بیل گیتس – از دزدی ایده تا کارهای بشر‌دوستانه

بیل گیتس چگونه پولدار شد ؟ شانس؟ خانواده پولدار و پرنفوذ؟ استعداد و هوش؟ سوء‌استفاده از دیگران؟ یا روحیه زیاده‌خواهی و رقابتش؟

ما تو این متن بیوگرافی بیل گیتس رو کامل و با جزئیات نوشتیم، تا ببینیم بیل گیتس چگونه موفق شد در سن 31 سالگی جوان‌ترین میلیاردر جهان بشه و 18 سال به عنوان پولدارترین فرد جهان شناخته بشه. در ادامه زندگی نامه بیل گیتس را می‌خوانید.

بیل گیتس و شرکتش مایکروسافت، تأثیر به‌سزایی روی ما گذاشته و حتی به خیلی از افراد دیگه هم اجازه داده تا میلیاردر بشن، مثل بنیان‌گذار توییتر و یا پی پال. و حتی زمینه کارآفرینی از طریق کامپیوتر و اینترنت رو فراهم کرده. اگه می‌خواین بیشتر در این مورد بدونین، می‌تونین به لینک زیر هم سر بزنید:

زندگینامه بیل گیتس

بیل گیتس که اسم کاملش «ویلیام هنری گیتس سوم» هست (تو انگلیسی بیل کوتاه ‌شده ویلیام هست)، تو سیاتل در تاریخ 28 اکتبر 1955 به دنیا اومد.

پدرش یک وکیل معروف، و مادرش معلم مدرسه و عضو هیات‌مدیره شرکت‌های مختلفی بود. جد مادری بیل گیتس در دوره‌ای رئیس بانک مرکزی آمریکا بود. خانواده‌ی بیل گیتس به جز اون شامل دو دختر دیگر هم می‌شد.

والدینش همیشه اون‌ها رو به رقابت با هم‌دیگه دعوت می‌کردند. یکی از دوستان خانوادگی اون‌ها گفته تو این خانواده سر هر چیزی از شنا کردن تا غذا خوردن رقابت می‌شه؛ برنده جایزه می‌گیره و بازنده تنبه می‌شه. این روحیه در بیل نهادینه شد و در رشد شرکتش بهش کمک کرد.

خانواده او وضع مالی نسبتاً خوبی داشتن و تو سن 13 سالگی بیل رو به مدرسه خصوصی لیک‌ساید پرپ (Lakeside prep school) فرستادند. 

نوجوانی

حضور بیل گیتس تو مدرسه لیک‌ساید باعث شد بیل علاقه شدیدش به کامپیوتر رو کشف کنه. تا قبل از اون خانواده بیل اصرار داشتن که اون هم مثل پدرش وکیل بشه که البته روی رشته انتخابیش تو دانشگاه تاثیر گذاشت.

در اون زمان کامپیوترها به‌شدت گران بودند به همین دلیل مدرسه صرفاً توان مالی خرید بلوک‌های زمانی برای استفاده از کامپیوترهای جنرال الکتریک رو داشت.

گیتس از این زمان‌ها استفاده کرد و شروع به برنامه‌نویسی به زبان بیسیک کرد و در این زمینه آنقدر مشتاق بود که به اون اجازه دادن که تو کلاس‌های ریاضی شرکت نکنه و به برنامه نویسی بپردازد.

این‌جوری شد که بیل اولین نرم‌افزارش، که یک بازی دوز (Tic-Tac-Toe) بود رو در سن 13 سالگی نوشت.

حلقه‌ی دوستان

بیل گیتس تنها دانش‌آموز مدرسه نبود که به کار با کامپیوتر علاقه داشت، سه تا دیگه از دوستان او هم بودند: کنت ایوانز (Kent Evans) بهترین دوست بیل و اولین شریک کاریش، ریک ویلند (Ric Weiland) که دومین کارمند مایکروسافت شد و پاول آلن (Paul Allen) که به همراه بیل، مایکروسافت رو راه انداختند.

اما بودجه مدرسه تموم میشه و بیل گیتس و دوستانش مجبور میشن از سیستم‌های شرکتی خارج از مدرسه استفاده کنند.

ولی خیلی زود این شرکت فهمید که این بچه‌ها باگی در سیستم پیدا کردن و بیشتر از زمانی که بابت پول می‌دهند استفاده می‌کنن به همین خاطر جلوی ورودشون رو می‌گیره.

بیل و گروهش پیشنهاد می‌کنند در ازای رفع باگ سیستم‌هاشون بهشون وقت اضافه بدن. این‌جوری شد که دوباره به کامپیوتر دسترسی پیدا کردند و بیل گیتس در حین کار برای این شرکت، زبان‌های فورتران، لیسپ و زبان ماشین رو یاد گرفت.

اولین شغل رسمی

در 14 سالگی بیل گیتس اولین پیشنهاد کاریش رو گرفت. مدرسه از بیل و کنت درخواست کرد که نرم‌افزاری برای  خودکار‌کردن برنامه کلاسی بنویسند و در ازاش زمان کار با کامپیوتر و مقداری پول دریافت کنند.

در زمان کار بر روی این برنامه، متأسفانه کنت در حین کوه‌نوردی کشته میشه. بیل گیتس از اون به عنوان یکی از تلخ‌ترین خاطرات خودش یاد می‌کنه.

بعد از این حادثه بیل به سراغ آلن می‌ره و به کمک هم نرم‌افزار رو آماده می‌کنند.

تأسیس اولین شرکت بیل گیتس

بیل گیتس 17 ساله و پاول آلن 19 ساله به کمک هم اولین شرکتشون رو به اسم تراف‌-و-دیتا (Traf-O-Data) تأسیس می‌کنند.

کار این شرکت جمع‌آوری داده‌های ترافیکی و تولید گزارش برای ارائه به مهندس‌های ترافیک بود. داده‌های ترافیکی توسط دستگاه‌ی به صورت خودکار بر روی نوار‌های کاغذی ضبط می‌شد. کامپیوترهای شرکت تراف‌-و-دیتا این نوارها را تبدیل به داده‌های الکترونیک می‌کرد.

برای ساخت این کامپیوترها گیتس و آلن سراغ پاول گیلبرت رفتن. گیلبرت یک مهندس الکترونیک بود که حاضر شده بود در ازای شراکت و بدون دریافت پول اضافی براشون این کار رو انجام بده.

در اون زمان تولید کامپیوتر راحت نبود و قطعات، تک‌تک به هم سیم‌کشی و لحیم می‌شدند. حین اینکه گیلبرت داشت کامپیوتر را درست می‌کرد، آلن و گیتس روی نوشتن برنامه کار می‌کردند.

در نهایت این پروژه چندان موفق نبود ولی باعث شد برنامه‌نویسی برای کامپیوترهای آلتیر (Altair) رو یاد بگیرن و حتی بدون داشتن کامپیوتر اجرای نرم‌افزارشون رو روی اون شبیه‌سازی کنند. علاوه‌براین تجربیات خوبی برای گیتس و آلن داشت که در تأسیس مایکروسافت به کمکشون اومد.

دانشگاه و ترک تحصیل

بیل گیتس در سال 1973 به عنوان دانش‌پژوه شایسته ملی (National Merit Scholar) از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد. تو پاییز همین سال تو آزمون SAT نمره 1590 از 1600 گرفت و وارد دانشگاه هاروارد شد.

با توصیه پدرش توی رشته حقوق شروع به درس خوندن کرد ولی چندان به این رشته علاقه نداشت. به همین دلیل تو کلاس‌های ریاضی و برنامه‌نویسی شرکت کرد.

تو کلاس‌های ریاضی، در مبحث ترکیبیات (combinatorics) یک سری مسئله حل نشده ارائه شد که بیل گیتس تونست مساله چیدن پنکیک‌ها (Pancake sorting) رو حل کنه. روشی که بیل ارائه کرد تا 30 سال سریع‌ترین روش برای حل این مساله بود.

در دوران حضورش تو هاروارد، بیل با افراد موفقی آشنا شد؛ از جمله استیو بالمر (Steve Ballmer) که بعد از بیل گیتس رئیس مایکروسافت شد.

در سال 1975، پاول آلن با یک شماره از مجله لوازم الکتریکی محبوب (Popular Electronics) سراغ بیل گیتس اومد. تو مجله تصویری از کامپوتر آلتیر 8800 بود (MITS Altair 8800).

آلن اعتقاد داشت با وجود این کامپیوترها، در بهترین زمان برای ایجاد شرکت تولید نرم‌افزار هستند و آینده با این کامپیوترها رقم می‌خوره.

بیل گیتس بعد از صحبت با خانواده و توجیه اونها، تصمیم می‌گیره از دانشگاه مرخصی بگیره  و شرکت خودش رو تأسیس کنه.

اگه اوضاع خوب پیش نرفت، می‌‌تونستم برگردم به دانشگاه، چون صرفاً مرخصی گرفته بودم.

بیل گیتس

تأسیس مایکروسافت و اولین معاملات با شرکت‌های بزرگ

اولین معامله بزرگ (MITS)

بعد از دیدن التیر 8800 تو مجله لوازم الکتریکی محبوب، گیتس با شرکت MITS (Micro instrumentation and Telemetry System) تماس گرفت و به اونها اطلاع داد که او و دوستانش با زبان بیسیک یک مترجم برای این سیستم نوشته‌اند.

ولی در واقع نه تنها برنامه‌ای ننوشته بودند بلکه  حتی یک کامپیوتر آلتیر 8800 هم نداشتند. بیل فقط می‌خواست ببینه که آیا این شرکت رغبتی برای کار با اون‌ها داره یا نه.

رئیس شرکت MITS موافقت می‌کنه که محصولشون رو ببینه ولی بیل موفق میشه برای دو ماه اون رو دست به سر کنه تا نرم‌افزارشون کامل شه.

ظرف این دو ماه گیتس و آلن موفق می‌شند اول یک شبیه‌ساز آلتیر درست کنند و بعد مترجم بیسیک رو روی اون پیاده کنند.

گیتس و آلن موفق می‌شند نرم‌افزاری رو که هیچ‌وقت روی نمونه واقعی دستگاه تست نکرده بودند رو با موفقیت تحویل شرکت MITS بدهند.

MITS با اونها قرار داد می‌بنده و اولین نرم‌افزار تجاریشون با اسم Altair BASIC عرضه میشه.

بیل که هنوز در مرخصی از تحصیل بود، تصمیم خودش رو گرفت و دیگه درس رو ادامه نداد. البته اون سال 2007 به هاروارد برگشت و با یک مدرک افتخاری فارغ‌التحصیل شد و بعد برای دانشجویان سخنرانی کرد.

بیل گیتس توصیه‌های خیلی خوبی برای دانش‌جویان و تازه فارغ‌التحصیلان داشت که توصیه می‌کنم ببینید:

اسم مایکروسافت از کجا اومده؟

گیتس و آلن در ابتدا با ترکیب کلمات microcomputer و software اسم شرکتشون رو Micro-Soft گذاشتند، ولی بعداً موقع ثبت در سال 1976، خط تیره رو حذف کردند.

به عنوان اولین کارمند ریک وایلند، دوست دوران دبیرستان رو استخدام کردند.

نرم‌افزار آلتیر بیسیک به‌شدت محبوب شد ولی در اون دوران قیمت کامپیوترها و محصولات مرتبط با اون زیاد بود. به همین دلیل اکثر کسانی که از این نرم‌افزار استفاده می‌کردند نسخه غیرقانونی اون رو داشتند.

بیل گیتس و کپی رایت

بیل گیتس تو یک نامه سرگشاده عنوان می‌کنه که 90 درصد افراد بدون پرداخت هزینه از نرم‌افزار اونها استفاده کردند و این باعث می‌شه کسی تمایل نداشته باشه که نرم‌افزارهای بیشتری تولید کنه.

مصرف‌کننده‌ها زیاد از این نامه استقبال نکردند ولی بیل گیتس روی حرف خودش اصرار داشت. حتی تا امروز.

در دوران شیوع کرونا عده‌ای اعتقاد داشتند که حق ثبت اختراع واکسن‌ها به‌صورت مجانی در اختیار بقیه شرکت‌ها قرار بگیره تا با قیمت پایین‌تری توان تولید داشته باشند. بیل گیتس مخالف سرسخت این عقیده بود و باز هم معتقد بود که این رفتار سرمایه‌گذاران رو بی‌میل می‌کند.

استقلال و نقل مکان

در پایان سال 1976، مایکروسافت از MITS جدا شد و مستقل از اون‌ها شروع به تولید نرم‌افزار کرد. در این سال‌ها بیل گیتس شخصاً بر روی کدها نظارت داشت و حتی گاهی تمام خطوط کد نوشته شده را بازنویسی می‌کرد.

با گسترده شدن شرکت، بیل گیتس بیشتر به سمت نقش‌های مدیریتی و ریاستی سوق پیدا کرد.

در سال 1979، مایکروسافت از نیومکزیکو به واشنگتن، محل تولد گیتس و آلن نقل مکان کرد. مایکروسافت در حال بزرگ شدن بود و اون‌ها به بزنامه‌نویس‌های بیشتری نیاز داشتن که تو نیومکزیکو پیدا کردن‌شون سخت بود.

معامله با IBM

در سال 1980، مادر بیل گیتس که در کمیته اجرایی هیأت ملی (National Board’s Executive Committee) حضور داشت، شرکت پسرش رو به مدیرعامل IBM، جان اپل (John Opel)، که در آن کمیته حضور داشت معرفی کرد.

در آن زمان IBM بزرگ‌ترین تولید‌کننده‌ی قطعات کامپیوتری برای شرکت‌های تجاری بود. IBM دنبال شرکتی بود که برای کامپیوترهای شخصی (PC) اونها نرم‌افزار تولید کند. علاوه بر این، اون‌ها دنبال یک سیستم‌عامل هم بودند.

MS-DOS

بیل گیتس پیشنهاد استفاده از سیستم‌عامل 86-DOS  از شرکت محصولات کامپیوتری سیاتل (Seattle Computer Products) رو داد. بعد از تایید IBM، بیل گیتس بدون اینکه به شرکت محصولات کامپیوتری سیاتل در مورد معامله‌اش با IBM اطلاعی بده، قرارداد بست و تمام حقوق سیستم‌عامل DOS رو خرید.

سپس تیم پترسن (Tim Paterson) سازنده این سیستم‌‌عامل رو استخدام کرد تا اون را با کامپیوترهای شخصی IBM هماهنگ کند. بعد از هماهنگ‌سازی، این سیستم‌عامل رو به عنوان PC DOS به IBM  به مبلغ پنجاه هزار دلار فروخت.

این قرارداد سود چندانی برای مایکروسافت نداشت ولی با توجه به بزرگی شرکت IBM، اعتبار بالایی به اون داد و عملاً از یک شرکت کوچک تبدیل به یکی از بازیگران اصلی صنعت نرم‎‌افزار شد.

بیل گیتس تمام حقوق داس رو به IBM منتقل نکرد، چون اعتقاد داشت که دیگر شرکت‌ها هم کامپیوتری مشابه آنها خواهند ساخت و نیاز به این سیستم‌عامل دارند؛ این پیش بینی درست از آب دراومد. MS-DOS به عنوان یک سیستم‌عامل استاندارد برای کامپیوترهای خانگی درآمد.

میلیاردر شدن و افزایش ثروت بیل گیتس

در سال 1981 مایکروسافت ساختار مدیریتیش رو تغییر داد و بیل گیتس مدیرعامل و رئیس هیات مدیره و پاول آلن معاون و نایب رئیس شدند.

دو سال بعد، آلن به دلیل سرطان از سمت خود استعفا داد. در سال‌های پایانی حضور آلن در مایکروسافت، آلن و گیتس با هم به مشکل خوردند. آلن اعتقاد داشت که بیل گیتس سعی کرده با توطئه، سهم اون رو در شرکت کم کند.

در سال 1986، با عرضه سهام مایکروسافت در بورس، ثروت بیل گیتس رسماً از یک میلیارد عبور کرد. با گسترش تسلط مایکروسافت بر صنعت نرم‌افزار با عرضه محصولات پرفروشی مانند آفیس در دهه بعد، ثروت بیل گیتس از 10 میلیارد هم عبور کرد و تبدیل به ثروت‌مندترین فرد جهان شد.

ویندوز

داس مانند بقیه سیستم‌عامل‌های اون زمان، متنی بود ولی در سال 1984 استیو جابز اولین کامپیوتر شخصی با سیستم‌عاملی که رابط کاربری گرافیکی (Graphical user interface [GUI] ) داشت رو به اسم مکینتاش (Macintosh) عرضه کرد.

این سامانه اون‌قدر محبوب شد که مایکروسافت و IBM سریع دست به کار شدند تا سیستم‌عاملی با رابط گرافیکی مناسب درست کنند.

اولین نسخه ویندوز که بر پایه داس بود ولی رابط گرافیکی هم داشت در سال 1985 عرضه شد. مایکروسافت قراردادی هم با IBM داشت تا سیستم‌عاملی به اسم OS/2 برای اونها عرضه کنه ولی در انتها به دلیل رقابت، این پروژه شکست خورد و رابطه مایکروسافت و IBM تیره شد.

ولی مایکروسافت به صورت سیستماتیک کامپیوترهای IBM رو به نرم‌افزارهای خودش وابسته کرده بود و اونها عملاً جز همکاری با مایکروسافت نمی‌تونستند کاری انجام بدن.

ویندوز 95 که در آگوست سال 1995 عرضه شد، اولین نسخه از ویندوز بود که دکمه شروع (start) داشت و بیشترین شباهت رو به ویندوز‌های امروزی داشت.

رقابت با اپل

در سال 1988 اپل از مایکروسافت شکایت کرد. اون‌ها اعتقاد داشتن که مایکروسافت ویندوز 2.03 رو از روی رابط کاربری مکینتاش کپی کرده.

این دادگاه تا چهار سال ادامه پیدا کرد و درنهایت دادگاه اعلام کرد که اپل نمی‌تونه برای ایده رابط کاربری و یا میزکار (desktop) ادعای کپی‌رایت کند. اپل تو این دادگاه شکست خورد ولی رقابت بین دو برند تا امروز هم ادامه دارد.

البته این رقابت معنیش این نبود که با هم بد بودند. تو این ویدئوی طنز می‌بینید که بیل گیتس در کنار دو تا مدیر‌عامل دیگه در مراسم اپل شرکت کردند و برای یک قرار با مکینتاش رقابت می‌کنند. اگه زبان انگلیسی خوبی دارین این کلیپ می‌تونه براتون جذاب باشه:

چندین سال بعد در سال 2007 بیل گیتس و استیو جابز در یک مصاحبه طولانی رودررو در مورد گذشته، حال و آینده صنعت کامپیوتر صحبت می‌کنند.

مشکلات حقوقی مایکروسافت

اما این تنها مشکل حقوق بیل و مایکروسافت نبود؛ طوفان بزرگ‌تری در راه بود. اتحادیه اروپا و دولت آمریکا به طور جداگونه شکایت‌هایی رو علیه مایکروسافت مطرح کردند، مبنی بر اینکه مایکروسافت سعی می‌کنه با رفتاری غیرقانونی رقبای خودش رو از بازار دور کنه و انحصار ایجاد کنه.

مایکروسافت در هر دوی این شکایت‌ها شکست خورد و مجبور شد از خیلی از رفتارهاش دست برداره و خسارت بده، ولی خیلی‌ها هم اعتقاد داشتند که دادگاه به مایکروسافت آسون گرفته.

در اقراری که گیتس در سال 1998 داشت، قبول کرد که گناهکاره ولی در عین حال سعی کرد، با تکرار «من یادم نمی‌یاد» از زیر خیلی از اتهام‌ها فرار کنه، در حالی که وکلا با نشون دادن ایمیل‌هایی ازش این ادعاها رو رد کردند.

بازنشستگی زودهنگام بیل گیتس

بیل گیتس در سال 2000 خودش از مدیرعاملی مایکروسافت استعفا داد و استیو بالمر جایگزینش شد. البته بیل رییس‌ هیات‌مدیره باقی موند. علاوه بر اون ریاست بخش طراحی نرم‌افزار رو هم بر عهده داشت.

تو سال 2008 برای این‌که بتونه وقت بیشتری برای کارهای بشردوستانه بذاره از ریاست این بخش هم استعفا داد. تو سال 2014 از ریاست هیات مدیره هم استعفا داد.

در مورد بیل گیتس و مایکروسافت مستندهای زیادی هست که سعی می‌کنند دلیل موفقیت او رو توضیح بدهند. یکی از آخرین اونها مستند سه ساعته “درون مغز بیل گیتس” (Inside Bill’s Brain: Decoding Bill Gates) هست که در سه قسمت توسط نت فلیکس تولید شده است.

کارهای بشردوستانه

بیل گیتس که صرفاً به کامپیوتر و فناوری اطلاعات علاقه داشت، ترجیح می‌داد که چندان در انظار عمومی نباشه و کمک‌های بشردوستانه‌ش رو با واسطه انجام بده. ولی با توجه به مشکلات حقوقی و تبلیغات منفی رقبا تو سیلیکون ولی (Silicon Valley)،  با وجود عدم تمایل، به پیشنهاد اطرافیانش تصمیم گرفت بیشتر تبدیل به یک چهره عمومی بشه.

رقبا اون رو فردی تحریک‌کننده، دورو و مصمم به سود بردن تقریباً از هر تراکنش الکترونیکی در جهان نشان می‌دادند. از سوی دیگر، حامیان او از هوش تجاری عجیب، انعطاف‌پذیری و اشتهای بی‌حد او برای یافتن راه‌های جدید برای مفیدتر کردن رایانه‌ها و الکترونیک از طریق نرم‌افزار تجلیل می‌کردند.

در سال 2012 او بنیاد اپن ستاکس (openstax) رو تأسیس کرد که کتاب‌های علمی و درسی را به صورت کتاب دیجیتال به صورت رایگان تولید و در اختیار افراد می‌گذارد. در لینک زیر می‌تونید به این سایت دسترسی داشته باشید:

تأسیس خیریه بیل و ملیندا گیتس

در سال 1994 بیل گیتس، بنیاد ویلیام هنری گیتس که بعداً در سال 1999 به بنیاد بیل و ملیندا گیتس تغییر کرد رو تأسیس کرد. این بنیاد خیریه تو زمینه‌های مختلفی کمک میکنه مثل:

• کمک به واکسیناسیون
  
• کمک به مقابله با بیماری‌های واگیردار
  
• مبارزه با تهدیدهای محیط زیستی
  
• کمک به مراکز تحقیقاتی
  
• کمک به ارائه خدمات بهداشتی پایدار در کشورهای فقیر
  
• کمک در زمینه کشاورزی برای مقابله با سوءتغذیه

این بنیاد از سال 2013 ثروتمندترین بنیاد خیریه جهان هست و برخلاف دیگر بنیادهای خیریه‌ی ثروتمند جهان، مثل ولکام تراست (Wellcom Trust)، به دیگران اجازه می‌ده که به اطلاعات نحوه خرج بودجه‌اش دسترسی داشته باشند.

این زوج تا به حال بیش از سی میلیارد دلار صرف کارهای بشردوستانه کردن و تعهد کردند که تا 95 درصد از دارایی‌شون رو اهدا کنند. بیل گیتس دیگر میلیاردرها را نیز، تحت عنوان کارزار تعهد بخشش، به این کار دعوت کرده.

کارزار تعهد بخشش

در سال 2010 بیل و ملیندا گیتس و وارن بافت، که از دوستان نزدیک بیل هست، تعهد دادن که در طول زمان حداقل نصف دارایی‌شون رو اهدا کنند. ایده این کار رو ملیندا از کتاب قدرت نیم (The power of Half) که در مورد تصمیم خاندان سالون (Salwen) برای اهدای اموالشون بود، گرفته بود. این کارزار به اسم تعهد بخشش (The Giving Pledge) شناخته میشه.

طی سال‌های بعد به تشویق گیتس، میلیاردهای دیگری مثل ایلان ماسک، مارک زاکربرگ، پیر امیدوار هم به این کارزار پیوستند.

سرمایه‌گذاری‌های دیگر

مایکروسافت تنها دارایی بیل گیتس نیست. او با کمک دوستانش مثل وارن بافت و متخصصان اقتصادی، سبدی از دارایی‌های مختلف ایجاد کرده.

• ریسرچ گیت (ResearchGate) که یک شبکه اجتماعی برای دانشمندان هست.
  
• اتونیشن (AutoNation) که یک شرکت خرید و فروش ماشین هست.
  
• راه‌آهن ملی کانادا (Canadian National Railway)
  
• غذاهای غیرممکن (Impossible Foods) که غذای جایگزین گوشت تولید میکنه.
  
• ترراپاور (TerraPower) که بر روی طراحی نسل بعدی راکتورهای هسته‌ای کار می‌کنه.
  
• اکولب (Ecolab) که در سطح جهان وظیفه تأمین آب، لوازم بهداشتی، غذا، انرژی و مراقبت‌های بهداشتی دارد.

و دیگر سرمایه‌گذاری‌های آینده‌نگر که در زمینه‌های مختلف سعی می‌کنند مشکلات انرژی و غذایی آینده رو حل کنند.

رابطه دوستانه بیل گیتس با وارن بافت

همون‌طور که گفتیم بیل گیتس و وارن بافت دوستان قدیمی هستند و وارن یکی از معدود افرادی هست که بیل گیتس هر سال در شبکه‌های اجتماعی تولدش رو تبریک میگه. در یک سری ویدیو که در کانال یوتیوب بیل گیتس پخش شد، این دو دوست به سرمایه‌گذاری‌های مختلفشون سر می‌زنند و در مورد نحوه آشنایی و دوستیشون حرف می‌زنند.

در این ویدئو بیل گیتس و وارن بافت به یک فروشگاه مبلمان سر می‌زنند و وارن از شغل مورد علاقه‌اش که هیچ وقت بهش نرسید حرف می‌زنه:

تو این کلیپ هم یک شیفت تو بستنی‌فروشی کار می‌کنند. هرچند تو درست کردن بستنی زیاد خوب عمل نمی‌کنند ولی وقتی می‌رند پشت دخل مهارت‌های مذاکره‌شون رو به رخ می‌کشن.

در این ویدئو هم از نوستالژی‌های کودکیشون با هم صحبت می‌کنند که وارن خیلی از اون‌ها رو بعداً می‌خره و صاحبشون میشه و بیل گیتس در مورد مجله معروفی که اول این متن نوشتیم صحبت می‌کنه:

زندگی شخصی

در سال 1987 بیل گیتس با یکی از کارمندان مایکروسافت به اسم ملیندا فرنچ (Melinda French) آشنا می‌شه و شش سال بعد با هم در یکی از جزایر هاوایی ازدواج می‌کنند. این زوج صاحب سه فرزند به اسم‌های جنیفر، روری و فیبی می‌شند.

این خانواده تا سال 2021 در یک عمارت کنار تپه‌ با منظره دریاچه میشیگان به مساحت 6200 متر مربع زندگی می‌کردند. فقط مالیات این خونه یک میلیون دلار میشه که نشون‌دهنده ثروت بیل گیتس هست.

در این سال بیل و ملیندا اعلام کردن که بعد از 27 سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق گرفته‌اند. رابطه‌ی بیل  با جفری اپستین (Jeffrey Epstin) و روابط عاشقانه خارج از ازدواجش با افرادی که برای اون کار می‌کردند از دلایل این طلاق ذکر شده.

بیل گیتس به شدت به کتاب خوندن علاقه داره و علاوه بر کتاب نوشتن، کتاب‌های دیگران را نقد و معرفی می‌کند. هر ساله، نزدیک پایان سال کتاب‌های خوبی که اون سال خونده رو در اینستاگرامش معرفی می‌کند.

هر روزِ بیل گیتس، مثل رئیس‌جمهور آمریکا، براش دقیقه به دقیقه برنامه‌ریزی شده و طبق اون پیش می‌ره.

بیل ورزشکاره و جدیداً به ورزش پدل (Paddle) علاقه پیدا کرده و بارها تو شبکه‌های اجتماعی ازش صحبت کرده. تو سال 2016 بیل گیتس اعلام کرد که کوررنگی داره.

در همین سال مدال آزادی (Presidential Medal of Freedom) رو از باراک اباما، رئیس‌جمهور اون دوره آمریکا دریافت کرد.

مگس بیل گیتس

چند وقت پیش اسم یک ماهی تازه کشف شده رو به نام علی دایی گذاشتن و خیلی خبرساز شد، ولی علی دایی تنها فرد معروف نیست که اسمش رو روی حیوان گذاشتن.

در سال 1997 کریستیان تامپسون به دلیل تاثیر بیل گیتس بر روی علم حشره‌شناسی، اسم  بیل گیتس رو روی یک مگس گذاشت.

البته بعضی‌ها اعتقاد دارند این یک شوخی با کلمه باگ هست، که هم به معنی حشره هست و هم مشکل نرم‌افزاری.

کتاب‌ها

بیل گیتس تا به حال چهار کتاب نوشته است. دو کتاب اول بیشتر به موضوعات کامپیوتری و فناوری اطلاعات پرداخته و با استفاده از تجربیات او در مایکروسافت نوشته شده. دو کتاب بعدی او در مورد موضوعات محیط‌زیستی و بهداشتی است.

1. مسیر پیش‌رو (The Road Ahead) که یک از معروف‌ترین سخنان بیل گیتس از این کتاب میاد: «موفقیت معلم بدیه، به آدم‌های باهوش القاء می‌کنه که نمی‌تونند ببازند.» این کتاب متاسفانه به فارسی ترجمه نشده‌ است.
   
   
2. کسب‌وکار @ سرعت تفکر (Business @ the Speed of Thought) که این کتاب هم هنوز به فارسی ترجمه نشده‌ است.
   
   
3. چگونه از فاجعه اقلیمی جلوگیری کنیم (How to Avoid a Climate Disaster). نسخه فارسی این کتاب رو می‌تونید از دیجی کالا تهیه کنید.
   
   
4. چگونه از پاندمی بعدی جلوگیری کنیم (How to Prevent the Next Pandemic)، این کتاب که جدیدترین کتاب بیل گیتس هست هم هنوز ترجمه نشده ولی می‌تونید خلاصه اون رو در سایت فرارو بخونید.

کتاب آخرش در حین پاندمی کرونا اومد ولی، او از چند سال پیش در این زمینه اخطار می‌داد و در حال نوشتن کتاب بود.

سخنرانی چند سال پیشش در مورد احتمال اپیدمی رو می‌تونید در زیر ببینید:

سایت شخصی

بیل گیتس سایت شخصی فعالی داره و تو اون از آدم‌های مهم و یا آدم‌هایی که به نظر اون در آینده مهم می‌شن می‌نویسه. همچنین از کتاب‌هایی که خونده و چیزهای جدیدی که یاد گرفته. بهتون پیشنهاد می‌کنم یه سر به سایتش بزنید.

همه ما به افرادی نیاز داریم که به ما بازخورد بدهند، اینجوری ما رشد می‌کنیم.

سخنان بیل گیتس

1. اهداف بزرگ و والا داشته باشید.
   
2. همیشه نگاه رو به جلو داشته باشید.
   
3. اجازه ندید که موفقیت حواس شما را پرت کند که از مسیر دور می‌شوید.
   
4. قدر زمانی که دارید رو بدونید.
   
5. کنترل کیفیت بسیار مهم است.
   
6. ایده‌های انقلابی باید نشان داده شوند نه فقط بیان شوند.
   
7. دیدگاه‌تان را با تیم‌تان به اشتراک بگذارید.
   
8. از مشتریان ناراضی یاد‌ بگیرید.
   
9. از موقعیت خود برای عقب‌نشینی استفاده کنید.
   
10. به طور گسترده مطالعه کنید.

خلاصه

تو این متن سعی کردیم که توضیح بدیم بیل گیتس کیست و چگونه پولدار شده. همان‌طور که خوندید عوامل زیادی تاثیر‌گذار بوده و خیلی سخته بگیم عامل اصلی موفقیتش چیه.

استعداد فوق‌العاده‌اش تو برنامه نویسی، جسارتش تو قبول کردن کارها، استفاده از نفوذ مادرش، استفاده از ایده دیگران و اجرای بهترش، یا شاید هم شانس به دنیا اومدن تو زمان مناسب.

ولی یکی از توانایی‌هاش که دوست و دشمنش روش اتفاق نظر دارند مطمئناً تلاش فراوان و حس زیادی‌خواهی اون هست که به اون و شرکتش اجازه داد تا این حد رشد کنند.

سوالات متداول

مطالب مرتبط

با خوندن زندگی‌نامه افراد موفق می‌تونیم درس‌های زیادی بگیریم. ما تو این سایت بیوگرافی افراد مختلفی رو نوشتیم که می‌تونید در ادامه اون‌ها رو بخونید:

اگر کنجکاوید بدونید افراد دیگه چجوری پولدار شدن می‌تونید به مطالب زیر رجوع کنید:

و اگه با خوندن این مطالب به فکر این افتادین که شما هم از کارآفرینی پولدار شید می‌تونید از این لینک شروع کنید:

نظر شما چیه؟ دلیل پولدارشدن بیل گیتس چی بوده؟ بالاخره آدم خوبیه و به فکر فقر و محیط‌زیسته؟ یا یک پولداره که از رقیبها دزدی کرده و به هر روشی می‌خواسته اون‌ها رو از رده خارج کرده؟
برامون کامنت بذارین، خوشحال می‌شیم نظرتون رو بدونیم.