اگر جزو آن دسته از کسانی هستید که ایدهای دارید و میخواهید شروع به راه اندازی یک استارتاپ کنید، اما نگران فراز و نشیبهای این مسیر هستید و یا دقیقاً نمیدانید که استارتاپ چیست، این مقاله را تا آخر دنبال کنید.
همانطور که میدانید ایدهی نو، الزاماً نباید در حیطهی فناوری باشد؛ اما به دلیل گسترش ارتباطات از طریق فضای مجازی، ایدهی یک کارآفرین برای راه اندازی یک استارت آپ بیشتر در این محیط شکل میگیرد.
ما در اینجا میخواهیم به مراحل راه اندازی استارتاپ و بررسی خصوصیات آن بپردازیم.
البته در ادامه متن به تعریف استارتآپ نیز خواهیم پرداخت.
برای شروع یک استارت آپ لازم است ابتدا تفاوت استارت آپ و کارآفرینی را بدانیم و مراحل کار را گام به گام طی کنیم.
در تصویر زیر صفر تا صد راه اندازی استارت آپ را در یک نگاه میتوانید مشاهده کنید.
فهرست مطالبی که در این مقاله برای شما تهیه کردهایم به شرح زیر است:
1- چهار مرحله راه اندازی یک استارت آپ
3- صفر تا صد راه اندازی استارت آپ
4- ادامه مراحل راه اندازی استارتاپ
6- راه اندازی استارتاپ در ایران
1- چهار مرحله راه اندازی یک استارت آپ
چگونه استارت آپ راه اندازی کنیم و برای شروع چه گامهایی باید برداریم؟
به طور کلی برای شروع یک استارت آپ چهار مرحله اساسی و اولیه زیر را باید طی کنید:
- داشتن ایده (فرضیه-گمانه)
- اعتبارسنجی
- ساخت نمونهی اولیه به صورت واقعی اما در قالب ابعاد کوچک و ارائه به طیف کوچکی از مشتریان
- بررسی نتایج مرحلهی سوم جهت اطمینان از رضایت مشتریان
در ادامه مطلب هر یک از این مراحل را به طور کامل شرح خواهیم داد اما قبل از آن بهتر است با انواع مشتریان احتمالی آشنا شوید.
2- شروع یک استارت آپ
از زمانیکه یک ایدهی نو توسط یک استارتاپ مطرح میشود تا رسیدن به مرحله آخر، با 5 دسته مشتری روبرو میشود:
1- نوآوران یا نوجویان: این دسته به دلیل علاقهی شخصی خود به فناوری، ایدههای ناب را دنبال میکنند. یعنی پذیرش محصول و خدمت نو برای این دسته آسان است. (2.5%)
2- پذیرندگان آغازین: مهمترین طیف مشتریان برای ایدههای نو هستند، زیرا فناوری را به دلیل فایدهای که دارد میپذیرند نه بخاطر جدید بودن آن. به همین علت برای موفق شدن و کسب رضایت از خدمات یا محصول جدید، باید توجه این طیف از مشتریها را جلب کرد. (13.5%)
3-اکثریت یا پیشگام: این دسته از مشتریان به فناوری اعتماد دارند. اما در ابتدایکار سراغ ایدهی نو نخواهندرفت و برای جلب رضایت آنها، باید گروه پذیرندگان آغازین را فعال کرده باشید. (34%)
4- اکثریت پیرو: این دسته از مشتریان، اعتقادی به فناوری ندارند و معمولاً بعد از استفاده بقیه افراد بازار، از کار جدید استفاده میکنند. (34%)
5- دیر پذیران: آخریندسته از مشتریان هستند که به دلیل شرایط خاصی که دارند هر نوع ایدهای را نمیپذیرند. (16%)
بیشتر بخوانید: تفاوت استارتاپ و کسب و کار
اهمیت پذیرندگان آغازین در راه اندازی یک استارتاپ
پذیرندگان آغازین به سه دلیل، مهمترین طیف مشتریان برای پذیرفتن ایده هستند:
- مسئلهای دارند که ما به دنبال حل کردن آن هستیم. ( پس پذیرای راهحل هستند.)
- این گروه خود میدانند که دارای این مشکل هستند. (نیازی به توجیه آنها برای ارائهی راهحل نیست.)
- فعالانه به دنبال راهحل هستند.
5 دسته از مشتریانی که از ابتدای راه اندازی یک استارتآپ با آنها مواجه میشوید:
1- نوآوران
2- پذیرندگان آغازین
3- اکثریت پیشگام
4- اکثریت پیرو
5- دیرپذیران
بیشتر بخوانید: 12 نکته برای شروع استارت آپ با هزینه کم
3- صفر تا صد راه اندازی استارت آپ
در قسمت قبل به خصوصیات کلی یک مجموعه استارتاپی برای شروع کار اشاره کردیم.
در این قسمت به بررسی چهار مرحله اول (مهمترین مراحل شروع کار) جهت راه اندازی یک استارت آپ میپردازیم.
توضیح و تحلیل این مراحل، با توجه به جدیدترین دیدگاه یعنی استارتآپ ناب (Lean start up) بیان میشود.
بیشتر بخوانید: استارت آپ های خدماتی از ایده تا شروع
گام اول: مستند سازی ایده
یک ایدهی بدیع از آنجایی به ذهن شما خطور میکند که طیفی از مشتریها پیدا شدهاند که یک نیاز یا مشکل مشترک دارند و این مشکل تا امروز حل نشده باقی مانده و شما به ایدهای برای پاسخ به آن دست یافتهاید.
اما باید بدانید که این راه حل در حال حاضر فقط یک حدس و گمان و یا یک فرضیه است و برای عملی کردن آن باید مستندسازی آن را آغاز کنید.
مستندسازی یعنی تمام جزئیات ایده را روی کاغذ بنویسید.
مواردی که لازم است روی کاغذ نوشته شود:
- نوشتن ایده به طور واضح و دقیق
- انتخاب طیف مشتریان هدف
- نوشتن مراحل انجام ایده برای حل مشکل
اهمیت فرضیهسازی به اندازهای است که اگر کسی بتواند به صورت دقیق این موارد را مطرح و راهحل آنها را پیدا کند، هشتاد درصد مسیر را طی کرده است.
چرا که بطور میانگین هشتاد درصد استارتآپ ها به دلیل توجه نکردن به مرحلهی فرضیهسازی و جزئیات آن، به سراغ مرحله سوم یعنی تولید محصول یا خدمات میروند و عملاً هزینه و سرمایه خود را با آن درگیر نموده و سپس متوجه مغایرت اطلاعات اولیه با نیاز مشتریان خود میشوند. و قطعاً شکست را تجربه خواهند نمود.
همین مرحله سادهی نوشتن جزییات (فرضیهسازی) میتواند از شکست یک مجموعه استارتآپ در آینده جلوگیری کند.
گام دوم: اعتبارسنجی
مهمترین قسمت در شروع راه اندازی یک استارتاپ مرحلهی دوم یعنی انجام تست اعتبارسنجی است.
در این مرحله برای پیبردن به عملی بودن ایدهی خود، باید اقدام به تحقیق میدانی کنید.
در تحقیق میدانی، مشاهده عنصر اصلی را تشکیل میدهد.
به عنوان مثال، وقتی محقق هدفش مطالعه در زندگی کشاورزان ساکن یک روستا و یا قشری از جامعه و یا گروهی از کارگران یک موسسه تولیدی و یا مردم عشایری باشد مطالعه از نوع مطالعه میدانی است.
در تحقیقات میدانی باید به نوع و نحوهی بیان کردن سوال از مشتری دقت کرد، تا جواب مناسب و قابل اتکا برای تحقیق خود به دست آورد.
هدف از این مرحله کسب اطلاعات دقیق از نیازهای مشتریان و مقایسه نتیجه اولیه ایده با این نیازها میباشد.
سوالات باید به گونهای طراحی شوند که بتوان با مطرح کردن آنها، پاسخ مناسب و مورد نیاز خود را از مشتری دریافت کرد و در نهایت با ایده خود مقایسه و تصمیمگیری نمود.
اگر میخواهید به بزرگترین منبع پرسش و پاسخ صحیح از مشتریان خود دسترسی داشته باشید و این مرحله مهم (اعتبارسنجی) را به خوبی پشت سر بگذارید، خواندن کتاب معروف “تست مامان” اثر راب فیترز را به شما توصیه میکنم.
در مقدمه کتاب تست مامان آمده است:
اگر میخواهید تحقیقی انجام دهید هیچگاه از مادر خود در این خصوص مشورت نگیرید.!
گام سوم: ساخت نمونه ابتدایی از محصول
مرحله سوم؛ تولید محصول یا ارائه خدمات به صورت واقعی، اما در ابعاد کوچک و همچنین عرضه به مشتری میباشد.
یعنی نمونه به صورت واقعیست اما برای جلوگیری از هدرنرفتن هزینه و سرمایه تا کسب نتایج نهایی، در ابعاد کوچک فقط برای طیف مشتریانی که روی آنها تحقیقات اعتبارسنجی انجام دادهایم و با آن مشکل مواجه هستند، تهیه میشود.
هدف از این مرحله بررسی درستی فرضیه مورد نظر در خصوص مشتریان هدف به صورت واقعی است.
پس از پایان این مرحله ممکن است به این نتیجه برسیم که برخی افراد را به دلیل مغایر بودن با هدف و ایدهمان حذف کنیم و یا یک طیف مشتری دیگر اضافه کنیم.
بیشتر بخوانید: استارتاپ گرایند | رویدادی جهانی برای حمایت از کارآفرینان نوپا
گام چهارم: بررسی نتایج
مرحله چهارم، آنالیز اطلاعات کسب شده از مرحله قبل میباشد.
با توجه به اطلاعات جمع آوری شده، یک بار دیگر تحقیقات میدانی را انجام دهید تا نتایج قابل اتکائی کسب کنید.
به طور خلاصه میتوان مرحله چهارم را بررسی و رفع ایرادات احتمالی مرحله سوم دانست. نام این مرحله تست working mvp میباشد.
این چهار مرحله به صورت خلاصه شروع راه اندازی یک استارت آپ خواهد بود.
پس از این مراحل میتوانیم با اطمینان بیشتری شروع به ارائه خدمات و یا تولید محصول نماییم.
میتوان گفت یکی از دلایل مهم شکست استارت آپ ها، پاس نکردن یکی از این چهار مرحله است.
زیرا اگر ندانیم نتیجه نهایی این ایده چه خواهد بود و یا اینکه با کدام طیف از مشتریان سروکار خواهیم داشت و در نهایت از چه طریقی با این ایده قرار است کسب درآمد کنیم، به احتمال زیاد با شکست مواجه خواهیم شد.
4- ادامه مراحل راه اندازی استارتاپ
برای موفقیت و به عبارتی جلوگیری از شکست در یک مسیر استارتاپی، کارآفرینان مطرح توصیه جدی بر انجام چهار مرحله فوق نمودهاند.
اگر کسی به اشتباه مراحل قبل را انجام ندهد و به صورت مستقیم وارد مرحله تولید محصول یا ارائه خدمات بدون اعتبار سنجی یا ارائهی خدمات در طیف کوچک شود، قطعاً با شکست مواجه خواهد شد، زیرا اطلاعات کافی در این خصوص در دست ندارد.
بعد از انجام این مراحل میتوان برای گسترش تیم، جذب سرمایهگذار، گسترش دفتر کار و… اقدام نمود.
در ادامه مراحل راه اندازی استارتاپ به موارد زیر هم توجه کنید:
- داشتن یک رهبر و مدیر
- ایجاد تیم منسجم، همفکر و هممسیر
- ثبت ایده (برند) و محافظت معنوی از آن
- نقش منتور و کوچینگ در موفقیت تیم
- جذب سرمایهگذار
لزوم داشتن رهبری منسجم
وجود شخصی به عنوان رهبر یک تیم، با بینش وسیع و دارای روحیه کاری منحصربهفرد، نقش بسیار مهمی در رسیدن به هدف آن تیم خواهد داشت.
استارت آپ یک مسیر طولانی و پر فراز و نشیب است که شکستهای پیدرپی در آن وجود دارد.
به همین دلیل وجود یک شخص بادرایت کافی برای ادامه کار تا رسیدن استارتآپ به هدف، ضروری است.
پس باید در رأس این مجموعه شخصی مدیر و مدبر با روحیهی سختکوشی قرار گرفته باشد تا بتواند تیم خود را تا رسیدن به هدف نهایی هدایت کند.
نقش تیم استارت آپ
به صورت میانگین یک ایده استارتآپی (اگر با شکست مواجه نشود) چندین سال ممکن است طول بکشد تا نتیجه لازم را کسب کند.
پس در این مسیر طولانی باید سعی شود افراد همفکر، سختکوش و باانگیزه را کنار هم گردآورد و تمام مقتضیات و پیچیدگیهای این مسیر را با ایشان در میان گذاشت.
در واقع هنگام استخدام، افراد باید به طور کامل در خصوص نقشه راه، هدف تیم، مدت زمان احتمالی تا رسیدن به هدف و… توجیه شوند.
تشکیل تیم استارتاپی به شما اهمیت و چگونگی ایجاد یک تیم استارتاپی را نشان میدهد.
بیشتر بخوانید: تشکیل تیم استارتاپی و اهمیت تیم در استارتاپ
تأثیر ثبت برند در راه اندازی یک استارتاپ
یکی از موارد بسیار مهم در ابتدای کار، تلاش برای ثبت برند یا همان ایده میباشد.
زیرا ممکن است به هر دلیل، ایده شخص از راههای مختلف در اختیار رقبا قرار گیرد و مالکیت ایده از دسترس شخص اصلی خارج شود.
برای ثبت ایدهی خود به پایگاه اطلاع رسانی مرکز مالکیت معنوی به آدرس http://iripo.ssaa.ir بروید و ایدهی خود را ثبت کنید.
نکته مهم این است که تا قبل از ثبت ایدهی خود مراقب افشای آن باشید تا از خطر دزیده شدن آن جلوگیری کنید.
علاوه بر موارد فوق، توجه به نکاتی مانند ایجاد یک واحد تجاری (اگر در مرحله گسترش تیم خود هستید) و همچنین تلاش برای جذب سرمایهگذار نیز موارد مهمی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.
برای اطلاع از جزئیات ثبت برند میتوانید از اطلاعات کارگزاران ثبت شرکت استارتاپ استفاده کنید.
بیشتر بخوانید: ثبت شرکت استارتاپ
لزوم داشتن منتور در تیم استارت آپ
منتور به شخصی گفته میشود که خود قبلاً تجربه راه اندازی یک استارتاپ را داشته و اکنون به عنوان رهبر و راهنمای مجموعهی استارتآپی در تیم حضور خواهد داشت.
همچنین میتوان گفت منتور کسی است که صفر تا صد راه اندازی استارت آپ را تجربه کرده است و میتواند تجربههای ارزشمندی را در اختیار تیم قرار دهد.
اهمیت وجود منتور به حدی است که بزرگان مجموعههای استارت آپی توصیه کردهاند که نه فقط زمان مراحل اولیه، بلکه حتی بعد از کسب موفقیت، وجود منتور در تیم استارتآپی ضروری میباشد.
زیرا منتور میتواند آیندهای ببیند و احتمالاتی را تشخیص دهد که قطعاً تیم مجموعهی استارت آپی از پیشبینی آن به دلیل نداشتن تجربه عاجز است.
یکی از دلایل شکست استارت آپ عدم حضور منتور در کنار مجموعه است. زیرا شخص به اشتباه خود را بینیاز از کمک و راهنمایی منتور میبیند.
نقش کوچینگ در راه اندازی یک استارتاپ
کوچینگ را در فارسی به معنای مربی ترجمه کردهاند و در اینجا به معنی همان پیشرو و یا کسیست که تیم استارتآپ را از نظر روحی و انگیزشی توانمند میسازد.
در مجموع وظیفهی اصلی وی، نگه داشتن تیم در حالت روحی مناسب برای ادامه کار است.
کوچینگ لزوماً نیازی نیست که در زمینه استارتآپی تجربه داشته باشد اما هستند کسانیکه در مجموعهی استارتآپی به صورت مشترک هم کار منتوری را انجام میدهند، هم مشاور هستند و هم نقش کوچینگ را ایفا میکنند.
ویدئوی جالب زیر، با مقدمهای از بیل گیتس، نیاز مبرم هر تیم استارتاپ به یک کوچینگ را نشان میدهد.
نقش سرمایهگذار در تیم استارتاپ
همانطورکه اشارهکردیم، اولین مرحله شروع یک استارت آپ داشتن ایدهای ست که تا اکنون وجوده نداشته است.
باید به این مسئلهمهم توجه کرد که بدون در نظر گرفتن سرمایهلازم تولیدمحصول، خدمات و… امکانپذیر نخواهدبود.
بسته به نوعایدهای که یک کارآفرین در نظر دارد، سرمایه موردنیاز متفاوت میباشد.
توصیه بزرگان استارتاپی ایناست که حتیالامکان تا جاییکه مقدوراست از سرمایهشخصی برای پیش برد اهداف استارتاپی استفاده شود.
یک کارآفرین موفق، معمولا زمانی درخواست سرمایه میکند که طرح خودرا به مرحلهی معقولی از نظر خدمات یا تولیدمحصول رساندهباشد تا بتواند اعتماد سرمایهگذار را جلب کند.
بطور کلی سرمایه به 3 نوع تقسیم میشود:
1- سرمایه شخصی(برای کسب و کار کوچک است و معمولا نیاز به سرمایه گذار نخواهد داشت.)
2- سرمایه بیرونی مانند انواع وام: (توصیه میشود زمانی برای دریافت وام اقدامشود که نسبت به بازپرداخت آن ازطریق تولیدمحصول یا ارئه خدمات اطمینان پیداکنیم.
3- جذب سرمایهگذار ازطریق اعطای سهاماستارتاپ به سرمایهگذار: (برای اطمینانبخشیدن به برگشت وجه ایشان )
اگر میخواهید راه کارآفرینی با سرمایهکم را بدانید، حتما به لینک زیر مراجعهکنید:
5- استارتاپ یعنی چه؟
و اما تعریف استارتاپ:
تا این قسمت از مقاله توضیحات کلی در خصوص راه اندازی یک استارتآپ گفته شد.
لازم است در ادامه به معانی و تعریف استارتآپ بپردازیم.
استارتآپ یک نوع کارآفرینیست. اما هر نوع کار افرینی، یک نوع استارت آپ نیست!
وجه تمایز این دو، داشتن ایده یا خلاقیتی ست که تا این زمان توسط کسی دیگر ارائه نشده است.
جدیدترین تعریف استارتآپ از دید استیو بلنک:
سازمانی موقتیست که در جستجوی مدل کسبوکاری گسترشپذیر، تکرارپذیر و صد البته سودده است.
گسترشپذیر بودن یکی از مهم ترین ویژگی های یک استارتاپ است که باعث رشد سودآوری آن میشود.
6- راه اندازی استارتاپ در ایران
ذکر این نکته ضروری است که در ایران به دلیل اینکه عموماً ایدهها نشات گرفته از کارآفرینان خارج از کشور میباشند، لازم است علاوه بر موارد فوق که ذکر گریدید، به شرایط بومی اقتصادی، اجتماعی و… در خصوص اجرائی کردن ایدهی خود توجه کنیم.
زیرا ممکن است ایدهای کارایی لازم در یک کشور را داشته باشد، اما این بدین معنی نیست که در مابقی کشورها نیز عملی باشد.
حالا که به این موضوع پرداختیم بهتر است از چند استارتآپ برتر کشور نام ببریم تا با مطالعه مسیر طی شده آنها برای رسیدن به موفقیت، بتوانید برای خود الگوبرداری کنید.
در صفحه ویکیپدیای هر یک میتوانید به تاریخچه تأسیس و ویژگیهای آنها پی ببرید.
همچنین پادکست صوتی کار نکن، در دو قسمت مجزا مصاحبهای شنیدنی با ناصر غانم زاده، انجام داده است.
ایشان سالهاست به عنوان کوچ در تیمهای استارتاپی فعالیت میکند.
نتیجه این مصاحبه اطلاعات ارزشمندیست که میتواند برای هر تیم استارت آپی مورد استفاده قرار گیرد.
پیشنهاد میکنم گفتگوی این قسمت را از دست ندهید:
7- اصول راه اندازی استارتاپ
رعایت کردن اصول اولیه برای شروع یک استارت آپ مانند فرضیهسازی، اعتبارسنجی، تولید نمونهی واقعی محصول در ابعاد کوچک و همچنین آزمایش مجدد آن، باعث میشود یک تیم تازهکار که در ابتدای شروع کار خود است، با اطمینان بیشتر به مسیر خود ادامه دهد.
با این آنچه که تاکنون خواندید، قطعاً متوجه ضرورت رعایت قواعد اولیه برای شروع و راه اندازی یک استارتاپ شدهاید.
نمودار چوب هاکی
افراد موفق اصول راه اندازی استارت آپ را به چوب هاکی تشبیه کردهاند.
بدین معنی که استارت آپ در چند سال اول از نظر سودآور بودن، به صورت یک خط مستقیم است (مراحل اول تا سوم) و بعد از آن رفته رفته شروع به سوددهی با شیب کم مینماید (مرحله چهارم) سپس با تولید محصول، شیب آن صعودی خواهد شد و به مرحله سوددهی خواهد رسید.
8- مطالب و لینکهای مرتبط
در این مقاله به صورت مختصر به تعریف استارتآپ پرداختیم و اشاره کردیم که هر نوع کارآفرینی را لزوماً نمیتوان استارتآپ دانست.
اما هنوز هم کسانی هستند که تفاوت این دو را به درستی تشخیص نمیدهند.
اگر به راهاندازی یک استارتآپ فکر میکنید و یا اینکه در این زمینه کنجکاو هستید، لازم است به صورت دقیق متوجه تفاوت بین این دو واژه باشید.
لینک زیر در اختیار شما است تا با مراجعه به آن اطلاعات کاملی در این خصوص کسب کنید:
انواع استارتاپها و تفاوت آنها با شرکتهای دانش بنیان
استارتآپ ها انواع مختلف دارند و مهمترین وجه تمایز بین انواع استارآپ ها چشم انداز بنیانگذار آنها است.
گاهی استارتآپ ها را براساس حوزه فعالیت دستهبندی میکنند مانند استارتآپ حوزه فناوری اطلاعات، استارتآپ مالی و بانکی
گاهی نیز استارتآپ را بر اساس مدل کسب و کار تقسیمبندی میکنند.
برای بررسی دقیق تقسیم بندی استارت آپ به لینک زیر مراجعه کنید.
در ایران مجموعهی استارتآپ و حتی تأمین بودجهی آن به زیرمجموعه شرکتهای دانشبنیان واگذار شده در حالی که کار آنها از نظر تخصصی کاملاً جدا و متفاوت میباشد.
شرکت دانشبنیان در واقع برای ایجاد خدمات اقتصادی از طریق علم و دانش است؛ اما زمینه کار استارتاپ وجود یک ایده کاملاً نو میباشد.
سرمایه مورد نیاز استارتآپ نیز بسیار کمتر از شرکت دانش بنیان است.
توضیح کاملتر در مورد تفاوت استارتاپ با شرکت دانشبنیان را در لینک زیر بخوانید:
اگر به موضوع این مقاله یعنی راه اندازی یک استارتاپ علاقهمند هستید، خوب است با اصطلاحات و واژههای این حوزه هم آشنا شوید. مطلب زیر شما را با هر اصطلاحی که در حوزه استارتاپ خواهید شنید آشنا میکند.
خیلی از افراد با شنیدن کلمه استارتاپ ناخودآگاه ذهنشان به سمت و سوی درآمد عالی و پول زیاد میرود.
اما واقعاً چگونه میتوان از این راه پولدار شد؟
اگر به دنبال جواب این سوال هستید لطفاً به لینک زیر سر بزنید:
ما در این مقاله سعی کردیم اطلاعات جامعی درخصوص مراحل راه اندازی یک استارتاپ در اختیار شما عزیزان قرار دهیم.
به نظر شما مهمترین فاکتور برای شروع یک کار استارتاپی چیست؟
خوشحال میشویم بتوانیم از تجربیات و نظرات شما نیز استفاده کنیم 🙂
خیلی عالی میشد راجب این هم صحبت میکردید که چطور میشه یک مشکل یا فرصتی رو شناسایی کرد و از اون ایده ای نو برای راه اندازی استارتاپ به وجود اورد
من مراحل راه اندازی استارتاپ رو در یکی از مقاله های پیدایش خونده بودم اما مطالب شما هم خیلی خوب و کامل هست ممنون از شما
راه اندازی استارتاپ نیاز مند دانش و تخصص هست درواقع کار هر کسی نیست! البته خیلیا ایده دارن و میان از شتابدهنده هایی مثل پیدایش و… کمک می گیرن