آیا به دنبال مقاله در مورد هوش میگردید؟ خبر خوب اینست که جای درستی آمدهاید. ما در این مقاله، فقط به تاریخچه هوش اکتفا نکردهایم. بلکه بهطور دقیق انواع هوش را بررسی کرده تا با راههای پرورش آن آشنا شویم.
بنابراین، همراه ما باشید تا 3 هوش کاربردی را شناخته و با تقویت آنها، زندگی بهتری را برای خود بسازیم.
همچنین در کنار شناخت هوش، لازم است تا شغل مناسب هوش خود را پیدا کنیم، بنابراین، میتوانید از تست هوش انتخاب شغل استفاده نمایید.
حال اگر برای پرورش هوش خود آمادهاید، همراه ما باشید.
فهرست مطالب
تاریخچه هوش : هوش در دیدگاه روانشناسان
هوشهای کاربردی در زندگی و راه پرورش آنها
تعریف هوش چیست ؟
هر وقت صحبت از هوش میشود، معمولاً منظور افراد، آی کیو یا هوشبهر است.
در حالی که ما هوشهای گوناگونی داریم. برای شناخت این تفاوت، ابتدا باید بدانیم Iq چیست ؟
آیکیو (Iq=Intelligence quotient) از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
100 × سن تقویمی ÷ سن عقلی = Iq
در فرمول آیکیو، سنّ عقلی، نمرهایست که از آزمون هوش بدست میآید و سنّ تقویمی، همان سنّ شناسنامهای شماست.
پس منظور از آیکیو این است که براساس آزمونهای هوش، رشد عقلی ما چگونه بوده است.
بیشتر بخوانید: ضریب هوشی نرمال چند است؟
بنابراین، جنبههایی از هوش وجود دارد که در آیکیو سنجیده نمیشود. حال به تعاریف درستتر هوش میپردازیم:
در دویست سال گذشته، دانشمندان زیادی دربارهی هوش تحقیق کردهاند و هر کدام تعریف جداگانهای از هوش را ارائه دادهاند.
اگر همهی آنها را در کنار هم بگذاریم، هوش شامل تواناییهای زیر میشود:
1- هوش به معنای توانایی تفکر انتزاعی (تفکری که به صورت تصور و خیال است و مثلاً تجسّم زمین بین ماه و خورشید در ذهن، برای فهمیدن پدیدهی ماهگرفتگی).
2- هوش به معنای توانایی یادگیری از تجربه
3- هوش به معنای توانایی حل مسائل از راه بینش
4- هوش به معنای توانایی سازگارشدن با موقعیتهایی جدید
5- هوش به معنای تمرکز و تداوم در به کار انداختن تواناییها
تا اینجای مقاله در مورد هوش و تفاوت آن با آیکیو، اطلاعاتی به دست آوردیم. حال کمی به تاریخچه هوش از نگاه روانشناسان میپردازیم.
تاریخچه هوش : هوش در دیدگاه روانشناسان
همانطور که گفتهشد، تاکنون تعریف واحدی از هوش وجود ندارد. در نتیجه، روانشناسان این حوزه، هر کدام تعریف جداگانهای از هوش را بیان کردهاند. در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
اولین دانشمندی که هوش را بررسی کردهاست، گالتون بود که در اواخر قرن نوزدهم هوش را به شکل زیر تعریف کرد:
تعریف هوش از نگاه گالتون:
هوش به معنای توانایی تمایز قائلشدن بین دو محرّک حسی است.
همانطور که معلوم است، این تعریف بسیار ساده است، بنابراین، روانشناسان بعدی، تعریف هوش را گسترش دادهاند. در ادامه تعدادی از تعاریف مهم هوش را بررسی میکنیم:
تعریف هوش از نظر بِینه:
هوش توانایی عمومی درک و استدلال است،
که این توانایی به شکلهای گوناگون میتواند جلوهگر شود.
بیشتر بخوانید: تست هوش استنفورد بینه چیست – هر آنچه باید در مورد آزمون استنفورد بینه بدانید
تعریف هوش از نظر وِکسلِر:
وکسلر هوش را در تعامل بین فرد و محیط معنا میکند.
در واقع، هوش یعنی فرد بتواند به طور هدفمند عمل کند، تفکر منطقی داشته باشد و به صورت اثرگذار با محیط تعامل کند.
بیشتر بخوانید: تست هوش وکسلر چیست ؟ | معرفی معتبرترین تست هوش جهان
تعریف هوش در نگاه ثورِندایک:
هوش قابلیت انعطاف و سازگاری است که در سه حوزه به وقوع میپیوندد:
اجتماعی: توانایی ایجاد رابطه با دیگران و حفظ آن
عینی: توانایی کار با اشیا به صورت ماهرانه
انتزاعی: توانایی کار کردن و درک موضوعات ذهنی مثل ریاضیات، کلام و …
تعریف هوش در نگاه گاردنِر:
هوش، توانایی حل مسئله یا ابداع راهحل، براساس فرهنگ و نقش افراد در جوامع است. گاردنر هوش را در 8 طبقه تقسیمبندی کرد:
- هوش تصویری-فضایی
- هوش کلامی-زبانی
- هوش منطقی ریاضی
- هوش جسمی-حرکتی
- هوش موسیقیایی
- هوش برون فردی
- هوش درون فردی
- هوش طبیعتگرا
بیشتر بخوانید: تست هوش گاردنر (Gardner) | معرفی نظریه هوش های چندگانه گاردنر
تعریف هوش از نظر اِسپیرمن:
اسپیرمن معتقد بود که همهی انسانها دارای دو نوع هوش اند: عمومی و اختصاصی
1. هوش عمومی: تواناییهایی که بین همهی انسانها مشترک است، مثل توانایی راهرفتن، غذاخوردن، فکر کردن و …
2. هوش اختصاصی: تواناییهای ویژه افراد در حوزهای خاص مثل ریاضیات، کارهای فنی و…
تا اینجا با تعاریف کلی از هوش آشنا شدیم. اما همانطور که مشاهده کردهاید، این دانشمندان، بیشتر به جنبههای استعدادی هوش پرداختهاند.
در صورتی که هوشهای پیچیدهتری وجود دارند که اتفاقاً زندگی انسانها به آنها وابسته است.
بنابراین، در ادامهی این مقاله در مورد هوش های کاربردی صحبت میکنیم. چراکه در زندگی روزمره با آنها سروکار داریم.
با ما همراه باشید:
هوش های کاربردی در زندگی و راه پرورش آنها
امروزه آزمونهای هوش بسیار مرسوم شدهاند تا هوشبهر یا همان آیکیو (IQ) را اندازهگیری کنند.
اما پژوهشگران حوزهی هوش به تدریج متوجه شدند که این آزمونها تنها ویژگیهایی مثل توانایی تفکر و تعقل، مهارتهای کلامی، قدرت محاسبات و توانایی حافظه را میسنجند.
به عبارتی دیگر تنها امکان موفقیت افراد را در مدرسه پیشبینی میکنند [1].
درحالیکه چگونگی شکوفاشدن استعدادها و نحوهی عملکرد افراد در چالشهای زندگی، قسمتهای مهمتری از هوش هستند.
برای مثال بسیاری از افرادی که در این آزمونها هوش بالایی را نشان میدهند، در کنترل هیجانات و سازگاری با دیگران مشکل دارند[1].
و یا هوش مالی پایینی داشته و زندگی سختی را در پیش خواهند داشت.
به قول کتاب ((پدر پولدار پدر فقیر))، معمولاً کسانی پولدار میشوند که بتوانند افراد باهوش را بهکار بگیرند. پس لزوماً آیکیو بالا، فرد را پولدار نمیکند!
در اینجا بود که بحث هوشهای کاربردی مطرح شد. هوشهایی که در زندگی ما تحول ایجاد میکنند.
بنابراین، در ادامهی این مقاله در مورد هوش هیجانی، هوش مالی و هوش معنوی صحبت خواهیم کرد:
هوش کاربردی اول: هوش هیجانی
هوش هیجانی به توانایی فرد در واکنش مناسب و در لحظه، به هر اتفاقی میگویند؛ به صورتی که با صرف کمترین هزینه، بیشترین منفعت حاصل شود. مثلاً واکنش مناسب در برابر خشونت، تهدید، فرصت و …
هوش هیجانی دارای 5 بخش اصلی است:
- خودآگاهی: شناخت هیجانات خود
- خودمدیریتی: کنترل رفتار خود
- مدیریت انرژی: کنترل مصرف هیجانات خود و خودانگیزشی
- آگاهی اجتماعی: آگاهی از جایگاه خود در جامعه برای مدیریت روابط اجتماعی
- همدلی: درک دیگران در اجتماع برای برقراری ارتباط موثر
حال هر قسمت را به طور خلاصه بررسی کرده و راهحل بهبود هوش هیجانی در آن قسمت را بیان میکنیم:
1) خودآگاهی: شناخت هیجانات خود
حتماً شما هم تابهحال در شرایطی قرار گرفتهاید که دیگران به صورت عجیب و غریب با شما رفتار کردهاند. در این مواقع معمولاً دیگران را مقصر میدانیم.
درحالیکه یکی از علل این اتفاقات اینست که محرکهای هیجانی خود را نمیشناسیم. برای مثال نمیدانیم که چه چیزی ما را عصبانی میکند. حال چگونه باید عمل کنیم؟
راهحل: برای مدتی، خودتان را زیر نظر بگیرید. وقتی دلیل هیجان نامناسب خود را پیدا کردید، مسلّماً کمتر آنها را تکرار میکنید. همچنین میتوانید از نزدیکان خود، نظرخواهی کنید تا هیجانات خود را بهتر بشناسید.
2) خودمدیریتی: کنترل رفتار خود
گاهی شما به هیجان و رفتار خود آگاه هستید اما بیاختیار آن را تکرار میکنید. مثلاً نسبت به تمیزی وسایلتان وسواس دارید و مدام آنها را تمیز میکنید. اکنون راهکار چیست؟
راهحل: سعی نمایید این رفتارها را با استفاده از تنبیه و تشویق، از غریزه به انتخاب تبدیل نمایید . مثلاً اگر هر یک ساعت عینک خود را تمیز میکنید، اینکار را هر دو ساعت انجام دهید و در صورت تخطّی، خود را با کاری سخت مثل 10 هزارتومان صدقه، تنبیه کنید.
3) مدیریت انرژی: کنترل مصرف هیجانات خود و خودانگیزشی
یکی از بخشهای مهم در هوش هیجانی، مدیریت انرژی خود است. خیلی از اوقات ما انرژی زیادی را صرف کاری میکنیم اما نتیجهی دلخواه بدست نمیآید. بنابراین، از ادامهی راه منصرف شده و درمانده میشویم.
راهحل: اینجاست که مدیریت هیجان و خودانگیزشی معنا پیدا میکند. اگر در کاری خوب نیستید از بقیه کمک بگیرید. مثلاً اگر در درس ریاضی ضعیف هستید، با شاگردان زرنگ کلاس دوست شوید تا با صرف انرژی کم، از جزوه و دانش آنها استفاده نمایید.
همچنین کارهایی را که نسبت به آنها تنفر دارید، با کارهای دوستداشتنیتر به طور همزمان انجام دهید تا انگیزهتان افزایش یابد مثلاً در هنگام بازی با گوشی، کتاب صوتی گوش دهید.
علاوه بر آن، میتوانید کار سختی را که 2 ساعت زمان میبرد، در 8 بازهی 15 دقیقهای انجام دهید.
4) آگاهی اجتماعی: آگاهی از جایگاه خود در جامعه برای مدیریت روابط اجتماعی
برای فهمیدن جایگاه خود در جامعه باید این را بدانید که دیگران معمولاً نوک قله را میبینند. مثلاً خارج از خانواده، برای دیگران مهم نیست که رنگ لباس شما چیست یا چقدر انسان با فهم و کمالاتی هستید و چه اندازه مطالعه دارید.
آنها فقط در لحظات حساس به رفتار شما دقت میکنند و براساس آن رفتار، شما را قضاوت خواهندکرد. یعنی همان نوک قله را میبینند نه دامنهی کوه را!
حال ممکن است شما انسان بسیار خوبی باشید اما در این مواقع حساس، با رفتار نامناسب، به جایگاه اجتماعی خود، صدمه میزنید.
راهحل: از قاتلان اعتبار خود پرهیز کنید:
لیست قاتلان اعتبار:
- در معرض گذاشتن خشم بهطور مکرر
- بهجای عذرخواهی، توجیهکردن
- ایرادگرفتن زیاد
- فضولیکردن
- پرحرفی
5) همدلی: درک دیگران در اجتماع برای برقراری ارتباط موثر
یکی از سوالهای اساسی هر فرد در زندگی این است که چطور با اطرافیان رفتار کنیم؟
چراکه اگر بالاترین ضریب هوشی (IQ) را هم داشته باشیم، بدون درک دیگران، بسیاری از فرصتها را از دست خواهیمداد.
راهحل: همدلی کنیم. یعنی خود را جای فرد مقابل گذاشته و رفتاری داشته باشیم که هم به طرف مقابل و هم به ما کمک کند. برای مثال وقتی با تصمیم کسی مخالف هستیم، روش زیر را بهکار گیریم:
بهجای مخالفت با تصمیم طرف مقابل، تصمیم بهتری که مورد توافق طرفین هست بیان کنیم؛ مثلاً دوست شما میخواهد برای فرزندش هدیهی نامناسبی بخرد.
بهجای مخالفت با او که این هدیه مناسب نیست، هدیهای مناسبتری، پیشنهاد دهیم (بهجای غرزدن به روش موجود، روش بهتری ارائه دهیم).
توجه
همانطور که متوجه شدهاید، هوش هیجانی (EQ) قابل پرورش است. در مقالهی زیر، راههای تقویت هوش هیجانی و بازیهای موجود در این زمینه، ارائه شدهاست:
در این بخش مقاله در مورد تعریف و کاربرد هوش هیجانی و ابعاد آن به طور مبسوط توضیح دادهشد. حال به سراغ هوش مالی میرویم:
هوش کاربردی دوم: هوش مالی
به زبان ساده، هوش مالی یعنی توانایی ایجاد سود بیشتر.
ممکن است برای فردی سود بیشتر، به معنای توسعهی کسبوکار باشد و برای فرد دیگری به معنای کاهش هزینهها.
حال برای دانستن هوش مالی خود کافیست به جیب خود نگاهی بیندازید. اما یک نکته را فراموش نکنید:
اگر دخلوخرجتان با هم میخواند و همیشه به اندازهی کافی پسانداز دارید، شاید حسابوکتابتان خوب باشد؛ اما لزوماً هوش مالی بالایی ندارید!
هوش مالی بالا یعنی همیشه برای افزایش درآمد و ایجاد ارزش افزوده، حریص هستید. به عبارت دیگر، پیشرفت را بر حفظ وضع موجود (هرچند که ایدهآل باشد) ترجیح میدهید.
مثال واضح حفظ وضع موجود شرکت نوکیا است. این شرکت زمانیکه یکّهتاز گوشی موبایل بود، بهجای تلاش برای ایجاد سود بیشتر، تصمیم به تکرار روشهای پولساز خود گرفت. در نتیجه گوگل و اپل با ایجاد اندروید و ios، جایگاه نوکیا را تصاحب کردند.
به همین سادگی!
چند توصیه مهم برای افزایش هوش مالی
1) از همین امروز خرید و فروش را آغاز کنید. در پرورش هوش مالی، مهمترین نکته، تمرین و تجربه است. از بورس گرفته تا خرید و فروش اجناس در دیوار و اینستاگرام، همگی تمرینهای خوبی برای افزایش هوش مالی هستند.
مقالهی زیر در شروع خریدوفروش میتواند کمکتان کند:
2) هنگامی که دیگران میخرند، شما بفروشید و هنگامی که دیگران میفروشند، شما بخرید؛ بهترین مثال این نکته، بورس ایران در خرداد سال 1399 است. در آن زمان همهی مردم برای خرید سهام به بورس هجوم آوردند. بنابراین، اگر کل سهام خود را میفروختید، سود خوبی عایدتان میشد.
3) پیش از شروع هر تجارتی، مطالعه و کارآموزی را فراموش نکنید.
4) در هر حوزهای برای تجارت، موفقیت مانند پازلی است که هر قسمت آن دست یک نفر است. پس به مطالعهی یک کتاب یا استفاده از تجربهی یک نفر، اکتفا نکرده و با ایجاد ارتباط با افراد موفقتر، پازل موفقیت خود را تکمیل سازید. در مطلب ایدههای پولساز در ایران، ایدههای جالبی به اشتراک گذاشته شدهاست؛ استفاده نمایید.
5) در هر تجارتی، طرح کسبوکار فراموش نشود. یعنی موارد زیر مشخص باشد:
- چه کسانی مشتری کالا یا خدمت یا هنر شما هستند.
- نحوهی ارتباط شما با مشتری چگونه خواهد بود.
- درآمد شما چگونه به دست میآید.
- هزینههای شما چقدر خواهد بود.
- از چه طریقی کالا یا خدمت خود را عرضه خواهید کرد: سایت، اینستاگرام، مغازه، پخشکنندهها و…
تا اینجای کار مقاله در مورد هوش هیجانی و هوش مالی بحث نمودیم. اما یکی از مشکلات اساسی افراد در زندگی، داشتن استرس فراوان و عدم اعتماد به نفس است.
پس با ما همراه باشید تا از طریق تقویت هوش معنوی، این مشکلات را برطرف نمایید.
هوش کاربردی سوم: هوش معنوی
اول از همه، هوش معنوی را تعریف میکنیم. هوش معنوی، توانایی عمل همراه با آگاهی و ترحم، در عین حال حفظ سلامت و آرامش درونی و بیرونی (بردباری) است؛ صرف نظر از اینکه شرایط چه باشد[2].
در واقع یکی از فواید هوش معنوی، کاهش استرس و بالابردن آرامش است؛ به خصوص در بحرانها. همچنین میتواند انگیزهای قوی برای عملگرا شدن باشد. چرا که با اعتقاد به زندگی هدفمند از پوچی و ناامیدی جلوگیری میکند. در نتیجه نشاط و سلامتی را به ارمغان میآورد.
موسسه آگاهیسنجی پرودیو در آمریکا، شش مهارت را برای هوش معنوی تعریف کردهاست [2]:
- دلسوزی برای دیگران
- احساس ملکوتی
- خردورزی
- توانایی گوشدادن
- توکل بر خدا
- تعهد و ایمان
حال که شناختیم هوش معنوی چیست، نوبت به پرورش آن میرسد:
شاید بهترین روش برای پرورش هوش معنوی، تمرین استقلال فکری و عملی باشد. یعنی گاهی از هر آن چیزی که آموختهایم، فاصله بگیریم و بیندیشیم که چرا زندگی میکنیم؟
به قول مولوی:
از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود به کجا میروم آخر، ننمایی وطنم
پس از پاسخ به این سوال بنیادی، تکرار آن مهم است. یعنی هر روز حداقل 10 دقیقه، هدف زندگی خود را مرور کنیم.
نتیجهاستقلال فکری و عملی چیست؟
استقلال فکری و عملی آنقدر نتایج خوبی دارد که مرور آنها از حوصلهی این بحث خارج است؛ اما مهمترین آنها را ذکر میکنیم:
- بهجای تقلید از گذشتگان، خودمان آیین و روش زندگیمان را انتخاب میکنیم.
- تحث تاثیر تنبیه و تشویق دیگران، هدف خود را گم نمیکنیم و اعتماد به نفس داریم.
- خدایی را میپرستیم که خودمان به او رسیدهایم.
- هنگام مشکلات و سختیها قدرتی به نام توکّل به کمکمان میآید.
- کمتر استرس خواهیم داشت، چون به خدایی توکل داریم که خود به او رسیدهایم.
و در یک کلام، حال خوب را بدست خواهیم آورد!
خوشحالیم که تا پایان با ما همراه بودید. در ادامه دو مقاله در مورد هوش آورده شدهاست که از آنها به عنوان منبع استفاده کردهایم.
منابع:
- تعریف هوش pdf ((پرورش هوش معنوی از طریق برنامهی فلسفه برای کودکان)) + دانلود
2) هوش چیست مقاله ((رابطهی هوش معنوی و هوش هیجانی)) + دانلود
مطالب مرتبط با هوش
اگر علاقهمند هستید تا بیشتر، نظر روانشناسان دربارهی هوش را بدانید، از مطلب زیر استفاده نمایید:
همچنین ممکن است علاقهمند باشید تا انواع تست هوش را امتحان کنید تا قابلیتها و استعدادهای خود را بیشتر بشناسید. میتوانید از مقالهی زیر استفاده نمایید:
یکی از موارد کاربردی در هوش هیجانی
اگر شما هم جزو آن دسته از والدینی هستید که به هوش کودکتان اهمیّت میدهید و میخواهید مراحل رشد ذهنی فرزندتان را به صورت علمی….
در این مقاله در مورد هوش و انواع آن صحبت شد.
همچنین
سه هوش کاربردی معرفی گردید.
لطفا تجربههای خود را در پرورش هوش
با ما درمیان بگذارید.