استارت آپ به کسب و کاری اطلاق میشود که به صورت نوین و با راه حلهای خلاقانه و بدیع روشی جدید برای حل یک مشکل را ارائه میدهد. شاید حتی ایدههایی نوآورانه به ذهن خیلی از شما خطور کرده باشد، اما نمیدانید چگونه از آن برای ایجاد یک کسب و کار استفاده کنید. و آیا اصلا چه کاری مناسب یک ذهن خلاق است؟ در ادامه به ذکر ویژگیهای استارتاپ و انواع استارتاپ ها سعی بر این بوده است تا بتوانیم در حد توان به شما در این مسیر کمک کنیم. تا بتوانید گامهای موثری در این راستا بردارید.
راهنمای مطالعه
- استارت آپ چیست؟
- ویژگیهای استارت آپ
- انواع استارت اپ کدامند؟
- کتاب “کارآفرینی، ایجاد و توسعه کسبوکار جدید”
تعریف استارت آپ
نکتهای که باید در ابتدا به آن توجه داشت، این است که تازه تاسیس بودن لزوماً به معنای استارت آپ داشتن نیست. استارت آپ ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد که میتواند باعث پیشرفت و رشد شود. برای مثال گوگل یک شغل عادی نبوده که به علت شانس به موفقیت رسیده، گوگل در ابتدا ایدهی هوشمندانهای داشته که منجر به رشد سریع آن گشته است.
برای شروع هر زمینهای ابتدا باید بتوانید به درک درستی از آن و ویژگیهایش برسید. به این منظور به توضیح ویژگیهای یک استارت آپ ایده آل پرداختهایم تا بتوانید با هوشیاری بیشتری در این راستا گام بردارید.
1. ایده
مهم ترین ویژگی یک استارت آپ ایده آل داشتن ایدهی نوین و خلاقانه است. داشتن ایده شما را از مشاغل عادی متمایز میکند. فی الواقع استارت آپ در اموری فعالیت میکند که هر کس دیگری آن را نادیده گرفته است.
همانطور که پیش مثال گوگل را مطرح کردیم بهتر است بیشتر به این مثال بپردازیم. لری پیج و سرگی برین هنگام جست و جو در وب سایت متوجه شدند موتورهای جست و جوی مناسبی وجود ندارد. در این راستا و برای حل این مشکل مشغول به بهبود موتورهای جست و جو گشتند. در گذر زمان متخصصان دیگری نیز به اهمیت موتورهای جست و جو پی بردند. اما این پی بردن زمانی بود که دیگر گوگل در جهان جای خود را پیدا کرده بود.
از مثال مذکور به وضوح مشخص است که رسیدن به ایده چقدر در استارت آپ اهمیت دارد. حال علاوه بر مطرح کردن ایده برای مشکلی جدید، میتوان برای انجام کارها روشهای جدیدی خلق کرد.
2. نرخ رشد
همانطور که قبل تر گفته شد، رشد سریع و پیشرفت در یک استارت آپ بسیار مهم است و آن را از سایر مشاغل متفاوت میکند. حال این رشد باید به چه صورت باشد؟
- ابتدا رشد کم است و باید فکر و تلاش کرد که استارت آپ چه کاری انجام میدهد؟
- بعد از تلاش و تفکر، چگونگی ایجاد راه حل و یا ایده را مطرح میکند.
- اگر دو مرحلهی قبل به درستی پیش رفته باشند، به رشد موفقیت آمیزی خواهد رسید.
مرحله ی سوم همان شیب و یا نرخ رشد استارت آپ را تعیین میکند. هر موسسی باید این نرخ رشد را به صورت ماهانه بررسی کند و با دادههای قبلی مقایسه کند. در این صورت است که میتواند متوجه روند رشد شود و بداند آیا واقعاً ایدهی او کارآمد واقع شده است؟
3. هدف گذاری
گفته شد بررسی نرخ رشد اهمیت بالایی دارد. حال بهترین راه بررسی نرخ رشد چیست؟ درآمد.
در ابتدا باید موسس یک نرخ رشد را با توجه به نحوهی عملکرد و ایدهی خود تعیین کند. اگر بعد از یک هفته به این نرخ رشد مورد نظر برسد، یعنی استارت آپ دارد در مسیر درستی پیش میرود. با هدف قرار دادن یک نرخ رشد میتوانید تصمیمات درستی اتخاذ کنید.
همین محصور کردن و هدف قرار دادن برای نرخ رشد خود گامی به سمت موفقیت است. زیرا حتی اگر به هدف مورد نظر نرسید، میتوانید بررسی کنید مشکل از کجا بوده و تصمیم درستی در راستای آن بگیرید.
بیشتر بخوانید: استارتاپ های حوزه کشاورزی
4. ارزشها
نکتهی مهم دیگر بررسی عوامل افزایش در نرخ رشد است. مواردی که سبب افزایش نرخ رشد میگردند، در واقع ارزشهایی برای موسسین هستند.
حال چرا باید به ارزشها توجه کرد و اصلا برای چه افزایش نرخ رشد اهمیتی دارد؟ به جدول ذیل توجه کنید.
سالانه | هفتگی |
1.7x | %1 |
2.8x | %2 |
12.6x | %5 |
33.7x | %7 |
142.0x | %10 |
همانطور که مشاهده میکنید، شرکتی که در هفته 1 درصد رشد داشته در سال 1.7x رشد میکند. شرکتی که در هفته 5 درصد رشد داشته در سال 12.6x رشد خواهد کرد. و این خود تفاوت استارت آپ و کسب و کار معمولی است. این رشد سریع نشانهی یک استارت آپ موفق است.
همین تغییرات کوچک در نرخ رشد تاثیرات شایانی در درآمد میگذارد. پس بررسی عوامل موثر بر این تغییرات باید مورد توجه قرار بگیرد.
بیشتر بخوانید: استارتاپ چیست؟
انواع استارت آپ کدامند؟
اگر به مطالعهی کتابهایی در باب استارت آپ بپردازید، متوجه خواهید شد که نمیتوان دسته بندی استارت آپ ها را به طور دقیقی تعیین کرد.
حال ما یک دسته بندی پیشنهادی به جهت سهولت در بررسی مفهوم انواع مختلف استارت آپ ها ارائه خواهیم داد. اما لازم به ذکر است که استارت آپ به این دسته بندی محدود نمیشود.
قبل از ذکر انواع، پیشنهاد میشود کتاب “کارآفرینی، ایجاد و توسعه کسبوکار جدید” اثر سید محمد سلجوقی را مطالعه کنید. این کتاب نیز دسته بندی مطرح شده را پذیرفته است. همچنین مطالعه میتواند به افزایش آگاهی شما کمک شایانی کند.
1. استارت آپ سبک زندگی (Lifestyle Startup)
این استارت آپ با زندگی شخصی در ارتباط است و عجین گشته است. در واقع فرد موسس به علت علاقهی شخصی خود در زندگی مانند ورزش به سمت کسب و کاری متمایل میگردد. در واقع علاقهی شخصی بر منافع اقتصادی اولویت دارد.
متاسفانه علاقه به تنهایی نمیتواند موفقیت در این زمینه را تضمین کند و نیاز به پشتوانه مالی و نقشهی مناسب نیز وجود دارد. اغلب اوقات فرد موسس بسیار مایل و مشتاق است اما بر زمینههای مدیریتی تسلط کافی ندارد. به همین جهت نیاز به فردی متخصص علاوه بر خود موسس نیز وجود دارد تا بتواند این استارت آپ را بهتر هدایت کند.
2. استارت آپ اجتماعی (Social Startup)
نگاه این استارت آپها همانند مورد قبلی نیز اقتصادی نیست. علاوه بر آن نیز علاقهمند به بهتر کردن دنیا هستند. در واقع با راه اندازی استارت آپ سعی بر این دارند که دنیا و اجتماع را جایی بهتر کنند.
برای مثال جنبش “من به ما” که توسط دو برادر کانادایی در سال 2006 انجام شد نمونهی مناسبی برای این سبک استارتاپ میباشد. از سود به دست آمده نیز برای اهداف خیریه استفاده کردند. همچنین از دید مجلهی فوربس به بهترین استارتاپ اجتماعی سال 2019 تبدیل شد.
3. استارت آپ گسترش پذیر یا قابل خرید (Buyable Startup)
هدف این استارتاپها این است که کسب و کار خود را به مرحلهی خوبی برسانند و سپس آن را بفروشند. عموم این کسب و کارها به صورت اینترنتی یا تحت وب و یا اپلیکیشن میباشد. هزینه و تخصص مورد نیاز برای این امر، کارآفرینان را تشویق به خرید این کسب و کار میکند. بیشتر اوقات این کسب و کارها به استارت اپ شرکتهای بزرگ فروخته میشوند که در ادامه دربارهی آن توضیح داده شده است.
بیشتر بخوانید: استارت آپ های آموزشی | معرفی 6+14 استارتاپ در زمینهی آموزش
4. استارت آپ شرکتهای بزرگ (Large Company Startup)
شرکتهای بزرگ برای اینکه در رقابت باقی بمانند مجبورند متناسب با تقاضای مشتریان خود از ایدههای جدید و استارتاپهای جدیدی بهره ببرند.
در واقع نیاز به نوآوری و ایده از مهم ترین نیازهای شرکتهای بزرگ است. اگر شرکتی فاقد تلاش و نوآوری باشد در سراشیبی قرار گرفته و در گذر زمان از یادها خواهد رفت. اگر به رقابت بین دو شرکت اپل و سامسونگ دقت کنید، به وضوح شاهد تاثیر ایده در کسب و کار خواهید بود.
بیشتر بخوانید: انواع سرمایه گذاری در استارتاپ ها
5. استارت آپ کسبوکار کوچک (Small Business Startup)
اغلب یک خانواده مالک آن هستند و برای تامین مخارج خانواده راه اندازی میشود. فی الواقع دارای اهداف بلند پروازانه و رویایی نیست. عموماً از دفتر کوچکی شروع میشود و اولین مشتریان آن آشنایان هستند. متاسفانه احتمال شکست این کسب و کارها نیز بسیار بالاست.
اهداف زیاد و متنوعی پشت این کسب و کارها قرار دارد. از بازنشستگی تا بیکاری. متاسفانه همانطور که پیش تر گفته شد عموماً به شکست مواجه میشوند. علت این شکست نیز نداشتن طرح مناسب کسب و کار و افق دید قوی موسسان است. طبق آمار حدود دو سوم این کسب و کارها از بین میروند.
6. استارت آپ مقیاسپذیر (Scalable Startup)
کارآفرینانی که در این راستا گام میگذارند، اطمینان کافی از قدرت ایدههای خود دارند. ایمان دارند ایدههایشان در سطح جهانی قابل رقابت است. سه مثال مهم آن گوگل، اوبر و فیس بوک است.
حال اگر ایدهی مناسبی در دسترس است، باید به سراغ جذاب ساختن آن برای مشتریان بود. سپس برنامهای برای روند آن و هزینههای مربوطه ارائه کنید. کسب اطلاعات در مورد بازار هدف، شناخت رقیب، درآمد، راهکارهای بازاریابی و روشهای مدیریتی از دیگر موارد مهم پایهگذاری یک استارتاپ مقیاس پذیر موفق است.
بیشتر بخوانید: راهاندازی یک استارت آپ در 4 قدم
از جمله دغدغهها در شروع کسب و کار
هنگام راه اندازی کسب و کار، موسسین ممکن است به مسائلی بر بخورند که سعی میکنیم به بخش کوچکی از این دغدغهها پاسخگو باشیم.
کسب درآمد دلاری
برای خیلیها سوال است که کسب و کار ما در چه زمینهای باشد تا بتوانیم به صورت مستقیم درآمدمان به دلار باشد.
سرمایهی کم
در شروع کار، سرمایهی کمی در دسترس است. بنابراین باید دنبال ایدهها و کسب و کارهایی بود که بتوان با هزینهی کم عملی کرد.
برنامه نویسی
در دنیای کنونی برنامه نویسی جایگاه ویژهای برای خود یافته است. کارآفرینی با علم برنامه نویسی میتواند حوزهای موفق و پردرآمد باشد که متقاضیان زیادی پیدا کرده است.
امیدوارم مطالب بالا مفید واقع شده باشند. شما در زمینهی استارت آپ چه تجربههایی دارید؟ آیا ایدهی دیگری در مورد اینکه انواع کارهای استارتاپ چیست ، در ذهنتان هست؟ ایدهها و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.