ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم !
اولین فکری که بعد از شنیدن این عبارت به ذهن شما میرسد، چیست؟
برنامهریزی برای آینده است یا حسرت بر گذشته؟
آیا تصمیمهایی که تاکنون گرفتهاید، همگی آگاهانه بودهاند؟
زندگی ما پر از تصمیماتی است که در کودکی بر اساس احساسات و تجربههای ناقص خود گرفتهایم و در ادامه بخشهایی به آن اضافه و بخشهایی از آن را حذف کردهایم، که به آن “پیشنویس زندگی” میگویند. این تصمیمات پر از کاستیها، قضاوتها و پیشفرضهاست.
اکنون ما میتوانیم با همین روند، با تمام غلوزنجیرهایی که به پای خود بستهایم، ادامه دهیم؛ یا بقیه مسیر زندگی را با آگاهی و دیدی تازه به جهان سپری کنیم. پادکستهای توسعه فردی در آغاز این راه میتواند راهگشا باشد.
کتاب ای کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم، به ما کمک میکند تا از حصار پیشنویس بیرون آییم و آگاهانهتر زندگی کنیم.
در ادامه، اطلاعات جامعی که قبل از خواندن کتاب به آن نیاز است و همچنین خلاصهای از فصلهای کتاب در اختیارتان قرار داده میشود.
فهرست مطالب:
1- هرآنچه قبل از خواندن کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم، باید بدانید
- مشخصات کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم میدانستم
- معرفی نویسنده
- نقاط قوت و ضعف کتاب
- کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم مناسب چه سنی است؟
2- خلاصهای از فصلهای کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
- فصل اول – یکی بخر دو تا ببر
- فصل دوم – سیرک وارونه
- فصل سوم – از چاقی بمیرید یا در قطب جنوب مایو بپوشید
- فصل چهارم – لطفاً کیف پولتان را بیرون آورید
- فصل پنجم – چاشنی اسرارآمیز دره سیلیکون
- فصل ششم – مهندسی فقط برای دختران است
- فصل هفتم – لیموناد را به هلیکوپتر تبدیل کنید
- فصل هشتم – از اعتبار و نیکنامیتان مراقبت کنید
- فصل نهم – استاد، آیا این سؤال در امتحان میآید؟
- فصل دهم – مصنوعات آزمایشی
3- جملات طلایی کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
4- کتابهای نامبرده شده در متن
5- کتاب های مشابه با کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
6- لینک خرید کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
1- هرآنچه قبل از خواندن کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم، باید بدانید
قبل از مطالعه کامل کتاب بهتر است اطلاعاتی در مورد آن داشته باشیم.
در این بخش مشخصات کتاب و نویسنده و سایر کتابهای او، نقاط قوت و ضعف کتاب و سن مناسب برای مطالعه کتاب بررسی شده است.
امید است اطلاعات ارائه شده، بتواند در انتخاب آگاهانه کتاب به شما کمک کند.
مشخصات کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
- نویسنده: تینا سیلیگ
- مترجم: محمدرضا آلیاسین
- ناشر: هامون
- تعداد صفحات: 228
- تعداد فصل: 10
- چاپ: بیست و نهم: 1400
معرفی نویسنده
تینا لین سیلیگ (tina lynn seelig) کارآفرین، استاد دانشگاه و صاحب چندین کتاب در زمینه خلاقیت و نوآوری است. وی دکتری نوروساینس از دانشگاه استنفورد دارد و عضو هیئت علمی آن دانشگاه میباشد.
دکتر سیلیگ، در دانشگاه استنفورد تدریس میکند. در این دانشکده یک دوره آموزشی ضمن تحصیل ارائه میشود تا دانشجویان رشتههای مختلف آنچه را که آموختهاند از منظر نوآوری ببینند. قسمتی از ماجراهای کتاب نیز مربوط به اتفاقاتی است که در این کلاسها روی داده است.
سایر کتابهای نویسنده عبارتند از:
- نبوغ
- قوانین خلاقیت
- شیرجهزدن در چشمه زندگی
نقاط قوت و ضعف کتاب
بررسی نقاط قوت
- استفاده ازجملات روان و ساده
- نگاه به زندگی از زوایای جدید
- سرشار از ایدههای خلاقانه
- بیانی الهامبخش از زندگی انسانهای موفق و پیشرو
بررسی نقاط ضعف
در کتاب در مورد سرنوشت انسانهایی سخن گفتهشده که با دیدی متفاوت به دنیا نگریسته و با فائق آمدن بر مشکلات به موفقیت دست پیدا کردهاند. نکته حائز اهمیت آن است که هر منطقهای شرایط خاص خود را دارد و برای درک بهتر هر موضوع بومیسازی آن ضروری است.
برای درک بهتر ایدههای خلاقانه کتاب به شما پیشنهاد میکنیم پادکست گفتگو با نیما قاضی، همبنیانگذار علی بابا را گوش دهید.
کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم مناسب چه سنی است؟
اولین باری که عنوان کتاب را دیدم، به این فکر کردم که آیا این کتاب برای من که سالهاست از 20 سالگی دور شدهام، مناسب است یانه؟
بعد از خواندن کتاب به این نتیجه رسیدم که کتاب برای:
- همه کسانی که میخواهند وارد دانشگاه شوند،
- همه دانشجویان،
- همه فارغالتحصیلان،
- همه والدینی که دغدغهشان پرورش کودکی خلاق است،
- و به طور کلی برای همه کسانی که میخواهند از قفسی که سالها دور خود ساختهاند، رها شوند،
مناسب است.
20 سالگی را فراموش کنید. این همان چیزی است که آرزو میکردم همین حالا بدانم. دکتر سیلیگ با نگارش این کتاب افقهای تازهای را به روی دیدگاههای ما میگشاید و برای جذب اندیشههای بکر، پویا و سازنده یاری و حمایتمان میکند.
گای کاواساکی، مؤسس شرکت آل تاپ و نویسنده کتاب “نظارت بر واقعیت”
2- خلاصهای از فصلهای کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
بعد از مطالعه کتاب به این نتیجه رسیدم که این کتاب میتواند گرهگشای بسیاری از مشکلات باشد. کتابی پر از خلاقیت و نوآوری که افقهای تازهای دربرابر محدودیتهای ذهنی انسان میگشاید.
فصل اول- یکی بخر دو تا ببر
اگر به شما 5 دلار پول و 2 ساعت وقت بدهند و بخواهند با این سرمایه محدود و زمان اندک پول دربیاورید، چه میکنید؟
این سؤالی است که در فصل اول با آن مواجه میشویم.
– آیا واقعاً این کار امکانپذیر است؟
– بله!
این کاری بود که دانشجویان دانشگاه استنفورد با خلاقیت خود انجام دادند و درآمد قابل توجهی هم کسب کردند!
مسائل و شرایط سخت برای هر کسی ممکن است پیش بیاید. برخی با زاویهای جدید به موضوع نگاه میکنند و با راهحلهای خلاقانه خود به حل مسأله میپردازند. بعضی از افراد نیز مسأله را بزرگتر از آنچه هست میبینند و حتی حاضر نیستند تغییری اندک در شیوه زندگی و پیشنویس خود بهوجود آورند.
بیشتر بخوانید: استارت آپ چیست
فصل دوم- سیرک وارونه
اکثر ما آموختهایم در برخورد با مشکلات ناله و گلایه سر دهیم. این درحالی است که هر مسأله فرصتی برای تغییر دید ما نسبت به زندگی میباشد.
هرچه خود را با مشکلات بیشتری درگیر کنیم، مهارت حل مسأله و به تبع آن اعتمادبهنفسمان افزایش مییابد.
هنگامی که به مشکلات به دید یک موضوع قابل حل نگاه کنیم، زوایای مختلف یک مسأله را بهصورت کامل بررسی کنیم و از بین راههای مختلفی که مدنظرمان است بهترین آنها را انتخاب کنیم، آنگاه مسائل زندگی را از نو ارزیابی میکنیم و افقهای تازهای در برابرمان گشوده خواهد شد.
در این فصل در مورد انسانهایی که با وجود مشکلات زیاد، از پیله مفروضات ذهنی خود بیرون آمدند و دست به فعالیتهای بزرگ و خلاقانه زدند، سخن گفته شده است.
فصل سوم – از چاقی بمیرید یا در قطب جنوب مایو بپوشید
بسیاری از ما خود را در چارچوبی اسیر کردهایم که متأثر از ژنها، قوانین جامعه و قوانین ساختگی خودمان است. تا زمانی که از حصار این قوانین بیرون نیاییم، تا زمانی که بخواهیم همه را از خود راضی نگه داریم، نمیتوانیم افقهای جدیدی که پر از شور و هیجان و بعضاً درآمدهای بالاست را مشاهده کنیم.
مطالبی که در فصل سوم گفته شده عبارتند از: روشهایی برای نو اندیشیدن، روشهایی غیرمعمول که انسانهای موفق برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود در پیش گرفتهاند و سازمانهایی که به کمک افراد خلاق برای عملی کردن آرزوهایشان رفتهاند.
برای آشنایی بیشتر با این سازمانها استارتاپ گرایند را مطالعه کنید.
فصل چهارم – لطفاً کیف پولتان را بیرون آورید
ما انسانها در مواجهه با مسائل به دو شیوه متفاوت عمل میکنیم.
برخی افراد برای دستیابی به آرزوهایشان منتظر تأیید دیگران نشستهاند و همه چیز را به سرنوشت نسبت میدهند. در مقابل افرادی هستند که هر مسأله را به سان یک فرصت جدید و وسیلهای برای بالا رفتن از پلههای موفقیت میبینند. این انسانها در برخورد با مسائل، راههای مختلف را امتحان میکنند و همواره سعی دارند مهارتهایشان را به نحوی با هم ادغام کنند تا بتوانند چالشهای موجود را حل و فصل نمایند.
در این فصل در مورد افرادی که با سرمایه اندک و تکیه بر ذخایر باطنی و قدرت ریسکپذیریشان کارهای بزرگی انجام دادهاند، سخن گفته شده است.
برای اطلاع از چگونگی راهاندازی کسبوکارهای خلاقانه با سرمایه کم شروع استارتاپ با هزینه کم و یا هزینه راهاندازی استارتاپ را مطالعه کنید.
فصل پنجم – چاشنی اسرارآمیز دره سیلیکون
شکست جزء تفکیکناپذیر یادگیری است و برای هر فرد معنایی متفاوت دارد. در فرهنگها و جوامع مختلف نیز نحوه برخورد با فرد شکستخورده، متفاوت است. اما در واقعیت شکست بدان معناست که وارد میدان شدهایم و استعدادهایمان را به کار گرفتهایم.
مسیر کسب موفقیت پر از دستاندازها و گذرگاههای صعبالعبور است. گاهی برای موفقیت باید به موقع آن فعالیت را رها کرد. اما تشخیص اینکه چه موقع رها کنیم و چه موقع ادامه دهیم و چه موقع فعالیت جدیدی را شروع کنیم، دشوار است.
در این فصل در مورد شکستها، آمادگی در برابر شکستهای احتمالی و ماجرای زندگی انسانهای موفقی که شکست را به پلهای برای رسیدن به موفقیت تبدیل کردهاند، سخن گفته شده است.
فصل ششم – مهندسی فقط برای دختران است
انگیزه، نقطه شروع هر فعالیت است؛ اما علاوهبر آن ما به استعداد و یک بازار خوب هم نیازمندیم.
ما بهصورت ناآگاهانه معمولاً در مسیری حرکت میکنیم که والدین و معلمان از ما انتظار دارند؛ بدون آنکه متوجه تفاوت آنچه خودمان میخواهیم و آنچه دیگران خواهان آن هستند، باشیم.
در این فصل در مورد قسمت ناهوشیار ذهن که متأثر از تلقینهای کودکی است و تجربه نویسنده در برخورد با این مسائل و تغییری که در عادات همیشگی خود و انتظارات دیگران داده، سخن گفته شده است.
بیشتر بخوانید: راهاندازی یک استارتاپ
فصل هفتم – لیموناد را به هلیکوپتر تبدیل کنید
شانس همواره در اطراف ما وجود دارد. باید آن را به دقت دید و جستوجو کرد.
هنگامی که تمام تلاشمان را برای رسیدن به هدف به کار گیریم، میبینیم که شانس چگونه به ما روی میآورد.
ترکیب تلاش، مهارت و تجربه میتواند به ما در محقق شدن اهداف کمک کند.
در این فصل در مورد وجود شانس، ویژگی انسانهای خوششانس و داستان زندگی انسانهایی که سختیها را به پلهای برای رسیدن به موفقیت تبدیل کردهاند، سخن گفته شده است.
فصل هشتم – از اعتبار و نیکنامیتان مراقبت کنید
در دنیای امروز تعامل با دیگر انسانها از اهمیت بسیاری برخوردار است و ما برای بهبود آن به یک سری مهارتها نیازمندیم.
تشکر در برابر خدمتی که انجام شده یا عذرخواهی از اشتباهی که مرتکب شدهایم، میتواند در بهبود روابط به ما کمک کند.
آموختن مهارت مذاکره و هدایت آن به وضعیت برد-برد هم بسیار تأثیرگذار است.
در این فصل در مورد چگونگی بهبود تعامل با انسانها به نکات مهمی اشاره شده و تجربیات نویسنده به درک بهتر موضوع کمک کرده است.
فصل نهم – استاد، آیا این سؤال در امتحان میآید؟
افکار محدودکننده، راه را بر کشف استعدادها و تواناییهای ما میبندد.
غلبه بر محدودیتهای ذهنی، نیروها و استعدادهای نهفته در وجود ما را نمایان میکند و راه رسیدن به اهداف هموار میشود.
برای شروع بهتر است بهانهآوردن را کنار بگذاریم و وظایفمان را به بهترین شکل ممکن (حتی بیشتر از چارچوبی که برایمان تعیین کردند) انجام دهیم؛ آنگاه میبینیم که جهشی بزرگ رخ میدهد و تواناییهایمان شکوفا میشود.
در این فصل در مورد موانع شکوفا شدن تواناییها و راههای از میان برداشتن آنها سخن گفته شده است.
داستان زندگی انسانهایی که با وجود تفاوتهای جسمانی بر سختیها غلبه کردند و به موفقیت رسیدند و داستان زندگی انسانهایی که با فقر دستوپنجه نرم میکردند و با تغییر نحوه تفکرشان توانستند راههای ناهموار زندگی را صاف و هموار کنند.
فصل دهم – مصنوعات آزمایشی
فصل 10 خلاصهی فصلهای قبل است و حاوی نکات مهمی است که در ذیل به آن اشاره میشود:
- آغاز کنید.
- پیشفرضهای ذهنیتان را به چالش بکشید.
- با دیدی نو به دنیا نگاه کنید.
- پس از غلبه بر محدودیتهای ذهنیتان، مسیر زندگی را از نو ترسیم کنید.
- از غلوزنجیر معیارها و استانداردهای کهنه و منسوخ خود را رها سازید.
- از چارچوب امن و راحت زندگی بیرون آیید و با دنیای پیرامونتان رابطهای تازه برقرار کنید.
- در انتخاب چشماندازی که از طریق آن زندگی پیرامون خویش را میبینید، دقت کنید، این چشمانداز میتواند فضایی مملو از ایراد و اشکال یا بالعکس پر از شکوه و زیبایی باشد.
- هیچکس مصون از لغزش نیست، اشتباه جزء لاینفک زندگی است.
- مسائل را مانند پلهای برای پیشرفت ببینید.
- از هر فرصتی برای فوقالعاده بودن استفاده کنید.
3- جملات طلایی کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
- کارآفرینی مستلزم آن است که جهان را مملو از انواع فرصتها به شمار آورید.
- برای شکستن هنجارها نسبت به انتظاراتی که از خود دارید و یا توقعاتی که دیگران از شما دارند، بیتفاوت باشید.
- افرادی که قلههای موفقیت را فتح کردهاند، سختتر از اطرافیانشان کار میکنند، از انرژی بیشتری بهرهمندند و برای دستیابی به اهدافشان شور و انگیزه فراوانی دارند.
- برای اینکه به حد اعلای توانایی خود برسید و شخصیت واقعیتان را بروز دهید، ضرورت دارد با مخاطرهجوییهای بیشتر، جویای دستاوردهای بزرگتر باشید. برای این منظور باید از چارچوب امن و بیخطر زندگیتان پا فراتر نهاده و ضمن تأمین چتری حمایتی برای سقوط احتمالی آماده شوید.
- شما شرکتتان نیستید، محصولتان نیستید، بنابراین اگر با ناکامی مواجه شدید، آنرا به استعدادها و قابلیتهایتان نسبت ندهید. شرکت شما یا محصولی که تولید میکنید، ممکن است شکست بخورد؛ اما شما بازنده نیستید.
- هرگز هیچ فرصتی را برای فوقالعاده بودن از دست ندهید.
4- کتابهای نامبرده شده در متن
در متن، کتابهایی معرفی شده که الهام بخش نویسنده در نگارش کتاب بودند. ما برای دسترسی آسانتر، آنها را در جدول زیر آوردهایم.
نام کتاب | عنوان اصلی | نویسنده |
راهب و معما | The monk and The Riddle | رندی کومیسار |
هنر نوآوری | The Art of Innovation | تام کلی |
پیشرفت عقل | Improve wisdom | پاتریشیا رایان مدسون |
کلاس بالا | Super Class | دیوید راسکف |
احمقها حاکم نمیشوند | The No Asshole rule | باب ساتن |
ایدههای عجیبی که مؤثر واقع میشوند | weird ideas that work | باب ساتن |
درباره دوچرخه نیست | it’s Not about the bike | لانس آرمسترانگ |
5- کتابهای مشابه با کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
کتابهای مشابه با کتاب ای کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم در زیر آورده شده تا در صورت علاقه به موضوع کتاب، آنها را هم مطالعه کنید.
- هنر ظریف بیخیالی (مارک منسون)
- تفکر سریع و آهسته (دنیل کانمن)
- انگیزه، راهکاری نو برای خلق دنیایی نو (دانیل. اچ. پینک)
- تصمیمگیری، چطور انتخابهای بهتری در کار و زندگی داشتهباشیم؟ (چیپ هیث، دن هیث)
- قدرت لحظات (چیپ هیث، دن هیث)
6- لینک خرید کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
کتاب را میتوانید از لینک زیر خریداری کنید:
برای تهیه نسخه الکرونیکی کتاب در اپلیکیشن فیدیبو از لینک زیر استفاده کنید:
اگر علاقهمند به نسخه صوتی هستید میتوانید از لینک زیر خریداری کنید:
و اما در پایان:
جهانی که در آن زندگی میکنیم، پر از پیشفرضها، قضاوتها و نادیدهگرفتن واقعیتهاست. خروج از این وضعیت گرچه دشوار است، اما غیرممکن نیست.
بازبینی عقاید و آگاه شدن به آنها بسیار کمککننده خواهد بود. بعد از آگاهی، میتوان عقاید کهنه و منسوخ را حذف و تفکرات سالمی که به پیشرفت در دنیای امروز کمک میکند، را حفظ کرد.
کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم، می تواند در رشد این آگاهی به ما کمک کند.
امید است با مطالعه کتاب بتوانید از پیشفرضهایتان فاصله بگیرید، تواناییهای وجودیتان را ببینید و وارد مرحله جدیدی از زندگیتان بشوید.
مطالب مرتبط
چنانچه بعد از مطالعه کتاب احساس کردید، روش زندگیتان نیازمند تغییراتی است تا به ایدهها و آرزوهایتان نزدیکتر شوید، مطالب زیر میتواند به شما کمک کند:
آشنایی با ویژگیهای منحصر به فرد کارآفرینان برای شما جذاب است؟ پس خواندن مطلب زیر را از دست ندهید.
زندگینامه کارآفرینهای موفق پر از تجربیات مفید برای شروع است، مطالعه مطلب زیر برای شماست.
کارآفرینان موفق زن ایرانی را میشناسید؟ در این راه با چه چالشهایی روبرو شدهاند؟ برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه روی لینک زیر کلیک کنید.
بعد از آشنایی با مفهوم استارت آپ، شناخت انواع آن میتواند برای انتخاب بهتر کمک کند، در ذیل انواع آن را مشاهده کنید.
اگر دغدغه شما تخریبهای محیط زیست است و میخواهید با راهاندازی یک استارت آپ زمین را به جای بهتری تبدیل کنید، استارتآپ محیط زیست میتواند راهنمای کاملی باشد.
در لینک زیر اطلاعاتی در مورد استارتآپهای موفق گردشگری در ایران و جهان و شرایط پیش روی استارت آپهای گردشگری ایران سخن گفته شده است.
برای درک بیشتر مفهوم استارت آپ پیشنهاد میکنیم تفاوت استارت آپ با کارآفرینی را مطالعه کنید.
به نظر شما چگونه میتوانیم دیدگاهمان را نسبت به زندگی تغییر دهیم؟
برای شروع یک زندگی جدید یا راهاندازی یک کسبوکار تازه چه تغییراتی در خودمان باید ایجاد کنیم؟
کدام بخشها به نوآوری و خلاقیت بیشتری نیاز دارد؟
خیلی خوب بود وکامل بود.
عالی بود.خیلی خوشم اومد