در این مقاله قصد داریم دربارهی آدولف داسلر، موسس شرکت آدیداس صحبت کنیم.
حتماً شما هم دوران مدرسه و زنگهای ورزش را به خاطر دارید.
در آن دوران، یکی از آرزوهای ما فوتبال بازی کردن با کفشهایی بود که به آن آدیداس سه خط میگفتیم!
کفشهایی که نمادی از قدرت و کارایی بودند و به پا کردن آنها حس پیروزی را حتی قبل از شروع مسابقه به صاحب آنها القا میکردند.
داستان امروز ما روایتگر زندگی مردی است که با وجود قرار گرفتن در بحبوحهی جنگ جهانی اول و دوم، و علیرغم تمام کمبودها در دورهی سلطهی آلمان نازی، با اتکا بر ذهنیت قوی و خانوادهای که حامی و پشتیبان او بودند، توانست بزرگترین شرکت تولید محصولات ورزشی در جهان را سالها قبل از وجود برند نایک پایهریزی کند.
از جمله دستاوردهای بنیانگذار شرکت آدیداس که در ادامهی متن قرار است بخوانید میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تولید کفش از بقایای تجهیزات جنگی مثل تایر، چادر و کولهپشتی!
- تولید کفشهای مخصوص برای هر ورزشکار
- تولید اولین کفشهای مخصوص دویدن با میخهای آهنی
- تولید اولین کفشهای مخصوص فوتبال با میخهای چرمی ششتایی
- تولید اولین کفشهای فوتبالی با میخهای جداشونده
امروزه نیز هر کجا سخن از محصولات ورزشی مرغوب و درجه یک به میان بیاید، بیشک جای پای برند آدیداس را در آنجا خواهیم یافت!
لطفاً با ما تا پایان این مطلب همراه باشید. قرار است با هم مروری بر زندگی آدولف داسلر، این مرد خستگیناپذیر و خلاق داشته باشیم.
آنچه در این مطلب میخوانید:
دوران کودکی بنیانگذار شرکت آدیداس
موسس شرکت آدیداس ثمرهی سالها تلاشش را میبیند
دوران کودکی موسس شرکت آدیداس
اواخر سال 1900 میلادی بود که خانواده داسلر، پائولین و کریستوف صاحب چهارمین فرزند خود شدند.
آنها اسم او را آدولف گذاشتند. پسری که بعدها به عنوان موسس شرکت آدیداس، بزرگترین شرکت تولید کفش و لوازم ورزشی اروپا شناخته شد.
خانوادهی آدولف
شغل خانوادگی پدر آدولف نخریسی و تولید پارچه بود. اما کسادی بازار نخ و پارچه او را وادار به ترک حرفهی موروثی کرد.
او در شهر هرتسوگنآوراخ در یک کارخانهی تولید کفش، پیشهی اکثر مردان در آن شهر، مشغول به کار شد.
مادر آدولف نیز یک خشکشویی را در کنار منزل خودشان اداره میکرد.
این اولین کاری بود که پسر کوچک خانواده به همراه دو برادر دیگرش -فریتز و رودلف- در آن به فعالیت پرداخت.
او به ورزش و کسب مهارت علاقه فراوانی داشت
سختیهایی که پدر آدولف در طی سالها کشیده بود باعث شد که تلاش کند فرزندانش راه دیگری برای ادامهی زندگی در پیش بگیرند.
به همین منظور، پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، زمانی که آدولف تنها 14 سال داشت او را نزد نانوای شهر فرستاد تا این کار را یاد بگیرد.
اما آدولف هیچ علاقهای به این کار نداشت.
پس زمان آزاد خود را صرف ورزش، کاری که عاشق آن بود میکرد.
او در رشتههای دو و میدانی، پرتاب نیزه، فوتبال، اسکی و هاکی روی یخ به صورت حرفهای تمرین و شرکت میکرد و به عنوان یک ورزشکار با مهارت در شهر شناخته میشد.
در همین حین او از طریق پدر، حرفهی کفاشی و تولید کفش را نیز فراگرفت.
شروع کسب و کار خانوادگی
بین سالهای 1917 تا 1918 آدولف پس از گذراندن دورهی سربازی به خانه بازگشت.
این دوره مصادف با جنگ جهانی اول بود.
آدولف در جای خشکشویی مادرش که حالا شرایط کشور آن را تعطیل کرده بود، یک کارگاه کوچک کفاشی راهاندازی کرد.
به واسطهی اقدامات جنگطلبانهی آلمانها، در سالهای پس از جنگ جهانی اول، وضعیت کشور از لحاظ موجودی مواد اولیه و تولید در شرایط بدی بود.
به علاوه، کیفیت سطح زندگی مردم در آن دوران به گونهای نبود که کسی بتواند برای خرید کالایی همچون کفش پول زیادی بپردازد.
بنابراین، آنها کار خود را با تولید دمپاییهای مناسب اتاق خواب با استفاده از مواد قابل بازیافت و دور ریختنی مثل لاستیک، کلاه و کولهپشتی کهنه آغاز کردند.
در این بین، حتی قطعیهای کلافهکنندهی برق هم سد راهی بر سر ذهن خلاق آدولف نشد!
او با به کار بردن قطعات یک دوچرخه در داخل محفظهای چوبی و با استفاده از تسمه یک دستگاه برای برش چرم و تولید کفش اختراع کرد.
اگرچه آنها در کار خود با اقبال مواجه شدند و خرج زندگی از این کار حاصل میشد اما هنوز هم مثل دیگر ساکنان شهر بودند، کفاشهایی ساده با کارهایی معمولی!
اولین کارخانهی تولید کفش موسس شرکت آدیداس
رفته رفته با بهتر شدن وضعیت اقتصادی در آلمان، کار تولید دمپایی در کنار تعمیر کفشهای ساکنان شهر، برای آدولف و خانوادهاش امکان پسانداز را فراهم کرد.
ادولف که خودش در چند رشتهی ورزشی به صورت حرفهای فعالیت میکرد، بر این باور بود که وجود کفش مخصوص برای هر رشته ضروری است و به موفقیت ورزشکاران کمک زیادی میکند.
پس در سال 1925 پس از تلاش و شکستهای فراوان در کارش، بالاخره موفق شد محصولی بسازد که یک اتفاق نوین در صنعت محصولات ورزشی آن زمان به حساب میآمد.
او با همکاری برادران سِلیان که آهنگران توانمندی بودند، کارگاه تولیدیاش را به ابزار آهنگری مجهز کرد.
و اینچنین برای رشتهی دو و میدانی کفشهایی با میخ آهنین تولید کرد.
“حضور آدولف در رشتههای مختلف ورزشی او را به این فکر داشت که با کمک تکنولوژی و طراحی، نگاه اختصاصیتری به وسایل ورزشکاران داشته باشد. “
این محصول با استقبال گستردهای رو به رو شد.
حالا دیگر میزان سفارشات به قدری بالا رفته بود که امکان تولید آن حجم از سفارش در محیط کوچک کارگاه امکانپذیر نبود.
پس آنها به فکر افتادند یک مکان مستقل برای کارخانه خریداری کنند.
ظرف یک سال، در سال 1926 آنها کارخانهای احداث کردند که 25 نفر در آن مشغول به کار شدند.
با کمی پشتکار، آدولف موفق شد در سال 1928 نمونهی دیگری از کفشهای میخدارش را تولید کند که این کار آنها را واقعاً مطرح ساخت.
آدولف داسلر موفق شد برای رشتهی دو و میدانی کفشهایی با میخ آهنی و برای رشتهی فوتبال کفشهایی با 6 میخ چرمی بسازد که از ابتکارات خود او به شمار میرود.
بازاریابی المپیکی!
اما چیزی که رسماً آنها را در عرصهی جهانی بر سر زبانها انداخت کاری بود که آدولف در سال 1936 انجام داد.
در این سال المپیک تابستانه در برلین آلمان برگزار شد.
آدولف به دهکدهی المپیک رفت و موفق شد جسی اوونز (Jesse Owens) دوندهی امریکایی-آفریقایی را متقاعد کند که از کفشهای جدید او برای مسابقه استفاده کند.
این ورزشکار، در آن المپیک موفق شد پنج رکورد جهانی را با کفشهای مخصوصش بشکند و چهار مدال طلا کسب کند.
او موفقیت خودش را مدیون کفشهای آدولف میدانست و همین برای جهانی شدن محصولات شرکت آنها کافی بود.
از آن به بعد بسیاری از ورزشکاران المپیک برای مسابقات، به کفشهایی که آدولف میساخت رو کردند.
این موفقیت، بیتردید به واسطهی ابتکار دیگر آدولف در ارائهی مستقیم محصول به جسی اوونز که در آن زمان نوآورانه بود، اتفاق افتاد.
اوضاع مالی داسلر جوان حالا به قدری خوب شده بود که در سال 1938 دومین کارخانه تولید کفش را هم راهاندازی کرد.
روزانه 1000 جفت کفش در این دو کارخانه تولید میشد.
نرخ رو به رشد فروش محصولات کارخانجات داسلر تا آغاز جنگ جهانی دوم ادامه داشت.
اوضاع در شروع جنگ جهانی دوم
با آغاز جنگ، آدولف و برادرش رودلف که هر دو عضو حزب نازی بودند به جنگ فراخوانده شدند.
با این حال، پس از یک سال آدولف از جنگ با مأموریت تولید کفش برای سربازان آلمانی بازگشت.
آلمانها در مقطعی حتی تلاش داشتند تا در یکی از کارخانهها نارنجک ضدتانک تولید کنند.
اما خوشبختانه برای آدولف، تجهیزات کارخانه برای تحقق چنین امری قابل استفاده نبود.
با پایان جنگ جهانی دوم، کارخانهی اول آنها به تسخیر آمریکاییها درآمد.
برادر آدولف به جرم همکاری با رژیم نازی دستگیر و روانه زندان شد. آدولف مامور شد تا به عنوان غرامت برای امریکاییها کفش هاکی تولید کند.
اتفاقی که هم آدولف را نجات داد و هم کسب و کارش را.
در این دوره آدولف باز هم با دو مشکل جدی مواجه شده بود:
- کارخانهای که در حالت تعطیل بود و نیاز به بازسازی داشت
- نبود مواد خام برای تولید به خاطر اوضاع آلمان پس از جنگ
با این حال او باز هم از تلاش نایستاد و با استفاده از باقیماندهی مواد مصرفی آمریکاییها نظیر چادر یا حتی دستکشهای قدیمی بیسبال! کارش را ادامه داد.
تلاش موسس شرکت آدیداس برای بقای صنعت
بالاخره در سال 1946 رودلف آزاد شد و دو برادر توانستند مجدداً تولیدات قبل را از سر بگیرند.
وضعیت نابسامان آلمان در آن سالها، خرید مواد اولیه را بسیار سخت و دشوار کرده بود.
به همین خاطر آدولف دو تصمیم عجیب ولی کارامد گرفت.
- تولید کفش از بقایای تجهیزات نظامی
به طور مثال او به جای میخهای چرمی برای کفش فوتبال، از لاستیکهای بیاستفادهی ارتش بهره میبرد.
2. تسویه حساب با کارکنان کارخانه را ، به جای نقدینگی با کالا (مثلاً هیزم یا نخ) انجام میداد.
شاید در آن برهه انجام دادن کارهایی که آدولف به آنها دست زد برای خیلیها نشانهای از ضعف و از سر استیصال به نظر میرسید.
اما او با همین کارها موفق شد کسبوکارش را سرپا نگه دارد.
به نظر شما در عصر حاضر چه تعدادی از مدیران حاضرند برای بقای شرکتشان چنین کاری انجام دهند؟
پایان راه کسب و کار خانوادگی
در سال 1949 دعوای خانوادگی بین دو برادر و در پس آن مرگ پدرشان، سرنوشت کارخانجات داسلر را برای همیشه تغییر داد.
آنها همکاری با یکدیگر را قطع کرده و آنچه را که به دست آورده بودند، تقسیم کردند.
کارخانهی جدید به برادر بزرگتر یعنی رودلف رسید.
کسی که اکنون محصولات او را با نام برند تجاری پوما میشناسیم.
کارخانهی قدیمیتر سهم آدولف شد.
او نیز ابتدا اسم کارخانه را آداس نهاد که مخففی از نام خودش بود. اما چند ماه بعد نظرش عوض شد و آن اسم را به نامی که امروزه میشناسیم یعنی آدیداس تغییر داد.
تولد برند آدیداس
کار بنیانگذار شرکت آدیداس به اینجا ختم نشد.
ذهن باز و خلاق «آدی» در طراحی محصولات متنوع به زودی شرکت را به یکی از محبوبترین برندهای محصولات ورزشی در جهان تبدیل ساخت.
در سال 1952 در شرکت آدیداس چند اتفاق مهم افتاد:
- موسس شرکت آدیداس حالا در فکر گسترش محصولات شرکت خود بود.
او قصد داشت تا در کنار کفش، که محصول اصلی شرکت بود، کیفهای ورزشی هم تولید کند.
- ایدهی تولید پوشاک ورزشی
با حضور کارخانهدار نساجی -ویلی سلتن ریچ-، آنها توانستند یکی از بهترین شراکتها در تولید آن سالها را رقم بزنند. به گونهای که پس از مدتی سلتن ریچ تنها برای شرکت آدیداس لباس تهیه میکرد.
- لوگوی آدیداس سه خط که پس از کش و قوسهای فراوان به مبلغ 1600 یورو از صاحب اصلی برند خریداری شد.
شناسهی کفشهای آدیداس ابتدا دوخط بود اما پس از به مشکل خوردن آدولف با برادرش و مسائل برندینگ او تصمیم گرفت تا خطی دیگر بر کفشهای خود اضافه کند.
این سه خط بعدها آنچنان محبوبیت یافت که خود آدی داسلر محصولات شرکتش را به طور واضح «آدیداس سه خط» مینامید.
کفشهای ما همیشه باید شکلی متمایز داشته باشند، به گونهای که با دیدن آنها به سرعت بگویید اینها کفشهای آدیداس هستند!
آدی داسلر – بنیانگذار شرکت آدیداس
قهرمانی با کفشهای جدید
دو سال بعد، آدولف در شرکت خود کار تازهای انجام داد که بار دیگر اسم و آوازهی موسس شرکت آدیداس در وسعت جهانی به گوش رسید.
در این سال او از جدیدترین مدل کفشهای میخدار خودش برای تیم ملی آلمان استفاده کرد که میخهای این کفشها قابلیت جداسازی داشتند.
آلمانها با استفاده از این کفشها بر مجارستان که قویترین تیم آن دوران به حساب میآمد غلبه کردند.
این کار فروش کفشهای فوتبالی شرکت را از 800 جفت به 2000 جفت در روز افزایش داد.
موسس شرکت آدیداس ثمرهی سالها تلاشش را میبیند
پس از آن، موفقیتها یکی پس از دیگری از راه رسیدند و مزد زحمات آدولف خستگی ناپذیر را دادند:
- دریافت مجوز رسمی تبلیغات شرکت برای المپیک 1956 ملبورن.
- توافق برای تولید محصولات در نروژ در سال 1956.
- تولید محصولات آدیداس در فرانسه در کمتر از یک سال بعد.
- حضور محصولات شرکت در بازار آمریکا تا پایان دههی 50 میلادی.
- استفاده از توپ تولیدی شرکت آدیداس به عنوان توپ رسمی جام جهانی مکزیک در سال 1970.
- ثبت و آغاز به کار 24 کارخانه در 17 کشور جهان تا اواخر دههی 70 میلادی.
- در سال 1972 شرکت آدیداس حامی رسمی المپیک مونیخ در آلمان شد.
در همان سال آلمانها در بخش فوتبال قهرمان اروپا شدند.
همچنین در این سال از لوگوی معروف آدیداس که به شکل یک گل با سه گلبرگ است رونمایی شد.
سه گلبرگ در اصل نشانی از حضور شرکت آدیداس در سه قارهی مختلف بودند.
- قهرمانی آلمانها با کفشهای تولیدی آدولف داسلر در جام جهانی فوتبال برای دومین بار.
- در سال 1976 ورزشکاران المپیکی که از برند آدیداس استفاده کرده بودند صاحب 75 مدال طلا، 86 مدال نقره و 88 مدال برنز شدند. اعدادی که تا به امروز تکرار نشدند.
سرانجام در ششم سپتامبر 1978 دنیا با خبر درگذشت موسس شرکت آدیداس رو به رو شد.
مردی که برندی راهاندازی کرده بود که حالا نمادی از کیفیت و کارایی به شمار میآید.
شرکت ادیداس اکنون به عنوان برترین شرکت تولید محصولات ورزشی در اروپا و دومین برند محبوب ورزشی پس از نایک آمریکایی شناخته میشود.
بد نیست بدانید شرکت آدیداس مالک برندهای معتبر ریباک Reebok و تیلور مید Taylormade نیز هست.
همیشه طوری کار کنید که دیدن نتیجهی آن باعث افتخار شما باشد.
آدولف داسلر
آنچه از موسس شرکت آدیداس به جا مانده است
در ادامه کلیپی از میراثی که آدی داسلر از خود بر جای گذاشت برای شما فراهم کردهایم که مطمئن هستیم از تماشای آن لذت میبرید.
فروشگاه آدیداس اکنون محصولات متنوعی تولید میکند. از طریق لینک زیر میتوانید سری به محصولات این شرکت بزنید:
همچنین میتوانید برای خرید محصولات ورزشی برند آدیداس از سایت مالتینا که واسطهی خرید از شرکت آمازون میباشد از لینک زیر استفاده کنید:
مطالب مرتبط
اگر خواندن این مطلب برای شما خوشایند بود، میتوانیم شما را به دیدن عناوین زیر دعوت کنیم که مطالعهی آنها خالی از لطف نخواهد بود:
از طریق لینکهای زیر میتوانید پای قصهی زندگی بزرگان صنعت و کسب و کار کشورمان ایران بنشینید:
اگر به حوزههای مربوط به کسبوکار نیز علاقهمند هستید، از شما دعوت میکنیم پادکست پرشنوندهی کارنکن را از دست ندهید:
دوست داریم نظر شما را بدانیم:
با خواندن زندگی پر فراز و نشیب آدولف داسلر مؤسس شرکت آدیداس ، فکر میکنید علت موفقیت او چه بود؟
شما شباهتی بین شرایط او و وضعیت فعلی ما میبینید؟
اگر شما جای آدولف بودید، چه چیزهایی را تغییر میدادید یا امتحان میکردید؟
بسیار جامع و فوقالعاده
مطلب جامع و کامل
بیان روان
درود بر شما
عالی بود