شاید هرگز سه موسس استارباکس فکر نمیکردند، برندی خلق کنند که دنیا را با قهوه فتح کند. سه نفری که به قول پدرها و مادرهای ایرانی درس خود را خواندند و در کنار آن به علاقه خود پرداختند.
البته ناگفته نماند که درس را به حد عالی ادامه دادند تا جایی که هر سه، مدرس و محققهای خوبی در فضایی دانشگاهی بودند.
این سه نفر درست مثل موسس شرکت شبلی که از رانندگی به ساخت خودروی اسپورت رسید، از نوشیدن چای و قهوه به تأسیس یک فروشگاه بزرگ قهوه رسیدند.
یکی از رازهای موفقیت این برند که به صورت مستمر در تاریخچه شرکت استارباکس هم به چشم میآید، کشف نیاز جامعه است. بعد از شناخت نیاز جامعه، اقدام تجاری در راستای این نیاز به موفقیت بیشتر آن کمک کرد.
جامعه آمریکا نیاز مبرم به قهوه باکیفیت داشت و استارباکس این نیاز را کشف کرد. در واقع بعد از جنگ جهانی دوم وقتی مردم آمریکا از ناخالصی قهوه و بد شدن طعم آن شاکی بودند، اینجا بود که سه قهوهخور قهار داستان ما به فکر تأسیس مرکز فروش دانه قهوه باکیفیت افتادند.
اما این نکته تنها راز موفقیت کسب و کاری به نام استارباکس نیست. در ادامه این مطلب داستان راه پر فراز و نشیب پیش روی آنها را به صورت کامل با شما در میان میگذاریم.
در این مطلب میخوانید:
3 موسس استارباکس و تاریخچه تأسیس شرکت
داستان شولتز، مدیر موفق و موسس استارباکس نوین در آغاز راه
تاریخچه و داستان تغییرات لوگوی استارباکس تا امروز
استارباکس موفق امروز، مدیون مدیران و 3 موسس استارباکس کارآمد دیروز
3 موسس استارباکس و تاریخچه شرکت
داستان استارباکس در سال 1971 و از یک خیابان با سنگفرش قدیمی در دل بازار پیک پلیس سیاتل آغاز شد. همان جایی که برای اولین بار 3 موسس استارباکس تصمیم گرفتند فروشگاه خود را افتتاح کرده و دانههای قهوه، چای و ادویههای تازه بو داده شده از سراسر جهان را برای مشتریان خود ارائه کنند.
شاید استفاده از کلمه موسس برای افرادی که این کمپانی را راه انداختند درست نباشد. میدانید چرا؟ چون سه نفر بودند و هر سه نقش یکسانی در تولد این برند جهانی داشتند.
استارباکس توسط جری بالدوین (Jerry Baldwin)، گوردون بوکر (Gordon Bowker) و زیو سیگل (Zev Sigel) تأسیس شد. زیو سیگل معلم تاریخ، جری بالدوین معلم ادبیات انگلیسی و گوردون بوکر که نویسنده بود، از موسسان این شرکت بودند.
این 3 نفر در دانشگاه سان فرانسیسکو وقتی که دانشجو بودند با هم آشنا شدند. بد نیست حداقل دوره لیسانس را دانشگاه برویم، شاید رفقای پایهای برای خلق یک برند جهانی پیدا کردیم. 😉
سه بنیانگذار استارباکس دو وجه مشترک داشتند:
- همه آنها از محیطی دانشگاهی و آکادمیک بودند.
- همه آنها عاشق قهوه و چای بودند.
نام استارباکس از کجا آمد؟
آنها برای افتتاح اولین فروشگاه در سیاتل مقداری پول قرض گرفتند و آن را Pequod نامگذاری کردند، همان کشتی اصلی شکار نهنگ در داستان موبی دیک.
بعد از نام یک کشتی دیگر در رمان کلاسیک موبیدیک که اثر هرمان ملویل بود استفاده کردند: استارباک.
اما چرا نام این کشتی را انتخاب کردند؟ پاسخ خیلی ساده است، کار اصلی این کشتی در رمان ملویل تجارت قهوه بود.
شروع کار استارباکس، برند درجه یک جهانی با یک دستگاه دست دوم
آلفرد پیت، یک فرد خبره در زمینه برشته کردن قهوه، الهامبخش اصلی 3 موسس استارباکس برای شروع کار بود. پیت یک مهاجر هلندی بود که در دهه 1950 شروع به واردات قهوه آرابیکا خوب به ایالات متحده کرده بود. در سال 1966 او یک فروشگاه کوچک به نام قهوه و چای پیت در برکلی کالیفرنیا افتتاح کرد که در واردات قهوه و چای درجه یک تخصص داشت.
نکته اصلی در تاریخچه استارباکس این است که موفقیت پیت، بنیانگذاران استارباکس را تشویق کرد تا مدل کسبوکار خود را بر پایه فروش دانهها و تجهیزات قهوه با کیفیت بالا قرار دهند.
موسسان استارباکس یک دستگاه دست دوم بو دادن قهوه را از هلند خریداری کردند. بعد بالدوین و بوکر تکنیکهای برشته کردن آلفرد پیت را برای ایجاد ترکیبها و طعمهای خاص خود آزمایش کردند.
در اوایل دهه 1980 استارباکس چهار فروشگاه را در سیاتل افتتاح کرد که با قهوههای تازه برشته شده با کیفیت بالا از رقبا متمایز بودند.
در سال 1980 سیگل تصمیم گرفت به دنبال کار دیگری باشد و دو شریک خود را ترک کرد. بالدوین نقش رئیس شرکت را بر عهده گرفت. برای همین هم در بسیاری از مطالب از او به عنوان موسس استارباکس یاد میکنند.
داستان شولتز؛ مدیر موفق و موسس استارباکس نوین در آغاز راه
داستان استارباکس فقط به افتتاح یک مغازه فروش چای و دانه قهوه ختم نشد. ده سال بعد از افتتاح اولین فروشگاه، یک جوان نیویورکی به نام هوارد شولتز از این درها عبور کرد و از اولین جرعه قهوه خود مجذوب استارباکس شد.
پس از پیوستن او به شرکت در سال 1982، یک جاده جدید را کشف کرد و موسس استارباکس را راضی کرد تا به برند خود جور دیگری نگاه کند.
در سال 1982، هوارد شولتز، رئیس و استراتژیست ارشد جهانی استارباکس، به این شرکت آمد و چشماندازی برای گسترش دامنه برند استارباکس مورد توجه جدی قرار گرفت. شولتز به فرصتهای تجاری قدرتمندی که پیش روی شرکت بود، پی برد.
شولتز موسس استارباکس نبود اما در جایگاه یک مدیر موفق بود. او میدانست که اگر بتواند ارزشهای اصلی استارباکس را حفظ کند و در عین حال توجه طیف وسیعتری از مردم را به این نام تجاری جلب کند، موفق میشود.
شولتز برنامههای تجاری محافظهکارانه موسسان استارباکس را مانع از دستیابی شرکت به یک بازار گسترده بالقوه قهوه میدانست.
خدمت بزرگ هوارد شولتز به 3 موسس استارباکس برای جهانی شدن
او در سال 1983 به میلان سفر کرد و برای اولین بار نوشیدن قهوه را در قهوهخانههای ایتالیا تجربه کرد. فضای گرم کافهها و فرهنگ قهوه خوردن در ایتالیا اثر خود را روی ذهن هاروارد گذاشت. او با نگاهی نو به قهوه و فرهنگ خاص این نوشیدنی راهی سیاتل شد.
اینجا بود که به جای دانه قهوه، قهوه تازهدم مهمان استارباکس شد. پیشبندهای قهوهای این برند با پیشبند سبز عوض شد و فصل بعدی کار به عنوان یک کافه برای سرو قهوه رقم خورد.
با خرید و مطالعه کتاب “از دلت مایه بذار: چطور Starbucks، استارباکس شد” در مورد این برند موفق اطلاعات بیشتری به دست میآورید. همچنین اگر این افراد را الگویی برای موفقیت میدانید مطلب کارآفرینی در استارتاپ همان چیزی است که به دنبالش بودید!
داستان بحرانی مالی برای 3 موسس استارباکس و بازگشت شکوهمندانه شولتز
شولتز در ژانویه ۱۹۸۶ برای آنکه کسب و کار خود را داشته باشد از استارباکس جدا شد. او شرکتی به نام قهوه ایل جیورنالی (Il Giornale) را تأسیس کرد. این شرکت قهوه دم کرده و اسپرسویی که از دانههای استارباکس تهیه میشد را ارائه میداد.
درست همزمان با رفتن شولتز، بوکر که یکی از 3 موسس استارباکس در آغاز راه بود، به دلیل مشغله، سهامش را فروخت.
یکسال بعد از جدا شدن این افراد، استارباکس با بحران مالی روبرو شد و بالدوین نتوانست به تنهایی کار را پیش ببرد.
اینجای داستان بود که فردی با رویای چندین ساله تصاحب این برند وارد داستان شد. گرچه تمام پول لازم برای خرید آن را نداشت، اما نظر یک گروه سرمایهگذار را جذب کرد و مجدد وارد استارباکس شد. شولتز برای احیای این برند بازگشته بود تا کافیشاپ زنجیرهای که آرزو داشت را احیا کند.
شولتز و تولد دوباره استارباکس
استارباکس به زودی به شیکاگو و ونکوور، کانادا و سپس به کالیفرنیا، واشنگتن دی سی و نیویورک راه پیدا کرد. تا سال 1996، از اقیانوس آرام عبور کرد و اولین فروشگاه خود را در ژاپن افتتاح کرد.
پس از آن اروپا در سال 1998 و چین در سال 1999 هدف این برند بود. جاهایی که 3 موسس استارباکس حتی در خواب نمیدیدند که با قهوه موفق به فتح آن شوند.
حالا دهها هزار محله و خیابان در سراسر جهان میزبان کافههای این برند هستند. الهامبخش بودن و پرورش روح انسان مأموریت این برند بود و هست. برای همین موقع سفارش، اسم کوچک هر فردی پرسیده میشود و روی لیوانش درج میشود.
مدیران موفق این برند جهانی دقیقاً به هدف زدند. به جای یک کافه شلوغ و در فضای رسمی، جایی را احداث کردند که در فضایی صمیمی شما را به نام کوچکتان صدا میکند.
زنگ تفریح: ماجرای جالب استارباکس در ایتالیا، زیره به کرمان بردن!
بد نیست یک نکته جالب در مورد این برند جهانی بگوییم که خود یک درس بزرگ برای استارت آپها و کارآفرینی در اقتصاد است. این برند با وجود داشتن شعبههای متعدد، در سالهای اخیر به ایتالیا رفته است میدانید چرا؟
چون داستان همان زیره به کرمان بردن میشد. آغاز فعالیت استارباکس به شکل امروزی با الهام از کافههای ایتالیا بود و این برند با شناخت فرهنگ آنجا ریسک نکرد تا قهوه را به مهد قهوه ببرد. شاید بپرسید چرا راضی به این کار شد؟
3 موسس استارباکس تصمیمی برای این کار نداشتند. اما مدیران موفق بعدی آن صبر کردند تا مجموعه آنها بزرگ شود. همچنین صبر کردند مردم ایتالیا با فرهنگ شلوغ امروزی خود را منطبق کنند. تا جایی که این روزها لیوان استارباکس در دست هر کسی باشد انگاری یک فرد مدرن امروزی است. فردی که وقتی برای کافهنشینی ندارد. بعد از آن سفر به ایتالیا آغاز شد.
استارباکس به جنگ با کافههای ایتالیا نرفت. فقط برای افرادی که لیوان این برند به آنها پرسونای یک فرد پرمشغله میداد، عازم ایتالیا شد.
تاریخچه و داستان تغییرات لوگوی استارباکس تا امروز
داشتن یک لوگوی بهیادماندنی به افزایش وفاداری مشتری و آگاهی از برند کمک میکند. 3 موسس استارباکس در آغاز راه بدون علم به این نکته لوگویی بهیادماندنی طراحی کردند. خواندن داستان طراحی و بازطراحی این لوگو در طول تاریخ خالی از لطف نیست.
1971: آغاز تاریخچه استارباکس از نام تا لوگویی دریایی
استارباکس از اول استارباکس نبود! شاید این جمله شبیه گزارشهای جواد خیابانی باشد اما عین واقعیت است. همان طور که پیش از این گفتیم 3 موسس استارباکس برای اولینبار شرکت خود را Pequod نامگذاری کردند که نام یکی از کشتیهای داستان موبی دیک بود.
البته خیلی سریع متوجه شدند که این نام جذاب نیست و نام شرکت خود را به Starbucks، که دیگر کشتی این داستان بود تغییر دادند.
وقتی نامگذاری مرتبط با دریا و کشتی بود، جای تعجب نداشت که لوگو هم از نمادهای دریایی انتخاب شود. در تاریخچه استارباکس برای طراحی اولین لوگو قرعه به نام پری دریایی دم دوقلو افتاد.
در اساطیر یونانی، این پری دریایی ملوانان را وسوسه میکرد و کشتیهایشان را در جزایر کوچک و گمنام هدایت میکرد. لوگوی استارباکس هم با طراحی منحصربهفرد لوگوی خود همین کار را میکرد. با این تفاوت که مشتریان را برای خرید قهوه خوشطعم وسوسه و ترغیب میکرد.
لوگوی اول این برند رنگ قهوهای داشت و پری دریایی در مرکز آن بود که دم خود را در هر دو دست نگه داشته بود. طراحی دایرهای لوگو به آنها این امکان را داد تا نام شرکت خود را با محصولاتی که ارائه میدادند از جمله قهوه، چای و ادویهها دور لوگو بنویسند.
1987: گام دوم برای تغییر لوگو توسط 3 موسس استارباکس
بعد از بحران مالی و ناتوانی 3 موسس استارباکس در گرداندن این شرکت، هوارد شولتز وارد داستان شد. او وقت خود را برای طراحی مجدد لوگو تلف نکرد.
شولتز از تری هکلر؛ هنرمند و طراح، برای این کار کمک خواست. طراحی هکلر با الهام از بندر سیاتل و اولین گام در تاریخچه استارباکس برای تکامل لوگو به شکل امروزی بود.
پری دریایی تغییر چهره داد، سینههایش با موهایش پوشانده شده بود. تاجش را حفظ کرد و طراحیاش روانتر شد. رنگ لوگو از قهوهای به سبز تبدیل شد. کلمات «چای» و «ادویه» هم از دور لوگو حذف شدند. در عوض، یک کلمه جدید روی لوگو نشست: قهوه استارباکس که با دو ستاره به هم متصل میشدند.
استفاده از ستارهها به لوگو کمک کرد تا طراحی جذابتر و به یاد ماندنیتر داشته باشد و بهراحتی قابل تشخیص باشد.
1992: سومین تغییر لوگو در تاریخچه استارباکس
در سال 1992، استارباکس سومین بازطراحی لوگو را انجام داد. این لوگو بر روی پری دریایی زوم کرد تا نمای نزدیکتر و صمیمیتری از آن را نمایش دهد. فونت هم ظاهر حرفهایتر و مدرنتر به خود گرفت.
2008: جشن چهلمین سالگرد تأسیس استارباکس با چهارمین تغییر
در سال 2008 درست زمانی که چهل سال از تصمیم 3 موسس استارباکس برای تأسیس این شرکت میگذشت، برای چهارمین بار لوگو بازطراحی شد. آنها لوگوی اصلی سال 1971 را با چند تغییر کوچک دوباره طراحی کردند. همچنین رنگ آن را از سبز به سیاه تغییر دادند.
فکر میکنید نتیجه چه بود؟ یک شکست مفتضحانه!
آنها با واکنش شدید مشتریان خود مواجه شدند. برند سبز رنگ و طراحی ساده لوگوی آنها به قدری برای عموم محبوب و آشنا شده بود که از پذیرش چیزی غیر از آن خودداری کردند.
با این داستان و بحران مالی که قبل از این اشاره کردیم، بهتر است یک درس بزرگ بگیریم و ذهن کمالگرای خود را کنار بگذاریم.
برندهای بزرگ هم گاهی شکست میخوردند!
این شکست یک درس بزرگ دیگر هم داشت: پیوند بین برند و لوگو باید پیوندی قدرتمند برای موفقیت باشد.
2011: آخرین لوگو در تاریخچه استارباکس تا به امروز
این برند در آخرین بازطراحی خود بسیاری از عناصر اضافی را از لوگو حذف کرد. این کار ظاهری بسیار مدرن و مینیمالیستی به آن بخشید.
آنها در لوگوی جدید خود با ستارهها و دایره بیرونی خداحافظی کردند. پری دریایی هم یک جراحی زیبایی کوچک انجام داد؛ چشمها، بینی و موهای او دوباره طراحی شدند تا متقارنتر باشد. رنگ پسزمینه سبز نمادین را هم به لوگو بازگرداندند.
در یک نگاه کلی لوگوی فعلی استارباکس در مقایسه با طرحهای قبلی مینیمالیستیتر است. این امر به آنها کمک میکند تا راحتتر کار تبلیغ و چاپ خود را انجام دهند.
کمپانی موفق امروز، مدیون مدیران و 3 موسس استارباکس دیروز
تبدیل Starbucks از یک خردهفروش قهوه به یک کافه زنجیرهای موفق، در گرو تصمیم درست موسسین استارباکس برای شناخت نیاز بازار بود. 3 نکته رقابتی مهم که مدیران موفق این برند در طول تاریخچه استارباکس به آنها توجه داشتند، عبارتاند از:
- کیفیت قهوه را افزایش دادند. قهوه توسط کارکنان آگاه به این صنعت و به نوعی هنرمند دم میشد.
- استارباکس لذت بردن از قهوه خوب را در فضایی متفاوت راحت کرد. یک کسب و کار مدرن که جای کافههای شلوغ و سنتی را گرفت.
- زنجیرهای بودن، استارباکس را از رقبای خردهفروش قهوه متمایز کرد.
راهی که مدیران استارباکس تا به امروز رفتهاند تمام مفاهیم نوآورانه برای موفقیت یک برند را نشان میدهد. این برند جسور و مرموز، دائم در حال به روز کردن خود همگام با نیازهای جامعه است.
دعوت به مطالعه بیشتر
شاید در ذهن بسیاری از ما ایرانیها بهخصوص دهه شصتیها کار و تحصیل دو بال پرنده سعادت بود، اما دنیای امروز دنیای خلاقیت و استفاده از نیازهای جامعه برای خلق فرصت است.
داستان زندگی آدمهای موفق مانند 3 موسس استارباکس هم این موضوع را ثابت میکند. اگر به داستانهای واقعی از زندگی افراد موفق علاقه دارید خواندن مطالب زیر به شدت توصیه میشود:
داستان زندگی یک نویسنده، مربی فروش و یکی از ثروتمندترین افراد جهان!
داستان زندگی دهمین فرد ثروتمند در میان سرمایهگذاران استارتاپی:
داستان زندگی دوست وارن بافت، مردی موفق با سخنرانیهای به یاد ماندنی
در این مطلب زندگی 3 موسس استارباکس که همگی اهل درس و دانشگاه بودند را بررسی کردیم.
شما هم افرادی را میشناسید که در انتخاب راهی متفاوت از مسیر تحصیلی خود جسارت داشتهاند؟
هنوز هم فکر میکنید تحصیلات تنها راه موفقیت است؟
نظرات خود در این مورد این 3 دوست و راههای موفقیت با ما به اشتراک بگذارید.