، مانند همهی تخصصهای دیگر، چیزی بسیار فراتر از داشتن مدرک است؛ بطوریکه میتوان گفت اصلیترین تفاوت میان روانشناسان کاربلد با کسانی که صرفاً مدرک تحصیلی این حوزه را گرفتهاند، داشتن مهارتهای مرتبط با این حوزه است.
روانشناس خوب باید:
1- شنوندهی خوبی باشد:
از آنجایی که روانشناسان بیش از آنکه صحبت کنند، شنونده هستند؛ میتوان گفت خوب شنیدن و گوش دادن فعال به صحبتهای مراجع مهمترین ویژگی یک روانشناس خوب است.
2- احساس همدلی و حمایت را به مراجع القا کند:
“نقطه شکست درمان” جایی است که مراجع تصور میکند او و مشکلاتش اهمیت چندانی برای درمانگر ندارند؛ جایی که بیمار حس میکند از دید روانشناس یک مشتری برای کسب درآمد بیشتر است نه بیماری که درمانش دغدغهی اصلی باشد.
“این وضعیت زشته! کثیفه! مستهجنه!”
_ آقای کمالی ( رضا عطاران )
متخصص روانشناسی بالینی باید به خوبی حرفهای مراجع را گوش کند، شرایطش را بفهمد و خود را جای او بگذارد تا به بهترین نحو بیمار را درک کند؛ سپس تمام علم و تلاش خود را به کار گیرد تا مسیر درمان را به مراجع نشان دهد و در این مسیر او را همراهی کند.
چنین رفتاری، این حس را به بیمار القاء میکند که روانشناس نه فقط یک درمانگر بلکه یک دوست برای اوست و این موضوع در روند درمان بسیار اهمیت دارد.
3- رازدار باشد:
یک روانشناس همواره باید تمامی حرفهایی که در حین مکالمه با بیمار میشنود را به عنوان راز پیش خود نگه دارد و حریم شخصی مراجع را حفظ کند.
تنها زمانی روانشناس گفتههای افراد را بازگو میکند که یک مرجع قضایی برای پروندهای نیاز به حقایق داشته باشد.
4- صبور و شکیبا باشد:
متخصص روانشناسی بالینی در طول روز با افرادی معاشرت میکند که معمولاً دارای مشکلات روحی روانی هستند.
این افراد معمولاً زودرنج و کم حوصلهتر از افراد عادیاند؛ بنابراین روانشناس باید آمادگی و صبوری لازم برای ارائهی خدمات به آنها را داشته باشد.
5- مهارت ارتباطی خوبی داشته باشد:
یک روانشناس باید بتواند با افراد درونگرا یا کسانی که به دلیل مشکلاتی مثل افسردگی تمایل چندانی به حرف زدن و برقراری ارتباط ندارند، مکالمهی خوبی داشته باشد.
6- مهارت حل مسئله ی عالی داشته باشد:
همانطور که پیش تر به آن اشاره شد، دانش آموختگان حرفه ای در حوزهی روانشناسی بالینی رویکردهای مختلفی را برای درمان فرامیگیرند و در مواجهه با بیماران غالباً از “رویکرد التقاطی” یا ترکیبی از رویکردهای شناخته شده استفاده میکنند تا بهترین نتیجه حاصل شود.
یافتن رویکردهای مناسب و ترکیب آنها برای درمان بیماران نیازمند داشتن مهارت حل مسئله و خلاقیت میباشد.
7- قضاوت کردن صحیح و بهجا در مورد مراجع:
گاهی اوقات تشخیص ساده و سرراست نیست و شرایط پیچیده میشود؛ در این زمان روانشناس باید بتواند بدون دخالت دادن عقاید و باورهای شخصی خود، قضاوت درستی از مراجع و وضعیت او داشته باشد تا روند درمان به بهترین شکل ممکن طی شود.
تیپ شخصیتی MBTI روانشناسان بزرگ دنیا
این روزها محبوبیت تست MBTI و نتایج آن در جامعه آنقدر زیاد شده، که اگر اوضاع بر همین منوال پیش برود، بعید نیست که در آیندهای نه چندان دور، در هنگام معرفی خود مجبور باشید، علاوه بر نام و نام خانوادگی، تیپ شخصیتی خود را هم بیان کنید.
طبق آزمون MBTI، افرادی که دارای تیپهای شخصیتی آرمانگرا (شخصیتهای دارای حروف NF) خردگرا (شخصیتهای دارای حروفNT ) یا سنتی (ST) هستند؛ عموماً میتوانند روانشناسان خوبی باشند.
روانشناسان معروف و تیپ شخصیتی آنها
- تیپ شخصیتی INFJ: کارل یونگ (از افراد بسیار تاثیرگذار در حوزهی روانشناسی بالینی) و چامسکی
- تیپ شخصیتی ENTP: بی اف اسکینز، لئون فستینگر و ایوان پاولوف
- تیپ شخصیتی INTP: ژان پیاژه و آلبرت بندورا
- تیپ شخصیتی INTJ: ویلیام جیمز
- تیپ شخصیتی ISTJ: زیگموند فروید
اگر با تست MBTI آشنایی ندارید، یا اینکه تیپ شخصیتی خودتان بر اساس این تست را نمیدانید، حتماً سری به لینک زیر بزنید، تا بفهمید که آیا شخصیت شما با تیپ شخصیتی بزرگان روانشناسی مطابقت دارد یا خیر؟
بازار کار روانشناسی بالینی
امروزه برخلاف سالهای قبل مراجعه به روانشناس در میان مردم کشور ما متداولتر است؛ مشکلات اقتصادی و فشار کار و زندگی باعث شده تعداد بیشتری از افراد احساس کنند که به مشاوره نیاز دارند.
از سوی دیگر گسترش اینترنت و تبدیل شدن ارتباطات واقعی به ارتباطات مجازی باعث شده تا انسانها تنهاتر شوند.
در کنار همهی اینها، گسترش شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام، باعث شده، تا افراد به طور مداوم زندگی خود را با ظاهر آراسته شدهی زندگی دیگران مقایسه کنند و احساس عقب ماندگی و ناامیدی داشته باشند.
همهی این موارد در کنار هم، تعداد بیمارانی را که به خاطر اختلالات روانی کوچک و بزرگ به روانشناسان مراجعه میکنند روز به روز افزایش دادهاند.
در کنار این افراد، مراجعین دیگری هم وجود دارند که نه برای درمان اختلالات، بلکه برای کشف استعداد و تواناییها، شرکت در آزمونهای روانشناسی یا مشاوره در مورد کسبوکار و مسیر شغلی مرتبط با شخصیتشان به روانشناس مراجعه میکنند.
این دو گروه باعث شدند تا بازار کار روانشناسان بسیار خوب و پررونق باشد؛ اما باید توجه داشته باشید که انسانهای توانمند در این حوزه نیز کم نیستند و برای کسب درآمدهای عالی باید مهارتهای مربوط به این حوزه را خیلی خوب فرابگیرید و با مطالعهی مداوم دانش خود را همواره بهروز کنید.
برای مطالعهی بیشتر در مورد بازار کار روانشناسی بالینی میتوانید روی لینک زیر کلیک کنید:
درآمد روانشناسان بالینی در ایران و خارج
درآمد یک روانشناس در ایران به عوامل مختلفی همچون میزان تحصیلات، محل درمان، شهرت و تجربهی روانشناس، طول جلسهی درمان و تخصص او بستگی دارد.
با توجه به تغییرات روزانهی قیمتها، در حال حاضر نمیتوان درآمد ماهیانهی مشخصی برای روانشناسان بالینی در ایران تعیین کرد؛ اما طبق تعرفهی سال ۱۴۰۲، هزینه مشاورهی ۴۵ دقیقهای در مطب یک روانشناس بالینی با تحصیلات کارشناسی ارشد ۲۳۰ هزار تومان و تحصیلات دکتری ۲۷۰ هزار تومان است. البته که در بعضی موارد رقمهای دریافتی خیلی بیشتر از این اعداد است.
در خارج از کشور درآمد روانشناسان بهتر است؛ روانشناسی جز ۹ شغل پردرآمد دنیا محسوب میشود، به طوری که میانگین درآمد یک روانشناس در آمریکا ۹۵۷۰ دلار در ماه (ساعتی ۵۵ دلار ) و در آلمان ۱۱۴۰۰ یورو در ماه (ساعتی ۶۵ یورو) میباشد.
اگر میخواهید راجعبه کشورها و دانشگاههای مناسب برای مهاجرت با رشتهی روانشناسی بالینی اطلاعات کاملی بدست آورید، لینک زیر را از دست ندهید:
6 دانشگاه سطح اول ایران برای تحصیل در رشتهی روانشناسی
1- دانشگاه تهران
2- دانشگاه اصفهان
3- دانشگاه تبریز
4- دانشگاه علامه طباطبایی تهران
5- دانشگاه شهید بهشتی تهران
6- دانشگاه فردوسی مشهد
حیطههای کاری روانشناسان بالینی
روانشناسان بالینی میتوانند در محیطها و حیطههای مختلفی مشغول به کار شوند.
- انجام تحقیقات در مراکز پژوهشی
- مشاوره و کمک به بهبود روند تحصیلی دانشآموزان در مدارس
- ارائه شهادت در محیطهای حقوقی و دادگاهها
- درمان اعتیاد به مواد مخدر و الکل در مراکز ترک اعتیاد
- ارزیابی و تشخیص اختلالات روانی در مطبها و بیمارستانها
- تدریس در دانشگاهها و مراکز آموزشی
لازم به ذکر است که بسیاری از روانشناسان بالینی همزمان در چند حیطه فعالیت میکنند؛ مثلاً صبحها برای تدریس در دانشگاهها حاضر میشوند و عصرها برای درمان بیماران به مطب شخصی خود میروند.
مزایا و معایب رشتهی روانشناسی بالینی
رشتهی روانشناسی مانند هر رشتهی دیگر، امتیازات و چالشهایی را برای افرادی که در این حوزه به فعالیت میپردازند فراهم میکند که در ادامه به برسی این موارد میپردازیم.
معایب روانشناسی بالینی:
1- طولانی بودن دورهی تحصیل:
روانشناسان بالینی برای گذراندن دورهی کارشناسی ۴ سال، کارشناسی ارشد ۲ تا ۳ سال و برای دکتری هم سه سال زمان نیاز دارند.
روانشناسان بالینی باید دورهی کارآموزی را هم بگذرانند و برای تاسیس مطب باید دو سال سابقه کار داشته باشند؛ در کنار همهی اینها باید یک سری از دورهها را در آموزشگاههای آزاد سپری کنند که تکمیل این مراحل در کنار هم نیازمند صرف انرژی و وقت زیادی میباشد.
2_ فشار روحی_روانی و احساسی:
از آنجایی که روانشناسان باید مرتباً به مشکلات عاطفی مراجعین گوش کنند؛ خطر ابتلا به بیماریهای روانی مثل افسردگی برای خود آنها نیز وجود دارد و ممکن است روانشناسان را دچار فرسودگی شغلی و پریشانی کند.
مزایای روانشناسی بالینی:
1_ فرصت کمک کردن به دیگران:
اگر به انسانها اهمیت میدهید و دوست دارید به آنها کمک کنید، قطعاً روانشناسی بالینی برای شما شغلی لذت بخش خواهد بود زیرا در این شغل شما مستقیماً با مردم ارتباط میگیرید و به آنها در حل مشکلاتشان کمک میکنید.
2_ کار کردن برای خودتان:
اگر دوست ندارید در سازمانهای دولتی و خصوصی استخدام شوید و میخواهید برای خودتان کار کنید، روانشناسی بالینی این فرصت را به شما میدهد که مطب شخصی خودتان را راهاندازی کنید و رئیس خودتان باشید.
3_ داشتن تنوع و چالشی بودن:
در روانشناسی بالینی شما هر روز با بیماران و مشکلات جدیدی روبرو میشوید و باید با توجه به علمی که دارید، روشهایی را برای تشخیص و درمان بیماریها به کار بگیرید.
در این راه بسیاری از مواقع لازم است خلاقیت خود را به کار بیندازید؛ بنابراین روانشناسی بالینی را میتوان حرفهای پر از چالشهای روزمره و غیر تکراری معرفی کرد.
4_ درآمد خوب:
روانشناسی در ایران درآمد معقولی دارد؛ به طوری که بهترین رشتهی علوم انسانی از لحاظ بازار کار، روانشناسی میباشد.
روانشناسی در جهان نیز یکی از پردرآمدترین مشاغل است.
5_ فرصتهای شغلی فراوان و بازار کار گسترده:
روانشناسان بالینی میتوانند در ارگانها و سازمانهای مختلفی مشغول به کار شوند و حیطههای شغلی بسیار متنوعی را در بین گزینههایشان خواهند داشت که دست آنها را برای انتخاب باز میگذارد.
6_ امکان مهاجرت به خارج از کشور:
فقط با داشتن مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی میتوانید در کشورهای زیادی ( از جمله آمریکا و اتریش که روانشناسی در آنها از جایگاه ویژهای برخوردار است ) مشغول به کار شوید.
داشتن رزومه روانشناسی خوب و مدرک زبان نیز، شانس شما را در گرفتن پذیرش تحصیلی افزایش میدهد.
خلاصه که…
از تاریخچهی روانشناسی بالینی (قبل از سیر!) شروع کردیم، جلو آمدیم و در مورد نحوه تشخیص و درمان متخصصان و انواع مختلف روانشناسی بالینی حرف زدیم.
رشتهی روانشناسی بالینی و بازار کار آن در حال حاضر را برسی کردیم، به ویژگیهای روانشناسان بالینی خوب پرداختیم، تیپهای شخصیتی مناسب را بیان کردیم و مزایا و معایب رشتهی روانشناسی بالینی را نیز شرح دادیم.
و حالا به انتهای پیازِ مقاله رسیدیم!
امیدوارم تا به اینجا، از این سفر لذت و استفادهی کافی را برده باشید.
آن سوی پیاز!
تصمیم گرفتم که در بخش مهم “آن سوی پیاز”، ابتدا توجه شما را به مطالبی راجعبه تفاوت روانشناسی بالینی با دو گرایش محبوب دیگر روانشناسی جلب کنم:
در ادامه برای دوستانی که میخواهند بدانند از بین گرایشهای مختلف رشتهی روانشناسی، کدام گرایش از نظر بازار کار، شرایط مهاجرت و .. بهتر است، لینک مرتبط را قرار میدهم:
و در آخرین قسمت، اگر میخواستم مطلبی به مطالب این پست اضافه کنم، آن مبحث چیزی نبود جز:
آیندهی روانشناسی بالینی
قطعاً روشها و رویکردهای مرسوم در روانشناسی بالینی، مانند تمام تخصصهای دیگر، با پیشرفت علم و تکنولوژی دستخوش تغییر خواهد شد؛ اما اینکه این پیشرفتها چه تاثیرات و تغییرات احتمالیای در حوزهی روانشناسی بالینی به بار خواهند آورد، مطلبی است که جای بحث بسیار دارد و یاری شما عزیزان را میطلبد.
به نظر شما آیا روزی خواهد رسید که “هوش مصنوعی” آنقدر قدرتمند شود، که توانایی تشخیص اختلالات شخصیتی افراد را با توجه به تحلیل فعالیت آنها در فضای مجازی داشته باشد؟
اگر چنین چیزی ممکن شود، آیا میتواند روشی موثر برای درمان هم ارائه دهد و انسانها را از مراجعه به روانشناس بالینی بینیاز کند؟
خوشحال میشویم که در بخش کامنتها، نظرات و سوالات خود را با ما و سایر دوستان به اشتراک بگذارید.
بسیار جامع و کامل بود با تشکر