رهایی از سردرگمی شغلی با دوره جامع طراحی مسیر شغلی

05cd561c30ce09371833d5f2a171bd66_1200x628__1___1_-removebg-preview

چگونه از تکنیک ایده پردازی برای رشد کسب‌و‌کارم استفاده کنم؟

از تکنیک ایده پردازی غافل نشوید
5/5 - (1 امتیاز)

شاید شما از آن دسته افرادی باشید که تا اسم خلاقیت و تکنیک ایده پردازی می‌آید، سریع خودتان را کنار می‌کشید و آن را به سایرین واگذار می‌کنید و درنهایت، خودتان تابع نظرات آنها می‌شوید. این رفتارتان را هم این‌گونه توجیه می‌کنید که من اصلاً در این زمینه استعدادی ندارم.

شما اشتباه می کنید! خلاقیت مادرزادی نیست، بلکه موهبتی ارزشمند است که باید به خودتان هدیه دهید و آن را پرورش دهید.

درمورد شرکت گوگل اخبار جالبی وجود دارد:

دو چهره سرشناس، larry page و sergey brin که بنیانگذار گوگل می‌باشند، در سال 2004 اعلام کردند:
“ما کارمندان خودمان را تشویق می‌کنیم که در کنار پروژه‌های معمولی شرکت، 20 درصد از زمان خودشان را صرف ایده پردازی برای رشد و پیشرفت گوگل کنند!
این کار، آنان را خلاق‌تر کرده، به گونه‌ای که بسیاری از پیشرفت‌های گوگل به کمک تکنیک ایده پردازی اتفاق افتاده‌است.
گوگل نیوز، gmail و حتی AdSense، همه از دستاوردهای ایده پردازی‌های کارمندان ما می‌باشند.”

درحقیقت شرکت‌های ایده پرداز، با ایجاد همدلی میان کارکنان و خلق فضای رقابتی سالم، موجب رشد فردی و گروهی افراد می‌شوند.

در این مقاله، می‌خواهیم یاد بگیریم چگونه الگوهای قدیمی را بشکنیم و ایده‌های جسورانه خلق کنیم. پس با من همراه باشید تا ابتدا با مراحل ایده پردازی آشنا شویم و در ادامه تکنیک های ایده پردازی را به‌صورت کامل همراه با مثال، معرفی کنیم.

راهنمای مطالعه

ایده پردازی چیست؟

ایده پردازی چیست؟

تکنیک ایده پردازی چیست؟

به‌زبان ساده، ایده پردازی به روند شکل‌گیری ایده‌ها از تصور تا اجرا گفته می‌شود.
ایده‌ها از دانش گذشته یا حال، تأثیرات محیطی، نظرات، اعتقادات یا اصول سرچشمه می‌گیرند و می‌توانند به‌صورت گرافیکی، نوشتاری و یا شفاهی ارائه شوند.

این ایده‌ها می‌توانند توسط هر شخصی که مرتبط با کسب‌وکار است، بیان شوند. از مدیران عالی رتبه گرفته تا کارمندان سطح‌ پایین و حتی مشتریان!

با توجه به آنچه گفته‌شد، می‌توان گفت ایده پردازی به دو صورت درون سازمانی (با مشارکت کارکنان) و برون سازمانی (با استفاده از نظرات مشتریان) انجام می‌شود.

چه زمانی به ایده پردازی نیاز داریم؟

ایده پردازی برای حل یک مشکل خاص یا توسعه خدمات استفاده می شود.

زمانی‌ که در کارمان گره‌ای افتاده باشد!

همیشه ایده پردازی با یک ایده ناگهانی شروع نمی‌شود، بلکه ممکن است ایده‌ها برای حل یک مشکل خاص، مهندسی معکوس شوند. پس در این مواقع، برای رفع یک مشکل، از ایده پردازی کمک می‌گیریم و راه‌حل‌های مناسب را شناسایی می‌کنیم.

وقتی که بخواهیم حرفه‌مان را توسعه دهیم

گاهی مشکل به‌خصوصی وجود ندارد و ما می‌خواهیم کسب‌و‌کارمان را توسعه دهیم. به‌همین‌خاطر به ایده‌های جدید نیاز داریم. گاهی هم فقط مایلیم تغییراتی در ایده‌های موجود بدهیم و آنها را کاربردی‌تر کنیم.

مواقعی هم پیش می‌آید که چندین ایده محبوب اما ناقص را با هم ترکیب می‌کنیم تا یک ایده کاملاً پخته و جامع خلق کنیم.

استیو جابز با ایده یک گوشی هوشمند شروع نکرد. او فقط یک تلفن همراه موجود را برداشت و یک سوال بسیار ساده پرسید:
چگونه می‌توانم آن را بهبود بخشم تا بهتر شود؟ که البته درنهایت بهترین شد!

تا اینجا با مفهوم ایده پردازی و ضرورت استفاده از آن آشنا شدیم. حالا می‌خواهیم مراحل انجام آن را بررسی کنیم.

مراحل ایده پردازی

فرآیند ایده پردازی سه مرحله دارد:
ابتدا باید انبوهی از ایده‌های جدید با کمک تکنیک ایده پردازی خلق شوند. سپس غربالگری ایده‌ها انجام گیرد و درنهایت، ایده منتخب آزمایش شده و در صورت نیاز، اصلاحات لازم اعمال شود و در دنیای واقعی پیاده‌سازی گردد. به‌این‌ترتیب فرایند ایده پردازی به پایان می‌رسد.

مراحل سه گانه ایده پردازی

در ادامه می‌خواهیم مرحله اول، یعنی خلق ایده‌ها با کمک تکنیک ایده پردازی را بررسی کنیم.

تکنیک های ایده پردازی

اما روش های ایده پردازی چیست؟

تکنیک های ایده پردازی متعددی در جهان مورد استفاده قرار می‌گیرند که بسته به مشکل یا موضوع مورد‌نظر، یکی از آنها انتخاب می‌شود، گاهی هم تعدادی از تکنیک‌ها به‌صورت ترکیبی با هم، به کار گرفته می‌شود.

آشنایی با چند نمونه ایده پردازی کاربردی، ما را توانمند می‌کند تا آنچه در ذهنمان شناور است را به جهان معرفی کنیم. اینجا قرار است با بهترین و رایج‌ترین تکنیک های ایده پردازی آشنا شویم.

1. طوفان فکری

طوفان فکری، یکی از روش های ایده پردازی است.

طوفان فکری یک تکنیک ایده پردازی است که توسط Alex Faickney Osborn ابداع شد و در آن افراد با ایده‌های متفاوت، دور هم جمع می‌شوند و با صدای بلند فکر می‌کنند و آزادانه افکار خودشان را بیان می‌کنند.

برای داشتن یک جلسه موفق، بهتر است به نکات زیر دقت کنیم:

  • کمیت مهم است نه کیفیت! تمامی ایده‌ها را بشنویم، بدون انتقاد و تمسخر. شاید همین ایده‌های به ظاهر مسخره بتوانند با کمی تغییر راهگشای ما باشند.

  • تمامی ایده‌ها و تمامی افراد به یک اندازه ارزش و اهمیت دارند. درواقع هر ایده، متعلق به کل گروه است، نه مختص فردی که آن را ارائه داده است.

  • بهتر است شخصی، رهبر گروه شود و بر اجرای درست نکات فوق نظارت کند.

  • در انتها پس از شنیدن تمامی ایده‌ها، نظرات رتبه‌بندی شوند و برای ارزیابی و اجرا، اولویت‌بندی گردند.

2. تحلیل مورفولوژیکی

تحلیل مورفولوژیکی با استفاده از ماتریس

اگر شما در دوران کودکی، اسباب‌بازی‌های خودتان را تکه تکه می‌کردید، این تکنیک برایتان خیلی مناسب است!

تحلیل مورفولوژیکی یک روش حل مسئله است که توسط Fritz Zwicky مطرح شد. اینجا ما سعی می‌کنیم محصولمان را به اجزای سازنده آن تجزیه کنیم و این تکه‌ها را درون یک ماتریس قرار دهیم.

ماتریس به آرایشی مستطیل شکل از اعداد یا عبارات گفته می‌شود که به‌صورت سطر و ستون نشان داده می‌شود.

این تکنیک سه مرحله دارد:

1- ابتدا مسئله موردنظر از همه جوانب بررسی می‌شود که شامل تمام قطعات فیزیکی، فرآیندها و عملکرد آن می‌شود.

مثلاً ما می‌خواهیم یک چنگال جدید تولید کنیم (یک مثال ساده). اگر چنگال را از لحاظ جنس، رنگ، اندازه، شکل دسته و تعداد تیغه بررسی کنیم، می‌توانیم یک لیست بالا بلند تهیه کنیم!

2- حالا با استفاده از ماتریس، عناصری که شکسته شده‌اند، با هم ترکیبات جدیدی به‌وجود می‌آورند.

3- ترکیبات جدید به‌صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌گیرند. مهم است که گزینه‌های منطقی را مورد توجه قرار بدهیم و از ایده‌های غیرمعقول و ناسازگار دوری کنیم. به این ترتیب می‌توانیم به ترکیب مورد علاقه‌مان برسیم.

3. استوری بورد

استوری بورد یک مثال برای ایده پردازی است

در هر سن و سالی که باشیم از شنیدن داستان لذت می‌بریم. اتفاقات جالب را تبدیل به داستان می‌کنیم تا بهتر به‌خاطر بسپاریم و برای دیگران تعریف کنیم.

باید بدانید که در کسب‌و‌کارها هم، استفاده از داستان‌ها برای ایده پردازی، خیلی تأثیرگذار است. وقتی ایده‌های خودمان را زنده کنیم، آنها قدرتمندتر می‌شوند. درک آنها نیز برای شنوندگان راحت‌تر خواهد‌ شد. خیلی وقت‌ها ذهن ما محتوای بصری را بهتر پردازش می‌کند و راحت‌تر به‌خاطر می‌آورد.

کارگردانان معروف هالیوود، شیفته استفاده از استوری‌بورد هستند. آلفرد هیچکاک، فرانسیس فورد کاپولا، مارتین اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ، جورج لوکاس و کریستوفر نولان، همه بر استوری‌بورد تأکید دارند.
اسکورسیزی تا آنجا پیش رفته که می‌گوید استوری‌بوردها نقطه شروع من هستند!

این استوری بورد که حتماً معرف حضورتان هست!

تمرین برای سیر خلاقانه

– چگونه استوری بورد بسازم؟

شخصیت اصلی داستانتان را مشخص کنید. او کیست؟ چه مشکلی دارد؟ دنبال چه چیزی است؟ علاوه بر او، داستان شما به چه شخصیت‌های دیگری نیاز دارد؟

از وسیله دلخواهتان برای طراحی استفاده کنید. می‌توانید به روش سنتی، با دست نقاشی بکشید یا به‌صورت دیجیتالی آن را آماده کنید.

از هرکجا که دوست دارید شروع کنید، از میان یا ابتدا و یا انتها. سپس فواصل خالی را پر کنید. درنهایت تصاویر را به نظم درآورید. اگر لازم است جزئیاتی به آن اضافه کنید و با متنی کوتاه برایش روایتی بسازید.

این مجموعه پیوسته، به شما یک نمای کلی از ایده‌تان می‌دهد تا ارتباطات را به‌خوبی به وجود آورید و مطالب اضافی را تشخیص دهید و به‌راحتی حذفشان کنید.

نرم‌افزارهای متعددی برای ساخت استوری بورد وجود دارند. آنها ابزارهای متعددی در اختیارشما قرار می‌دهند و کار طراحی را برایتان آسان می‌کنند. پس از اتمام کار، به‌راحتی طرح شما دانلود و ذخیره می‌شود.

اینجا تعدادی از نرم‌افزارهای آنلاین کاربردی به همراه یک ویدئوی آموزش کار با Canva را ارائه می‌دهیم:

نرم‌افزار Canva یک نسخه رایگان دارد و شما می‌توانید اپلیکیشن این برنامه را روی گوشی خودتان نصب کنید.

ابتدا از شما می‌خواهد تا عضو سایت شوید. بعد از ثبت نام، تمامی کارهای شما درون نرم‌افزار ذخیره می‌شود و این خیلی خوب است چون همیشه به آنها دسترسی دارید و می‌توانید به‌راحتی آنان را ویرایش کنید.

این برنامه فونت فارسی هم دارد و برای ساخت استوری‌بورد، پوستر، بنر، طراحی‌های اینفوگرافیک و خیلی چیزهای دیگر به شما کمک می‌کند و نکته جالب دیگر اینکه آرم و نشان Canva بر روی طراحی‌های شما حک نمی‌شود.

فقط باید توجه داشته باشید که این نرم‌افزار، آنلاین است و برای استفاده از آن باید به اینترنت دسترسی داشته باشید.

برای آشنایی هرچه بیشتر با این برنامه و یادگیری کار با آن، این ویدئو را حتماً ببینید:

4. نقشه ذهنی

نقشه ذهنی

یکی از روش های ایده پردازی، نقشه ذهنی (Mind Map) است. در این روش، مسئله مورد نظرمان را وسط کاغذ یا تخته یادداشت می‌کنیم و راه‌حل‌های ممکن را اطراف آن می‌نویسیم. حالا هرآنچه که بتواند بهتر و واضح‌تر موضوع را توصیف کند، به آن اضافه می‌کنیم.

مثلاً اگر مسئله شما ترافیک کم سایتتان است، برخی از موضوعاتی که می‌توانید پیرامون آن بنویسید عبارتند از: لینک‌های داخلی و خارجی، SEO، محتوای باکیفیت و فیلم‌های آموزشی مناسب. حالا می‌توانید یک لایه دوم نیز به هریک از نیازهای خود اضافه کنید. مثلاً برای داشتن محتوای ارزشمند، نیروی متخصص و ماهر را در این قسمت قرار دهید. حالا نوبت به لایه سوم می‌رسد و به‌ این ترتیب شما می‌توانید تعداد بی‌شماری ایده‌های مرتبط به موضوع را در حین حرکت اضافه کنید.

سایت ویکی‌پدیا، تعدادی از نرم‌افزارهای کاربردی و مفید برای تهیه نقشه ذهنی را دسته‌بندی کرده و هر کدام را به‌خوبی معرفی می‌کند. تعدادی به‌صورت رایگان و تعدادی نیز با پرداخت وجه قابل استفاده‌اند.

یکی از این نرم‌افزارهای مفید، Xmind است که دارای تعداد زیادی الگوی آماده می‌باشد. همین‌طور بخشی دارد که پر از نقشه‌های ذهنی است که خود نرم‌افزار، آنان را آماده کرده و برای ما کمک خوبی خواهد بود تا بفهمیم مراحل کار را چگونه پیش ببریم.

5. اسکمپر S.C.A.M.P.E.R

فکر کردن خلاقانه با روش اسکمپر

اسکمپر تکنیکی است که توسط Bob Eberie معرفی شد و برای بررسی تمامی جوانب یک پروژه به‌منظور کارآمدتر کردن آن استفاده می‌شود.
در این تکنیک، یک چک‌لیست وجود دارد که حاوی تعدادی سوال از پیش تعیین شده است و شما با توجه به موقعیت خود، این سوالات را پاسخ می‌دهید:

جایگزینی (Substitution):

  • جایگزین کردن چه چیزی در محصول یا پروژه باعث بهتر شدن آن می‌شود؟
  • آیا می‌توان مواد اولیه، خریداران یا مکان را تغییر داد؟
  • آیا می‌توان کارمندان را تغییر داد؟
  • آیا می‌توان از مواد دیگری برای این کار استفاده کرد؟
  • آیا این امکان وجود دارد که شکل، بو، رنگ یا اندازه محصول را عوض کنیم؟

ترکیب کردن (Combine):

  • چه ایده‌ها یا موادی قابل ترکیب شدن هستند؟
  • ادغام شدن چه ترکیباتی سبب کاهش هزینه تولید می‌شود؟
  • ادغام شدن چه موضوعاتی برای کاربران جالب است؟

تطبیق (Adapt)

  • چه بخشی از محصول قابل تغییر است؟
  • آیا ماهیت مواد اولیه قابل تغییر است؟
  • آیا می‌توان از ایده و نظرات دیگران برای بهتر شدن کار استفاده کرد؟

تغییر (Modify)

  • چه بخشی باید بیشتر از قبل مورد توجه قرار بگیرد؟
  • چه قسمت‌هایی قابل چشم پوشی و حذف شدن است؟
  • گروه هدف را می‌توان بزرگتر کرد؟
  • می‌توان قابلیت‌های اضافه برای محصول در نظر گرفت؟

تغییر کاربری محصول (Put to another use)

  • چه استفاده‌های دیگری می‌شود از این محصول کرد؟
  • کودکان یا افراد مسن چگونه از آن استفاده می‌کنند؟
  • افراد معلول و کم توان چگونه با این محصول برخورد می‌کنند؟

حذف کردن (Eliminate)

  • چه چیزی را می‌توان تغییر داد، بدون آنکه کارکرد محصول تغییر کند؟
  • اگر فلان قسمت را حذف کنم چه اتفاقی می‌افتد؟
  • می‌توان هزینه‌ها را برای تولید کاهش داد؟
  • می‌توان ابعاد پروژه یا محصول را کوچکتر کرد؟

تغییرات دوباره (Reverse)

  • آیا می‌توانم اجزا، الگو یا چیدمان را از نو بسازم؟
  • اگر به عقب برگردم و بخواهم از نو شروع کنم چه اتفاقی می‌افتد؟

این تکنیک به شما کمک می‌کند که بتوانید از طریق راه‌های غیرمنتظره‌ای به پروژه یا مشکلتان نزدیک شوید و احتمالات جدید را در نظر بگیرید. حتی زمانی که شما فکر می‌کنید همه چیز ایده‌آل است و هیچ عیب و نقصی در پروژه‌تان وجود ندارد، استفاده از این تکنیک ایده پردازی، امکان بهبود و تغییر آن را برایتان مهیا می‌کند.

6. تکنیک ایده پردازی S.W.O.T

آنالیز متد SWOT

این تکنیکی است که صاحبان استارتاپ، کارآفرینان و رهبران موفق به خوبی با آن آشنایی دارند.

  • S ابتدای کلمه Strengths به معنی نقاط قوت پروژه است.

  • W ابتدای Weaknesses به معنی نقاط ضعف است.

  • O برای کلمه Opportunities به معنی فرصت‌ها است.

  • T برای Threats به معنی تهدیدها.

برای استفاده از آن، خیلی ساده می‌توانید روی تخته، چهار ستون ایجاد کنید: نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها.

مثال برای ایده پردازی SWOT:

تصور کنید شما عاشق عکاسی هستید و برای یک شرکت تبلیغاتی کار می‌کنید. اما می‌خواهید مستقل شوید و برای خودتان یک استارتاپ سبک زندگی داشته‌ باشید.

باید تمامی جوانب را بسنجید تا عاقلانه تصمیم‌گیری کنید. پس یک جدول چهار ستونه بکشید و به سوالات زیر پاسخ دهید:

  1. چه چیزهایی از کار در شرکت تبلیغاتی را دوست دارم؟

  2. چه چیزهایی باعث نارضایتی من می‌شود؟

  3. اگر من استارتاپ خودم را داشته باشم، چه چیزهایی به‌دست می‌آورم؟ چه فرصت‌هایی برایم ایجاد می‌شود؟

  4. درصورت مستقل شدن، جایگاه من در مقابل رقبا، چه تغییری می‌کند؟ چه مشکلاتی پیش‌رو خواهم‌داشت؟

ویژگی بسیار خوبی که تکنیکSWOT دارد این است که شما از همان ابتدا، مزایا و معایب را می‌بینید. یک نمای کلی بسیار دقیق به مسئله دارید و می‌توانید مسائل را قبل از بروز مشکلات ببینید و حل کنید. درحالیکه در روش طوفان فکری، مدتی بعد از بیان نظرات، به این مسئله مهم رسیدگی می‌شود.

7. تکنیک بدیعه پردازی

روش بدیعه پردازی مبتنی بر خلاقیت است.

George M.Prince و William J.J. Gordon این شیوه را برای اولین بار معرفی کردند.

مهمترین ویژگی این روش، به‌کارگیری قیاس‌ها است و به شرکت‌کنندگان فرصت خلاقیت و نوآوری می‌دهد.

بدیعه‌پردازی به ما این امکان را می‌دهد که به مسائل و پدیده‌ها از منظر تازه‌ای نگاه کنیم و مشکلات را جور دیگری ببینیم.

این تکنیک پنج مرحله دارد:

1-مشخص کردن مشکل موجود به طور واضح و روشن:

به عنوان مثال مسئله ما این است که نیاز واقعی مشتریان خود را درست متوجه نمی‌شویم. حالا ببینیم با کمک این تکنیک چگونه می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم!

2- تبدیل مشکل به مشکلی دیگر، در محیطی دیگر با شرایطی متفاوت:

از تمامی شرکت‌کنندگان جلسه ایده پردازی می‌خواهیم که خلاقانه مشکل را تغییر دهند و یک طوفان فکری تمام عیار راه‌بیاندازند.

کارمند اول می‌گوید: من نمی‌فهمم مادرم از من چه کاری می‌خواهد تا برایش انجام دهم. هیچ وقت نمی‌توانم رضایتش را جلب کنم.

کارمند دوم: برایم عجیب است که هر هدیه‌ای برای تولد پسرم تهیه می‌کنم او را خوشحال نمی‌کند درحالیکه من از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی می‌کنم تا نیاز واقعی‌اش را متوجه شوم.

کارمند سوم: من برای گربه‌ام بهترین غذاها را تهیه می‌کنم اما او نمی‌خورد.

3- ایده‌ای که موردقبول تیم است را انتخاب می‌کنیم. کارمندان مثال ما، ایده مربوط به غذای گربه برایشان جالب بود و آن را برگزیدند و به این ترتیب وارد مرحله بعدی شدند.

4- ایجاد طوفان فکری برای حل مشکل جدید

که در اینجا، از همه کارمندان خواهش شد مشکل اصلی (نیاز مشتری) را فراموش کنند و به گربه فکر کنند!

کارمند اول: قبل از خرید کل پاکت غذا، به گربه اجازه دهیم تا مقدار کمی از آن را بچشد.

کارمند دوم: به گربه زبان اشاره یاد بدهیم تا به ما بفهماند چه می‌خواهد!

کارمند سوم: از افرادی که گربه شکمو دارند بپرسیم تا راهنماییمان کنند.

کارمند چهارم: ابتکار به خرج دهیم، مزه‌های مختلف را ترکیب کنیم و غذای جدید برایش بسازیم.

5- بازگردانی راه‌حل‌ها به مشکل اصلی خودمان

این مرحله خیلی مهم است و باید سعی کنیم راه‌حل‌های به‌دست آمده از مرحله قبل را برای مسئله‌ای که شرکتمان با آن مواجه شده، به‌کار ببندیم که درمورد نمونه ما، افراد تیم به این نتایج رسیدند:

از علایق کوچک مشتریان به آسانی نگذریم. کنار هم گذاشتن آنها می‌تواند برای ایجاد یک محصول کامل و محبوب کمک بزرگی باشد. نیاز مشتریان را به اجزای کوچکی تبدیل کنیم و بازخورد تک تک آنها را بررسی نماییم.

8. شش کلاه متفکر

شش کلاه متفکر

این تکنیک را Edward do bono در کتاب خودش Six Thinking Hats معرفی می‌کند.

او می‌گوید: مهمترین مشکل ما در فکرکردن، سردرگمی است. ما می‌خواهیم به طور هم‌زمان از تمامی ابزارهای خودمان استفاده کنیم، اطلاعات، احساسات، منطق، امید و خلاقیت و … این مثل شعبده‌بازی با تعداد بیش از حد توپ است!

به همین خاطر او پیشنهاد می‌دهد این ابزارها بین چند نفر تقسیم شود و هر فرد تنها به یکی از احساسات خود توجه کند.

در این مدل، نقش‌ها از پیش مشخص می‌شود. هر کدام از شرکت‌کنندگان، یک کلاه نمادین رنگی روی سر دارد. با توجه به رنگ کلاه، نقش هر فرد یا گروه دارنده آن، متفاوت است:

این شخص باید بگوید اطلاعات فعلی درباره موضوع یا مشکل چیست؟

فرد کلاه قرمز، باید بگوید چه حسی نسبت به این مشکل یا موضوع دارد؟

دارنده کلاه سبز، باید خلاق باشد و ایده‌ها و راه‌‌های جدید برای حل مشکل را ارائه دهد.

این شخص محتاط است و مشکلات و نقاط ضعف را می‌بیند.

این شرکت‌کننده، خوش‌بین بوده و نقاط‌قوت موضوع را بیان می‌کند.

دارنده این کلاه، جلسه را مدیریت کرده و کار خلاصه‌نویسی و جمع‌بندی را انجام می‌دهد.

شما به عنوان صاحب یک کسب‌و‌کار، با آموزش ایده پردازی به کارکنان، باعث توسعه محصولات و خدمات خود می‌شوید. آنان را تشویق کنید و اجازه دهید درصدی از زمان خود را بر روی ایده پردازی صرف کنند.

از ایده پردازی برون سازمانی غافل نشوید!

خلق ایده های تازه توسط مشتریان موجب پیشرفت کارمان می شود.

اگر خاطرتان باشد، در ابتدای مقاله گفته شد که ایده پردازی برون سازمانی با کمک گرفتن از مشتریان اتفاق می‌افتد. کسانی که بهتر از هر کسی از کیفیت کار ما باخبرند!

توجه به نیاز مشتریان، سبب بهبود کیفیت محصولات و خدمات ما می‌شود.

اینکه محصول بعدی چه باشد و آیا تقاضایی برای آن وجود دارد، سوالاتی است که به‌راحتی توسط مشتریان پاسخ داده می‌شوند و شاید باورتان نشود که چه ایده‌های نابی از سمت آنان دریافت خواهید کرد!

شما با این کار، وفاداری مشتریان خود را نیز افزایش می‌دهید. مشارکت آنان در امور تولید و خدمات، منجر به ایجاد حس صمیمیت شده و چه چیزی بهتر از این باعث رونق کسب‌و‌کارتان می‌شود!

خودت را باور داشته باش. ایده‌های بزرگ خواهند آمد! گاهی بهترین ایده‌ها زمانی ظاهر می‌شوند که به چیز دیگری فکر می‌کنید یا اصلاً فکر نمی‌کنید. شاید راه رفتن، گوش دادن به موسیقی یا بازی با بچه‌هایتان، برای شارژ مجدد باتری‌های خلاقیت شما مهم هستند.

شرکت در دوره‌های طراحی مسیر شغلی که توسط تیم کارنکن ترتیب داده شده، گزینه بسیار خوبی است تا بتوانید از استعدادهای خود باخبر شوید و درست از آنان استفاده کنید:

بیشتر بدانیم

خیلی خوشحالم که تا پایان مقاله من را همراهی کردید. امیدوارم مطالب و نکات مفیدی ارائه داده باشم.

در ادامه چند مقاله مفید و آموزنده را معرفی می‌کنم. مطمئن باشید از خواندن آنها پشیمان نمی‌شوید!

با خواندن این مقاله یاد می‌گیرید چگونه خلاقانه فکر کنید و توانایی‌هایتان، تحت تأثیر چه عواملی قرار می‌گیرند:

اگر دنبال کتابی هستید که اطلاعات خوبی در زمینه خلاقیت به شما دهد، پیشنهاد می‌کنم مقاله زیر را مطالعه بفرمایید:

اگر کارآفرین هستید و می‌خواهید اطلاعات خودتان را در زمینه خلاقیت بالا ببرید، پیشنهاد من مقاله زیر است:

آیا در بین شما کسی هست که از قبل با تکنیک های ایده پردازی آشنا بوده‌است؟
از کدام تکنیک استفاده کرده‌اید؟ به نظر شما، کدام روش کاربردی‌تر است؟
خوشحال می‌شوم نظرات خودتان را برایم ارسال کنید.



کانال یوتیوب پادکست رادیو کارنکن
اینستاگرام پادکست رادیو کارنکن

1 دیدگاه برای “چگونه از تکنیک ایده پردازی برای رشد کسب‌و‌کارم استفاده کنم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *