تابهحال به کاربرد هوش هیجانی در مدیریت فکر کردهاید؟ یا آرزو داشتید که از هوش سیاسی در مدیریت کارهای مختلف برخوردار باشید؟
وقتی به “یک مدیر، یک مدیر شایسته ” فکر میکنید، چه چیزی به ذهن شما خطور میکند؟
ممکن است فردی را تصور کنید که هرگز اجازه نمیدهد اختیارش از کنترل خارج شود؛ مهم نیست که با چه مشکلی روبهرو است!
یا ممکن است به کسی فکر کنید که به کارکنان خود اعتماد کامل دارد. به صحبتهای تیمش گوش میدهد. صحبت با او آسان است و همیشه تصمیمهای دقیق و آگاهانه میگیرد.
این خصوصیات کسی است که از هوش هیجانی بالایی برخوردار بوده و مدیریت شغل مناسب اوست!
در این مقاله از هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت با شما خواهم گفت و اینکه چگونه شما به عنوان یک مدیر، میتوانید قدرت خود را بهبود ببخشید!
در ادامهی مطلب به توضیح عناوین زیر خواهم پرداخت:
- هوش هیجانی چیست؟
- چگونه میتوان ویژگیهای یک مدیر موفق را در خود تقویت کرد؟
- آنچه برای تقویت هوش هیجانی در مدیریت تیمها باید بدانیم!
- موفقیت و کاربرد هوش هیجانی در مدیریت
- کتاب و کتاب!
پس همراه من باشید 🙂
موثرترین رهبران همه از یک طریق مهم شبیه به هم هستند:
گولمن
همهی آنها درجه بالایی از آنچه را که تحت عنوان احساسات شناخته میشود دارند.
این نکته بدان معنا نیست که ضریب هوشی و مهارتهای فنی بیربط هستند. آنها مهماند؛ اما آنها الزامات ابتدایی پستهای اجرایی هستند!
بخش اول: هوش هیجانی چیست؟
اگر آرزو دارید که در نقش یک مدیر یا رهبر باشید، یک عنصر احساسی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیرید.
این همان چیزی است که به شما کمک میکند تا با موفقیت، تیمها را رهبری کنید. استرس را مدیریت کنید. بازخورد قابل قبولی ارائه بدهید و با دیگران همکاری کنید.
این هوش، هوش هیجانی نامیده میشود و این قدرت را دارد که شما را با تفاوت بسیار زیادی از سایر افراد با مهارت و دانش فنی متمایز کند!
میپرسید چگونه؟
هوش هیجانی یا Emotional Intelligence توانایی درک و مدیریت احساسات خود و افراد اطراف شما است.
افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، میدانند چه احساسی دارند، احساساتشان به چه معناست و این احساسات چگونه میتوانند روی افراد دیگر تأثیر بگذارند.
برای رهبران، داشتن هوش هیجانی برای موفقیت ضروری است.
به نظر شما چه کسی احتمال موفقیت بیشتری دارد؟
رهبری که وقتی تحت فشار است به راحتی فریاد میکشد یا رهبری که کنترل خود را حفظ میکند و با آرامش شرایط را ارزیابی میکند؟
به گفته دانیل گلمن، روانشناس آمریکایی که به رواج هوش هیجانی کمک کرد، مولفه های هوش هیجانی را به شکل زیر تقسیمبندی میکند:
- خودآگاهی
- خودنظمدهی
- انگیزه
- یکدلی
- مهارتهای اجتماعی
هرچه بیشتر به عنوان یک رهبر، هر یک از این زمینهها را مدیریت کنید، با افزایش مهارتهای هوش هیجانی در مدیریت خود مواجه میشوید. بنابراین بیایید با جزئیات بیشتری به هر عنصر نگاه و آنها بررسی کنیم.
در ویدئوی زیر که حدود 3 دقیقه است و توسط Harvard Business Review تولید شدهاست، مطالب بسیار مفیدی در رابطه با اهمیت هوش هیجانی ارائه میشود و تلاش سازنده بر آن بودهاست تا مشخص شود چه عواملی موجب تمایز رهبران و مدیران بزرگ و معمولی می شود!
بیشتر بخوانید: نمره هوش هیجانی من چند است؟
بخش دوم: چگونه میتوان ویژگیهای یک مدیر موفق را در خود تقویت کرد؟
1-خودآگاهی
اگر خودآگاهی داشتهباشید
همیشه احساس خود را میدانید
و میدانید که چگونه احساسات و اعمال شما
میتواند بر افراد اطراف شما تأثیر بگذارد!
خودآگاهی داشتن در موقعیت رهبری
به معنای داشتن تصویری روشن
از نقاط قوت و ضعف خود است!
و به معنای رفتار فروتنانه میباشد.
خودآگاهی
بخشی از کاربرد هوش هیجانی در مدیریت محسوب میشود.
بنابراین برای بهبود خودآگاهی خود چه کاری میتوانید انجام دهید؟
نکتۀ اول: یک دفتر ثبت وقایع روزانه داشتهباشید!
این کار به شما کمک میکند تا خودآگاهی خود را بهبود ببخشید.
اگر هر روز فقط چند دقیقه وقت صرف نوشتن افکار خود کنید، این میتواند شما را به درجه بالاتری از خودآگاهی برساند.
و نکتۀ دوم: سرعت خود را کم کنید 😉
هنگامی که خشم یا احساسات شدید دیگری را تجربه میکنید، سرعت مرور اتفاقات از ذهن خود را کاهش دهید تا دلیل آن را بررسی کنید.
به یاد داشتهباشید، مهم نیست که شرایط چگونه باشد، شما همیشه میتوانید نحوهی برخورد با آن را انتخاب کنید.
گری یوكل، یك محقق برجسته در زمینه رهبری میگوید:
خودآگاهی در صورت وقوع برخی از وقایع خاص، درک نیازها و عکسالعملهای احتمالی
شخص را آسانتر میكند
بنابراین ارزیابی راهحلهای جایگزین تسهیل میشود.
2-خودنظمدهی
مدیرانی که به طور موثر
به تعدیل و بهبود خلقوخوی خود میپردازند
به ندرت به دیگران حمله میکنند
تصمیمات عجولانه یا احساسی میگیرند
مردم را کلیشه میکنند
یا ارزشهای آنها را به خطر میاندازند!
خودتنظیمی در واقع
همه چیز در جهت حفظ کنترل شرایط است
و از زمینههایی است که در آن کاربرد هوش هیجانی در مدیریت به وضوح دیده میشود.
بنابراین با رعایت چه نکاتی میتوانید توانایی خودنظمدهی را در وجودتان بهبود ببخشید؟
اول اینکه: ارزشهای خود را بشناسید!
آیا شما تصور روشنی از این موضوع دارید که در چه مکانی با دیگران سازش نخواهید داشت؟
آیا میدانید چه ارزشهایی برای شما مهمترین است؟
مدتی را به بررسی “اصول اخلاقی” خود اختصاص دهید.
اگر میدانید مهمترین اصول برای شما چیست؟ پس هنگام تصمیمگیری اخلاقی احتمالاً مجبور نخواهید شد که دوباره فکر کنید، شما انتخاب صحیحی را انجام خواهید داد!
دومین نکته: خود را مسئول بدانید!
اگر تمایل دارید دیگران را سرزنش کنید، وقتی مشکلی پیش آمد، جلوی این رفتار خود را بگیرید!
تعهد دهید که اشتباهات خود را بپذیرید و با عواقب آن مواجه شوید. هرچه که باشد!
شما با این رفتار خود احتمالاً شب آسودهتر میخوابید و به سرعت احترام اطرافیان را جلب خواهیدکرد.
سومین نکته: آرام بودن را تمرین کنید 🙂
دفعۀ بعد که در یک وضعیت چالشانگیز قرارگرفتید، از نحوۀ عملکرد خود بسیار آگاه باشید.
آیا با فریاد کشیدن سر دیگران استرس خود را تسکین میدهید؟
تمرین تنفس عمیق را انجامدهید تا خود را آرام کنید. همچنین سعی کنید تمام موارد منفی را که میخواهید بگویید، یادداشت کنید و سپس آنها را پاره کرده و دور بریزید.
بیان این احساسات روی کاغذ (و نشان ندادن آنها به کسی!) بهتر از بلند گفتن آنها برای تیم شما است.
علاوه بر این، انجام این کار به شما کمک میکند تا واکنشهای خود را به چالش بکشید
و از انصاف آنها اطمینان حاصل کنید.
این عمل نشاندهندهی هوش هیجانی در مدیریت شما است.
پیشنهاد میکنم برای تقویت این مهارت در خود، به مطالعهی کتاب “نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد” اثر آلبرت الیس بپردازید.
3-انگیزه
مدیران خودانگیخته
به طور مداوم
در جهت اهداف خود کار میکنند.
آنها استانداردهای فوقالعاده بالایی برای کیفیت کار خود دارند.
داشتن انگیزۀ قوی برای یک مدیر از کاربرد هوش هیجانی در مدیریت او خبر میدهد.
شاید میپرسید چگونه میتوانید انگیزه خود را بهبود ببخشید؟
اول اینکه: دوباره بررسی کنید که چرا کار خود را انجام میدهید؟
فراموش کردن آنچه واقعاً در حرفه خود دوست دارید آسان است. بنابراین کمی وقت بگذارید تا به یاد بیاورید که چرا این کار را میخواستید.
نکتهی دوم: بدانید که کجا ایستادهاید ؟!
تعیین کنید که چقدر انگیزهی رهبری و مدیریت دارید.
ارزیابی انگیزهی رهبری میتواند به شما کمک کند تا به وضوح ببینید که در نقش یک مدیر چقدر انگیزه دارید!
سومین نکته: امیدوار باشید و یک بهانۀ خوب پیدا کنید 🙂
برای یک مدیر با انگیزه مهم نیست که با چه مشکلی روبهرو است. پیدا کردنِ بهترین راه حل برای او مسئله است!
استفاده از این طرز فکر ممکن است دشوار به نظر بیاید، اما عملی است و ارزش امتحانکردن را دارد.
هر بار که با یک چالش یا حتی یک شکست مواجه شدید، سعی کنید حداقل یک چیز خوب در مورد شرایط پیدا کنید.
این ممکن است مسئلۀ کوچکی باشد، مانند یک تماس جدید!
یا چیزی با اثرات طولانیمدت، مانند یک درس مهم آموخته شده!
اما تقریباً همیشه یک چیز مثبت وجود دارد، کافیاست به دنبال آن بگردید.
اگر اهل مطالعه هستید و هنوز کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین را نخواندهاید، پیشنهاد من به شما مطالعۀ این کتاب و دیدن آثار شگفتانگیزش در زندگی شماست!
4-یکدلی
برای مدیران، داشتن همدلی برای مدیریت یک تیم یا سازمان موفق بسیار مهم است.
رهبران با همدلی، این توانایی را دارند که
خود را در موقعیت دیگری قرار دهند.
آنها به پیشرفت افراد تیم خود کمک میکنند.
دیگرانی را که ناعادلانه رفتار میکنند به چالش میکشند.
بازخوردهای سازنده میدهند.
به کسانی که نیاز دارند تا شنیده شوند، به دقت گوش میدهند.
اگر میخواهید احترام و وفاداری تیم خود را به دست آورید، پس با همدلی نشان دهید که به آنها اهمیت میدهید! همدلی نیز از ویژگیهای هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت محسوب میشود.
چگونه میتوانید همدلی خود را بهبود ببخشید؟
اول اینکه: خود را در موقعیت شخص دیگری قرار دهید 🙂
پشتیبانی و حمایت از دیدگاه خود آسان است. بالاخره مال خودت است! اما وقت بگذارید و از دیدگاه دیگران به موقعیتها نگاه کنید.
دومین نکته: به زبان بدن توجه کنید!
شاید وقتی به حرف شخصی گوش میدهید، دستانتان را ضربدر میکنید، پاها را عقب و جلو میبرید یا لب خود را گاز میگیرید!
این زبان بدن به دیگران میگوید که واقعاً نسبت به یک موقعیت چه احساسی دارید و پیامی که می دهید اصلاً مثبت نیست!
یادگیری خواندن زبان بدن و توجه نمودن به آن میتواند یک سرمایۀ واقعی در نقش رهبری باشد. زیرا شما بهتر میتوانید احساس واقعی شخص را درک کنید.
از طرفی به شما این فرصت را میدهد تا پاسخ مناسبی را در شرایط مختلف بدهید.
اگر مشتاق هستید در این باره بیشتر بدانید، به شما توصیه میکنم مطالعهی کتاب زبان بدن اثر آلن و باربارا پیز را ازدست ندهید!
نکتۀ سوم: به احساسات پاسخ دهید 😉
از دستیار خود میخواهید تا دیروقت کار کند؟ آنهم برای چندمین بار متوالی؟ و اگرچه او موافق است، شما میتوانید ناامیدی را در صدای او بشنوید.
بنابراین با پرداختن به احساسات او پاسخ مناسبی به او دهید.
به او بگویید که قدردان میزان اشتیاق او به کار، آن هم در ساعتهای اضافی هستید!
5-مهارتهای اجتماعی
مدیرانی که در عنصر مهارتهای اجتماعی هوش هیجانی به خوبی عمل میکنند،
ارتباطات بسیار خوبی برقرار میکنند.
آنها به همان اندازه که برای شنیدن خبرهای خوب مشتاق هستند
ظرفیت شنیدن خبرهای بد را نیز دارند!
مدیرانی که مهارتهای اجتماعی خوبی دارند،
رموز هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت را
به خوبی میدانند.
آنها به ندرت از حل کردن مشکلی دست میکشند!
آرام نمینشینند و دیگران را وادار به انجام کار میکنند،
آن ها با رفتار خود الگو می شوند.
بنابراین چگونه میتوانید مهارتهای اجتماعی ایجاد کنید؟
اولین نکته: حل تعارض را بیاموزید!
مدیران باید بدانند که چگونه تعارضات بین اعضای تیم، مشتریان یا فروشندگان خود را حل کنند. اگر میخواهید موفق شوید، یادگیری مهارتهای حل تعارض بسیار مهم است!
نکتۀ دوم: مهارتهای ارتباطی خود را بهبود ببخشید 😉
چقدر ارتباط برقرار میکنید؟
اگر امکان ارتباط برقرار کردن با دیگران برای شما راحت باشد، قدم بزرگی در مسیر رشد خود به عنوان یک مدیر برداشتهاید!
از طرفی در مطلب شغل مناسب برای افراد برونگرا نیز به توضیح این مطلب پرداختهام که در چه حوزههایی میتوانید به عنوان یک فرد برونگرا به کار و یا مدیریت بپردازید!
برای آشنایی بیشتر با انواع شخصیت و اهمیت شخصیتشناسی مطلب زیر را مطالعه کنید:
نکتۀ سوم: بیاموزید که چگونه دیگران را ستایش کنید!
به عنوان یک مدیر میتوانید وفاداری تیم خود را فقط با تعریف و تمجید، هنگامی که آنها به نتیجههای خوبی در کارشان میرسند ستایش کنید!
یادگیری چگونگی ستایش دیگران، هنر زیبایی است و ارزش تلاش کردن را دارد.
و اما یک مسئلۀ مهم!
رهبران و مدیران برای تأثیرگذاری باید درک درستی از چگونگی تأثیرعواطف و اعمالشان بر افراد اطراف خود داشتهباشند.
هرچه یک مدیر با دیگران ارتباط خوبی برقرار کند و در کنار آن کار با دیگران را پیش ببرد، موفقیت بالاتری نیز خواهد داشت.
وقت بگذارید و روی خودآگاهی، خودتنظیمی، انگیزه، همدلی و مهارتهای اجتماعی کار کنید.
کار در این زمینهها به شما کمک میکند تا در آینده، برتری چشمگیری نسب به رقبای خود داشته باشید.
بیشتر بخوانید: تقویت هوش هیجانی
بخش سوم: آنچه برای تقویت هوش هیجانی در مدیریت تیمها باید بدانیم!
1-یک رهبر حلقه داشته باشید
رهبری که 5 ویژگی زیر را دارا باشد:
1- مؤدب باشد و محترمانه رفتار کند
رهبران با همه، با احترامی مشترک رفتار میکنند.
2-تمایل به تغییر نشان دهد
مدیران از اشتباهات و شکستهای خود میآموزند تا بتوانند رشد کنند.
3-گوش دهد
آنها فقط گوش نمیدهند، آنها از کارمندان خود میپرسند که چه اتفاقی میافتد و پس از آن بازخورد کارکنان را بررسی میکنند.
4-از بهانهگیری اجتناب کند
مدیرانی که به اهمیت هوش هیجانی در مدیریت خود آگاه هستند، اشتباهات خود را میپذیرند و خودشان برای اصلاح اشتباه خود تلاش میکنند.
5-به دیگران کمک کند
مدیران همیشه مایلند هر زمان کسی به آنها احتیاج داشته باشد، دست یاری دهند!
به یاد داشته باشید:
اگر میخواهید تیم شما از نظر عاطفی باهوشتر شود
ابتدا باید هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت را به خوبی درک کنید
و به شخصی تبدیل شوید که تیم شما بتواند به او احترام بگذارد
و حمایت شما، خواست اعضای تیم شما باشد!
2-نقاط قوت و ضعف اعضای تیم را شناسایی کنید
اعضای تیم شما چیزی فراتر از کارمندان یا یک عنوان شغلی هستند. آنها افراد بینظیری هستند که داستانهای عالی برای گفتن دارند.
کارمندان شما همچنین از مهارتها، استعدادها و دانش متنوعی برخوردار هستند که میتواند برای اهداف کلی شما مفید باشد.
اگر میخواهید از هر یک از اعضای تیم نهایت استفاده را ببرید، پس شروع به شناخت بیشتر آنها کنید.
میپرسید چگونه؟
ترجیحاً شما باید یاد بگیرید که در خارج از یک پروژۀ کاری، بیشتر درباره کارمندانتان بدانید تا بتوانید ببینید آنها بیرون از نقش خود در کار، چه حرفی برای گفتن دارند!
این یک کاربرد هوش هیجانی در مدیریت پروژه ی شما است.
علاوه بر این، شما میخواهید فراتر از برداشتهای اول نگاه کنید؛ پس نوآوری را تشویق کنید. به اعضای تیم خود اجازه دهید آموزش دهند و پاداش بگیرند!
وقتی یکی از اعضای تیم اشتباهی مرتکب شد، بازخورد درست شما نشان میدهد که اهمیت فرد، مهمتر از روند توبیخ است!
3-شما جرقهای برای اشتیاق تیم خود باشید
ابتدا به عنوان یک رهبر مطمئن شوید که اعضای تیم را مناسب انتخاب کردهاید.
من فقط در مورد افرادی که مهارت یا تجربه دارند صحبت نمیکنم. من در مورد افرادی صحبت میکنم که با فرهنگ شرکت شما سازگار هستند و علاقهی زیادی به کار و تجارت شما دارند.
حتی اگر افراد مناسبی را نیز استخدام کردهاید، این بدان معنا نیست که گاهی علاقۀ آنها از بین نخواهد رفت!
برای جلوگیری از افتادگی انرژی، میتوانید با انجام موارد زیر در تیم خود اشتیاق ایجاد کنید:
- شناخت موفقیتها و سختکوشی اعضای تیم خود
- داشتن یک محیط کار انعطافپذیر و جذاب که در آن کار تیمی ارزیابی میشود!
- اطمینان حاصل کنید که شرکت شما مأموریتی را دنبال میکند که شما در حال انجام آن هستید تا همه احساس هدف داشته باشند.
4-هنجارهای تیم را بسازید
به یاد داشتهباشید، وقتی قوانینی را وضع کردید، مطمئن شوید که آنها با ارزشهای شما مرتبط هستند!
وقتی این دستورالعملها هم از مشاغل شما و هم از اعتقادات اعضای تیم شما پشتیبانی میکنند، تمایل بیشتری برای حمایت و پشتیبانی از آنها وجود دارد.
پس در حیطهی کاربرد هوش هیجانی در مدیریت به هنجارهای تیم دقت کنید!
5-روشهای خلاقانهای برای مدیریت استرس ایجاد کنید
استرس میتواند منجر به حذف کارمندان شما شود و همچنین به سلامت کلی آنها آسیب برساند.
به همین دلیل، تیم شما باید بتواند شرایطی مانند مهلت مقرر و یا شکایت از سایر همکاران را به روشی سالم کنترل کند.
برای اینکه به پایین نگه داشتن سطح استرس کارمندان کمک کنید برخی از روشهای زیر را امتحان کنید:
1- به برنامهها پایبند باشید
عجله و گسترش پروژهها میتواند بر عادتها و مهارتهای مدیریت زمان تیم شما تأثیر بگذارد.
2-اعضای تیم را به جدا شدن از کار و استراحت تشویق کنید
به همه فرصت دهید تا انرژی خود را بازیابند، به اعضای تیم فرصت دهید تا روی فعالیتهایی تمرکزکنند که باعث آرامش آنها شود.
3-چند وظیفه بودن را حذف کنید
روش چند وظیفهای کارایی تیم شما را کاهش میدهد! کارمندان را تشویق کنید که هر بار روی یک کار تمرکز کنند.
4-اختلافات را حل کنید
همه افراد در محل کار قرار نیست باهم کنار بیایند. با این حال، پرداختن به هر مسئله قبل از ایجاد اختلال در دفتر کار، کاهشدهنده استرسهای بزرگ است.
5- همدل باشید
باید از آنچه انگیزه تیم شما است و همچنین از چالشهایی که ممکن است با تیم تجربه کنید آگاه باشید.
به عنوان مثال، اگر یکی از اعضای تیم یکی از عزیزان خود را ازدستداده است، پس باید دلسوز باشید و درک کنید که ذهن آنها جای دیگری است و بپرسید چگونه میتوانید از آنها حمایت کنید؟!
6- به اعضای تیم اجازه دهید صحبت کنند
داشتن مهارتهای ارتباطی عالی، یک ضرورت مطلق است و به عنوان کاربرد هوش هیجانی در مدیریت محسوب میشود.
شما میتوانید به اعضای تیم خود کمک کنید تا مهارتهای ارتباطی قویتری داشتهباشند.
بهتر است آنها روی گوشدادن فعال کارکنند، درک بهتری از زبان بدن پیداکنند و به آنها کانالی بدهید تا ناراحتیها ونگرانیهایشان را تخلیه کنند.
با این حال، اجازه ندهید که این احساسات منفی کل تیم را به پایین بکشاند. در عوض، از آن به طور سازنده استفاده کنید تا تیم شما بتواند با هم یک مسئله را حل کند و نحوهی حل مسئله را بفهمد!
7-کارمندان را به کار و بازی مشترک تشویق کنید
داشتن کارمندانی که در خارج از محل کار با یکدیگر وقت میگذرانند میتواند در واقع برای محیط کار مفید باشد!
فرهنگ فقط در چهار دیوار محل کار یا ادارهی شما ساخته نشدهاست. اگر به کاربرد هوش هیجانی در مدیریت اهمیت میدهید، درک این موضوع نیز ضرورت دارد.
داشتن کارمندانی که از گذراندن وقت با هم لذت می برند، میتواند کار را بسیار لذتبخشتر کند و باعث شود قلب آنها بیشتر به کارهای روزمرهای که برای شرکت انجام میدهند، گرم باشد.
بخش چهارم: موفقیت و کاربرد هوش هیجانی در مدیریت
آیا حرفهی شما باعث موفقیت شما میشود؟ آیا پیش از این از تست هوش انتخاب شغل برای اینکه بدانید در چه کارهایی استعداد و توانایی دارید استفاده کردهاید؟
اینکه چقدر درآمد دارید؟ قناعت و خوشبختی پیدا کردیدهاید؟ بسته به اینکه از چه کسی سوال کنیم پاسخهای متفاوتی میشنویم!
آنچه واضح است این است که فارغ از تعریف شما از موفقیت، هوش هیجانی میتواند نقشی حیاتی در دستیابی به آن داشته باشد.
همانطور که قبلاً نیزگفتهام، همیشه باهوشترین افراد نیستند که بیشترین موفقیت را به دست میآورند!
پس مسئله چیست؟
ضریب هوشی به تنهایی برای برتری در زندگی کافی نیست!
شما میتوانید باهوشترین فرد در اتاق باشید، اما اگرهوش هیجانی ندارید آیا مهارت لازم را برای آرام کردن افکار منفی خواهید داشت؟ و یا قدرت روانی کافی برای کنترل استرس را در خود میبینید؟
گولمن هوش هیجانی را قدرتمند و گاه حتی قدرتمندتر از ضریب هوشی در پیشبینی موفقیت در زندگی توصیف کرد!
این هوش هیجانی شما است که واقعاً به شما کمک میکند تا به اهداف خود دست یابید و به موفقیتهای بالاتری برسید!
توسعه و کاربرد هوش هیجانی در مدیریت، با کمک به افزایش روحیه، انگیزه و همکاری بیشتر، موفقیت ما را تحت تأثیر قراردهد.
در محل کار، مدیرانی که به طور مداوم از همتایان خود بهتر عمل میکنند، نه تنها دانش و تجربهی فنی دارند، بلکه مهمتر از آن، آنها از استراتژیهای مرتبط با این هوش برای مدیریت تعارض، کاهش استرس و در نتیجه بهبود موفقیت خود استفاده میکنند!
بیشتر بخوانید: نقش هوش هیجانی در فرایند مذاکره
شواهد فزایندهای نشان میدهد
طیف وسیعی از تواناییهایی که امروزه به عنوان “هوش هیجانی” شناخته میشود
نقشی اساسی در تعیین موفقیت دارند؛ چه در زندگی شخصی و چه در محل کار!
بخش پنجم: کتاب و کتاب!
اگر به مطالعهی کتاب علاقهمند هستید و موضوع هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت تا اینجا برای شما جذاب بوده است، چند پیشنهاد کتاب هم دارم 😉
1-کتاب هوش هیجانی برای مدیران پروژه
آنتونی مرسینو (Anthony Mersino)
در کتاب هوش هیجانی برای مدیران پروژه،
به مدیران پروژه میآموزد
که قدرت درک احساسات و عواطف خود را ارتقا دهند
و بتوانند روابط شایسته و مناسبی با دیگران به وجود بیاورند.
این کتاب با رویکردی کاملاً ویژه و کاربردی به نگارش درآمده
و مملو از نکتههای کلیدی در روابط با اشخاص است!
و علاوه بر مدیران پروژه به کلیهی مدیران و کارشناسان زمینههای گوناگون توصیه میشود.
با توجه به کاربرد هوش هیجانی در مدیریت پروژه و اهمیت آن مطالعهی این کتاب را به شما پیشنهاد میکنم.
2-کتاب رهبران نوین، قدرت هوش هیجانی در رهبری
این کتاب درباره جنبههای روانشناسی مدیریت
با موضوع هوش هیجانی در مدیریت
به قلم دنیل گلمن، ریچارد بویاتزیس و آنی مککی است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
رهبری اکتسابی است
البته روند سادهای ندارد
زمانبر است و مسئولیت میطلبد.
اما مزایای حاصل از رهبری همراه با هوش هیجانی پرورش یافته
چه برای شخص و چه برای سازمان
نه تنها ارزشمند بلکه نشاطآور است!
بیشتر بخوانید: تست هوش هیجانی دانیل گلمن
جان کلام
هریک از ما در زندگی، شغلی انتخاب میکنیم. منظور من کاری است که به آن مشغول میشویم.
هرکدام وظیفهای بر دوش داریم، منظور از وظیفه کاری است که برای دیگران انجام میدهیم .
و در نهایت هرکس در جهان رسالتی دارد، به این معنا که بودن ما برای جهان چه موهبتی دارد؟
فکر میکنم خوشبختترین انسانها کسانی هستند که شغل، وظیفه و رسالت آنها یکی باشد!
اگر در هر زمینهای که مشغول به کار هستید به عنوان رسالت خود نگاه میکنید، از کاربرد هوش هیجانی در مدیریت غافل نشوید!
مطالب مرتبط با موضوع کاربرد هوش هیجانی در مدیریت
آیا احساسی را که با آن درگیر هستید، به درستی تشخیص میدهید؟ آیا میتوانید بدون اینکه اجازه دهید این ……
اگر علاقهمند به آشنایی بیشتر با کاربردهای دیگر هوش هیجانی هستید این مطالب برای شماست:
همیشه شنیدن خبر موفقیت یک عده برایمان سوای هر حس دیگری، تعجب برانگیز بودهاست، هرچه به مغزمان…..
آیا شما به عنوان یک والد یا آموزگار از کاربرد هوش هیجانی در آموزش باخبرید؟
پیش از این با شما از اهمیت هوش هیجانی صحبت کردهام. همچنین از کاربرد هوش هیجانی در مدیریت به طور مفصل سخن گفتهام
به نظر شما کاربرد هوش هیجانی در مدیریت چگونه است؟
برای ما از تجربههای خود در زمینهی هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت بگویید 🙂
مثل همیشه عالی و کاربردی،مخصوصا راهکار نوشتن افکار روزانه بسیار میتونه برای رشد قوه هوش هیجانی مفید باشه
ممنونم ازتون که وقت گذاشتین و مطالعه کردین